زمان:
حجم:
161K
#زمزمه
#شهادت_امام_سجاد_ع
بند اول
یه عمره از داغت میسوزم
داغت برام تازه ست هنوزم
میگذره با غم شب و روزم
هر روز،تیره و تاره برام با روضه هات
هر روز،میسوزم به یاد خشکیه لبات
ای وای ای وای
هر روز ،روضه ها پیش چشام مرور میشه
هر روز خاطرم زخمی دود و آتیشه
ای وای ای وای
بند دوم
بنی اسد وقتی رسیدن
پیکر بی سرت رو دیدن
رو یه حصیر تنت رو چیدن
سخت بود ،پیدا کردن تموم بدنت
سخت بود ، اینکه بوریا شد آخر کفنت
ای وای ای وای
سخت بود ، اینکه از قفا جدا شده سرت
سخت بود ، بوسه دادم به رگای حنجرت
ای وای ای وای
بند سوم
یادم نمیره شام و ازار
امون از این مردم بی عار
خیلی شلوغ شد سر بازار
سخت بود، دست بسته رفتنِ با سلسله
سخت بود، خنده های شوم شمر و حرمله
ای وای
سخت بود، همسفر شدن با اون حرومیا
سخت بود، طعنه و زخم زبون شامیا
ای وای
#سعید_حمیدیان_فر
هیأت سفیران زینب6_144226240712743374.mp3
زمان:
حجم:
5.44M
🏴 #شهادت_امام_سجاد_ع
🎤•| #حاج_سیدمهدی_حسینی |•
دارم میرم و غصه هام
تمومی ندارن خدا
به گریه میفتم اگه
برام آب بیارن خدا
به یاد خشکی لب_______ت....
بابا میون قتلگاااااااااه
یه عمره گریه میکن-------م
به خنده های یک سپاااآااه
خدایا کاری بر ...... نیومد از دستم
کنار قتلگاه ....... چشمامو می بستم
امون ای دل ای دل (۴ بار )
میبردن جلو چشم من
به بالای نیزه سر و
چجوری فراموش کنم
آتیش روی مَعجر و
به یاد اون روزای سخت
جونم رسیده بر لبم
خون گریه میکنم هنوز
برای عمه زینبم
جلو چشمای من ... به زنجیرش کردن
تو بازار کوفه ....... چقدر پیرش کردن
امون ای دل ای دل.
.
4_5876590982731924177.ogg
زمان:
حجم:
866K
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_امام_سجاد_ع
زمینه شهادت امام سجاد (ع) -(چِهل ساله کارم شده ناله و افغان
بند اول
چِهل ساله کارم شده(ناله و افغان3)
ناموسمو دیدم روی(ناقه ی عریان3)
ضجه ی کودکانه تو، ناله ی دخترانه تو
یادم نمیره
من به یاده گهواره ام،لاله ی گوشه پاره ام
دلم میگیره
کابوس من شد شمر ستمگر
پیکره صد چاک ناله ی مادر
(واویلتا2آه وواویلا3)
بند دوم
هر موقعی آب میبینم(دلم میلرزه3)
سره بابامو میدیدم(به روی نیزه3)
جلو چشامه کربلا، لبای خشکه بچه ها
دارم میسوزم
توخاطرم هست قتلگاه، آتیش سوزیه خيمه گاه
هرشب و روزم
بابامو به خاک وخون کشیدن
با مَرکبا رو تَنش دَویدن
(واویلتا2آه وواویلا3)
بند سوم
تمومه زندگیم شده(بلا و محنت3)
از همه دردام بدتره(درده اسارت3)
اَمان اَمان ازشهرشام،آتیش و سنگ روی بام
مجلس اَغیار
همیشه درتاب و تبم، گریونه عمه زینبم
کوچه و بازار
بَزمه شرابه آلِ اُمیه
من جون دادم با داغه رقیه
(واویلتا2آه وواویلا3)
شاعر: #الیاس_محمدشاهی
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_امام_سجاد_ع
زمزمه و زمینه سینه زنی شهادت امام سجاد(ع)سبک دامن کشان رفتی
◾نوحه ی زمزمه
◾امام سجاد(ع)
◾سبک دامن کشان رفتی
◾بنداول
بر نیزه دیدم سر اکبرم را
سر اکبرم را سر اکبرم را
سر شیره خواره علی اصغرم را
علی اصغرم را علی اصغرم را
منو عمه در شام بلا بودیم
نگهبان طفلان از قفا بودیم
ازقفا بودیم ازقفا بودیم
خرابه شد منزل ما
پدرجان پدر(۲
حل نشده مشکل ما
پدرجان پدر(۲)
◾بنددوم
زخم و زبانها شنیدم ز شامی
شنیدم ز شامی شنیدم ز شامی
جفا و ستمها چو دیدم ز شامی
چو دیدم ز شامی چو دیدم ز شامی
ز بام خانه بر ما آتش فشاندن
مرا در مجلس دشمن نشاندن
نشاندن نشاندن
چرا لبت خونی شده
پدر جان پدر(۲)
سرت گلگونی شده
پدرجان پدر(۲)
.👇👇
#دوبیتی_امام_سجاد_ع
#شهادت_امام_سجاد_ع
چه جوری خاطرههام یادم بره
سنگای به روی بام یادم بره
سی سالِ دیگم اگه گریه کنم
محاله بازارِ شام یادم بره
::
خرابه برامون آشیونه بود
ماجرای غربتِ زمونه بود
حرفی از گرسنگی نمیزنم
توی "شام" شامِ ما تازیونه بود
::
آتیشِ قلبِ کباب، حرمله بود
باعث رنج و عذاب حرمله بود
توی راه، رباب به آب لب نمیزد
مأمورِ تقسیمِ آب حرمله بود
::
کسی میشه ببینه و جون نده؟
آه و ناله شو به آسمون نده؟
میدیدم ربابو گِریهام میگرفت
دستاشو بسته بودن تکون نده
::
سنگِ غم شکسته بال و پرم و
تا دیدم آتیش و اهلِ حرم و
روزی صدبار میمیرم زنده میشم
که گذاشتم توی خاک خواهرم و
✍ #محمدحسن_بیات_لو
#امام_سجاد_ع_مصائب
ابری شد و با نالهی جانکاه گریست
با مهر به نوحه بود و با ماه گریست
چل سال بیاد خاطرات پدرش
با آه نفس کشید و با آه گریست
✍ #محسن_غلامحسینی
#امام_سجاد_ع_مصائب
امان و داد از بیداد ای دل
بزن از سینهام فریاد ای دل
دوگل بر حنجر گل، بوسه دادند
یکی زینب، یکی سجاد ای دل
کسی که مثل زهرا گریه میکرد
میان دشت و صحرا گریه میکرد
به یاد لالههای پرپر دین
تمام عمر خود را گریه میکرد
امامی که در اندوه و الم ماند
هزاران گل به خاک از دیده افشاند
اگر میدید آبی، گریه میکرد
زسوز جان خود غمنامه میخواند
✍ #سیدهاشم_وفایی
#امام_سجاد_ع_مصائب
ای چشمهی صبح و شعلهی شب، سجاد!
از آتش و اشکها لبالب، سجاد
مظلوم ترینند، حسین و زینب ...
مظلومتر از حسین و زینب، سجاد
✍ #سیدروح_الله_باقری
↙️عرشیان عشق↙️
#امام_سجاد_ع_مصائب
غمش هم مثل اشکش بی حسابه
جلو روش آب اگه باشه عذابه
چهل ساله میگه الشام الشام
هنوزم فکر اون بزم شرابه
شده تسبیح، غم؛ سجاده آهش
سر ظهر عطش خیسه نگاهش
میگن قد یه دریا گریه میکرد
اگه قصاب میدید بین راهش
نه تنها روضهی گودالو دیده
نه تنها پیکر پامالو دیده
چهل منزل کنار عمه زینب
زمین افتادن اطفالو دیده
✍ #شهریار_سنجری
🚩نوحه و روضه مداح دلسوخته
↙️عرشیان عشق↙️
#امام_سجاد_ع_مدح
كَس مثل تو دل به غصه دمساز نكرد
با خطبه كسى مثل تو اعجاز نكرد
سجادى و اعتقاد دارم چون تو
سجادهى اشك را كسى باز نكرد
✍ #محمدحسین_مهدی_پناه
🚩نوحه و روضه مداح دلسوخته
↙️عرشیان عشق↙️
#امام_سجاد_ع_مصائب
دیدند محرّم به تو چشمی تر داد
یک باغ گلِ شکفتهی پرپر داد
گفتند چرا گریه؟ نمیدانستند
چشم تو به اشک معنی دیگر داد
ابر آمد و گریه کرد، با باد گریست
باران شد و قطره قطره افتاد، گریست
تا کرببلا زنده بماند، هر روز
در سوگ پدر حضرت سجّاد گریست
✍ #محسن_ناصحی
🚩نوحه و روضه مداح دلسوخته
↙️عرشیان عشق↙️
#امام_سجاد_ع_مصائب
اى سبط بزرگوار پيغمبر من
با چشم ترت گريست چشم تر من
اى واى چه آمد به سرت كه گفتى:
اى كاش نمىزاد مرا مادر من
✍ #محمدحسین_مهدی_پناه
🚩نوحه و روضه مداح دلسوخته
↙️عرشیان عشق↙️
#امام_سجاد_ع_مصائب
#دفن_ابدان_مطهر_شهدای_کربلا
دلش را داغ و غم بیت الحزن کرد
وجودش را پر از رنج و محن کرد
نمیدانم چگونه با چه حالی
تن صد چاک بابا را کفن کرد
✍ #سیدهاشم_وفایی
#محرم_۱۴۰۴
#شهادت_امام_سجاد_ع
آسمان هم خجل از چشم تو و بارانت
آخری نیست بر این گریهی بی پایانت
آب میبینی و طفل و گل و سقا و جوان
بیشتر میشود انگار غم پنهانت
زهر هرچند که یک روز به دادت آمد
تو چهل سال به لب آمده هر شب جانت
غیر زینب چه کسی درد تو را میداند
که چه آورده خرابه به دل ویرانت
سخت سوزاند دلت را غم آن جسم کبود
خواهرت بود که جان داد روی دامانت
زخمی بزم شراب است دلت؛ بیخود نیست
که چهل سال نکرد اشک دوا، درمانت..
#محمدعلی_بیابانی
#محرم_۱۴۰۴
#شهادت_امام_سجاد_ع
یعقوب کربلا چه قدر گریه میکنی
از صبح زود تا به سحر گریه میکنی
یعقوب را که غصه ی یوسف شکسته کرد
داری برای چند نفـر گـریه میکنی
وقتی که چشمهات میافتد به معجری
حق داری ای عزیز اگر گریه میکنی
این طفل را به جان خودت آب داده اند
دیگر چـرا میان گـذر گریه میکنی
از صبح تا غروب فقط نیزه میزدند
داری به قتل صبر پدر گریه میکنی
چشمت چرا ضعیف شده بی رمق شده
یعقوب کــربلا چقدر گریه میکنی؟
با دیدن اسیر کجا میرود دلت
با دیدن فقیر کجا میرود دلت
#علی_اکبر_لطیفیان