eitaa logo
ذاکرین آل الله
296 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
322 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
امام_ رضا _علیه_ السلام امشب دوباره شور تغزل گرفته ام حس شروع نغمه بلبل گرفته ام مثل نسیم روی چمن ها دویده ام هر جا رسیده ام خبر از گل گرفته ام بر دامن همیشه بهاری و سبز تو با نور اشک دست توسل گرفته ام از آسمان برای همه ناز می کنم تا گنبد طلای تو پرواز می کنم نقاره ها ز اوج مناره وزیده اند مردم صدای آمدنت را شنیده اند این زائران خسته، به عشق ولادتت با عرض تهنیت به حضورت رسیده اند زیباتر از همیشه شده آستان تو آقا چه قدر ریسه برایت کشیده اند! بوی غذای حضرتی و این همه گدا مهمان نوازهای حرم سفره چیده اند ای کاش در ضیافت تو دعوتم کند امشب خدا نگاه تو را قسمتم کند من با تو از حصار غم آزاد می شوم با خواندن سرود تو دل شاد می شوم یک بار از خرابه ی دل بگذر و ببین از برکت قدوم تو آباد می شوم تا آن زمان که بیشه پر از رد پای توست آهوی دل سپرده ی صیاد می شوم از سنگ هم گذشتم و آهن شدم ولی! دارم ز جنس پنجره فولاد می شوم! عمریست زیر سایه ی دستت نشسته ام جز تو رضا به هیچ کسی دل نبسته ام هرگز ز عشق خویش جدایم نمی کنی محتاج بنده های خدایم نمی کنی گفتی سه بار دیدن زوار می رسی یا ایها الرئوف رهایم نمی کنی دل تنگ روضه های حسین و محرمم راهی خاک کرب و بلایم نمی کنی؟ این حرف آخریست که من با تو می زنم مهمان سفرۀ شهدایم نمی کنی؟ خورشید من بتاب و دلم را سفید کن وقت زیارت است مرا هم شهید کن صالحی
آهوان در حرمت منتظر تضمینند حرم آرامگه و قبله گه خوبانست کربلاییست برای خودش این صحن وسرا یا مدینست که در دور و برش ایوانست وصف شأن تو که سر چشمه ی توحید شدی سوره ی نور ، تبارک ، حج و الرحمن است شرط ایمانی و یک سلسله این را گفتند عشق تو شرط بلاغست و خود قرآنست از شما گفتن اگر قافیه ها جور شود شعر سر بسته ی من آتش یک دیوانست بارگاهش حرم امن کبوترها شد آن طبیبی که خودش دردو خودش درمانست در میان دو حرم مانده غزلها چه کنم؟ یک طرف فاطمه یک سو حرم سلطانست چه بگویم که نفس سوخته از عشق شما این دهه از سر لطف تو غزل بندانست بی گمان چشم شما ضامن این شاعر شد شهر شعرست نگاهی که پر از بارانست شاعر از وصف کرامات شما عاجز شد شعر من بی نظر لطف شما ویرانست دست تو ضامن این شاعر سائل صفتست نظر لطف شما هم نمک و هم نانست آن غریبی که سرش با غم دوران گرمست گم ترین نام که خود یوسف این کنعانست دل عجب نیست که در عشق شما افتاده سهم الارثسیست که از ذریه ی سلمانست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خوشا مشهد وَ شاه بی مثالش خوشا آن صاحبِ ، صاحبْ کمالش خوشا صحنِ پُر از جاه و جلالش خوشا هر کس که روزی شد وصالش "امیرالمؤمنین یا شاه مردان" نصیبم یک سفر «مشهد» بگردان که در مشهد رئوفی خانه دارد که خانه َش صحن و سقاخانه دارد و مهمانخانه ای شاهانه دارد گدا در سفره اش کاشانه دارد درِ رحمت در آنجا باز باز است عجیب آن پادشَه مِسکین نواز است کرامت کرده او بر حسب عادت نه "یک ذره دو ذره" بی نهایت کسی که کرده بر آهو عطوفت چه خواهد کرد بر اهل محبت محبت دیده ایم خواهی نخواهی به حُکم قِصّه ی "شیخ بهائی" ورودیه حرم وقتی رسیدی در آن حال امید و ناامیدی! بگو ؛ ای آنکه اینجایم کشیدی! تو "غیر از معصیت چیزی ندیدی" چه دیدی که مرا هم راه دادی؟ جواب آید تو در باب الجوادی!! عجب هنگامه ای باب الجوادست هجوم زائران آنجا زیادست یکی که ظاهراً هم بیسوادست صدا میزد رضا "باب المراد"ست یکی سر از حیا در سینه دارد یکی دست ادب بر سینه دارد کسیکه با خودش آورده دردی کشید از سینه ی خود آه سردی که آقا "آهو" را آزاد کردی شفا ده ؛ جان «زهرا» ، پیرمردی هنوز اِستاده بود در آستانه صدا برخاست از نقاره خانه یکی او را به رأفت می شناسد یکی باب شفاعت می شناسد یکی "شرط ولایت" می شناسد یکی هم به کرامت می شناسد ولیکن اکثراً هنگام پابوس صدایش می زنند شاهنشه طوس خلاصه هر عزیزی رفته مشهد سلامی عرض کرده سمت گنبد و چرخی هم زده در زیر مرقد نبات و زعفران بر دست دارد نگو در فرش دیدار رضا کرد بگو در عرش دیدار خدا کرد به تحقیق از روایت در میآید کسی که نیت قرب تو دارد برای هر سفر که رفته باید سه جا چشم انتظار تو بماند "خداوندا مرا آن ده که آن به" زیارت های مشهد ضرب در سه مجاور بودنت هر کس چشیده شنیده ها به چشم خویش دیده اگر "رهبر" به این منصب رسیده به زیر سایه ی تو قد کشیده که دائم او به زیر نور بوده مقیم کوچه ی "سرشور" بوده ولیِ نعمت ایرانیانی تو هم مهمان ما ، هم میزبانی تو شاهی با گدایان همزبانی غریبِ آشنا جان جهانی عجب لطفی به ایران کرده مولا عجب رزقی به ایران داده زهرا حرم رفتم عجب حال و هوایی عجب صحنی چه شوری کفترایی در اینجا دل شود کرب و بلایی خصوصاً صحنِ اسماعیل طلایی نشستم تا بگیرم از تو آقا برات کربلای اربعین را 🔸شاعر: ===========================
درویش بی‌نوای توام یاابالحسن چون کمترین گدای توام یاابالحسن من حلقه کوب درگه میخانهات شدم مست از خم ولای توام یاابالحسن ذیقعده است ماه طلوع جمال تو شادم که در ثنای توام یاابالحسن سلطان تویی وحکم توبرجزء وکل روان خاک در سرای توام یاابالحسن شاهی بود غلامی دربارت ای رضا من بنده رضای توام یاابالحسن زانو زنان پنجره فولاد تو منم افکنده سر به پای توام یاابالحسن خواندی مرابه سفره احسان خودمدام شرمنده عطای توام یاابالحسن زهرجفا چو بردل وجانت شرر فکند سوزان دل از برای توام یاابالحسن عنقا به قاف فقرتوباشد شکسته‌بال پران کجا به سرسرای توام یاابالحسن 🔸شاعر: ===========================
آقا امام رضا علیه السلام فرمودند: هيچ يک از شيعيان على نيست كه روز مرتكب گناهى شود ، مگر آن كه شب اندوهى به او رسد كه آن گناه را فرو ريزد پس چگونه قلم براى نوشتن گناهان چنين كسى به كار افتد؟ بحارالأنوار ، جلد ۶۵ ، صفحه ۱۴۶ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا