#فاطمیه_خط_مقدم_ماست
#فاطمیه
#یافاطمه_الزهرا
#یونس_وصالی_خوراسگانی
به گوش میرسد آری ندای فاطمیه
دوباره آمده وقتِ عزای فاطمیه
سلام صاحب عزا ، صاحب الزمان آقا
ببخش این که نمردم برای فاطمیه
گرفتم از دهه ی فاطمیه رزق خودم
منم که نام گرفتم گدای فاطمیه
سرم فدای غدیر و تنم فدای حسین
تمام دار و ندارم فدای فاطمیه
خوشا به حال کسی که ز دست صدیقه
گرفته کرببلا انتهای فاطمیه
اگر نیاز شود شک نکن دهم سر را
برای حفظ و برای بقای فاطمیه
سروده : #یونس_وصالی (یونس)
فکر کن زهرا نشسته در میان خانه اش
منتظر تا از درآید حضرت جانانه اش
سفره ای آراسته با قرص نانی و نمک
در کفش دارد سند زهرا ز میراثش ، فدک
مرتضی می آید و زهرا به استقبال او
کودکان با شوق میگیرند زیر بال او
فاطمه گوید فدک را پس گرفتم یا علی
آن فلانی گفت که مشکل ندارم با علی
با حسن می آمدم کوچه قرق شد بهر من
احترامم داشتند اینجا تمام مرد و زن
باد حتی بین کوچه بر سر و رویم نخورد
گرد و خاک کوچه ها بر چادر و مویم نخورد
آتش آوردم اجاق خانه را روشن کنم
جامه ای آورده ام تا تو بیایی ، تن کنم
گرم بازی بود مولا جان من ، اینجا حسین
با حسن بودند مردانم کنار زینبین
فضه هم میپخت نان ، من هم کمک حالش شدم
گفت و گو کردیم ما جویای احوالش شدم
در زدند و پشت در رفتم ندیدم هیچ کس
غیر سائل که طلب میکرد یک فریادرس
باز کردم در ، در این خانه مسماری نداشت
آنطرف دیوار بود و هیچ آزاری نداشت
حرمتم بر جا و پایی بر در خانه نخورد
خاطرت آسوده آسیبی به ریحانه نخورد
آمدی دیدی پرستو هم از اینجا پر نزد
فتنه ای از مردم یثرب به جانم سر نزد
از تو ممنونم که بیت خوب و امنی داشتی
از تو ممنونم که غم را از دلم برداشتی
کاش میشد تا بگویم این سخن ها را علی
حیف دستت بسته بود و ناله ام شد یا علی
استخوان سینه ام زخم است و رویم شد کبود
پشت در افتادم و بر یاری ام یاری نبود
زخم دارم بر تن و در من توان آه نیست
در وجود فاطمه جز ناله جانکاه نیست
شرمگین هستم شدم با تو رفیق نیمه راه
میشوی تنهای تنها محرم راز تو چاه
چند روزی زینبم شانه نخورده موی او
تار میبینم علی جان چهره دلجوی او
چند روزی میشود گریم به آه و شور و شین
چند روزی میشود آبی ندادم بر حسین
چند روزی میشود در آتش و سوز تبم
نیست جز عجل وفاتی ذکر دیگر بر لبم
میروم دیگر از این بیت و از این شهر بلا
وعده دیدار ما مظلوم عالم ، کربلا
#داریوش_جعفری
|⇦•ای گلِ زیر گِلم...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها
ای گُل زیر گِلم، یا زهرا
به تو خوش بود دلم، یا زهرا
رفتی و ترک عزیزان کردی
جمع ما را، تو پریشان کردی
مَحرم راز علی، باز بیا
راز دل تا کنم اِبراز بیا
خبر داری سر تو چاه میکنم؟ خبرداری دیگه نمیتونم حرفام رو به کسی بزنم؟
ماندهام بیکس و تنها، چه کنم؟
دور از فاطمه آیا، چه کنم؟
*مثل دیشبی سلمان میگه دیدم در خونه ام رو میزنند. نصفه های شب در رو باز کردم دیدم دو تا آقازاده هستند.سلمان! بابام میگه بیا.. الان وقتشه.. اگه میخوای کمک علی کنی بیا. بالاخره پیرمرده .معمولا بچه داغ ببینه میدوه، اما پیرمرد نمیتونه بدوه ..درِ خونه رو که باز کرد دنبال این دوتا آقازاده بره خونهٔ زهرا ؛بچه ها میدویدند .سلمان به نفس نفس افتاده بود گفت : «بچه ها آروم من نمیتونم پا به پای شما بیام.»سلمان هرجوری میتونی بدو بیا بابامون داره میمیره چطور مگه ؟ تو خبر نداری تا ما اومدیم بیاییم دو بار کفن مادر رو عوض کرده.وقتی اون نانجیب زد تو صورت مقداد؛ مقداد افتاد رو خاک ..بلند شد گفت :به من سیلی زدی عیبی نداره، اما نمیدونم با زهرا چه کردی ؟؟!! هی دیشب خون میزد از زخمها بیرون، علی هی کفن عوض میکرد ...*
.
4_5791840630757921061.mp3
19.31M
بر گلستان ولایت تاختن، غنچه را با لاله پرپر ساختن، غنچه زیر خار و خس افتاده بود، باغبان هم از نفس افتاده بود، کاش از قلبم به قبرش راه داشت، کاش زهرا هم زیارتگاه داشت.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
فرازی از یک #مثنوی
🔹یار علی🔹
...پیغمبر و زهرا و حیدر یک وجودند
روز ازل تصویر یک آیینه بودند
این هر سه یک نورند و دارای سه اسماند
در اصل، یک روح مجرّد در سه جسماند
این بضعۀ طاهاست بلکه روح طاهاست
مرضیّه، زهرا، فاطمه، روحی فداهاست...
این آسمانِ آسمانها در زمین است
محکمترین رکن امیرالمؤمنین است...
مقصود حق در سورۀ کوثر جز او کیست؟
دخت رسول و همسر حیدر جز او کیست؟
تو کیستی افلاکی افلاکیانی
کز لطف و رحمت همنشین با خاکیانی
فردوس، مسکینِ در کاشانۀ توست
بارِ ولایت همچنان بر شانۀ توست...
آدم چو در امواج غم نام تو را گفت
ذات الهی توبۀ او را پذیرفت
تو کیستی؟ که ذات پاک بینیازت
نازد به اوج بینیازی بر نمازت
تو کیستی؟ که عقل کلّ گوید فدایت
یا دست بوسد یا که خیزد پیش پایت...
تو کیستی؟ که وحی جوشد از پیامت
بعد از نبی، جبریل گشته همکلامت
تو کیستی؟ که روز و شب ختم نبوّت
کرده زیارت خانهات را پنج نوبت
تو آفتابی و جهان دریایِ نورت
تو نخل نوری، قلب احمد کوهِ طورت
تو عصمة اللّهی و ما غرق گناهیم
تو چشم حقّی، ما اسیر یک نگاهیم
تو بیکران دریای رحمت، ما حُبابیم
تو مهری و ما ذرّههای بیحسابیم
روز قیامت روز وانفساست فردا
ای وای بر آنکس که بیزهراست فردا
ای وای بر آنان که عهدت را شکستند
هنگام استمدادِ تو ساکت نشستند...
باید بگویم فاطمه یار علی بود
تا پای جان تنها طرفدار علی بود
شیعه جدا از آل پیغمبر نگردد
یک گام از راهی که رفته برنگردد
📝 #غلامرضا_سازگار
#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#غزل
🔹آینۀ روشن خدا🔹
علی که آینۀ روشن خدای تو بود
همیشه آینهاش روی حقنمای تو بود
حدیث قدسی لولاک معتبر سندیست
که هرچه کرد خدا خلق، از برای تو بود
به خشت خشت سرایت بهشت حسرت بُرد
که توتیای ملک گردِ بوریای تو بود
ملک حضور تو را در نماز عاشق بود
ولیک شیفتهتر از ملک، خدای تو بود
ز پا نشست علی تا تو راه میرفتی
که دید دوش حسین و حسن عصای تو بود
نگاه بیرمقت با علی سخن میگفت
زبان دردِ دلت در نگاههای تو بود
به خانۀ دل او، نور داد و دلگرمی
جوابِ گرمِ سلامی که با صدای تو بود
ز گریهات همه هستی به گریه میافتاد
همین نه شهر مدینه پر از نوای تو بود
📝 #علی_انسانی
#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#غزل
🔹تسبیحِ گریه🔹
توان واژه کجا و مدیح گفتن او؟
قلم قناری گنگیست در سرودن او..
چه دختری، که پدر پشت بوسهها میدید
کلید گلشن فردوس را به گردن او
چه همسری، که برای علی به حظّ حضور
طلوع باور معراج داشت دیدن او
چه مادری، که به تفسیر درس عاشورا
حریم مدرسۀ کربلاست دامن او
بمیرم آن همه احساس بیتعلق را
که بار پیرهنی را نمیکشد تن او
دمی که فاطمه تسبیح گریه بردارد
پیام میچکد از چلچراغ شیون او
از آن ز دیدۀ ما، در حجاب خواهد ماند
که چشم را نزند آفتاب مدفن او
📝 #غلامرضا_شکوهی
#زمزمه
#حضرت_زهرا
مداح:#پرندوش
#سبک_دوباره_مرغ_روحم
خورشید قلب حیدر،بهر تو بی قرارم
خواهشم از تو این است،مرو تو از کنارم
مرو مرو یا زهرا۴
صفای خانه ی من،فاطمه جان تو هستی
ببین علی غریب است،روح و روان تو هستی
مرو مرو یا زهرا۴
دلخسته همسر من،مرو تو از بر من
یا فاطمه نگه کن،بر دیده ی تر من
مرو مرو یا زهرا۴
آرام جان حیدر،روح و روان حیدر
با گریه ی تو از تن،رفته توان حیدر
مرو مرو یا زهرا۴
بمیرم از برایت،غمگین و خسته ای تو
با دل غم گرفته،پهلو شکسته ای تو
مرو مرو یا زهرا۴
ای یاور و حبیبم،بنگر که من غریبم
در خانه از غم تو،بی صبر و بی شکیبم
مرو مرو یا زهرا۴
ای گل باغ حیدر،غم تو کرده آبم
با دیدن روی تو،رفته توان و تابم
مرو مرو یا زهرا۴
یا فاطمه گواهی،تویی تمام هستم
می میرم از جدایی،اگر روی ز دستم
مرو مرو یا زهرا۴
.
۱۳ دسامبر، ۲۰.۱۲.mp3
5.48M
#زمزمه_فاطمیه
#روضهیِ_کوچه_امام_حسن_علیه_السلام
خودم شکسته کمرم امّا .....
شدم عصایِ مادرم زهرا
آوُردی تو چی به سرم دنیا
از تو چه سیرم از تو چه سیرم
یه دنیا غم تویِ دلم دارم
بیقرارِ دیدههایِ تارم
روضهخونِ یه تیکّه گوشوارهَم
دارم میمیرم دارم میمیرم
خودم دیدم تو کوچه محشر شد
گرگی که روبهرو با کوثر شد
یه جوری سیلی زد که مضطر شد
تنش میلرزید
پیچیده بود چادری دورِ پاش
مطمئنم که نمیدید چشماش
لگد زدن اونقدر به پهلوهاش
رو خاکا خوابید
وای مادرم وای مادرم مادر /۴/
سینهیِ من مخزنالاسراره
من میدونم چرا چشاش تاره
دستاش رویِ پهلو و دیواره
دیدم که بد زد دیدم که بد زد
یه بیحیا دو دستی سیلی زد
یکی میگفت حرفایِ خیلی بد
فلانی از راه با شتاب اومد
چند تا لگد زد چند تا لگد زد
تیشه زدن با کینه بر ریشه
غرورِ من تو کوچه لِه میشه
خوُرد شده با لگد بارِ شیشه
میونِ روضه
کسی که راهِ ما رو میبنده
به گریههامون داره میخنده
نفس که زد از کنارِ دنده
باز خون میریزه
وای مادرم وای مادرم مادر /۴/
.
نماهنگ زخم دل.mp3
3.72M
#نماهنگ
#شهادت_حضرت_زهرا_س
🎤کربلایی محمد اسداللهی
زخم دلم بهتر نمیشه
حیدر اون حیدر نمیشه
زخم سرم هر چی که باشه
زخم میخ در نمیشه
زخم پهلوی زن پا به ماه
نکنه هنوز نشد رو به راه
روضه هاشو گفتم هر شب به چاه
پشت در افتاده بود بی گناه
کشتنش اما میگفتن که خودش مرد
خودش حتما یه روز محکم به در خورد
خودش خورده به جایی چشم و گونش
خودش آتیش گرفت لابد تو خونش
ای وای من ای وای من زهرا ...
از بعد تو گفتم همیشه
این خونه اون خونه نمیشه
سی ساله شاید بعد دستاش
محاسنم شونه نمیشه
روضه میخوندی همش با حسین
بگو من غریب ترم یا حسین
زنده بودم پیش چشمای من
زنمو زدن اما حسین
زینبو اهل حرم دل نگرانند
حسین تا هست زن ها در امانند
حسین تا هست خیمه روبراهه
غم ناموس بعد از قتلگاهه
تنها شدی و جنگیدی تنها ابی عبدالله
کشتن تو رو مقابل زن ها ابی عبدالله
لب میگزیدی و شدی مأیوس ابی عبدالله
کشتن تو رو با غصه ناموس ابی عبدالله
سید مظلوم حسین جانم
سخته به والله برای مادرت بشی یه روز پرستار.mp3
5.48M
(سخته به والله برای مادرت بشی یه روز پرستار روزای زندگیت بشه مثل شب تار ببینی هی دست میزاره به روی دیوار)3 شبهامون بی ستاره ابر چشما میباره حال مادر خرابه باز دوباره {(کار دنیا رو ببین مادر ما خورده زمین)2 کبود چشمای ترش بابا شده خونه نشین}2
دل پریشونم ، کاری ازم بر نمیاد برای مادر میمیرم آخرش منم کنار بستر نکنه که دیگه شده روزای آخر دست رو بازو میگیره دست پهلو میگیره چند وقته از بابامون رو میگیره نفسش در نمیاد چرا غمش سر نمیاد الهی واسش بمیرم صدای مادر نمیاد {(کار دنیا رو ببین مادر ما خورده زمین)2 کبود چشمای ترش بابا شده خونه نشین}2
بعد تو مادر ، میمون ِ روی قلبمون یه زخم کاری خاک رو چادرت میشه یه یادگاری همه چشا برات میشه ابر بهاری بابا تابوت میسازه وای از تشیع جنازه از زخم تو میریزه خون تازه (نفس آخرمه خاک عزا رو سرمه)2 (غمی که رو دوش باباست تابوت مادرمه)2
{(کار دنیا رو ببین مادر ما خورده زمین)2 کبود چشمای ترش بابا شده خونه نشین}2
.