9213.mp3
542.5K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_زهرا__س__نوحه
شده فاطمیه و بهارِ دل رو خزونه
(مادرم خیلی جَوونه)
قدِ بابامون علی از داغِ مادرم کمونه
(مادرم خیلی جَوونه)
تازه هجده سالشه برای مرگ خیلی جَوونه
(مادرم خیلی جَوونه)
گفتنِ عجل وفاتی ، خیلی زوده واسه مادر
الهی شفا بگیره ، پاشه از میونِ بستر
سه ماهه که رو میگیره ، تو خونه از بابا حیدر
یاسِ زخمیه مدینه ، دیگه داره میشه پرپر
((( مرو مادر ، مرو مادر )))
ا-----------------------------------ا
ردِّ خونِ مادرم گذاشته پُشتِ در نشونه
(مادرم خیلی جَوونه)
هر کی اومده عیادت میگه زنده نمی مونه
(مادرم خیلی جَوونه)
تا نفس میکِشه خون از سینه و پهلوش رَوونه
(مادرم خیلی جَوونه)
گلِ یاسم رو زمونه ، دستِ گلچینِ خزون داد
مُغیره به مادره ما ، ضربِ دستشو نشون داد
روی خاکها مادرم رو ، که دیدم گفتم که جون داد
وقتی که گوشه ی لبهاش ، پیشِ چشمام لخته خون داد
((( مرو مادر ، مرو مادر )))
ا-----------------------------------ا
غصه هامون این روزا قدِّ هزارتا آسمونه
(مادرم خیلی جَوونه)
بابامون خیلی برای مادرم دل نگرونه
(مادرم خیلی جَوونه)
بیشتر از همه داداشم حسنه که پریشونه
(مادرم خیلی جَوونه)
نمیدونم که داداشم ، توی کوچه ها چی دیده
بعده ماجرای کوچه ، رنگِ صورتش پریده
نمیدونم توی کوچه ، چی دیده که شده بی تاب
می بینه هرشب یه کابوس ، یه دفعه می پَره از خواب
((( مرو مادر ، مرو مادر )))
مجید خانی
4318-1637857868179.mp3
3.74M
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_زهرا__س__نوحه
ز بس در گلو عقده دارد دلم
به زانوي غم سر گذارد دلم
چنان داغدار توام روز و شب
که خونآبه از ديده بارد دلم
تو را اي خدائي ترين آرزو
به دست خدا مي سپارد دلم
تو رفتي ولي داغ تو ماندني است
پس از تو چنين مي نگارد دلم
اسيرم اسير غم و داغ تو
سر کوي تو خانه دارد دلم
نگاهي تو بر چشم ترم
مرو تو ز خانه اي مادرم
پرستوي مهاجرم
چرا ز لانه مي روي
مسافر خسته ي من
چرا شبانه مي روي
کتاب عشق من توئي
چرا چنين بسته شدي
مگر تو هم مثل همه
ز مرتضي خسته شدي
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_زهرا__س__نوحه
محبوبه ی باریتعالی
ممدوحه ی حضرت طاها
لطف خداوند مبین است
مدینه ات خلد برین است
بهشت حق روی زمین است
گل پیمبر فاطمه جان(۳)
سر تا به پا رحمت تویی تو
گلواژه ی عصمت تویی تو
بهشت ما کوی تو زهرا
باشد کرم خوی تو زهرا
دست همه سوی تو زهرا
گل پیمبر فاطمه جان
مهر تو در سرشت شیعه
مدینه ات بهشت شیعه
در یک طرف قبر پیمبر
در یک طرف گلهای پرپر
مهدی بود با دیده ی تر
گل پیمبر فاطمه جان
هنگامه ی غربت دین شد
مولا علی خانهنشین شد
با دشمن دین روبرو بود
صبر و تحمل کاراو بود
چون استخوان در گلو بود
گل پیمبر فاطمه جان
بین همه این خبر افتاد
گل علی در بستر افتاد
زهرا بودبودو نبودش
بیند علی روی کبودش
آتش بگیرد تار و پودش
گل پیمبر فاطمه جان
از درد آن پهلو و سینه
سوزد گل باغ مدینه
فاطمه با غم خو بگیرد
از مرتضی هم رو بگیرد
دستی که بر پهلو بگیرد
گل پیمبر فاطمه جان
دست دعا بالا بگیرد
حاجتش از خدا بگیرد
درد مرا یا رب تو دانی
بنگر که من در نوجوانی
سیرم دگر از زندگانی
گل پیمبر فاطمه جان
زینب کنار او نشسته
چشمان تر قلب شکسته
هردم بود سوز و گدازش
با حق بود راز و نیازش
شفا دهد مادر نازش
گل پیمبر فاطمه جان
رضا یعقوبیان
387.5K
#حضرت_زهرا__س__نوحه
رسیده فاطمیه و،دلم دیگه سامون نداره
غمگینه صاحب الزمون،برای مادر بی قراره
دلش گرفته (۲)برای قبر بی نشونش
دلش گرفته (۲)برای درد بی کرونش
دلش گرفته (۲)برای قامت کمونش
همیشه داره.........یه دست به پهلو
میگیره از چشم علی، چرا دیگه رو
یافاطمه مظلومه مادر.......
کابوس هرشب حسن،گوشواره شکسته دیدن
یادش نمیره سیلی و ، چادر مادرو تکوندن
یادش نمیره (۲) کوچه تنگ وقحط چاره
یادش نمیره(۲) قباله ی گردیده پاره
یادش نمیره(۲)نگاهی که همیشه تاره
نگاه بر گوش.......میبره از هوش
زخمای کوچه تاابد،نشه فراموش
یافاطمه مظلومه مادر.....
از درد ورنج فاطمه ،علی پر از سوز و گدازه
مقابل چشم حسن٬سخته براش تابوت می سازه
داره می بینه(۲)خوابیده همسرش نشسته
داره می بینه (۲) پهلوی یاورش شکسته
داره می بینه (۲) از زندگی گردیده خسته
از دردا سیره......داره می میره
محاله که زهرادیگه شفا بگیره
یافاطمه مظلومه مادر.....
.