eitaa logo
ذاکرین آل الله
257 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
289 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
161K
بند اول یه عمره از داغت میسوزم داغت برام تازه ست هنوزم میگذره با غم شب و روزم هر روز،تیره و تاره برام با روضه هات هر روز،میسوزم به یاد خشکیه لبات ای وای ای وای هر روز ،روضه ها پیش چشام مرور میشه هر روز خاطرم زخمی دود و آتیشه ای وای ای وای بند دوم بنی اسد وقتی رسیدن پیکر بی سرت رو دیدن رو یه حصیر تنت رو چیدن سخت بود ،پیدا کردن تموم بدنت سخت بود ، اینکه بوریا شد آخر کفنت ای وای ای وای سخت بود ، اینکه از قفا جدا شده سرت سخت بود ، بوسه دادم به رگای حنجرت ای وای ای وای بند سوم یادم نمیره شام و ازار امون از این مردم بی عار خیلی شلوغ شد سر بازار سخت بود، دست بسته رفتنِ با سلسله سخت بود، خنده های شوم شمر و حرمله ای وای سخت بود، همسفر شدن با اون حرومیا سخت بود، طعنه و زخم زبون شامیا ای وای
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ هفت روزه که حسینِ من/ به زور ازَت جدا شدم هفت روزه که همسفرِ /سرِ رو نیزه ها شدم این همه سال نبوده که /چن روز ازَت جدا باشم نبوده تو این همه سال / بینِ نامحرما باشم ببین که زینبت کجا / کوچه و بازار کجا؟ اهل حرم کجا و این / مجلس اغیار کجا؟ اگر که طاقت بیارم /توو راه کوفه تا به شام زنده بمونم و یه سر / به سمت کربلا میام داغ دلم تازه میشه/ با دیدن سرت داداش باور نمی کنم چطور/ نمرده خواهرت داداش این هفت روز برای من/ مثالِ هفت سال گذشت از خاطرم هزار بار/ روضه گودال گذشت به یاد خنجری که شد/ شرمنده از گلوی تو کُند شد و نمی بُرید / گلو ز ِ روبروی تو یادم نمیره که تو رو / چطور اَزَم گرفتنت چطور جلو چشم همه /سرت جدا شد از تنت یادم نمیره بعدِ تو / آتیش زدن به خیمه ها چه وحشتی افتاده بود / بین تموم بچه ها بین همین آتیش و دود / سَرا به نیزه ها شدن این بچه ها قربونیِ / سیلیِ بی هوا شدن با این همه جسارتا / ولی بدون ، برادرم حتی یه لحظه هم حسین!/ نرفته معجر از سرم زینب تو نذاشته تا /دستی به معجر برسه جسارتی به چادرِ / خاکیِ مادر برسه اگر که خواهر تو رفت / به مجلس اِبن زیاد با خطبه های خواهرت /هیبتشون رفت به باد اگرچه داغ دیده ام / نشد سرم ، یه لحظه خَم با عزت و صلابتم / شکسته شد کاخ ستم اگر چه دیدم سرِ تو /میوون تشت خون،ولی زنده شد از خطبه ی من/ کلام و گفتار علی خطبه زین العابدین /آتیش به قلبشون کشید اشک ندامت می بارید /از چشم این قوم پلید دیگه جایی نمونده بود / برا پشیمونی هاشون به نیزه رفته بود حالا / سَرای قربونی هاشون سرت به نیزه شد ولی / مقام و عزت آفرید برای دشمنان دین / خواری و ذلّت آفرید 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. سلسلۀ کائنات عبد قدیم حسین روی دل عاشقان سوی حریم حسین میکند ارض و سما بر حرم او سلام کعبۀ شش گوشه اش قبلۀ بیت الحرام ای جان و جانانم یا حسین حافظ ایمانم یا حسین با یاد تو مرثیۀ غم می خوانیم تا به ابد سینه زن تو میمانیم جانم حسین جانم حسین جانم حسین... ای پسر فاطمه کن نظری سوی ما که چو شهیدان شویم زائر کرببلا مِهر و مَهِ ما که بس روشن و نورانی است مِهر جمارانی و ماه خراسانی است دعای قنوت اشکمان العَجَل یا صاحبَ الزّمان ای دلها از هجر تو خون ، یابن الحسن گل پسر نرجس خاتون ، یابن الحسن یابن الحسن... .
🔘🔘918🔘🔘 ☑️بنداول راحت شدم دیگه خدا ،ازین همه غم و عذاب بسته میشه چشایی که ،یه عمریه نرفته خواب این دیده بارونی میشد،به لحظه ی خوردن آب ............ داره میسوزه جگرم ،از اثره زهر جفا رسیده وقت رفتنم ،حاجت من شده روا من کشته ی اون بدنم ،لب تشنه شد سرش جدا بی غسل وبی کفن سه روز ،موندش رو خاک کربلا ............ زینت دوش مصطفی واویلا واویلا واویلا کفن نداشت جز بوریا ،واویلا واویلا واویلا •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• ☑️بند دوم کابوس هر شبم شده ،مصیبت های شهر شام واغربتا ،نا محرما ،بودن و هتک احترام سرم شکست ،با سنگایی،که میزدن از روی بام .......... این قوم پست و کینه جو با سیلی و باتازیون باخاک و خاکستراشون اتیش زدن به دلامون بد دهنا تو هر مسیر،همه رو میدادن آزار امون از اون لحظه ایی که ،بردن ماها رو به بازار ....... اومدی از بالای نی بابا جون بابا جون بابا جون خوش اومدی مجلس مِی بابا جون بابا جون بابا جون •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• ☑️بند سوم پیش چشام، تو شهر شام،/چه طعنه ها که نشنیدم کاشکی میشدبا چوب میزد /روی لبات نمیدیدم همونجا بود که دیگه از، همه ی عالم بریدم ----- خیلی عذابمون دادن،میونه اون بزم شراب هنوز به روی دستامه، اثره اون ردطناب به دست بی جون و نحیفِ بچه ها بود سلسله یادمه آب وریخت زمین جلو ربابه حرمله .......... حرمله با مشک پر آب واویلا واویلا واویلا همه ش می‌خندید به رباب واویلا واویلا واویلا 💠💠💠9⃣1⃣8⃣💠💠💠 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈ #
☑️بنداول دنبال قافله به دستم سلسله می دویدم با تنی مجروح و پای پر ابله می دویدم‌ ..... به یاد اصغر رباب می سوخت رباب می سوخت رباب می سوخت با دیده ی تر رباب می سوخت رباب می سوخت رباب می سوخت با قلبه مضطر رباب می سوخت رباب می سوخت رباب می سوخت تو هرمکان رو نی زدن چوب به لب بابام میونه بزم مِی زدن چوب به لب بابام بابای بی سر غریب مادر ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بنددوم می خوردیم بی امون لگد و تازیون از این و اون می دیدم که می زد به لبت خیزرون با چشمه خون یه عده اشرار زدن مارو زدن مارو زدن مارو تو کوچه بازار زدن مارو زدن مارو زدن مارو میونه انظار زدن مارو زدن مارو زدن مارو زدن مارو چهل ساله کارم فقط گریه س فقط گریه س فقط گریه س چهل ساله یارم فقط آه و فقط ناله س فقط ناله س بابای بی سر غریب مادر ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بندسوم ای وای از شهرشام ای وای از دحام ای وای ای وای ای وای از کوچه و از نگاه عوام ای وای ای وای به اشکای ما می خندیدن می خندبدن می خندیدن دور و بر ما می رقصیدن می رقصیدن می رقصیدن حال مارو که نفهمیدن نفهمیدن نفهمیدن نفهمیدن چهل ساله کارم فقط گریه س فقط گریه س فقط گریه س چهل ساله یارم فقط آه و فقط ناله س فقط ناله س بابای بی سر غریب مادر ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بندچهارم می بینم گهواره بچه ای شیر خواره محزون‌می شم می بینم هر جایی روسریه پاره گریون می شم چهل ساله کارم فقط روضه س فقط روضه س فقط روضه س چهل ساله کارم فقط نوحه س فقط نوحه س فقط نوحه س چهل ساله کارم فقط گریه س فقط گریه س فقط گریه س بابای بی سر غریب مادر .
🍃🌷﷽🌷🍃 ❣غــُلــامــِ قــَنــبــَرَمــ❣: 🌷🌷🌷 ✅بنداول جدا شد تا بابا سر از پیکر تو دیدم روی تل زد به سر خواهر تو تا دستهای ساقی که از تن جدا شد چادر مشکی اون پر از رد پا شد یکی می زدش ضربه با تازیونه یکی می زدش با لگد وحشیونه بمیرم برای غریبیه عمه سیلی خرده و صورتش ارغوونه بابا جون بابا جون ____ ✅بنددوم پس از تو یه عمری می بینم تا اب و می افتم به یاد رضیه رباب و می افتم به یاد. لب خشک اصغر در اغوش تو شد لب تشنه بی سر می افتم به یاد یه باغ اقاقی یاد صحرا و یاد افتاب داغی می افتم به یاد یه فرق دریده می افتم به یاد لب خشک ساقی باباجون باباجون __ ✅بندسوم به یادم اومد از سرای بریده ازون ضربه ها از لگد از کشیده یاد بغض وگریه یاد اشک وناله به یاد سکینه به یاد سه ساله به یاد رقیه دلم درعذابه هنوزم دله من به یادش کبابه یادلحظه ای که بابا بابا میگفت همون لحظه که جون میداد توخرابه بابایی بابایی 💠💠💠 361 💠💠💠
🌷🌷🌷 ✅بنداول امام متقین منم سیدساجدین منم از کودکی تابه حالا ازغصه هاحزین منم 💦 اگرچه که کاری شده بربدنم زهرجفا ولی میشم راحت دیگه ازغصه های کربلا 💦 لحظه های اخرمه خیلی میسوزه جگرم میادبازم درنظرم لبهای خشک پدرم واویلتا واویلتا واویلتا واویلتا 💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦 ✅بند دوم یادم اومدلحظه ای که شمرلعین وبی حیا نشسته بود روسینه ی زخمی و پر تیر بابا 💦 حرومیا باسنگ و چوب ریخته بودن توقتلگاه هرکی بایک سلاح اومد زدبه بابای بی گناه 💦 بابام به زیر نیزه ها نمیدونم که چی کشید که یکدفه شمر لعین سرش رو از قفا برید 💦 واویلتا واویلتا واویلتا واویلتا 💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦 ✅بندسوم اگرچه یاد کربلا همیشه جانسوزه برام ولی دایم میگم خدا امون امون از شهر شام 💦 وقتی که روی نیزه ها هجده سر بریده بود جون تموم بچه ها دیگه به لب رسیده بود 💦 خدایی به رقیه مون تواین سفر چه بدگذشت طفلکی روسر بابام توی خرابه درگذشت واویلتا واویلتا واویلتا 💠💠💠253 💠💠💠 __
🌷🌷🌷 ✅بنداول شب غمم سحرشد این لحظه های اخر رسیده به مشام جانم بوی یاس معطر 💧💧💧 مادر رسیده به برم اومد کنار بسترم می بینه حال مضطرم 💦💦💦 اومدکنارم مادر اون گل یاس اطهر غریبم من غریبم 💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦 ✅بنددوم دیگه راحت شدم من ازون رنجا که دیدم اومد به یادمن کربلا چه سختیا کشیدم 💦💦💦 اومد به یادم کربلا اتیش و دود خیمه ها سرهای روی نیزه ها 💠 پا برهنه تو صحرا می دویدیم رو خارا 💠 غریبم من غریبم 💠💠💠❌ 352 ⭕️💠💠💠 ____
🎼 🔘🔘912🔘🔘 ☑️بنداول به روی بستر افتاده به احتضار به روی بستر نداره تاب و قرار به روی بستر شده چشماش تاره تار به روی بستر زده زهر کین شعله به بال و پرش زده زهر کین شراره به جیگرش تداعی میشه روضه های پدرش تداعی میشه ..... راویه روضه های کربلاس رو بدنش پر از نشونه هاس هنوز تنش پر از کبودیه این یادگار شام پر بلاس السلام علی سیدساجدین زین العابدین«ع» ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بنددوم شروع شد تازه روضه های کربلا که دائم فرمود صبح و ظهرو هر مسا امام سجاد امون از شام بلا شروع شد تازه ..... امون از شام و از غل و سلسله ها امون از شام و مردمان بی حیا امون از شام و سنگ از پشت بوما امون از شام و ..... امون ازون محله ی یهود محله ی پر از آتیش و دود از اثر ضربه ی تازیون کل تن بچه‌ها شد بود السلام علی سیدساجدین زین العابدین«ع» ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بند سوم شبیه عمه محنت و بلا دیدی مثل رقیه روی خارا دویدی مثل سکینه زجر و دردا کشیدی شبیه عمه تو دیدی نامرد توی قتلگاه رسید تو دیدی نامرد خنجر کندُ کشید تو دیدی نامرد سر بابا تو برید تو دیدی نامرد دیدی تنی افتاده زیر پا سری که می بریدن از قفا دیدی دم اخری می زنه مادرش و تو قتگاه صدا السلام علی سیدالشهدا«ع» ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بندچهارم عذابم می داد غمه حنجر بابام عذابم می داد تنه بی سر بابام عذابم می دادچشمای تر بابام عذابم می داد عذابم میداد کوچه و بازاره شام عذابم میداد شلوغی و ازدحام عذابم میداد من و خنده ی عوام من بودم و مردای بد دهن من بودم همراهم یه عده زن یادم نمیره توی بازارا خارجی مارو صدا می زدن السلام علی سیدالشهدا«ع» 💠💠💠9⃣1⃣2⃣💠💠💠 ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
🎼 ☑️بند اول ای آقا جان إهدِناالصراط هر گمراه جانم بر مقام تو ای شاه علیِ دوم ثارالله(ع) ...... یا اباالباقر یا زین العباد یا حبیبی یا نور العالمین ای گل دامان پاک بتول(س) صلوا علیک یا ابن الحسین(ع) صلوا علیک یا ابن الحسین(ع) ═ ೋღݪبیڪ‌یـٰازِيـنَـݕღೋ═ ☑️بنددوم می‌سوزم من با زهر جفای نامردا میرم نزد مادرم زهرا(س) دیگه راحت میشم از دنیا .... دیگه نفسای آخرمه چشمام همه ش به در می دوزم کجایی مادرم منتظرم مثل یه کوره دارم می‌سوزم صلوا علیک یا ابن الحسین(ع) ═ ೋღݪبیڪ‌یـٰازِيـنَـݕღೋ═ ☑️بند سوم آقا جانم خیلی تو رنج و بلا دیدی سوز و داغ کربلا دیدی ظهر روز عاشورا دیدی تو دیدی دزدی ها و غارت و کشیدی زجرای اسارت و همراه عمه جان و بچه ها میخوردی شلاق جسارت و صلوا علیک یا ابن الحسین(ع) صلوا علیک یا ابن الحسین(ع) ═ ೋღݪبیڪ‌یـٰازِيـنَـݕღೋ═ ☑️بند چهارم آقا جانم‌‌ خیلی میدادم تورو آزار با سیلی و تازیون بسیار تو صحرا کوچه و بازار تو دیدی رفتن سه ساله رو تو رفتی مجلس بزم شراب تو دیدی سر های بریده رو با زینب و سکینه و رباب صلو علیک یا ابن الحسین(ع) صلوا علیک یا ابن الحسین(ع) ═ ೋღݪبیڪ‌یـٰازِيـنَـݕღೋ═ 💠💠💠1⃣0⃣1⃣3⃣💠💠💠
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ بسم رب الحسین(۱۵) : به سمت گودال از خیمه دویدم من... ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ هفـت روزه کــه داداش تو رو ندیدم من تو غـــربت کـــوفه چـــه ها کشیــدم من نبــــوده یک روز هـــم ازت جـــدا باشم تـــوی مصیبتـــها غـــریب و تنهــــا شم 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ غریب حسینم وای(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ نرفتـــه از یــادم وقتـــی توی گــودال سینــهٔ ســـوزانت چگـــونه شــد پامال وقتی که رأسـت شـــد همسفـــر زینب ســـایه شـــدی بر نِـی روی ســرِ زینب 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ غریب خواهــر وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ طعنـــه و دشنـام از کوفـــه شنیـدم من تشت طــلا دیــدم نـالــه کشـــیدم من خمیـــدم از داغت گرچه صبــورم من انگاری هفت ســاله که از تو دورم من 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ غریب خواهــر وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بس که کتــک خوردم کبــوده بازویـم شبیـــه زهــــرای شکســـته پهلــویـم تیـــربلا رد شــــد از جگــرم هــــر بار ســرت به نی دیدم با چشای خونبــار 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ امــان از این غــربت (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ گرچه قدش خــم شد عزت و معنا کرد پرچــم و بالا برد غیـــرت و معــنا کرد شعــار زینب شد عـــزت و جــانبــازی پیــروِ این نهضــت ، داره ســرافـرازی 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ســلام یا زینب (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ کـرب و بلا بر جــاست با عَلَــمِ زینب غیــرت عباسیــست در حــــرم زینب پیـــام عاشـــورا در حرمش جاریست مدافـــع زینب کــارش علمــــداریست آخــر این نهضت شکست دیوان است وقت ظهـــــور یار در دلِ باران است 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بیــا ابا صــالح (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
4_5816916354933984019.mp3
13.38M
سبک شلاقی به نام نامی اولیا مخدره زینب عقیله العرب دخت حیدره زینب خطیبه ای که تمایل به فاطمه دارد زنان ایل عرب پای منبر زینب دلاوره زینب چه محشره زینب همه جهان محو برادره زینب ای بنازم شاعری که این چنین زیبا سرود کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود یا زینب یا زینب🔃🔃 عقیله فهیمه علی نشان زینب معلم و مدرس مفسران زینب خطابتت همه را یاد مرتضی انداخت فدای نطق تو بانوی قهرمان زینب  فوق بیان زینب در جریان زینب چه انقلابی کرده در دو جهان زینب منزوی زیبا سروده این شعار مکتب است این حسین تنها یک عاشق دارد آن هم زینب است یا زینب یا زینب🔃🔃 .
359.2K
سلام انصار الحسین سلام عابس و زهیر سلام بر حر و حبیب سلام بر جون و بریر مرحبا به این ادب به این وفاداری مرحبا به این شجاعت و فداکاری هیشکی تو دنیا نداره این چنین یاری دل بیقرار حسینید انصار و یار حسینید زینب دیگه غم نداره وقتی کنار حسینید مولای عالم حسینه آقای عالم حسینه سلام بر بنت علی به اولاد سرمدش سلام بر عقیله و به عون و محمدش بچه شیر زینبند و مرد پیکارند دو نواده ی علی حیدر کرارند هر دو شاگرد ابالفضل علمدارند محو نگاه حسینند جزو سپاه حسینند این قربانیان زینب کشته به راه حسینند مولای عالم حسینه آقای عالم حسینه .
✅عمر بن سعد بعد از واقعه کربلا، پيش از حركت از كربلا به سوى كوفه، سر مقدّس امام حسین(ع) را به وسيله خولى بن یزید اصبحى و حمید بن مسلم ازدی به سوى عبيدالله بن زیاد گسيل داشت. او همچنین دستور داد سر شهدای کربلا را نیز از بدن جدا کنند و آنها را با شمر بن ذی الجوشن و قیس بن اشعث، عمرو بن حجاج و عزره بن قیس روانه کوفه کرد.(۱) ابن نما حلی نقل می کند که؛ 📋《فَلَمَّا قَارَبُوا الْكُوفَةَ كَانَ عُبَيْدُ اللَّهِ بْنُ زِيَادٍ بِالنُّخَيْلَةِ》 ♦️هنگامى كه آورندگان سرها به كوفه نزديك شدند، خبردار شدند که عبیدالله بن زیاد به منطقه «نخيله» رفته است.(۲) در برخی نقلها آمده است که؛ 📋《فَوَجَدَا بَابَ القَصرِ مُغَلِّقَاً فَأَتَى خُولِیُّ بِهِ مَنزِلَهُ [لَیلَاً]》 ♦️پس خولی درب قصر کوفه را بسته دید و از این رو سر مقدس را شبانه به خانه خود برد.(۳) زن خولی نقل می کند که؛ 📋《أَقْبَلَ خَوْلِيٌّ بِرَأْسِ الْحُسَيْنِ(ع) فَدَخَلَ الْبَيْتَ فَوَضَعَهُ تَحْتَ إِجَّانَةٍ وَ آوَى إِلَى فِرَاشِهِ》 ♦️شامگاه روز عاشورا خولی به خانه آمد و سر مقدّس امام حسين(ع) را به همراه خويش آورد و پس از قرار دادن آن در زير تشتى، خود به بستر رفت. به او گفتم : كجا بودى و چه خبر آورده‏ اى؟ خولی جواب داد : 📋《جِئْتُكَ بِغِنَاءِ الدَّهْرِ بِرَأْسِ الْحُسَيْنِ(ع)》 ♦️با ثروتى جاودانه آمده‏ام و دارايى پايان ناپذيرى برايت آورده‏ ام! اين سر حسين(ع) است كه با خود آورده و زير طشت نهادم تا فردا به دربار عبيدالله، به عنوان ارمغان برم و پاداشى بسيار بگيرم! به او گفتم : 📋《وَيْحَكَ! جَاءَ النَّاسُ بِالذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ جِئْتَ بِرَأْسِ الْحُسَيْنِ بْنِ رَسُولِ اللَّهِ(ع) وَ اللَّهِ لَا جَمَعَ رَأْسِي وَ رَأْسَكَ شَيْ‏ءٌ أَبَداً وَ وَثَبْتُ مِنْ فِرَاشِي وَ قَعَدْتُ عِنْدَ الْإِجَّانَةِ》 ♦️با شنيدن اين خبر، بر او خروشيدم كه واى بر تو! مردم به هنگام بازگشت از سفر براى همسر و فرزندان خويش زر و سيم به ارمغان مى‏ آورند، امّا تو سر مقدّس حسين(ع)، پسر پيامبر خدا(ص) را به خانه آورده‏ اى؟!! اى نفرين خدا بر تو باد با اين ارمغان و هديه‏ ات! به خدا سوگند كه ديگر هيچ چیز سر من و تو را بر يك بالش جمع نخواهد کرد؛ و براى هميشه از تو بيزارم! آن گاه از بستر خويش برخاستم و كنار آن طشت كه سر مقدّس را در آنجا نهان كرده بود نشستم و در آنجا مجلس سوگوارى بر پا داشتم و گريستن آغاز كردم. 📋《فَوَ اللَّهِ مَا زِلْتُ أَنْظُرُ إِلَى نُورٍ مِثْلِ‏ الْعَمُودِ يَسْطَعُ‏ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْإِجَّانَةِ وَ رَأَيْتُ طُيُوراً بِيضاً تُرَفْرِفُ حَوْلَهَا》 ♦️به خداى سوگند كه در همان هنگام مى‏ ديدم كه نورى تابناك و فروغى زيبا مانند ستون نورانی، از آسمان به سوى تشت مى‏ تابد و پرندگان سپيد رنگ و زيبايى بر گرداگرد آن طشت در حال پروازند.(۴) 📚منابع : ۱)انساب الاشراف بلاذری، ج۲، ص۵۰۴ ۲)مثیرالاحزان ابن نما حلی، ص۸۵ ۳)انساب الاشراف بلاذری، ج۲، ص۴۱۱ ۴)مثیرالاحزان ابن نما حلی، ص۸۵