🏴#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
🏴#سبک_زمینه ..#زمزمه
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
هی دست به پهلو میزنم شبیه زهرا
همش بلنده ناله هام از درد و زخما
نمیدونی چیا گذشت به آل طه
دخترت و نظر زدن خیلی شکسته ام
جای النگوهام ببین زنجیره دستم
یتیمم و بین یه مشت خراب و مستم
میخوام واسم تو غیرتی شی
موهام و برده چه آتیشی
دیگه رقیه ی تو خوشگل نیس
نبودی و کتک میزدن
به زخم من نمک میزدن
نصیب من شده چشای خیس
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
گیر افتادم نموند برام راه گریزی
خواستن یه عده ببرن منو کنیزی
تو این سفر دیگه ازم نمونده چیزی
یه پوست و استخوون شدم خیلی مریضم
دلم پره دلم میخواد هی اشک بریزم
حالا میخوام به قربونت برم عزیزم
کو دست و پا و کو بدنت
شبیه من بابا زدنت
شبیه من نه انگاری بدتر
شکسته گونه و پیشونیت
فدای این لبای خونیت
مثه سر تو نیست دیگه این سر
🏴#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
🏴#روضه
🎤مداح :حاج احمد صفاری
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
من آن شمع سرآپا آتشم کز ناله خاموشم
سرشکم سرخ و اندامم کبود و خود سیه پوشم
همیشه طفل کوچک جا در آغوش پدر دارد
من ویران نشین باشد سر بابا در آغوشم
لبان تشنه ات رابوسه دادم سوخت لبهایم
ازاین پس غیراشک چشم خود آبی نمی نوشم
درآن روزی که زیورهای ما راخصم غارت کرد
نمی گویم چه شد آن قدر گویم پاره شد گوشم
ز زهرا مادرخود یاد دارم راز داری را
از آن رو صورت خود را ز چشم عمه می پوشم
اگر گاهی رها می شد ز حبس سینه فریادم
به ضرب تازیانه قاتلت می کرد خاموشم
فراق باب و سنگ اهل شام و خنده ی دشمن
من آخر کودکم این بار سنگینی است بر دوشم
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
❁﷽❁
#هفتم_صفر
#نوحه_زمزمه
#شهادت_امام_حسن_علیه_السلام
#سبک:دامن کشان رفتی....
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
زینب فـــدای تــو ، (غریب مدینه۳)
می سوزه لبهات از (تبِ زهر کینه۳)
از این نامردمان خیــلی جفــا دیدی
چه نامردی از همــسر بی وفا دیدی
حسن جانم (۲)
می ریزه پارهٔ جگر (جلو چشم خواهر۲)
زده به جان من شرر (می سوزم برادر۲)
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
بودی تمــومِ عمـــر ، ( عزادارِ مادر۳)
می سوختی از داغِ (گل یاس پرپر۳)
شدی پیــــر از غـــمِ غربت کوچه
رو دوشِت بوده بارِ محنت کوچه
حسن جانم (۲)
تموم شد این فراق تو (میری پیش مادر۲)
سـلام ما رو برسـون (به سـاقــیِ کـوثـر۲)
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
داداش ! خداحافظ( پریشــونه زینب۳)
بالا سرت داداش ! (دلش خونه زینب۳)
حسینت اومــده بالا ســـرت امشب
رســیده لحظه های آخـــرت امشب
(حسن جانم۲)
از این دیار بی وفـــا (غریبـــانه میری۲)
تو هم شبیه مادرم (از این دنیا سیری۲)
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
ای وای از این طشتِ(پر از خون ، برادر۲)
صدها امان از شام و (یک طشـت دیگر۲)
آه از لب خونین و ضرب خیزران دارم
داد از همه ، بیداد و ظلم شامیان دارم
(حسین جانم۲)
بریده میشه طاقتــــم( کنار سر تو۲)
خمیده میشه قامتـــم (کنار سر تو۲)
مظلوم حسین جانم ، حسین جان حسین جان(۲)
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
زمزمه شهادت امام مجتبی(ع)
بیا بیا به برم،پاره شده جگرم
بیا توخواهر،ببین، حال برادر
دیگر حسن تو شده آماده ی رفتن
درمن نبود بیش از این طاقت ماندن
مظلوم حسن وای حسن وای حسن جان۲
_
ببین تو خواهر من،چه کرده همسر من
به زهر کینه،زده، شرر به سینه
مظلومم وحتی به سرای خود غریبم
رنجیده ز یاران و ز اصحاب فریبم
مظلوم حسن...
____
کنون که محتضرم،حسین بیا به برم
شنو بهارم،وصییتی که دارم
ای جان حسن،جان تو و جان یتیمان
بسپردمشان بر تو وبر زینب نالان
مظلوم حسن...
___
کنون فدا شده ام،زغم رها شده ام
غم مدینه،هجوم و زخم سینه
از کودکیم ، خون دلم از،کوچه ونامرد
با سیلیِ بر مادر من خون به دلم کرد
مظلوم حسن...
شعر:اسماعیل تقوایی
4_5782730335108206570.mp3
2.1M
اونقدر گریه برات میکنم تموم شه اشکام
اونقدر دستمو بلند میکنم دعام بگیره
اونقدر سینه برات میزنم کبود شه سینم
اونقدر اسمتو صدا میزنم صدام بگیره
مگه سرم غیر بیرق تو جایی دیگه خم میشه
خدا رو شکر داره با غمت موهای سیام کم میشه
من عالمی دارم با غمت
سفید میشه مو هام با غمت
من یا از دوریت میمیرم یا غمت
ما رو بخر درهم مذبوح محرم
جا داری تو قلبم مظلوم محرم
.
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
دور محمل چه شلوغ است مکافات شده
قافله وارد دروازه ساعات شده
سنگ در دست رسیدند و خوش آمد گفتند
بین هر کوچه ای از آل علی بد گفتند
وسط اینهمه خنده شرر آهم هست
دور من هرکس و ناکس که نمیخواهم هست
این جماعت که همه راهزن و دزد رهند
زشت باشد که تو باشی و مرا هل بدهند
سوره ناس بخوانید که شر کم بشود
چشم ها خیره نماند سرشان خم بشود
ای حسین از تو چه پنهان به خودم لرزیدم
معجرم را به سر یک زن شامی دیدم
اول ماه صفر بدسفری بود حسین
ساربان من عجب بدنظری بود حسین
از سر نیزه ببین رد کبودی هارا
لال کن جان ابالفضل یهودی هارا
مشکلی کاش ز هجران تو حل میکردم
سرت از نیزه می افتاد بغل میکردم
طعنه و زخم زبان مرحله به مرحله بود
بی ادب تر ز همه دوروبرم حرمله بود
نصف روز است که اینجا سرپاییم حسین
دوست داری که بگوییم کجاییم حسین
وسط اینهمه روضه فقط این غم کم بود
آخرین منزل ما مجلس نامحرم بود
.
#مصائب_شام #کاروان_اسرا
#مرثیه_حضرت_زینب
آنقدر پیش دوچشمم سر تو افتاده
بارها پشت سرت خواهر تو افتاده
زیر سنگینی بار غم عظمای رباب
خم به ابروی علی اصغر تو افتاده
میدهد بوی تو را چکمه شمر ملعون
بسکه با چکمه روی پیکر تو افتاده
هیچکس مثل رقیه بخدا زجر ندید
آنقدر زجر پی دختر تو افتاده
آب آزاد شد و هیچکسی آب نخورد
هر کسی یاد لب و حنجر تو افتاده
چه گذشته به تو در کنج تنور خولی
چه شده مژه چشم تر تو افتاده
ما دو تا مثل هم انگار که غارت شده ایم
گوشواره ز من انگشتر تو افتاده
پای هر نیزه و شمشیر و تنور و گودال
حرف از آمدن مادر تو افتاده
#مصائب_شام #کاروان_اسرا
#مرثیه_حضرت_زینب
همین که بانگ "یاقَوم اُسْکُتُوا" شد بر فضا غالب
"فَقامَت زَینَبُ بِنتَ عَلیبن ابیطالب"
به منبر رفت، دنیا از سکوت مهلکی پر شد
زمین ساکت، زمان ثابت، جهان غرق تحیر شد
نه تنها از صدای او زبانها از صدا افتاد
که حتی زنگهای کاروانها از صدا افتاد
به منبر رفته و میخواند با صوت جلی خطبه
ولی گویی که میگوید بر آن منبر علی خطبه
به "بسم الله الرحمن الرحیم" آغاز گفتن کرد
که او تکلیف را از ابتدای کار روشن کرد
شکوه تازهای با خطبهاش بر واژهی زن داد
به "اشباهالرجال" شهر درس مردبودن داد
در اثنای سخن بعد از ثنای ایزد منان
قرائت کرد - مانند برادر - آیهی قرآن
به آنان گفت: ای همکاسههای هرشب شیطان!
که گوش خویش را دادید هردم بر لب شیطان
همیشه سستعهد و سادهلوح و بیخرد بودید
که راه کفر را از راه حق بهتر بلد بودید
ولی حق از همان روز ازل در خدمت ما بود
شبیه پرچمی در دست ما همواره بالا بود
در این پاییز چیزی جز شکوفایی نمیبینم
سراسر زخمها را غیر زیبایی نمیبینم
قتیل عشق را خون جوهر امضای پیمان است
کسی که پای عهدش کشته شد، پیروز میدان است
نمایان میشود خورشید صبحی زود از کعبه
همان دم که میآید مهدی موعود از کعبه
آرزومه بمیرم واسه تو تا که جوونم
خوب میدونی بعیده بی حرم زنده بمونم
منو ببین که غیر روضه هات جایی ندارم
منو ببین مگه میشه برا تو کم بذارم
زیر بارون اسمتو بردم شدم دیوونه
کی میگه دل کندن از کرببلات آسونه
غیر تو کی واسه من میمونه
حال من هر جای عالم جز حرم آشوبه
پیش تو قلبم یه جور دیگه ای میکوبه
حال قلبم با نگاهت خوبه
حسین ...
پای روضه ات مسیر زندگیم تغییر کرده
دورم از تو منو داغ جدایی کرده
سرنوشتم گره خورده به دستای علمدار
ای بهشتم منو پای همین پرچم نگه دار
من که از روز ازل با کربلات مأنوسم
تو خیالم پرچم رو گنبدو میبوسم
دوری از کرببلات کابوسم
لحظه لحظه عمرمو پای علم سر کردم
من که چشمامو فقط تو روضه ها تر کردم
غیر تو کیه دوای دردم
#دلتنگی #اربعین #اباعبدالله
➖➖➖➖➖➖➖
002 Darvazeye Saat.mp3
8.39M
#روضه
حاج مهدی_رسولی
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️
پشت دروازه ی ساعات معطل بودیم
خوب آماده ی مهمانی مان می کردند
هیچ جا امن تر از نیزه ی عباس نبود
تا نظر بر دل حیرانی مان می کردند
سایه ی سوختن خیمه به دیوار افتاد
گذر زینب از این کوچه به بازار افتاد
.
میخ شمشیر شد و نیزه شد و خنجر شد
میخ تیری شد و در چشم علمدار افتاد
تمام غصه ام این است ؛ پشت پا بخوری
تو هم شبیه خودم نیزه بی هوا بخوری
.
همه محتاج به عشق و نظر آقائیم
اگر اقا نیاید همه مان تنهاییم
چشم براهیم ز در نور دو دیده برسد
در به در منتظر روی گل زهراییم
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
نمیدانم کجای آسمان جای تو باشد
و یا اندر زمین رد قدمهای تو باشد
به هرمنزل که داری مسکنت یا رهگذاری
الهی بهترین جمعه پذیرای تو باشد
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
جمعه ی آمدنت خاص ترین تقدیر است
لحظه ی آمدنت ناب ترین تصویر است
همه ی منتظران در دلشان نیست قرار
دیده ی غمزده را اشک غمت پی گیر است
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
ابوالقاسم غفاری .
الشام الشام اعظم مصیبتنا 🏴🖤
روزی سخت تر و سنگین تر از عاشورا
روزی که ناموس و عترت محمد و علی و فاطمه علیهمالسلام را در میان شادی و سرخوشی ، رقص رقاصه ها و آوازه خوانان عبور دادند
السلام علی النسوة البارزات
سلام بر زنان آشکار شده
ورود اهل بیت(ع) به شام
با خبر رسیدن اسرای اهل بیت (ع) به شهر دمشق، یزید احکامی را صادر کرد
جارچیان در شهر جارزدند سرهای بریده و زنان و اطفال کسانی به شهر وارد میشوند که دشمنان ما بودهاند و خارج شدگان از دین اسلامند که خلیفه ابن زیاد آنها را کشته است...
هرکس خلیفه را دوست دارد امروزباید شادی کند....
شامیان نیز سنگ تمام گذاشتند وبه خوبی دستور حاکم را انجام دادند
بر فراز بامهای خانهها بیرقهای رنگارنگ برافراشتند و در هرمعبری بساط شراب پهن شد و رقاصان و رقاصه ها......
همه مردم به یکدیگر تبریک میگفتند
مردم شهر لباسهای رنگارنگ پوشیدند و خود را آراستند
آواز شادی آوازخوانان بلند بود و مردم گروه گروه، شادی کنان به سوی دروازه شهر رفتند و عدهای از شهر خارج شده بودند در این روز بود که اهل بیت(ع) را که مصیبت زده و داغدار بودند، همراه با نیزه دارانی که رأس مطهر شهدا را حمل میکردند، به دمشق وارد کردند ...
ام کلثوم به شمر لعنته الله علیه فرمود: مارا از دروازه ای وارد دمشق کنید که مردم کمتری آنجا باشند تا چشم هایشان به نوامیس جلب نشود
شمر نیز برخلاف گفته آن حضرت، اسرا را به همراه نوامیس رسول خدا از شلوغ ترین دروازه شهر وارد دمشق کرد
مردم با دیدن خاندان نبوت، دهان به ناسزا گشودند و اهل بیتی که برای نجات اسلام به اسارت گرفته شده بودند را خارجی نامیدند
نقل میشود بعضی از فراز بام ها سنگ و خاکستر و....
آن روز ساعتها طول کشید تا اسرا از میان ازدهام و بد رفتاری مردم مخصوصا محله یهودیهای دمشق به کاخ سیاه یزید لعنة الله رسیدند
در طول مسیر چه مصیبتها و چه بلاهایی که بر سر این زنها و بچه های خردسال آوردند ....
عاشورا روز شهادت است و سعادت
اما ورود اسرا به دمشق روز ناموس است ...
جوابی که ابو حمزه سمالی از سید الساجدین علیه السلام برای همیشه تاریخ گرفتن
ای ابوحمزه شهادت برای ما آرزو و افتخار است
اما امان از اسیری عمه ها و عترت فاطمه زهرا سلام الله علیهم اجمعین ...
اینجاست که جمله امام زین العابدین ع که فرمودند الشام اعظم مصیبتنا معنا میشود
طبق برخی روایات، اهل بیت (ع) را سه روز در دروازه شهر دمشق نگاه داشتند و سپس وارد شهر کردند...
با شهادت دختر خردسال امام حسين(ع) در خرابه شام، مناظره حضرت زينب(س) و ديگر افراد خانواده سيدالشهدا (ع) با يزيد و خطبه به يادماندنى امام سجاد(ع) در مسجد اموى انقلابی به پا شد ....
امام زین العابدین ع و علیا مخدره زینب س با تحمل مصائب و روشنگری و علم و بصیرت ورق رو بر گرداندند و بعداز چند روز مردم شام رو علیه یزید قرار دادند....
النهایه و جان کلام ....
همه این مصیبتها برای این بود که ما هدایت شویم و گناه نکنیم...
الا لعنة الله علی القوم الظالمین
4_5866080815506523166.mp3
881.5K
🏴سبک زمزمه یا زمینه یا شور اول ماه صفر ورود کاروان اسرا به شام
🏴بند اول
شده ازدحام،سه روز پشت دروازهٔ شهر شام
یه عده واسه،کنیز اومدند و یه عده غلام
چراغونیه،که انگاری عیده توی شهر شام
همه اومدن،ببینن روی نیزه راس امام
واویلا امون،یه عده میگن که تماشا کنید
تماشا کنید،نگاه به سر روی نی ها کنید
واسه خونتون،برید و کنیزی تمنا کنید
به شام بلا_رسید کاروون
واویلا امون و واویلا امون
شده خون دله_صاحب الزمون
واویلا امون و واویلا امون
🏴بند دوم
غم بی حساب،بی بی زینب و بزم عیش و شراب
غم بی حساب،بی بی زینب و درد حفظ حجاب
آهای شامیا،ایشالله بشید روزی خونه خراب
به والله که،نداره تماشای ما هیچ ثواب
واویلا امون،قدی که شده خم تماشایی نیست
نخندید به ما،که در پای ما قوت و نایی نیست
نگید خارجی،به ما که به جز طبل رسوایی نیست
به شام بلا_رسید کاروون
واویلا امون و واویلا امون
شده خون دله_صاحب الزمون
واویلا امون و واویلا امون
.
4_5992140218768033554.opus
179.7K
#زمینه_مجلس_یزید
۱
دف میزد و کِل میکشید
مطرب میان هلهله
آل نبی وارد شدند
در بزم إبنِ آکله
زین العباد و کودکان
بسته به هم در سلسله
دیدند در بزم یزید
بالا نشسته حرمله
پرده نشینان را بزم مِیْ آوردن
آل علی را بین نامحرم بردن
دختر کبرای حیدر را آزردن
۲
میزد به صورت مرتضی
میزد به سینه فاطمه
حرف از کنیزی میزدند
در محضر سقا همه
طشت و سر و جام شراب
لب های خشک و خیزران
خون میچکد در بین طشت
پیش دو چشم کودکان
رأس مطهر در طشت زر واویلا
گریه کند بر حال خواهر واویلا
با خیزران میزد بر آن سر واویلا
محمدعلی انصاری
#ورود_به_شام
#زمینه
enc_17215875286099394526083.mp3
5.7M
صَدَقَ الله، صَدَقَ الرّسول
صَدَقَ الامام، صَدَقَ الصّادق
حرَمَ الله، حرَمَ الحسین
خَیرَ الکلام، صَدَقَ الصّادق
بار و بندیل ببَندید که فردا برویم
قطرهایم و همه باید سوی دریا برویم
مادرَش چشمبهراهِ من و تو در حرَم است
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم
راه، مسیر، مانع ما نیست
عشق، خطر، از هم جدا نیست
گفت، به ما، امامِ صادق
هیچ، کجایی کربلا نیست
(حرَمو فرض کنید و کربلایی شید
حتّی شد قرض کنید و کربلایی شید) ۲
*
(صَدَقَ الله، صَدَق الرّسول
صَدَقَ الامام، صَدَقَ الصّادق) ۲
(حرَمَ الله، حرَمَ الحسین
خَیرَ الکلام، صَدَقَ الصّادق) ۲
(تا غمَت در دلِ ما هست، مگر غم داریم؟!
هر چه داریم ز شبهای مُحرّم داریم) ۲
در قیامت تو به ما جا بِده کنج حرَمَت
ما چهکاری به بهشت و به جهنّم داریم؟!
(قلب، فقط جای حسینه
عشق، تماشای حسینه) ۲
(هر نفَس، که میکِشیم ما
از نفَسهای حسینه) ۲
(عشقو بیمرز کنید و کربلایی شید
حتّی شد قرض کنید و کربلایی شید) ۲
*
(صَدَقَ الله، صَدَقَ الرّسول
صَدَقَ الامام، صَدَقَ الصّادق) ۲
حرَمَ الله، حَرَمَ الحسین
خَیرَ الکلام، صَدَقَ الصّادق
وقت اثباتِ جنون است بیا بِسمِالله
برو سوی جهت قبلهنما بِسمِالله
وقت آن است که به خانهی خود بَرگردیم
هر که دارد هوَس کربوبلا بِسمِالله
(عرش، شبیه، به کربلاته
اشک، همون، آب حیاته) ۲
(شک، نکن، که گِلِ ما از
تربت و آب فراته) ۲
(یه سلام عرض کنید و کربلایی شید
حتّی شد قرض کنید و کربلایی شید) ۲
.
Sotoode-Ghariban-Aahida.mp3
4.02M
غریبا وحیدا فریدا حسین جان
قبول شد توبه من شنیدم اسمتو گریه کردم
برای اولین بار برای جسم تو گریه کردم
جبرئیل گفت عطشان
یا قدیم الاحسان
گریه میکردم
جبرئیل گفت عریان
روی خاک سوزان
گریه میکردم
غریبا وحیدا فریدا
میگفت زینب از خیمه دیدا
غریبا وحیدا فریدا
میگفت شمر رو سینه ات پریدا
غریبا وحیدا فریدا
میگفت خنجرش سخت بریدا
غریبا وحیدا فریدا
میگفت موتو خیلی کشیدا
والا وقاحت داره
خیمه نرید برادرم رو خیمه غیرت داره
والا وقاحت داره
زنده است هنوز ببینید انگشتشو حرکت داره
غریبا وحیدا فریدا حسین جان ...
دلم آروم نمیشه
برات بی اختیار گریه کردم
پای روضه ات زنونه
نشستم زار و زار گریه کردم
جبرئیل گفت آروم
ای حسین مظلوم
گریه میکردم
جبرئیل گفت پهلوم
تیغ کند و حلقوم
گریه میکردم
غریبا وحیدا فریدا
میگفت خوردی زخم از پلیدا
غریبا وحیدا فریدا
میگفت میزدن ریش سفیدا
غریبا وحیدا فریدا
میگفت خواهرت دیر رسیدا
غریبا وحیدا فریدا
میگفت جای سالم ندیدا
شیب گوداله و شاه بی ردا
وا محمدا وا محمدا
عمه جان رو به مدینه زد صدا
وا محمدا وا محمدا
میزنه سنان جدا شمر جدا
وا محمدا وا محمدا
لااقل صیدتو رو به قبله کن
شمر حوصله کن ...
.
#زمینه #شهادت
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
لالایی - رو دامنم مهتابه
هیس! آروم - بابام رو پاهام خوابه
روشن شد - چشم خرابه
صبح که بیدار شه بغلم میکنه
دلم میخواد منو رو دس بگیره
راستی! یادم باشه بگم از اینا
گوشوارههامو بره پس بگیره ۲
کاشکی فقط زود صبح بشه
کلی میخوایم بازی کنیم
با سنگایی که بم زدن
با هم خونهسازی کنیم
بابا حسین بابا حسین ۴
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
این دنیا - با غصههام همدسته
میبینی - ورم چشامو بسته
بابایی - سرم شکسته
خدا میدونه که به ما چی گذشت
بابا نیگا چقدر موهام کم شده
اینقده با پا توی پهلوم زدن
که مثل مادرت قدم خم شده ۲
بابا میدونی زجر کیه؟
دندون شیریمو شکست
دیدم که گشوارمو داشت ...
رو گوش دخترش میبست
بابا حسین بابا حسین ۴
.
#زمینه #اربعین #حسرت_اربعین
#امام_حسین علیه السلام
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
کیه که این روزا دلش تنگ تو نیس
هر کیو دیدم این روزا دلواپسه
نه ... دیگه کاری از کسی ساخته نیس
مگه یه کربلا به دادم برسه
تو قولت قوله / تو رو می شناسم
مگه میشه رو از من برگردونی
خودم اینجا و / دلم مشایه
دلم می گیره با این سرگردونی
سرگردونم
منو به آغوشت - برگردونم
دوری با حرفه مگه - آقا جونم ۲
آقا جونم - ابی عبدالله حسین ...
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
می دونم اونی که میخواستی نشدم
یه فرصت دیگه بده بهم آقا
نگو قراره از حرم جا بمونیم
نگو فقط جای ما نیس توو کربلا
میدونم اوجِ / مرامی آقا
می دونم رومو می گیری اینبارم
منو هر جوری / میشه دعوت کن
من هر چی هم باشم باز دوست دارم
دوست دارم
از همین جا رو ضریت - سر میذارم
بازم از دوری تو - خون می بارم - دوست دارم
آقا جونم - ابی عبدالله حسین ...
.