eitaa logo
ذاکرین آل الله
296 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
319 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
صدای کیست چنین دلپذیر می‌آید؟ کدام چشمه به این گرمسیر می‌آید؟ صدای کیست که این‌گونه روشن و گیراست؟ که بود و کیست که از این مسیر می‌آید؟ چه گفته است مگر جبرئیل با احمد؟ صدای کاتب و کلک دبیر می‌آید خبر به روشنی روز در فضا پیچید خبر دهید:‌ کسی دستگیر می‌آید کسی بزرگ‌تر از آسمان و هر چه در اوست به دست‌گیری طفل صغیر می‌آید علی به جای محمد به انتخاب خدا خبر دهید: بشیری نذیر می‌آید کسی به سختی سوهان، به سختی صخره کسی به نرمی موج حریر می‌آید کسی که مثل کسی نیست، مثل او تنهاست کسی شبیه خودش، بی‌نظیر می‌آید خبر دهید که: دریا به چشمه خواهد ریخت خبر دهید به یاران: غدیر می‌آید به سالکان طریق شرافت و شمشیر خبر دهید که از راه، پیر می‌آید خبر دهید به یاران:‌دوباره از بیشه صدای زنده یک شرزه شیر می‌آید خم غدیر به دوش از کرانه‌ها، مردی به آبیاری خاک کویر می‌آید کسی دوباره به پای یتیم می‌سوزد کسی دوباره سراغ فقیر می‌آید کسی حماسه‌تر از این حماسه‌های سبک کسی که مرگ به چشمش حقیر می‌آید غدیر آمد و من خواب دیده‌ام دیشب کسی سراغ من گوشه‌گیر می‌آید کسی به کلبهٔ شاعر، به کلبهٔ درویش به دیده‌بوسی عید غدیر می‌آید شبیه چشمه کسی جاری و تپنده، کسی شبیه آینه روشن ضمیر می‌آید علی همیشه بزرگ است در تمام فصول امیر عشق همیشه امیر می‌آید به سربلندی او هر که معترف نشود به هر کجا که رود سر به زیر می‌آید شبیه آیه قرآن نمی‌توان آورد کجا شبیه به این مرد، گیر می‌آید؟ مگر ندیده‌ای آن اتفاق روشن را؟ به این محله خبرها چه دیر می‌آید! بیا که منکر مولا اگر چه آزاد است به عرصه‌گاه قیامت اسیر می‌آید بیا که منکر مولا اگر چه پخته، ولی هنوز از دهنش بوی شیر می‌آید علی همیشه بزرگ است در تمام فصول امیر عشق همیشه امیر می‌آید 🔸شاعر: استاد _____________________
اصل ونسب مذهب مارا چو بخواهید آغاز مسلمانی ما روز غدیر است.... https://eitaa.com/Arbabhosyn
بند بندِ قلبِ هر دلداده می گوید علی هم توانگر، هم ز پا افتاده می گوید علی آیه های وحی دارد مدح مولا می کند تار و پودِ سبزِ هر سجاده می گوید علی https://eitaa.com/Arbabhosyn
اگرچه جای پایش در زمین است صدایش جاری از عرش برین است هرآنچه خواستید از او بپرسید به افلاک آشناتر از زمین است اگر ثروت بخواهید آخرین اوست اگر ایمان بجویید اولین است اگرچه مسندش در عرش اعلی ست ولی با مستمندان همنشین است به جای نان غم ایتام خورده غذای هر شب و روزش همین است اگر تسبیح در دستش بگیرد مناجاتش طریق العارفین است اگر شمشیر در دستش بگیرد ثنایش کار جبریل امین است چنان از قلعه آن دروازه را کند که مانندی ندارد، بی قرین است خبر پیچید بین خیبری ها یداللهی که می گفتند این است چقدر اعجاز دارد دست هایش مگر دست خدا در آستین است؟ اگر بالا روم، پایین بیایم علی تنها صراط راستین است دوباره بی خود از خود کرد ما را که وصفش خود به خود شورآفرین است علی هم مصطفی را جان شیرین علی هم مصطفی را جانشین است به مدحش باکی از تضمین ندارم فقط حیدر امیرالمومنین است 🔸شاعر: _________________
سرمایه ی عشق علی آب حیات است تنها علی، تنها علی راه نجات است ذات علی همسایه ی عرش برین است مولای ما تنها امیرالمؤمنین است شکر خدا حب علی در ریشه ی ماست نام علی در سینه ی و اندیشه ی ماست هر کس علی دارد چه غم دارد؟ ندارد حب علی دارد چه کم دارد؟ ندارد ما با علی و یا علی ها قد کشیدیم دل از ولای هر که غیر از او بریدیم خاک نجف دنیای ما را زیر و رو کرد ایوان او دل های ما را زیر و رو کرد بین الطلوعین حرم آبادمان کرد یعنی خدا بین حرم آبادمان کرد جن و ملک فرمانبر درگاه اویند عالم غلامِ قنبر درگاه اویند با اینکه این آقا امیرالمؤمنین بود اما غذایش لقمه ای نان جوین بود از مکنت دنیا علی چیزی نمی خواست جز خنده ی زهرا، علی چیزی نمی خواست این دلخوشی را زود از مولا گرفتند این خنده را هم از لب زهرا گرفتند هیزم رسید و آتشی بالا گرفت و آتش به جان چادر زهرا گرفت و آتش به جان دختر پیغمبر افتاد در سوخت، در افتاد، پشتش مادر افتاد او را زدند و پیش چشم حیدر افتاد هفتاد و اندی روز بین بستر افتاد مولای ما را با همان مسمار کشتند او را میان آن در و دیوار کشتند خونی که در دل داشت بیرون ریخت امشب غم ریخت دنیا باز هم در کام زینب ... 🔸شاعر: _____________________
دیدم غدیری را که مولا سرفراز است من کنت مولا پرچمش در احتزاز است زهرا بنازد بر امیرالمومنینش او مست دیدار و علی هم غرق ناز است برهردعایی پاسخ لبیک آید باب اجابت بر دعای خیر باز است اکمال دین حق به نام مرتضی شد گویا که مُهر یا علی پای جواز است احمد زند آوا : الا یا اهل العالم این حیدر است و میر و آقای حجاز است بهر قبول زحمت راه رسالت لبیک آغازولایت را نیاز است حب علی را هرکه دارد در دل خویش در بارگاه قرب صاحب امتیاز است اوکیست بیرق دار حق تاروز محشر سلطان امیر المومنین حق است حیدر حقت سلامت میرساند یامحمد خیل ملک تمحید خواند یا محمد دست علی را گر نگیری روی دستت راه تو نیمه کاره ماند یا محمد ابلاغ وحدانیت حق است حیدر او بار بر منزل رساند یا محمد هرکس که بر پیشانیش نام علی خورد حق را شفیع خود بداند یا محمد هر شیعه اش را تاکنار حوض کوثر آرَد سر سفره نشاند یا محمد گو منکرش را وای بر حالش خدا هم از رحمتش اورا براند یا محمد اوکیست بیرق دار حق تاروز محشر سلطان امیر المومنین حق است حیدر تاپای جان پابند مولای غدیرم لبیک گو بر میر و آقای غدیرم با لطف او دریای طوفانی عشقم از بیکرانها تا به پهنای غدیرم گر مسلم دین رسول الله هستم از شیعیان با حکم و امضای غدیرم از وال من والاه حبش روزیم شد مجنون صهبای تولای غدیرم با این وضوح محض در بیعت گرفتن عمریست در فکر معمای غدیرم دلمرده بودم با صد و ده بار یاهو سرزنده از هوی مسیحای غدیرم اوکیست بیرق دار حق تا روز محشر سلطان امیرالمومنین حق است حیدر شد خلق دنیا با صدو ده بار حیدر بالاتر از بالا صدو ده بار حیدر در کارزار و جلوه کشف الکروبی ذکر لب طاها صدو ده بار حیدر باشد گواهم تربت خونین حمزه تسبیحة الزهرا صد و ده بار حیدر ثارالهی تثبیت در کرببلا شد تکبیر عاشورا صدو ده بار حیدر تهلیل حجاج حسینی از لبانِ شهزاده لیلا صدو ده بار حیدر برروی سربند ابوفاضل نوشته حق یار سقا با صدو ده بار حیدر اوکیست بیرق دار حق تاروز محشر سلطان امیرالمومنین حق است حیدر روزی نیاید دلبر ما غم ببیند یک لحظه ای در زندگی ماتم ببیند سر تاکمر با چاه درد دل نماید خودرا زبسکه بیکس و همدم ببیند یا استخوانی در گلویش باشد عمری یا خار در چشمان پر شبنم ببیند خاکم بسر بادست بسته بین کوچه یک چادر خاکی در این عالم ببیند یارب زبانم لال آن روزی نیاید ناموس خود را بین نامحرم ببیند گفت آن یهودی بایقینی غرق ایمان آن قدرت اله را چودر ماتم ببیند اوکیست بیرق دار حق تاروز محشر سلطان امیرالمومنین حق است حیدر 🔸شاعر: _____________________
|⇦•قَدأَفْلَحَ المُؤمِنون.... سرودو توسل به امیرالمؤمنین علی علیه السلام قَدْ أَفْلَحَ المُؤمنون با وِلای علی زمین زمون آسمون زیر پای علی ما خَلَقَ الله وَ ما سِوَ الله به فدای علی خدا به اسم علی گرد و خاک کرد حساب و کتابی که داشتیم پاک کرد رسید و کعبه براش سینه چاک کرد عشقِ علی، همه رو هلاک کرد ای حضرت مُستطاب علی علی ای مَطلع آفِتاب علی علی ای مقصدِ هر ثواب علی علی ای دوریِ تو عذاب علی علی ای کعبه ی استجاب علی علی ای مستی بی شراب علی علی رحمی به منه خراب علی علی مولانا ابوتراب علی علی ..... میره تا عرش برین نفحاتِ نجف برو بهشت و ببین تو حیاطِ نجف امشب آقامون، نوشت برامون،یه براتِ نجف نجف قرار خدا و آقامه نجف خدایی همه چی تمامه حریمِ حیدر عَلیه السلامه میرم نجف خونه ی بابامه منظومه ی حق مدارعلی علی مطروحهٔ هشت و چارعلی علی سردار پر افتخار علی علی فرمانده ی کار و زارعلی علی یک ضربه ی تو تار و مارعلی علی ای صاحب ذوالفقار علی علی کرّار بلا فرار علی علی مولانا ابوتراب علی علی.... تمام خلقِ جهان، هنرِ علیِ صفحه به صفحه قرآن،خبرِ علیِ عاقبتِ ما، روز جزا با، نظرِ علیِ علی حقیقت دور از مَجازه ولایتش قبولیِ نمازه محبتش قیامت چاره سازه شیعه فقط به علی می نازه سرچشمه ی نَشأتین علی علی سرلوحه ی نَیّرین علی علی سر منزل عالمین علی علی قبولیِ شهادتین علی علی جنگ احد و حنین علی علی ای واژه ی شور و شین علی علی أدرکنی اَبَالحُسین... .
امام صادق (علیه السلام) فرمود : روز غدیر خم عید بزرگ خداست ، خدا پیامبرى مبعوث نکرده ، مگراینکه این روز را عیدگرفته و عظمت آن را شناخته و نام این روز در آسمان، روز عهد و پیمان و در زمین، روز پیمان محکم و حضور همگانى است. 
و توسل به امیرالمؤمنین علی علیه السلام شب عاشقانگی است و من شده ام گدای تو یا علی به امید آنکه صدای من برسد به اهلِ سما علی چه کنم اگر که در آن میان نرسد صدا به صدا علی تو که ای که نام بلند تو به خدا رسانده مرا علی به خدا که با تو رسیده ام به زُلال ذات خدا علی تو که ای که برتری از مکان و چُنین گذشته ای از زمان و تو که ای که از برهوتِ تن زده پل به مرکزِ بی کران تو همان که در تو به حیرتم تو همان که اِنس و فرشتگان تو همان که دَرک همه جهان شده در صفاتِ تو ناتوان تو همان که قبلۀ اهل دل تو همان که قبله نما علی نه عَجب که دُرِّ نجف شود قطرات اشکِ زلالِ تو ظلمات بود و تو آمدی کَشَفَت دُجا به جمال تو تو محمدی و به این سبب بَلَغ الاولیٰ به کمال تو حَسنی وفاطمه و حسین حَسُنت جَمیعِ خِصالِ تو صلوات بر تو و آل تو همه وقت در همه جا علی تو چگونه آمده ای بگو که نه حاضری و نه غایب چه بگویم از جَلوات تو تو که جِلوه گاه عجایبی تو ابو تراب و ابوالیَم و طلوع کُلِّ مطالبی پدر مکرّم زینبی و شریک عرش مصائبی برسان مرا به جوار خود پس از آن به کرب وبلا به خدا قسم که بدون تو همه جا همیشه مُشَوَّشَم به بهشت بی تو نمی روم که بدون تو پُرهِ آتشم نخورم مِی از خُمِ دیگران که خُمارِ کوثر بی غَشم به کدام شیوه بیان کنم که چه می کشم نفسی اگر نکنی نظر به گدای بی سر و پا چه خوش است در تصور من که تو نونِ بینِ لَنا شدی چه خوش است ای شَه لا فَتا که شکوه نقطه ی با شدی تو رسیده ای به وصال حق که امیر هر دو سرا شوی همه ترس من بُوَد از همین که خدا نکرده خدا شوی شده ذکر هر شب قدر من بِکَ یا علی بِکَ یا علی نه فرشته ای و نه آدمی تو فقط تجلیِ ایزدی تو نگین حلقۀ انبیا و شکوه حضرت سرمدی چه در آسمان و چه در زمین تو سر آمدی تو زبانزدی تو عزیزِ خانۀ فاطمه تو عزیز جانِ مُحمَدی و تویی که وقت مباهله شده شرحِ انفسنا علی که علی است یَحکُمو ما یُرید که علی است یُثبِتُ ما یَشاء که علی است کل سورۀ روم که علی است معنی هَل اتا که علی است منتهیُ الهِمَم که علی است سایۀ ماسِوا که علی است سعی به سوی حق و علی است مروه ی با صفا نشود قبول حجِّ کسی به خدا بدون ولا، علی به خدا به اذن خدا فقط ابدی و ازلی شدی و به کامِ مَردمِ میکده مِی ناب لَم یَزلی شدی ملکوت ناب غزل شد و تو در آن عجب غزلی شدی خبری رسید و در آن خبر تو فقط امیر و علی شدی لِتُرابِ المَقدَمُ جان فِدا دل و جان عاشق ما علی به خدا قسم که بدون تو همه جا همیشه مشوّشم به بهشت بی تو نمی‌روم که بدون تو پُر آتشم نخورم مِی از خُم دیگران که خمار کوثر بی غشم به کدام شیوه بیان کنم که چه می کشم که چه می‌کشم؟! نفسی اگر نظر نکنی به گدای بی سر و پا علی چه خوش است در تصوّر من که تو «نون» بین «لَـنـا» شوی چه خوش است ای شه لافتی که شکوه نقطه با شوی تو رسیده ای به وصال حق که امیر هر دو سرا شوی همه ترس من بود از همین که خدا نکرده خدا شوی شده ذکر هر شب قدر من «بِکَ یاعلی بِکَ یا علی» نه فرشته‌ای و نه آدمی، تو فقط تجلّی ایزدی تو نگین حلقه‌ی انبیا و شکوه حضرت سرمدی چه در آسمان و چه در زمین تو سرآمدی، تو زبانزدی تو عزیز خانه‌ی فاطمه، تو عزیز جانِ مُحمدی و تویی که وقت مباهله شده شرح «أنفسنا» علی که علیست «یَـحکُـمُ ما یُـرید»، علیست «یُـثبِـت ما یشاء» که علیست کُنه سوره «روم» و علیست معنی «هَـل أتی» که علیست «مُـنتَـهِـیُ الهِـمَـم»، که علیست سایه‌ی ماسوا که علیست سعی به سوی حق و علیست مروه‌ی با صفا نشود قبول حج کسی به خدا بدون ولا علی به خدا به اذن خدا فقط ابدی شدی، ازلی شدی و به کام مَردم میکده می ناب لَمْ یَزَلی شدی ملکوت نابِ غزل شد و تو در آن عجب غزلی شدی خبری رسید و در آن خبر تو فقط امیر و علی شدی لِـتُـرابِ مَـقدَمِـکَ الفِـدا دل و جان عاشق ما علی بنشین دوباره رجز بخوان که زمان کف زدن آمده دَرِ قلعه‌ای که تو کنده ای ز هراس در سخن آمده بروید از سر راه او که امیر بت شکن آمده چه بد است عاقبت کسی که به جنگ تن به تن آمده «به سپاهیان و یلان بگو بدهند آب طلا علی» شده اند در مقابل تو همه شیرِ بی سر و یال و دُم همه گفته اند و شنیده ام که شدند«مُـعتَرِفٌ بِـکُـم» نگران آن همه مرکبم که فرار کرده و گشته گم دل بی قرار و هوایی‌ام شده رهسپار غدیر خُم به چهارده خُم مِی قسم احدی نرسیده تا علی اسَدُاللها، اُذُنُ اللها، به شب بلند عبادتت به کدام رتبه رسیده ای که خداست شاهد رُتْبَتَت به نجف رسیده مسافری که رسد به فیضی زیارتت به عنایتت به کرامتت به محبتت به شفاعتت تو بگو به غیر حریم تو به کجا رود به کجا علی؟ همه شب نشسته خیال تو سر راه من، سر راه من چه شود اگر که نگاه تو برسد شبی به نگاه من به دو چشم غرق خیانتم،
به دو چشم غرق گناه من و تو ای سپیده نظر کنی به من و به روی سیاه من چه غم از عذاب خدا اگر که تویی شفیع جزا علی ثَقَلِ مدح دو چشم تو شده روشنایی دفترم که علیست ذکر مداومم، صلوات قند مکرّرم به جهان مُرید ابوذرم، مدیون مالک أشترم نروم به زیر بیرق کس که غلام خادم قنبرم همه عمر بنده‌ی حیدرم به حقیقت «إنّـما» علی : احمد علوی .