eitaa logo
ذاکرین آل الله
360 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
439 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
نور خورشید محک داشت؟ نداشت روز روشن به تو شک داشت ؟ نداشت   توی این باغ به هم سوخته؛آه گل هوای شاپرک داشت ؟ نداشت   آسمانی که فلک می بخشید احتیاجی به فدک داشت؟ نداشت   غیر دیوار و در و آوارش شانه ی وحی کمک داشت ؟ نداشت   ظاهراً بال فرشته می سوخت شعله کاری به ملک داشت ؟ نداشت   مردم شهر به هم می گفتند : در این خانه ترک داشت؟ نداشت   شب شد و باز دل  ماه شکست دست این مرد نمک داشت ؟ نداشت   نوازنی
هر چند بر وفاي دل فضه شك نداشت بانوي خانه بود و نياز كمك نداشت   نان پخته بود تا كه نگويند فاطمه دستش براي مردم دنيا نمك نداشت   پيش تنور صورت او سرخ تر كه شد ديگر كسي به داغ گل سرخ شك نداشت   خم شد كه نان را بزند بر دل تنور بغضش شكست ؛ صورت گلها كه چك نداشت   دستش به گريه رفت كه نان را درآورد كاش استخوان بازوي خانم ترك نداشت   ناني براي سائل فرداي خويش پخت با اينكه گندمي به حساب فدك نداشت   نوازنی  
شهادت_امیرالمومنین_حضرت_علی_علیه_السلام بابا اتاق پر شده از بوی مادرم وقتش رسیده پر بکشی سوی مادرم دیگر خجل نباش تو از روی مادرم فرقت شده شبیه به پهلوی مادرم از پشت در دوباره تو را می زند صدا تا که به دست تو بدهد محسن تو را سی سال در نبودن مادر شکسته ای پهلو به پهلویش پس آن در شکسته ای در کوفه های درد مکرر شکسته ای از مردم و نبودن باور شکسته ای گر چه شکسته ای و دلت هم شکسته تر این دل شکسته را هم از این کوفه ها ببر یادت که هست مادر ما قد خمیده بود یادت که هست گیسوی مادر سپیده بود یادت که هست محسن خود را ندیده بود یادت که هست غنچه خود را نچیده بود آنروزها که قد تو آنجا خمیده شد موی منم شبیه تو بابا سپیده شد مادر رسیده عطرپیمبر بیاورد تو تشنه ای برای تو کوثر بیاورد مرهم برای این دل پرپر بیاورد تا خار را زدیده تو در بیاورد حرفی بزن که مونس تو مادر آمده حالا که استخوان زگلویت در آمده بابا بگو به مادرم از غصه های من از کوفه های بعد تو و ماجرای من از بی حسین گشتن من از عزای من از کوفه گردی من و از کربلای من بابا بگو که زینب خود را دعا کند بعد از حسین زود مرا هم صدا کند مادر رسید و زخم سرت را نگاه کرد گریه برای گودی یک قتلگاه کرد پس رو به روسیاهی خیل سپاه کرد نفرین به رقص خنجر مردی سیاه کرد وشمر جالس ... نفس مادرم گرفت سر که به نیزه رفت دل معجرم گرفت _نوازنی