eitaa logo
ذاکرین آل الله
296 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
319 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
زینب(س) وشام سنگ می بارد ودستان همه روی سر است بر سر نی سر پاک شهدا بی سپر است ازدحام است به دروازه ی ساعات ای وای به تماشای حرم دیده ی هر رهگذر است ریسمان بسته وما را همه جا چرخاندند شامیان خنده کنان، روی من از اشک تر است زینبم دختر پیغمبر(ص) وزهرا(س) وعلی(ع) هرچه فریاد زنم بر سرشان بی اثر است شجر کینه زحیدر همه جا کاشته اند سب ودشنام، کنون آل علی را ثمر است مجلس بزم یزید است وسر پاک حسین مردکی در طمع ودخترکی در خطر است خیزران برلب ودندان حسینم مزنید آن لبان بوسه گه حضرت خیرالبشر است در مدینه همگی صحن وسرا داشته ایم لیک در شام بلا بین خرابه مقر است دختری کنج خرابه ز حسین جامانده همچو گنجی به دل خاک نهان این گهر است شعر:اسماعیل تقوایی
شام را بنگر که آذین بسته اند شامیان بر بامها بنشته اند شادمانی کرده ودف می زنند مرد وزن،پیر وجوان کف می زنند جملگی جمعند دور کاروان کاروانی از زنان وکودکان کاروانی که رسولان غمند چند روزی است غرق ماتمند ماتم کرببلا،قتل حسین(ع) ماتم جانسوز شاه عالمین کاروان اهل بیت مصطفی(ص چون اسیرانند در شام بلا حضرت سجاد میر کاروان در غل وزنجیر گشته نیمه جان زخم، دوش او ززنجیر ستم می رود خون جراحت دمبدم عمه سادات در این کاروان گشته مضطر از جفای شامیان پیش چشمانش بود راس حسین اشک ریزان است بر آن نور عین سنگها می بارد از هر کوی وبام از سوی این شامیان بی مرام سنگ بر راس شهیدان می خورد زین اصابت قلب زینب می درد می کندسوزان دل اهل ولا خاطرات سختی شام بلا شاعر : اسماعیل تقوایی
۱۵ (حضرت رقیه س) یا رقیه تویی گل گلستان دین شیعیان علی را تویی حبل المتین همه بر تو پناه مستمند نگاه یا رقیه۲ یا رقیه تویی آینه ی فاطمه تویی از لطف حق گره گشای همه گل باغ ولا حاجتم کن روا یا رقیه۲ ما همه ذره و تویی چنان آفتاب به حق عمه جانت تو به دل ها بتاب تویی خیر کثیر دست ما را بگیر یا رقیه۲ مونس و همدم حضرت زینب تویی مرهم و محرم حضرت زینب تویی تویی بنت الحسین بر همه نور عین یا رقیه۲ کربلا و کوفه رنج و محن دیده ای پدرت سر بریده بی کفن دیده ای بر حسین دختری تالی کوثری یا رقیه۲ چه ستم ها که در شام بلا دیده ای سر پاک پدر به نیزه ها دیده ای با دل پر شرر شده ای خونجگر یا رقیه۲ در خرابه ی شام سر پدر دیده ای گل بوسه ز لب های پدر چیده ای بر غم تو فزود لب بابا کبود یا رقیه۲ این سخن گفته ای رقیه با چشم تر پدر مهربان مرا به همره ببر تو فتادی ز پا جان تو شد فدا یا رقیه۲
۱۶ (حضرت رقیه س) گل ولا رقیه،شمس هدی رقیه هستی تو روز محشر،امید ما رقیه رقیه جان رقیه۲ مایه ی افتخاری،بر شیعه اعتباری باشد به قلب عالم،ولایت تو جاری رقیه جان رقیه۲ صحن و سرات بهشتم،مهر تو در سرشتم نام تو یا رقیه،بر قلب خود نوشتم رقیه جان رقیه۲ مهر امام خود را،با نقد جان خریدی فردا به نزد زهرا،رقیه روسپیدی رقیه جان رقیه۲ بی بی چه ها کشیدی،زخم زبان شنیدی در گوشه ی خرابه،رقیه آرمیدی رقیه جان رقیه۲ امشب تمام دل ها،رفته سوی خرابه از داغ تو رقیه،دل ها همه کبابه رقیه جان رقیه۲ ای نور قلب و دیده،کس مثل تو ندیده پیکر غرقه در خون،بر نی سر بریده رقیه جان رقیه۲ تو گل بوستان،محمدی پدرجان امشب تو در خرابه،خوش آمدی پدرجان یا ابتا حسین جان۲ عدو پس از تو بابا،آتش به خیمه ها زد رأس مقدس تو،بر روی نیزه ها زد یا ابتا حسین جان۲ بابا به زخم عمه،دشمن تو نمک زد کنار جسم پاکت،سکینه را کتک زد یا ابتا حسین جان۲ ندیدی چه کشیدم،از داغ تو خمیدم پس از تو از عدویت،زخم زبان شنیدم یا ابتا حسین جان۲ بنگر به روی زردم،زین همه رنج و دردم از ناقه تا فتادم،یاد مدینه کردم یا ابتا حسین جان۲ از بس که زجر مرا زد،درد می کند سر من کبوده ای پدرجان،تمام پیکر من یا ابتا حسین جان۲ مظلوم مهربان ارث،از مادر تو بردم بابا به کوفه و شام،من تازیانه خوردم یا ابتا حسین جان۲ چون مرغ پر شکسته،بابا دلم شکسته از زندگی پس از تو،رقیه گشته خسته یا ابتا حسین جان۲ از داغ جانگدازت،بابا کشم ز دل آه سیرم ز زندگانی،من را ببر به همراه یا ابتا حسین جان۲
283.1K
سبک دوم
۱۷ (حضرت رقیه س) مظهر پاکی و عصمت،رقیه مددی صاحب عزت و شوکت،رقیه مددی همه جان ها به فدای تو رقیه جانم سینه لبریز ولای تو رقیه جانم گشتم از لطف گدای تو رقیه جانم بر همه داری عنایت،رقیه مددی مظهر پاکی و عصمت،رقیه مددی ما همه خاک کف پای توایم مولاتی شکر حق غرق تولای توایم مولاتی همه محتاج مداوای توایم مولاتی مهر تو بر همه نعمت،رقیه مددی مظهر پاکی و عصمت،رقیه مددی تا به سر آینه ی فاطمه ای مولاتی روز محشر تو امید همه ای مولاتی بر لب اهل ولا زمزمه ای مولاتی روح تقوا و طهارت،رقیه مددی مظهر پاکی و عصمت،رقیه مددی همه شرمنده ی لطف تو و احسان تواند جمله خوبان جهان ریزه خور خوان تواند ریزه خواران حسین یکسره مهمان تواند جمع ما را کن شفاعت،رقیه مددی مظهر پاکی و عصمت،رقیه مددی ز کرامات خدا لطف تو شد شامل ما مهر و حب تو عجین گشته به آب و گل ما یا رقیه نظری کن ز کرم بر دل ما به تو داریم ارادت،رقیه مددی مظهر پاکی و عصمت،رقیه مددی کی شود آیم و بینم حرمت مولاتی شامل من شده عمری کرمت مولاتی تا کنم گریه ز داغ و المت مولاتی ای سراپا غم و محنت،رقیه مددی مظهر پاکی و عصمت،رقیه مددی یا رقیه به خدا کودک آزاده تویی فاطمه عزتی و مرتضوی زاده تویی آن که از ظلم و ستم از نفس افتاده تویی شد به تو از چه جسارت،رقیه مددی مظهر پاکی و عصمت،رقیه مددی تا صف حشر رقیه به خدا جاویدی حال بابای خود از عمه ی خود پرسیدی در کنار طبق رأس پدر نالیدی این چنین گشته روایت،رقیه مددی مظهر پاکی و عصمت،رقیه مددی گل بستان ولا را همه چیده دیدی حنجر پاک پدر را تو بریده دیدی قامت عمه ی خود را تو خمیده دیدی کوه صبر و استقامت،رقیه مددی مظهر پاکی و عصمت،رقیه مددی
✅بنداول سلامٌ علی ساکن کربلا سلام علی روح قالو بلی امیری حسین و نعم الامیر سلام علی شاه خیرالورا می‌دونی پر ازحسرتم روز وشب دله من به این اربعین ها خوشه می دونم که آخر زیه روزی حسین منو دوری کربلات میکشه داره آتیشم میزنه این فراق توو این روزا بودم پراز اشتیاق یعنی میشه بازم بدی رخصت و دوباره بیام توی خاک عراق ‌امیری حسین و نعم الامیر ✅بند دوم میشه قسمتم باز کنارت باشم ولی نا امیدی توو قلبم پره منو می‌کشه فکرای ناتموم من و می‌کشه حسرت و دلهره نداره توون قلب بی طاقتم فراق و غم هجرو دوری بسه بزار باز بیام با پدر مادرم صبوری صبوری صبوری بسه دلم لک زده واسه ی موکبات برای مسیر حرم تا حرم چی میشه قبولم کنی از نجف دوباره بگم یاعلی راه برم امیری حسین و نعم الامیر ✅بند سوم پاهامون توی این قافله به یاد رقیه پراز آبله به یاد سکینه به یاد رباب که بودن اسیر غل و سلسله برم از طریق نجف کربلا همون جا که دلها به تاب و تبن کنار قدم‌های جابر با غم همه روضه خون بی بی زینبن بگم روضه از علقمه مشک آب یه ساقی که شرمنده شد از رباب سکینه که می گفت عمو والعطش تووآغوش مادر پسر کرده غش امیری حسین و نعم الامیر ✅بند چهارم همونجایی که هست ام البنین با دست قلم خورده بود رو زمین میزد ناله ادرک اخا یا حسین با چشمای خونبار با قلبی حزین برم تل زینب با اشک و مهن همون جایی که قلب خواهر شکست همون جا که دید گوشه ی قتلگاه حرومی با خنجر روسینه نشست یه دفعه دل آسمونا طپید حرومی موهای حسین و کشید تا چکمه گذاشت رو تن غرق خون گل زینب و ازقفا سر برید امیری حسین و نعم الامیر 💠💠💠1⃣0⃣2⃣0⃣💠💠💠