#حضرت_زهرا_سلاماللهُعَلَیها_ولادت
وقتی قدم به خاک زدی خاک جان گرفت
آئیـنـهای ز نـور تو هـفت آسمان گرفت
چشمت که باز شد به خدا جز خـدا ندید
هفت آسمان ز نور تو رنگین کمان گرفت
گـلـزار وحی با تـو نه تـنهـا بهـشت شد
عـطـر بـهـشت از تو تـمام جهان گرفت
کـعـبـه ز یـمـن آمدنت غـرق شـور شـد
بطحا ز شوق، رونق بـاغ جـنان گرفت
زیــبـاتـریـن پــدیـدۀ تــاریـخ شـد پــدپـد
وقـتی رسول نـور، تورا درمیان گرفت
یک فاطمه به خلقت خود داشت کردگار
او را ز حق، خدیجه کنون ارمغان گرفت
بـانـوی بـانـوان بـهــشـتی تـو و، ز تـو
مریـم نـشان خـدمـت این آسـتـان گرفت
حوّا به به پاس دیدن رخسارت از بهشت
در دست خویش دسته گل ارغوان گرفت
جبریل آن پـرسـتوی قـدسی، به پاس تو
بر بـام بـوسـتـان نـبـوّت مـکـان گـرفـت
فـضّـه ز فـیـض خدمت این آستان نـور
از ابر رحـمت تو به سر، سایـبان گرفت
با دیدن جـلال تو هـرگز عـجـیب نیست
انگشت حیرتی که فلک در دهان گرفت
قـرآن کـتاب نـور خـدا در مدیـح توست
باید تو را ز مصحف قـرآن نشان گرفت
از سـیـر زنـدگـانـی غــرق شـکــوه تـو
درس وفا وعشق و فضیلت توان گرفت
ای آفـتـاب عـصـمت کـبـرای حـق، دلـم
در ســایـۀ مـحـبـت تـو آشــیـان گـرفـت
چون خط نـور میگـذرد از پُـل صراط
هرکس که از ولای تو خـط امان گرفت
هر دل که شـمـع محـفـل زهـرا وآل شد
پـروانـۀ بـهـشـت ازاین خـانـدان گـرفت
دیگرچه میتوان به مدیحت نوشت وگفت
وقتی قـلـم ز دست فـتـاد و زبـان گرفت
امشب شبی خوش است «وفایی»که میتوان
حاجـات خویش را ز امـام زمان گرفت
@.
#حضرت_زهرا_سلاماللهُعَلَیها_ولادت
از فـاطمه گفـتن همان خیرالعمل بود
مـیـلاد او امـروز نـه، روز ازل بـود
نور است او، در لازمان و لامکان است
هرجا که میبینیم هست و بینشان است
بیفـاطـمـه جـبـریل هم نـازل نمیشد
قـرآن بدون کـوثـرش کـامـل نـمیشد
سر در نـیـاوردیم هـرگز از مـقـامش
میایـسـتـاد احـمـد بـرای احـتـرامـش
جـان پـیـمـبـر، جـان مـولا بود زهـرا
تـفـسـیـر پـیـونـد دو دریـا بـود زهـرا
تعریف ما از عشق در یک جمله این است
زهـرا فـقـط کـفـو امیرالمومنین است
تلفـیق عـقلانیت و احساس زهـراست
خیرالنسا تنها نه، خیرالناس زهراست
در خانهای کوچک هزاران راز دیدیم
از وصلههای چادرش اعجـاز دیدیدم
اذن شفاعت روز محشر در کف اوست
تقدیر عـالم لا به لای مصحف اوست
باید برای بـردن نـامش وضـو داشت
دیدهست نابینا حجابی را که او داشت
خـیـر کـثـیـرش میرسد از آیـههایش
غـرق دعـایش خـانـۀ هـمـسـایههایش
ما که فـقـیریم و یـتـیـمـیـم و اسـیـریم
باید فـقـط از دست او روزی بگـیریم
یک زن بزرگِ جمله مردان زمین است
دنیا تماشا کن حـقوق زن همین است
زن را چنین چشم و چراغ خانه گفتند
در شأن او «اَلـمَـراَهُ ریحانه» گـفـتـند
زن نیست آنکه فـطرتش تاراج رفته
زن کیست؟ مرد از دامنش معراج رفته
جز راه دین رفتن برایش بینتیجهاست
دنبال الـگـوئـید آیا؟ زن خـدیـجهاست
آنکه خـدا یک روز دنـیا را به او داد
دنیاش را بخشید، زهـرا را به او داد
زن را ز مردان هم فراتر میشناسند
عیسی بن مریم را به مادر میشناسند
زن جلوهاش در بطن عاشوراست آری
نـور حـسین از زینب کـبراست آری
او که جهان شد زیر و رو با انقلابش
مـحـدود بـوده زینب آیا با حـجابـش؟
زینب به جای مـردها هم امتحـان داد
آزاد بـودن در اسـیری را نـشـان داد
حـالا کـمـی در بـیـتهــای آخــریـنـم
بــایـد بـگـویـم از زنــان سـرزمـیـنـم
نـامآور گـمـنـام، نـور در حـجـابانـد
در اصـل آنها صاحـبـان انـقـلاباند
آنها که فـردای قـیـامت روسـپـیـدنـد
جـمـعاند دور فـاطـمه، اُم الشـهـیـدنـد
آن مادران که تا هـمیـشه سـرفـرازند
با خون فـرزنـدانـشـان تـاریخ سـازند
دنــیــا نــمـانــده بــی ولــیالله مــردم
فـرزنـد زهـرا میرسـد از راه مـردم
تقـویم ما عـطـری دگر دارد بهـارش
زهراست بیش از هر کسی چشم انتظارش
از غربتش یک روز بیرون خواهد آمد
با لشکـری از فاطـمـیون خواهـد آمد
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
#حضرت_زهرا_سلاماللهُعَلَیها_ولادت
بعد از این شهر نـبی جلوۀ طوبا دارد
قـوم در خواب فـرو رفته مسیحا دارد
ازدحامی ز ملایک شده این بیت النور...
مصطفی روی زمین عرش معلّی دارد
همه هـستـند نـبی، آسـیـه، مـریـم، اما
این وسط چهـرۀ مـولاست تماشا دارد
تا به این لحـظه ندیـده مَـثـلـش را دنیا
همچو معبود، مگر فاطمه همتا دارد
ز شمیم خوش این یاس که پُراحساس است
گر مَلک جان بسپارد به خدا جا دارد
مـاه در آیـنـه انـگـار خـودش را دیـده
تا نـظـر بر سـر گـهـواره زهـرا دارد
آب شـد قـنـد درون دل حـیـدر تـا دیـد
زاده خـتـم رُسُـل خـنـده به لـبـهـا دارد
بین گهـواره عـلـیً ولـی الله را خـواند
این زن از کودکـیـش روح تـولا دارد
واژه از وصف صفاتش بخدا کم آورد
آنچه خـوبان همه دارند به یکجـا دارد
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
#حضرت_زهرا_سلاماللهُعَلَیها_ولادت
چون خدا خلقت صدیقۀ کبری میکرد
صورت عصمت خود را متجلا میکرد
تا عـلـی آیت عـظـمی نَـبُـوَد بـیهـمـتا
ذات حق خلقت صدیقۀ کـبری میکرد
ازدواج عـلـی و فـاطمه با آن برکـات
چشمهای بود که پیوند دو دریا میکرد
رازی از اعظم اسماء و صفات خود را
با یکایک صفت فـاطمه معـنا میکرد
ذات زهرا به اُمم نیست کسی مانندش
نور زهـرا ز رُسُل حلّ معـمّا میکرد
مصحف او که امامان همه را در بر بود
رازهایی است که روح القدس انشاء میکرد
فضۀ خادمـهاش مرتـبـۀ مـریـم داشت
قـنـبـر خـانـۀ او کـار مـسیحا میکـرد
در حضورش همه هستی به رکوع آمدهاند
فخـر از سجـدۀ او حیِّ تعـالی میکرد
ز چه عـالـم نـشود مجری فـرمودۀ او
کآنچه میخواست خدا فاطمه اجرا میکرد
اول خـاتــمـۀ هـر سـفــری پـیـغـمـبـر
عـزم دیدار حـرمخـانۀ زهـرا میکرد
بـاز میشد درِ جـنات خـدا بر رویـش
تا درِ خانه به روی پدرش وا میکرد
مرتضی چشم خدا بود خـدا را میدید
هر زمان بر رخ زهراش تماشا میکرد
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹