eitaa logo
ذاکرین آل الله
251 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
288 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعلِها وَ بَنیها... ، و را فاطمه(س) رابـط و پیونـد است
ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ شهید آیت‌ الله‌ مدرس تو نامه‌ای که برای دخترش مینویسه خطاب میکنه: ای نورِ چشمم‌ .. رفیق جان؛ حواسمون به زن و بچه هست؟! / / / / و .... 🆔@Arbabhosyn
دوستان: سرعت غذا خوردنتون رو با آدم‌هایی که سر یک سفره کنارشون هــستید تنـظــیم کنید خصوصاً با یا خونه !! اونا اکثرا در حال تدارکات سفره هستند یا به بچه‌ها غذا میدن و دیرتر شروع میکنن به غذا خوردن ! غذای مامان‌ها اکثراً سرد میشه و این خیلی غمگینه گاهی می‌بینیم خودشون تنها سر سفره نشستن ..
🥀 هستے از آنچہ نوشتند فراتر بانو یڪ نخِ چادر تو شافع محشر بانو همگے سینہ زنیم و همہ فرزند توایم با تو معنا بشود واژه بانو 🥀 💔 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
. ما داغدار ماتم ام الشهیدیم دل خون وگریان از غم ام الشهیدیم او مادر سرباز ثار الله عشق است ما در عزای اعظم ام الشهیدیم ماراشهیدش کرده دعوت تا بیاییم شکر خدا که محرم ام الشهیدیم مارا هراسی از قیامت نیست نیست محشر به زیر پرچم ام الشهیدیم باجان ودل جان را فدایی کرده مادر مبهوت عهد محکم ام الشهیدیم اری دعای اوبه ماهم آبرو داد ماچشمه های زمزم ام الشهیدیم ما غیرتی تر از همه اهل جهانیم ماتا قیامت پای بوس مادرانیم ماراهمه دنیا شناسد با شهیدان این راه ما پیوسته باشد تا شهیدان سرزیر بار ذلت دشمن نبردیم دادند این پیغام را بر ما شهیدان مدیون ایثارو گذشت مادرانیم هستی خود دادند یکجا با شهیدان عطر وگلاب و آینه ارید وقران چون دسته دسته آمدند اینجا شهیدان این مجلس پررونق ام الشهیداست حتما بخوانند روضه ی زهرا شهیدان حتما نظر برمجلس ماهم نمایند با آنکه دل کندنداز دنیا شهیدان اینان گشوده بال واز دنیا بریدند هم سفره اند باشاه عاشورا شهیدان حتما پسر بر مجلس مادر بیاید گریه برای روضه ی مادر نماید
آقا اجازه هست از بگویم از مـادرت از لشکـر بگویم از کوچه ای تنگ و دل سنگ مغیره از دختـری با چشمـهـای تر بگویم آقا زبانـم لال دستـی رفت بالا خون میچکد از گوش اگر بهتر بگویم آقا نمی آیی؟ ببین شعله ور شد از آتش و موی سر و معجر بگویم آقا زبانم سوخت، مـادر سوخت آقا می خواستم در پشت در مادر بگویم از ازدحـام و چِـل نفـر نامرد و مـادر از سینه ی و میخ در بگویم : روضه ها را خواندم اما ماجرایی بدتر از درد پهلو باعث اندوه بسیارم نشد یک پسر در بین کوچه ناله میزد آمدم گوشوار مادرم از خاک بردارم نشد عجل_فرجهم