eitaa logo
ذاکرین آل الله
297 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
320 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
نجوا با امام زمان روحی له الفدا اجرا شده شبِ چهارم ماهِ محرم سال به نفسِ سید رضا نریمانی✨ برای خیر من همیشه فتح باب میکنی به رسم بنده پروری مرا خطاب می کنی *آقا درُ رو به روم باز میکنه .. آقا ما رو اینجا دعوت میکنه .. آقا ما رو اینجا میکشونه ..* بساط خانۀ کرم همیشه فرق میکند دعا نکرده هم مرا تو مستجاب میکنی *اصلاً نیاز نیست حرف بزنی ، اصلاً نیازی نیست خواسته تو بگی .. مخصوصاً امشب و فردا شب که سر و کار ما با کریمِ .. طرف اومد در خونۀ حاتمُ زد ، هر چی در زد دید کسی درو باز نمیکنه ، برگشت. تو راه که داشت می رفت حاتمُ دید. کجا بودی؟ هر چی در خونه اتُ زدم کسی درو باز نکرد .. حاتم دست گدا رو گرفت گفت بیا بریم ، گفت حالا میرم فردا میام ، یه روز دیگه میام . گفت نه نمیزارم ، تو از اینجا بری مردم چی میگن پشت سر حاتم .. یک نفرم زیادِ .. اگه یه نفرم از در خونه حاتم دست خالی برگرده دیگه به من حاتم نمیگن ... خداشناسیِ من از محرمت شروع شد زمان گریه در وجودم انقلاب میکنی به ارضیان و عرشیان چقدر فخر میکنم برایِ نوکری مرا که انتخاب میکنی *تو همۀ این شهر دست گذاشتی رو من گفتی تو بیا .. به خدا این همه جمعیت تو شهر ما هست به تو میگه بیا مشکی بپوش .. به تو میگه بیا برای حسین ما گریه کن .. چی تو ما دیدی آقاجان .. آخه ما که جز بدی و خطا و زشتی چیزی برات نداشتیم ... آخه من که جز اینکه دلت رو میشکونم کار دیگری بلد نیستم آقا .. گل نرگس بیا .. بیا .. (میبینم همه چشما گریونه ، اگه همه برای آقاشون دعا کنن بگن بیا آقا میاد بخدا ..)* همین که دور می‌شوم مرا به روضه میکِشی زمین که میخورم به سوی من شتاب میکنی *همه الحمدلله اهل روضه ان .. مگه مادرش تو کوچه ها زمین نخورد .. هزاران مرد زمین بخورن اما یه زن زمین نخوره ..* به گردش دو دیده‌ات شفاعت قیامت است در این جهان به ما کرم علی‌الحساب میکنی چه خوبم و چه بد، مرا به دست دیگران مده خودت مرا عذاب کن، اگر عذاب میکنی ددوباره خواب دیده‌ام پیاده سوی کربلا روانه‌ام زِ مرقد ابوتراب میکنی بریز در سبویِ من کمی زِ جام معرفت سبویِ خالی‌ام اگر پر از شراب میکنی به حرف دیگه ام بزنم، انقد شبها آماده ای منِ خواننده اصلاً چیزی بلد نیستم به شما بگم .. به زیر دشنه هم دعا برام میکنی .. همه گفتن همه نقل کردن ؛ مادرشم که داشت جون می داد ، برا شیعیانش هی دعا میکرد .. روایت داره پیغمبر یه وقت وارد شد دید بی بی داره گریه میکنه . چی شده دخترم؟ گفت بابا بچه ای که در رحم دارم با من حرف میزنه .. چند روزِ ، کار الانش نیست . اما امروز فرق کرده .. چرا؟ از دیروز تا قبلش وقتی باهام حرف میزد هی میگفت اَنَ الغَریب .. (پا به پای من میایی دیگه) اما از امروز حرفاش فرق کرده .. هی داره میگه انَ العَطشان .. انَ العَطشان .. پیغمبر شروع کرد روضه خواندن .. بی بی هم گریه کردن .. پیغمبر وقتی روضه اش تموم شد، بی بی هم مفصل گریه کرد ، عرضه داشت بابا کسی هست کربلا برا حسینم گریه کنه؟ (نکنه غریب باشه؟..) شما هستید؟ نه. باباش علی هست؟ نه. من هستم؟ نه. حسنم هست؟ نه دخترم .. یهو بی بی یه آهی کشید .. آه پسرم .. پس کی هست برای حسینم گریه کنه؟ پیغمبرِ خدا مژده شماها رو داده ... دخترم نگران نباش ، از امتِ من یک عده ای میان اینا مثلِ زنها برا حسینت داد میزنن .. گفت بابا حالا که اینجوریِ ، من همه شونُ میخام شفاعت کنم ... کار همه شون با خودم باشه ... اصلاً من میخورم زمین که اینا نخورن .. اصلاً من میرم پشت در برا اینا .. من سیلی میخورم اینا زنده باشن .. حرف زیاده و وقتم کمه ، زود وارد روضه بشم امشب .. بعضی از روضه ها رو باید بی هوا بخونی .. آخه بعضی ها رو تو کربلا بی هوا زدن .. بسم الله .. همچین که دید دورِ عمو رو گرفتن هر کسی داره میزنه از دور داره مشاهده میکنه ؛ نیزه بالا میره پایین میاد ، شمشیرها بالا میره ، پایین میاد ، از دور یه عده ایستادن دارن سنگ میزنن .. گرد و خاک هوا شده ، چه خبره؟‌ سر عموم داره چه بلایی میاد؟ ... والله لا افارق عمی .. عمه دستمُ رها کن .. من بدونِ عمو نمیتونم .. (بگم یا نه؟ پا به پای من بیایی) عمه من زنده باشم ببینم جلوی چشمام عمومُ میزنن ..؟ یه بار بابام تو کوچه ها زنده بوده دیده چطور مادرشُ زدن ... دستشُ کشید از دست عمه .. دوید به سمت گودال ، تا وارد گودال شد. تنها کسی که غیر از زینب از نزدیک شاهدِ قتل حسین بود. تا اومد تو گودال دید عجب خبریه .. یه تیر تو سینه ست ، پیشونی شکسته ست ، یه نیزه تو پهلوِ .. سر تا پا پر تیر و تیغ و نیزه و شمشیر و سنگِ .. چه بلایی سر عموم آوردن .. یهو دید اون نامرد پرید تو گودال میخاد بشینه رو سینه عموش .. اومد جلو گفت نمیزارم ، مگر اینکه از رو جنازۀ من رد بشی .. تا شمشیر رو آورد بالا به حسین بزنه دستشُ آورد جلو شمشیر رو زد به دستش ، دستش به پوست آویزون شد ..
یهو ابی عبدالله بغلشُ باز کرد .. آی عبدالله بیا تو بغل من .. همچین که پرید تو بغل حسین .. اینکه گفتم بی هوا بعضی ها رو زدن اینجا میخام بهش بپردازم ، چرا بی هوا زدنش ؟.. تا پرید تو بغل حسین ، حرمله بلند شد .. تیر و برداشت .. اصلاً نگذاشت این دوتا بهم برسن .. تا پرید تو بغل عمو ، تیر و نامرد زد .. دلم مثل بابام ، تویِ خون تیپیده یه چیزایی دیدم ، که هیشکی ندیده دیدم تویِ گودال ، عموم رفته از حال زیر دست و پا تنش شد لگد مال دیگه هر چی داشتن ، آوردن تو گودال عموم رو غریب گیر آوردن تو گودال جلوی عموم آب میخوردن تو گودال همه سنگ و تیرا میخوردن تو گودال دیدم .. زد تو گلو با نیزه از اسب .. افتادم عمو با نیزه جسمش .. شد زیر و رو با نیزه بابام تویِ کوچه ، منم که تو اینجا نشد که سپر شیم برا تو و زهرا خدا رو هزار شکر ، همین جا میمیرم نمی مونم اون وقت عزاتُ بگیرم خدایی عذابه ، بی تو زنده موندن ببینم که قاتل ، میخنده جلو من بابام بعدِ کوچه ، شبا رو نخوابید با چه حالی هر روز مغیره رو میدید؟ کشتن .. بابام رو وسط کوچه دیده .. سیلی زدن تو کوچه عمری .. سوزنده من رو کوچه
غزل ابتدایی جلسه و توسل به دوطفلان حضرت زینب سلام الله علیه شبِ چهارم ماهِ محرم به نفسِ حاج حسین سازور « اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ » روزی ام را از سرِ خانِ کرم برداشتم از تو چیزی کم نیامد هرچه هم برداشتم روزِ محشر که شود بسیار حسرت میخورم که چرا از سفره هایِ روضه کم برداشتم نیست محدوده به دنیا عشقِ من بر اهلِ بیت از ازل عشقی به اولادِ پیمبر داشتم با تفکرهایِ پوچ و شبه ها جنگیده ام در دفاعِ از حریم تو قلم برداشتم احترامِ دستمالِ اشکِ روضه لازم است هرکجا افتاد آن را محترم برداشتم ذره ای از ماتمِ داغِ عظیمت کم نشد هرچه هم از رویِ قلبِ خویش غم برداشتم خواستم مردم ببینن آمدم پابوسِ تو عکس هایِ یادگاری از حرم برداشتم هر زمانی از مسیرِ مستقیمت کج شدم گام در بیراه ای پُر پیچ و خم برداشتم گرچه آلوده ست دستم به گناه اما حسین با همین دستم برایِ تو علم برداشتم *نگی یه وقت من گنه کارم ، منو با مجلسِ حسین چه کار ؟.. اصلاً او آمده ، محرمُ آورده ، عاشورا آورده ، گریه آورده منو تو با خدا آشتی کنیم ... يا سَريعَ الرِّضا اِغْفِرْ لِمَنْ لا يَمْلِكُ إلاّ الدُّعاءَ فَاِنَّكَ فَعّالٌ لِما تَشاءُ، يا مَنِ اسْمُهُ دَواءٌ وَذِكْرُهُ شِفاءٌ وَطاعَتُهُ غِنىً، اِرْحَمْ مَنْ رَأْسُ مالِهِ الرَّجاءُ وَسِلاحُهُ الْبُكاءُ، يا سابِـغَ النِّعَمِ، يا دافِعَ النِّقَمِ، يا نُورَ الْمُسْتَوْحِشينَ فِي الظُّلَمِ، يا عالِماً لا يُعَلَّمُ، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ..* با همین پایی که رفتم سویِ جرم و معصیت از نجف تا کربلایِ تو قدم برداشتم شمر را در شعر از گودال بیرون کرده‌ام نام او را از میان دفترم برداشتم شاعر : آرش براری شبِ زینب و شبِ عقیله ی بنی هاشم ‌.. شبِ اوج زینبِ .. شبِ دوطفلانِ زینبِ .. یادِ همه ی مادرانِ شهدا بخیر .. خیلی قدرِ مادراتونُ بدونید ، اگه میخواید لذتِ اشکِ بر ابی عبدالله رو خدا بهتون بچشونه ، بعد از هر روضه دستِ مادرتونُ ببوسید* از ازل خورشید انور زینب است حافظ الله اکبر زینب است پیکر اسلام‌ را سر زینب است حیدر کرّار دیگر زینب است بعد زهرا روحِ کوثر زینب است پیش پایش آسمان خم می شود مرجع تقلیدِ مریم می شود کعبه ی غم های عالم‌ می شود آیت الله معظم می شود محشرِ صحرای محشر زینب است یک‌ زن اما لشگری را صف شکن یک‌ تنه بابُ المرادِ پنج تن تکیه بر این شانه ها دارد حسن ذوالفقاری دارد از جنسِ سخن منبری ها ! جان‌ِ منبر زینب است از امام‌ خود حمایت می کند از گنهکاران شفاعت می کند گاه در میدان قیامت‌ می کند گاه در خیمه عبادت‌ می کند مادری از جنس‌ خواهر زینب است در خطرها بال و پر را می دهد می رود خونِ جگر را می دهد موقع پیکار سر را می دهد پایِ عشقش دو پسر را می دهد فانیِ عشقِ برادر زینب است ای غریبِ کربلا جانم فدات نه پسر ! دو نوکر آوردم برات این دو تا خاک‌ اند خاکِ زیر پات سهم‌ من‌ را هم‌ بده از کربلات بین‌ِ خیمه زار و مضطر زینب است مادری وقتی که دارد دو پسر با خودش هم‌ تیغ دارد هم‌ سپر امنیت دارد به هنگام خطر کی‌ می افتد بر‌ زمین بین گذر روضه خوان‌ِ داغ مادر زینب است این دو تا هستند ؛ شأن من به جاست حرمتم ضربُ المثل در کربلاست دور از من چشم های بی حیاست چادرِ زینب کجا در زیر پاست ؟! در حفاظ دو دلاور زینب است هر دو تا سیراب از یک باده اند این دو آقا زاده حیدر زاده اند تا ابد بر عشق تو دل داده اند اذن میدان را بده آماده اند نه نگو ! امید آخر زینب است تو نرو گودال ! این ها می روند هر دو با سربندِ زهرا‌ می روند زیر شمشیر و سنان ها می روند جان‌ِ من‌ غصه نخور تا می روند غصه دارِ دیده ی تر زینب است بهتر این که وقت غارت نیستند *رسید خدمت امام مجتبی عرضه داشت آقا چرا انقدر زود موهای سر و صورتتون سفید شده ؟! .. حضرت یه تاملی کرد ، فرمود ما اهل بیت زود پیر میشیم .. (آره والا چی بگه والا ؟!!) بگه اگه جلو چشمات مادرت رو زمین افتاد بود ، تو جوون میموندی ؟! .. اونم مادری مثل مادرِ من .. مادر من که حوریه بوده .. آی مردم ، حوریه وقتی برگِ گل رو صورتش می افته ، از لطافت صورت حوریه جا می افته .. نامرد تو کوچه جلو چشم من چنان به مادرم سیلی زد ...
حسین جان ؛ نکنه میخوای بچه های من شاهد باشن ، اون ساعتی که من میام تو گودی قتله گاه .. راوی میگه دیدم خودشُ انداخت رو بدنِ حسین .. هیشکی دیگه باقی نمانده بود .. دو سه تا دختر بچه با زینب آمده بودند ، جنگ تا غروب طول کشیده بود ، همه گفتند این خانم مزاحم ماست .. ملا قادر راوندی مقتل نویسه ، میگه انقدر با لگد زینبُ زدن .. بی بی رو از گودال انداختن بیرون .. خوب شد بچه هات ندیدن خانم ...* بهتر این که وقت غارت نیستند می روم‌ وقتی‌ اسارت نیستند می خورم سیلیِ غربت نیستند وقت‌ تقسیم غنیمت نیستند موقعی که بین لشگر زینب است شاعر : سید پوریا هاشمی *بچه ها اومدند مقابل ابی عبدالله حضرت یه نگاه کرد به سرو پاشون یه دفعه حسین گریه کرد .. فرمود: برگردین پیش مادرتون . اومدن مقابلِ مادر هی پا به زمین میکوبیدند .. مادر چه عیبی در ما دیده حسین .. تو سفارش کن .. کفن به تنشون کرد .. خودش براشون شمشیر حمایل کرد .. گفت یه رمزی بهتون میگم ، یه قسمی .. اگر رفتید خواست برتون گردونه ، بگید مادرمون گفته به حق مادرت .. اذن گرفتند رفتند "نحن ابنا الزینب" گفتند جنگ کردند ، این دو تا آقازاده رو سنگ باران و تیر باران ، بدن هاشون افتاد .. اما زینب بیرون نیامد .. بچه ها رو تو خیمه ی دار الحرب آوردن .. گذشت قافله اومد مدینه ، عبدالله صدا کرد خانم چرا نرفتی استقبالشون ؟! صدا زد عبدالله از گوشه ی خیمه نگاه میکردم .. دیدم با یه خجالتی بچه هارو داره میاره ...* ای حسین ....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تذکر رهبر انقلاب به مداحان و عزاداران ⭕️ آیا درست است عظمت امام حسین علیه‎السلام را در یک مجلسی تبدیل کنیم به کار سبک و لخت شدن و بالا و پایین پریدن‌ها؟! 🌏https://eitaa.com/Arbabhosyn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قال سیدالشهدا علیه السلام: فانّی لا اَعْلَمُ اصحاباً اَوْفی و لا خیراً من اصحابی .. «من باوفاتر و بهتر از اصحابم، اصحابی را نمی‌شناسم» جهت تجلیل از اصحاب باوفای سیدالشهدا جا دارد هرشب در کنار سربند برای یکی از اصحاب یک بند خوانده شود... سلام ما بر شهدای کربلا به جان نثاران منای کربلا دنیا ندیده مثه اصحاب حسین ای به فدای شهدای کربلا میگیم با اصحابِ الحسین (کُلُّ الخیر فی بابِ الحسین) السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ........ سلام بر عقیل و اجلال عقیل به مسلم آن کوکب اقبال عقیل همه شدن فدایی آل علی سلام آل الله بر آل عقیل مسلم و طفلانش همه نذر حسینِ فاطمه السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ....... سلام بر حسین و همسر زهیر که هر دو تا زدند دست رد به غیر با یک نگاه پسر ابوتراب شدن حسینی شدن عاقبت به خیر با نیمه نگاه حسین شدن سربه راه حسین السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ....... سلام بر بریر قاری حسین آمده بهر پاسداری حسین گفت اگر که تکه تکه ام کنند دست نمی کشم ز یاری حسین اذن میدان گرفت و رفت در کفش جان گرفت و رفت السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ..... سلام ما بر وهب و امّ وهب مادر و فرزند و عروس با ادب یکی فدایی حسین بن علی دو تا فدایی عقیله العرب مادر از دلبندش گذشت از سر فرزندش گذشت السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ....... سلام بر حرّ و غلام و پسرش بهشت و دوزخ بوده در نظرش کرده ادب به نام مادر حسین رحمت حق به شیر پاک مادرش شد آزاده در عالمین تا که شد اسیر حسین السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ....... سلام و رحمت خدا به حنظلة نامه بر حسین و پیک قافله به یاری حسین با تیغ زبان نمود با دشمن حق مقابله حنجرش فریاد حسین روی لبش ناد حسین السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ...... سلام بر دو یار میدان حسین سلام بر دو شیر غران حسین یعنی حبیب و مسلم بن عوسجه پیرِ همه پیرغلامان حسین شد حرف مسلم با حبیب (علیکَ بِهذَاالغریب) السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ....... سلام ما همه به عابسِ شبیب که اسوه غیرت و مردانگی است برهنه شد گفت به شاه کربلا عاقبت عشق تو دیوانگی است شعار هر سینه زنی (حُبُّ الحسین اَجَنّنی) السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ..... غلام سیاه امام حسین سلام بر جُون و مرام و ادبش عبد حسین بن علی شد لقبش اصل و نسب نداشت ظاهرا ولی غلامیِ حسین شد اصل و نسبش با دعای شاه شهید شد رنگ صورتش سفید السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ...... سلام بر جُناده و اراده اش به روح پاک و عشق صاف و ساده اش به کربلا شدند خانوادگی فدایی حسین و خانواده اش در ناحیه صاحب زمان داده سلام او را ز جان السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ....... سلام بر سعید و بی قراری‌ اش به دل سپردگی و جان نثاری اش شد سپر حسین موقع نماز نماز فخر می کند به یاری اش حرف آخرش با حسین (اَوَفَیتُ مولا حسین) السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ....... سلام ما به بر قمر ام بنین سلام بر سه اختر ام بنین با رزمشون علی دوباره زنده شد ای جانم به لشکر ام بنین فاطمه می گفت آفرین به اولاد ام البنین السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین