1_16491345226.mp3
1.59M
.
#⃣#شهادت_امام_کاظم ع
#⃣#سبک_میگذرد_کاروان
#⃣#زمینه
#⃣#سید
🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢
میون زندونمو نفس بُریدم خدا
لحظه های آخرم برس به دادم رضا
توو غُل و زنجیرمو شکسته بال و پرم
یه جای سالم دیگه نمونده روو پیکرم
روزه ام و وای از غصه ها
افطارم شد تازیوونه ها
وای غریبم
آه غریبم
.......
خدا می دونه پُر از کبودیه دست و پام
برای معصومه ام دیده به راهه چشام
سِندیه ملعون مُدام زخم زبون میزنه
با سیلی و با لگد چه بی امون میزنه
بین غربت قلبم خون شده
حال و احوالم محزوون شده
وای غریبم
آه غریبم
......
توو اوج دلواپسی یادِ غم کربلام
تشنه ام و فکر اون تشنه لب قتلگام
شهیدی که از جفا شد هدف نیزه ها
افتاده بود روی خاک جلو چشِ عمه ها
این دَم آخر با شور و شین
گریونم واسه جدّم حسین
وای حسینم
آه حسینم
.
#روضه_امام_کاظم ویژه شهادت باب الحوائج امام موسی بن جعفر علیه السلام به نفسِ حاج مهدی #سماواتی
دلا بره کاظمین و تو حرم آقا موسی بن جعفر علیهم السلام؛"السلام علی الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِ"یعنی سلام بر اون آقایی که گوشهٔ زندان و سیاه چالهها معذّب بود" بِالسَّاقِ الْمَرْضُوض،ِ بِحَلَقِ الْقُيُودِ" زنجیرها ساقِ پاهاشو خُرد کرده.."وَ الْجَنَازَةِ الْمُنَادَى عَلَيْهَا بِذُلِّ الاِسْتِخْفَافِ"نازنین بدنش رو تخت پارهای از زندان بیرون آمد."وَ الْوَارِدِ عَلَى جَدِّهِ الْمُصْطَفَى وعلیَ أَبِيهِ الْمُرْتَضَى و علی جدّتِهِ فاطمة الزهرا" هرچه کردم دلم جای دیگه نرفت غیر از در خونهٔ بابالحوائج موسی بن جعفر علیه السلام..*
زندانیی که غیر خدا در نظر نداشت
عمری شکنجه دید و کس از وی خبر نداشت
هر روز، روزه بود ولی وقت شامگاه
جز تازیانه، قوت و غذایی دگر نداشت
گفت:صیاد را ببین که چه بیداد میکند
نه میکُشد مرا و نه آزاد میکند
یا فاطمه به جان تو سوگند، روزگار
زندانی از عزیز تو مظلومتر نداشت
*چه کردن با حجت خدا، گفت از روزنهٔ در به زندان نگاه کردم دیدم کأنّه لباسی روی زمین افتاده، دقت کردم دیدم حجت خدا، موسی بن جعفر، علیه السلام، سالها گوشهٔ زندان با او چه کردن، جز مُشتی گوشت و پوست و استخوان، چیزی از نازنین بدنش نماند، بمیرم..*
جان داد با شکنجه ولی مصلحت چه بود
زنجیر را ز گردن مجروح بر نداشت
ممنوع بود کس به ملاقات او رود
یا آن عزیزِ مانده به زندان پسر نداشت
*لحظات آخر چشمشو باز کرد دید دیگه سرش روی دامن میوهٔ دلشه..*
ای نور دیده گوشهٔ زندان خوشآمدی
بر دیدن پدر تو پسر جان خوشآمدی
زندان کجا، مدینه کجا و تو در کجا
امشب مرا به این سر و سامان خوشآمدی
بر لب رسیده جانمو از دیده رفته نور
نورم به چشم و بر لبم ای جان خوشآمدی
بابا..!تو ضامن غُرَبائی و من غریب
امشب مرا به شام غریبان خوشآمدی
*ردای امامتو تحویل گرفت، پدر، گوشهٔ زندان روی دامن پسر جان داد..حسینیها! کربلاییها! دلسوختهها! گریه کنها!
اینجا آقا موسی بن جعفر، سرش به دامن میوهٔ دلش امام رضا بود لحظهٔ آخر، بمیرم، کربلا نه تنها کسی نبود سر جدّ مظلومشو به دامن بگیره، بمیرم، یا امام رضا! یه وقتی دید سینه سنگینی میکنه ...«حسین»
به همینجا ختم شد؟ نه.. خیلی طول نکشید.. این نازنین سینه زیر سم اسبها کوبیده شد.... *
«حسین »
کفنی داشت ز خاک و کفنی داشت ز خون
تا نگویند حسین بن علی بیکفن است
استخوانی اگر از سینهٔ او ماند به جا
آن هم از ضربِ سُمِ اسب شکن در شکن است
*به خدا حق داشت میوهٔ دلشو صدا بزنه برام حصیر بیارین..ببخشید یابنالحسن، عذر میخوام، ببخشید آقا! شنیدم اسبهای سنگینو انتخاب کردن "و تَطَؤُک َ الْخُیُولُ بِحَوافِرِها".حسین ...*
....
Shahadat Emam Kazem 1387 Karimi [Mohjat_Net].mp3
1.05M
#نوحه
#نوستالژی
#امام_کاظم
#حاج_محمود_کریمی 🎤
جز پر در این قفس نمانده
دیگر مرا نفس نمانده
زخمی ترین کبوتر این روزگارم
بی همنفس در این قفس جان میسپارم
با این دل شکسته مجروح و زار و خسته
چشمان من به راه پیک اجل نشسته
بابا رضا کجایی ای داد از این جدایی
****
در گوشه ی سرد سیه چال
گشته یکی روز و مَه و سال
خورشیدم و رفته ز یاد من سپیده
یک لحظه چشمم روی آزادی ندیده
در بین ربنایم گویم که ای خدایم
دلتنگ یک نگاه معصومه و رضایم
معصومه جان کجایی ای داد از این جدایی
.
989.5K
🎤با نوای حمید قهرمانی
شعر جدید چاپ نشده شهادت حضرت امام موسی کاظم علیه السلام
در سبک اویان ای یار وفاداریم اویان
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
گل رضا گل سینوی داغلا اوغول
منیم احوالیمه سن آغلا اوغول
باشیم اوسته گل اوتور قرآن اوخوی
صورا سن گوزلریمی باغلا اوغول
گل منه اغلا اوغول
گوزومی باغلا اوغول
گل سراغیمه من الان ئولورم
باخ منه قلبی پریشان ئولورم
جانیمی آلله قربان ویرورم
باقری قان گوزلری گریان ئولورم
گل منه اغلا اوغول
گوزومی باغلا اوغول
من اوغول دینمون اوسته ئولورم
یارالی قلبی شکسته ئولورم
ئوزیوی محبسیمه فوری یتور
اورگی خسته و خسته ئولورم
گل منه اغلا اوغول
گوزومی باغلا اوغول
دین وقرآنیمه خدمت ایلدیم
دردمندانه حمایت ایلدیم
اون بیر ایل گوشه ی زندانیده من
آللها عالی عبادت ایلدیم
گل منه اغلا اوغول
گوزومی باغلا اوغول
گل رضا کاسه ی صبریم جالانوب
عرشه حقه بوگون اهیم دایانوب
منی مسموم ایلیوب سند دنی
دل دوداقیم جگریم پارچالانوب
گل منه اغلا اوغول
گوزومی باغلا اوغول
اغلادیم گونده او اولدوزلاریما
دهریده بی کس آدامسیز لاریما
او فراقیمده یانان صبح ومسا
گوزوی یولاردا قالان قیزلاریما
گل منه اغلا اوغول
گوزومی باغلا اوغول
✍.
566.2K
سبک خدایا عاشقان را
#مداح_آقای_محمود_سلطانی
#بیست_وپنجم_رجب
#شهادت_حضرت_کاظم_علیه_السلام3
سنگین،واحد،زمینه
فدای پای زخمی گشته از غوغای
زنجیر
اسیره توی زندون ونداره جرم
وتقصیر
دو دستش رو بالا آورد وگفت:عجل وفاتی
نداره مثل زهرا ،مادرش ,میل
حیاتی
دیگه از پا نشسته،شده غمگین وخسته
با ظلم آل عباس،دل پاکش شکسته
گرفتار غم ،امام رضاس،ز داغ هجر بابا
تن فاطمه لباس عزاس،ز داغ هجر بابا
امان ازغم ،امان ازغم،دل موسی بن جعفر...
🌸🌸🌸🌸🌸
به روی تخته ی در،جسم بی جانش
خمیده
کسی مانند او ،غمدیده در عالم
ندیده
غلامی نسبتش داده امام رافضی
وای
جسارت رو جسارت به غریب هاشمی وای
رسیدند شیعیانش ، برای دیدنش
دیر
حالا دیدند به پاهاش،هنوزم بسته زنجیر
گرفتار غم امام رضاس ،ز داغ هجر بابا
تن فاطمه،لباس عزاس،چشاش گردیده دریا
امان از غم ،امان ازغم، دل موسی بن جعفر........
🌸🌸🌸🌸🌸
غریب هستی ولی آقای من جسمت
کفن شد
ولی در کربلا ، یک بوریا سهم ِ
بدن شد
دیگه مولا به روی پیکر تو جای پا نیس
دیگه پیش رضا رأس تو روی نیزه ها نیس
ندیدند دخترانت ، تو رو زخمی و پرپر
ندیدندچون سکینه،به مقتل جسم بی سر
گرفتار غم, امام رضاس,ز داغ
هجر بابا
تن فاطمه،لباس عزاس،ز داغ هجر بابا
امان ازغم،امان ازغم ،دل موسی بن جعفر....
.
نماهنگ قیام میکنم.mp3
2.45M
قیام میکنم برسم شام کارو تمام میکنم
به شاه نجف سلام میکنم
خوابو به چشم عدو حرام میکنم
من زینبم عقیده من آزادگی
من اسوه مقاومت و ایستادگی
شمشیر اگر دهند بجنگم به سادگی
با ذوالفقار نسبت من خانوادگی
عقیله منم به عالم سیده جلیله منم
به صوت علی تکلم کنم
که الآن حیدر این قبیله منم
سیدتی یا زینب ...
قدم میزنم به نیابت عباس علم میزنم
عجب صحنه ای رقم میزنم
کاخ و تخت یزیدو به هم میزنم
حق میدهم یزید که این گونه تب کند
خب زن ندیده بود مبارز طلب کند
عباس اگر که نیست عدو را ادب کند
زینب که هست کار امیر عرب کند
یا علی علمدار منم
ابوفاضل اگه نیست سپه دار منم
من از کربلا شدم مرتضی
عقب ننشستم و یعنی کرار منم
سیدتی یا زینب ...
🎙 سجاد_محمدی
#️⃣ مدح_حضرت_زینب
#️⃣ وفات_حضرت_زینب
#️⃣ حماسی
#️⃣ استودیویی
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
السلام علیک یا باب الحوائج یا موسی ابن جعفر
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
من میزنم از دل صدا موسی ابن جعفر
دارم برایت گريه ها موسی ابن جعفر
ماییم و یک دنیا گرفتاری و حاجت
باب همه حاجات ما موسی ابن جعفر
بر لوح حاجات تمام شیعیانت
بنگاشته مشکل گشا موسی ابن جعفر
در گوشه ی زندان ولی بودی همیشه
غرق مناجات و دعا موسی ابن جعفر
تو مثل زهرا مادرت از رنج بسیار
کردی طلب مرگ از خدا موسی ابن جعفر
در قعر زندان کس به دیدارت نیامد
جز پاسبان بی حیا موسی ابن جعفر
می آمد آن ملعون و من دیگر نگویم
می شد جسارت بر شما موسی ابن جعفر
روزی رسید و پیکرت بر تخته پاره
اینگونه از زندان رها موسی ابن جعفر
شد پیکرت مدفون به زير دسته گلها
اما چه شد کرب و بلا موسی ابن جعفر
آنجا به زير سم اسبان شد لگد مال
جسم حسين سر جدا موسی ابن جعفر
می سوزد و می گرید از داغ فراقت
فرزند دلبندت رضا موسی ابن جعفر
کن روزی ما کاظمینت بار دیگر
ای گوهر بحر ولا موسی ابن جعفر
هر کس گرفتار آمده می گویم او را
از تو شود حاجت روا موسی ابن جعفر
تا بر سر این آستان سر میگذارم
زین در روَم من به کجا موسی ابن جعفر
(( حجت اله رجب زاده جرجافکی ))
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#سه_شنبه_های_جمکرانی
#سه_شنبه_های_مهدوی
🍂سه شنبه ها نسیم جمکرانت....
به دل ها میدهدحال وهوایی...
🍂نشسته برلب شیعه همین ذکر....
کجایی یااباصالح کجایی؟؟
#اللهمعجللولیکالفرج
#امام_کاظم__ع__روضه
سوز مناجات تو پر کرده زمان را
آتش زده داغت دل هفت آسمان را
هرشب دعاگوی تمام خلق هستی
نفرین نکردی دشمن نامهربان را
بغضی نشسته در گلویت مثل حیدر
داری بخاطر درد خار و استخوان را
دربند هستی شیعیان آزاد باشند
زیرشکنجه میکشی بار گران را
شمع وجودت ذره ذره مي شود آب
داری تحمل میکنی زخم زبان را
روح تو را دشنام ها آزرده کرده
فکری بکن مأمور های بددهان را
وا کرده پای ابن شاهک را به زندان
نفسی که تا گودال برده ساربان را
شکر خدا فردا نمی بیند عزیزت
روی لبان خشک تو خون روان را
دختر ندارد طاقت اینکه ببیند
هر صبح و شب بی حرمتی این و آن را
چشم حرامی سوی ناموست نیفتد
هرگز نبیند خنده ی شمر و سنان را
یا که زبانم لال در بین اجانب...
حتی نبیند سایه ی نامحرمان را!!
بر سینه ی تو رد پای چکمه ای نیست
از تو نمیگیرد سنان تاب و توان را
دیروز اما مرکب دشمن در آورد
زیر و بم تلخ صدای استخوان را
زخم لبان چاک چاکت یادت آورد
بزم شراب و ضربه های خیزران را
اصلا حسین کنج زندانی و با خود
کنج خرابه میبری مرثیه خوان را
بر روی نیزه هم شده برگرد امشب
آرام کن با خنده ای معصومه جان را
.
2814_1614759507492.mp3
2.8M
#امام_کاظم__ع__زمینه
چه تك و تنها،چه غریبونه
یه نفر كُنج،این زندونه
اسیر این شبای تاره
روی خاك تیره سر میذاره
كسی بجز خدا از حالش،خبر نداره
ای صید بی بال و پر
شفیع روز محشر
دخیلك آقا یا،موسی بن جعفر
توی این زندون،دیگه آزاده
بدنش روی،خاك افتاده
هنوز توی غل و زنجیره
رضا براش عزا می گیره
محاله دخترش معصومه،آروم بگیره
درای زندون، وا شد
تو آسمون غوغا شد
شفیع این عالم ها
حاجتش روا شد
ای صید بی بال و پر
شفیع روز محشر
دخیلك آقا یا،موسی بن جعفر
با عزای این غم شیدایی
دل عالم شد عاشورایی
شهیدی كه لبش خشكیده
با نیزه ها كفن پوشیده
یه روز میاد تو ی محشر با،سر بریده
جان اباعبدالله
منتقم آل الله
ادركنی یا مولا
بقیة الله
حسین اباعبدالله
.