eitaa logo
ذاکرین آل الله
251 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
288 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ برایِ نوکری احدی بی‌دلیل انتخاب نمیشه روسیاهم اگه اومدی هیچ‌کس اینجا جواب نمیشه لحظه‌هایی که سینه زدی جزوِ عمرت حساب نمیشه آره زندگی بدونِ تو واسه من مثلِ جهنمه این حسین حسینی که میگم به خدا صدایِ قلبمه ضربانِ من، حسین حسین هیجانِ من، حسین حسین آرزویِ من، حرم حرم (ای جانِ من، حسین حسین)۲ آه ابی‌عبدالله، ابی‌عبدالله، ابی‌عبدالله ‌... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دورم از کربلا، چه کنم تا پر از این قفس بکشم آرزومه یه روزی منم رو ضریحِ تو دست بکشم روزیمه روضه‌یِ تو بیام تا یه ذره نفس بکشم آره اسمتو که می‌برم می‌رسه هوایِ کربلا منم و یه دنیا حسرت‌ و شبِ جمعه‌هایِ کربلا تب و تابِ من، حسین حسین رگِ خوابِ من، حسین حسین آرزویِ من، حرم حرم (اربابِ من، حسین حسین)۲ آه ابی‌عبدالله، ابی‌عبدالله، ابی‌عبدالله ... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ترسم اینه یه روزی گناه اشکمو از چشام بگیره اومدم باز که گریه کنم شاید امشب دعام بگیره باید اسمت رو داد بزنم اونقدر که صدام بگیره آره، آرزویِ آخرم اینه لحظه‌یِ شهادتین من که سینه می‌زنم برات پسرم بگه؛ حسین حسین اشک و آهِ من، حسین حسین تکیه‌گاهِ من، حسین حسین آرزویِ من، حرم حرم (پناهِ من، حسین حسین)۲ آه ابی‌عبدالله، ابی‌عبدالله، ابی‌عبدالله ... * «زینب همان زنی است که در راهِ عفتش عباس می‌دهد، نخِ معجر نمی‌دهد» .
🏴 🏴 🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ عالمی داره عالم خودت غم فقط غم محرم خودت قربونت برم که داری همه‌رو می‌کشونی سمت پرچم خودت بلندآوازه همه می‌فهمن تازه باید دنیا به حسین رو بندازه یه‌روز با خونت دین خدارو ساختی و بعد از اون هی خدا برات می‌سازه رحمه‌الله من نادا یا ابا عبدالله .... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ کربلا عشق خونوادگی کربلا میام هروقت تو بگی کربلا پایان غصه و غم کربلا آغاز دیوونگی حسین آرامش چقد قشنگه نامش خدا خیر بده به همه‌ی خدامش همیشه گفتم حسین جان تو هستی همونیکه از بچگیام می‌خوامش رحمه‌الله من نادا یا اباعبدالله... .
اگه بمونی فاطمه چی میشه تنها دلدارم با من بمون یا فاطمه ببین تو زهرا اصرارم چه زود گرفتنت ازم جدا شدی از من خانوم حالا میخای که قبرتم باشه یه جایی نامعلوم چهل نفر به یک نفر رسم مردونگی اینه؟؟؟ شبا نمیخوابی گلم از شکستگی سینه حسین یه ور زینب یه ور حسن یه گوشه کز کرده دستای سنگین عدو صورتت رو قرمز کرده قد خمت پیرم کرده از زندگی سیرم کرده زهرا زمینگیرم کرده یا فاطمه واویلتا مادر مادر ◾️◾️◾️◾️◾️◾️ نمیده هیچکی فاطمه جواب سلامم رو اینجا این پهلوون نیمه جون غریبه تو شهر اینها بمیره حیدرت دوتا دستای تو بسته پینه معلومه از زخمات چقدر زده ضربه ش رو با کینه برگای تو یاس علی از زیر دست و پا جمع شد تو کوچه ها میگن همه قد حیدر دیگه خم شد قلبم شکست یاسم آخه تو قلب من ریشه داری تورو زد و حتی نگفت شاید بار شیشه داری بازوت ورم داره زهرا چشمات چرا تاره زهرا این کاره اغیاره زهرا یا فاطمه واویلتا مادر مادر .
651.1K
بنددوم
عمریست با عنایت تو گریه می کنم تنها به قصد قربت تو گریه می کنم عمریست پای بیرق مشکی روضه ها در سایه سار رحمت تو گریه می کنم گاهی ستاره می‌شوم و تا سپیده دم در آسمان غربت تو گریه می‌کنم  قبرت که نیست دلخوشم از اینکه لاأقل پایین پای هیئت تو گریه می‌کنم آه ای ضریح گمشده، بانوی بی نشان در حسرت زیارت تو گریه می‌کنم تا صبح در حوالی دلتنگی بقیع با بوی یاس تربت تو گریه می‌کنم گاهی کنار روضه ات از دست میروم از بس که در مصیبت تو گریه می‌کنم مرگ من از فشار و در و دیوار خانه نیست این غصه می كشد كه غریب است شوهرم میزد مرا مغیره و یک کس به او نگفت زن را کسی مقابل شوهر نمی زند بیش از خودم به حالت زینب دلم بسوخت مادر، کسی مقابل دختر نمی زند دستی پلید لاله ی گوش مرا درید دیگر صدای عمه به گوشم نمی رسد : 💔 به ذکر نام شریفت گذشت عمرم و من خوشم که پیش نگاه خودت خمیده شدم
🏴 🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ پشت وپناه حیدر تنها سپاه حیدر بی تو غریبم زهرا ای تکیه گاه حیدر یازهرا.بانوی قدکمان من واویلا.جوان ناتوان من ای ماهم.مرو زآسمان من          یازهرا مرو مرو یافاطمه ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ای دلربای علی ای آشنای علی دربین در و دیوار گشتی فدای علی زهراجان.در راه عشق مرتضی در کوچه.افتادی زیر دست و پا چادرت.خاکی شده واویلتا          یازهرا مرو مرو یافاطمه ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ از این زندگی سیرم غم تو کرده پیرم ای آرام جان من بدون تو می میرم یازهرا.وقتی شدی نقش زمین ای یارم.شد مرتضی خانه نشین درغربت.اشک دوچشمم را ببین           یازهرا.مرو مرو یافاطمه
هیئت سفیران زینب(س)..mp3
9.13M
🏴 🎤•| |• با اینکه پیکرِ پسرش بوریا شود عریان به روی خاک بیابان رها شود با اینکه از قضیّه خبر داشت فاطمه با اینکه دردِ دست و کمر داشت فاطمه پا شد برای امرِ مهمی وضو گرفت آهی کشید و بغضِ بدی در گلو گرفت صندوقچه ی لباس و کفن را که باز کرد نفرین به اهل کوفه و شام و حجاز کرد میدید فاطمه شده پنجاه سال بعد در قتلگاه آمده سرباز اِبن سعد با نیزه اش به روی تن شاه میکشد نقشه برای پیروهن شاه میکشد زهرا که دید واقعه را سوخت عاقبت با آه و گریه پیروهنی دوخت عاقبت با بازوی شکسته ی خود… روزِ آخری با چشم نیم بسته ی خود… روزِ آخری پیراهن حسین خودش را قواره کرد گریه برای آن بدن پاره پاره کرد هر سوزنی که رفت به دستش دلش شکست میدید نیزه ای وسط سینه اش نشست پیراهنش همینکه به زیر گلو رسید در قتلگاه پنجه ی قاتل به مو رسید تا روی پیکر پسرش یک سپاه رفت خولی رسید و فاطمه چشمش سیاه رفت .
| سیدرضا نریمانی الا که صاحب مایی الا که صاحب عزای تمام غم هایی دوباره فاطمیه آمده، نمیایی یابن الحسن آقا جان.. *درخواستت شب شهادتیه چیه؟..* به ما نگاه کن ای صاحب نجات بشر تو را طلب کند این دیده های دریایی یابن الحسن! کجا سیاه به تن کرده ای غریبانه کجا به سینه ی خود میزنی به تنهایی کجا شبیه علی سر به چاه غم داری کجا شبیه علــــــی روضه خوان زهرایی برای گریه به غم‌ های مادرت،آقا نه اینکه فکر کنم، مطمئنم اینجایی شنیده ایم که گفتی روضه خوان باشیم به روی چشم هر آنچه شما بفرمایید شنیده ایم زمین خورده است مادرتان در آن دمی که به در خورد ضربه ی پا *امشب میخوام از زبون خود دومی لعنت الله علیه روضه رو بخونم..یه نامه ای برای معاویه نوشته تو نامه حرف هایی زده، امشب من اون حرف ها رو میزنم با همدیگه ناله بزنیم..* این نامه را به جوهر کینه نوشته ام از روزهای داغ مدینه نوشته ام روزی که اختیار به دست سقیفه بود روزی که چشممان به ردای خلیفه بود همفکر غصبِ حق علی بود در سرم هم بوده ابو عُبیده ی جرّاح یاورم بر روی سنت حسنین پا گذاشتم تصمیم را به عهده ی شورا گذاشتم میزد به کوش تفرقه بِالمَنظَرَالبَطِل خیلی از آن جماعت روشنگَرالبَطِل بن سعد خزرجی شده کوتاه آمدن با پیروان لات وهُوَالرّاه آمدن غیر از علی و فاطمه، همراهمان شده اند اهل مدینه، لشکر خودخواهمان شده اند *یه اوضاعی تومدینه حاکم شد یوقت سربلند کرد امیرالمومنین ،دید همه غیر فاطمه و دو سه نفر دیگه همه رفتن، اصلا غدیر رو همه فراموش کردن..همه یادشون رفت همین چندوقت پیش پیغمبر دست علی رو بلند کرد..* «هرکه من مولای اوییم این علی مولای اوست» *همه فراموش کردن اون لحظه ها رو،همه با این دوسه نفر همراه شدن، غیر فاطمه هیچکی نمونده...*
. شور شهر نجف در سرم عبد نام مولا حیدرم اگه عاشق علی هستم مدیون پاکی مادرم عشقم حضرت وجه اللهه او ممسوس فی ذات اللهه رکن اصلیه اذان و دین قطعا علی ولی اللهه مولای منی و منم عبد تو روزی میگیرم علی از کف تو ای کاش بمیرم علی جان دمی که لبخند رضایته رو لب تو علی علی مولا یا علی علی مولا تمام عالم قطره، تو حضرت والا علی علی مولا یا علی علی مولا رجز به وقت رزمت نوای یا زهرا یا حیدر یا مولا جلوه ی معبودم حیدره مقصد و مقصودم حیدره صراط المستقیم علی و خالق وجودم حیدره اصل دین و اذان حیدره شاه نطق و بیان حیدره علی علی ذکر لبمه زنگ در جنان حیدره ایمانه  منه به خدا با علی کوری سقیفه میگم یا علی لعنت به کسی که نداره ولا سیمای خدای توانا علی علی علی مولا یا علی علی مولا به ذکر نام علی میشود دلم غوقا علی علی مولا یا علی علی مولا نگین خاتم احمد علی اعلا یا حیدر یا مولا
مداحی آنلاین - گل چادر گلدارت - کریمی.mp3
3.47M
پر تب و تابه دل بی قرارم اگه تو بری زهرا جان کسی رو ندارم گل چادر گلدارت تب دستای تب دارت آتیشم زده گل چادر گلدارت تب دستای تب دارت آتیشم زده نفست که خراب میشه مثل شمعی که آب میشه حال من بده نه تو حرف میزنی نه حسین نه حسن چی شد اون خنده هات آخه یه حرفی بزن آی تو که پریشونی دلخوشی کدومه برای علی بعد از تو همه چی تمومه شبا ساکت و بیداری ولی معلومه درد داری بین هر نفس پر اشک سکوت تو پر گریه قنوت تو کنج این قفس بیا امشب بذار خودتو جای من چه کنم فاطمه آخه یه حرفی بزن ببین میتوانی بمانی بمان عزیزم تو خیلی جوانی بمان چه کم دارد این زندگانی بمان گل‌ چادر گلدارت تب دستای تب دارت آتیشم زده نفست که خراب میشه مثل شمعی که آب میشه حال من بده نه تو حرف میزنی نه حسین نه حسن چی شد اون خنده هات آخه یه حرفی بزن نه تو حرف میزنی نه حسین نه حسن چی شد اون خنده هات آخه یه حرفی بزن ببین میتوانی بمانی بمان عزیزم تو خیلی جوانی بمان ┄┅•••✧❁•🌸•❁✧•••┅┄
مداحی آنلاین - ام المقاومة یا زهرا - مهدی رسولی.mp3
6.22M
ام المقاومة یا زهرا مولاتی فاطمه یا زهرا ما وعده‌ی نصریم به فردا سوگند ما سیلی موجیم به دریا سوگند ما آن سوی نیلیم ببیند فرعون ما فاتح قدسیم به زهرا سوگند 🎙 ما وعده نصریم، به فردا سوگند ما سیلی موجیم، به دریا سوگند   ما آن سوی نیلیم، ببیند فرعون ما فاتح قدسیم، به زهرا سوگند   نقش پیشانی‌مان زهرا زهرا نغمه لب‌هامان حیدر حیدر   لرزه می‌افتد بر جان دشمن هر زمان می‌گوییم حیدر حیدر   اُمُّ المُقاومة مولاتی فاطمة سرباز علی نمی‌شیند در بند   زهرا مددی نوشته شد بر سربند آن روز که نور می‌رسد نزدیک است   ما فاتح قدسیم‌ به زهرا سوگند ما فاتح قدسیم‌ به زهرا سوگند . .
. ای جلوات حق از رخت متجلی قصر گدایت فراز عرش معلّا پرتو مهرت به قلب عالی و دانی سایه ی لطفت به فرق اسفل و اعلا عالمه ی هر دو کون دختر احمد فاطمه محبوبه ی خدای تعالی شرم نماید ملک ز بندگی خود چون تو نهی پای بندگی به مصلّا فخر کند کردگار چون تو سرایـی زمزمه ی سبّح اسم ربّک الاعلی سوی تو بگرفته اند دست توسّل اهل زمین ، ساکنان عالم بالا دخت پدرپروری که گفت به مدحت شخص شخیص رسول امّ ابیها جان محمد تویی که یافت به هر غم سینه ی پاکش به دیدن تو تسلّا دریا در پیش بحر جود تو قطره قطره با یک نگاه لطف تو دریا دوزخ در سینه ی عدوی تو پنهان جنّت از چهره ی محبّ تو پیدا هستی از شرم در مدیح تو خاموش ایزد با فخر در ثنای تو گویا احمد قدر تو را شناخته و بس یزدان نام تو را گذاشته زهرا فضّه نازد به خانه ی تو به مریم قنبر بالد ز خدمت تو به عیسی لطف تو باید وگرنه در شکم بحر مهر تو خواهد وگرنه در دل صحرا ماهی دندان نهد به سینه ی یونس اژدر پیچان شود به پیکر موسی مادر باید خدیجه و پدر احمد کآید چون فاطمه به عرصه ی دنیا لرزد جان پیمبران الهی در صف محشر به حشر گر ننهی پا فردا چشم همه به جانب احمد احمد چشمش بود به سوی تو فردا آنجا در دست توست حکم شفاعت کور شود هر که منکراست در اینجا هست مزار تو قبله ی دل مردم گرچه نهان است تربتت ز نظرها حیف که با آن مقام وعزّت و رفعت عمر تو کم بود ای حبیبه ، به دنیا با که بگویم که در بهار جوانی کردی مرگ خود از خدای تمنّا با که بگویم که جای مزد رسالت سیلی خوردی کنار تربت بابا با که بگویم که پیش چشم علی شد جسم تو نیلی ز تازیانه ی اعدا با که بگویم که بهر اشک فشانی مادر سادات سر نهاده به صحرا دل که نسوزد ز سوز آه تو ، سوزد در شرر قهر حق به دنیا وعقبا رشته ی جانت ز هم گسست به کوچه دیدی تا ریسمان به گردن مولا شخص نبی بارها به وصف تو دختر بضعة منی سرود و ، من اذاها یعنی آندم که گشت روی تو نیلی دست به رخ برگرفت خواجه ی اسرا یهنی تا پهلویت شکسته شد از در از الم آن شکست پهلوی بابا آنکه تورا کشت هر که هست به جرأت گفتم و گویم که کشته است نبی را طبعی غرّا عطا نمای به میثم تا به از این گویدت قصیده ی غرّا  ✍          ************
YEKNET.IR - roze - fatemie 2 - 98.11.02 - salahshoor.mp3
12.87M
🔳 🌴روضه حضرت زهرا (س) 🌴ای جلوات حق از رخت متجّلی 🎤
32418-attachment-rasuoli-zamine2.mp3
1.39M
غیر از محبت زهرا  چیزی نمی خوام از دنیا  قَلبی لِاُمِّیَ الزَهرا   میخونه فطرتم، یا زهرا  اشکِ روی صورتم، یا زهرا  میجوشه غیرتم، یا زهرا  گریه برای فاطمه‌، اِثباتِ حیدر است من با شُکوهِ حیدری ام گریه می کنم   گریه زبانِ حالِ اهالی کربلا ست من با زبان مادری ام گریه می کنم   جان نَنَه، جانان نَنَه  من سَنَه، قربان نَنَه . غیر از مُحبتِ حیدر  چیزی نداره این نوکر جونم فداییِ مادر   ذکر شهادتم، یازهرا  پرچم هیئتم، یازهرا  پا بندِ روضَتَم، یا زهرا   وقتی که روضه خوان یارالی گفت دل شکست با روضه خوانِ آذریَت گریه می کنم   گریه زبانِ حالِ اهالی کربلاست  من با زبان مادری ام گریه می کنم جان نَنَه، جانان نَنَه  من سَنَه، قربان نَنَه .
. 🏴🏴 بعد از تو می‌مانم تنهای تنها زهرا خبر داری افتادم از پا یا زهرا یازهرا مظلومه زهرا زخم دل حیدر دارو ندارد این بیت الاحزان که جارو ندارد یا زهرا یا زهرا مظلومه زهرا رفتار تو گوید از رفتن تو ای من به قربان نان پختن تو یا زهرا یا زهرا مظلومه زهرا از غسل و تعویض پیراهن تو فهمیده ام کاری است زخم تن تو
311.3K
. از لاله زار توحید آتش زبانه می زد گل گشته بود پرپر، بلبل ترانه می زد در گلشن ولایت، یک نوشکفته گل بود گر می گذاشت گلچین، آن گل جوانه می زد من ایستاده بودم دیدم که مادرم را دشمن گهی به کوچه، گاهی به خانه می زد گاهی به پشت و پهلو گاهی به دست و بازو گاهی به چشم و صورت گاهی به شانه می زد گردیده بود قنفذ هم دست با مغیره او با غلاف شمشیر این تازیانه می زد وقتی که باغ می سوخت، صیاد بی مروت مرغ شکسته پر را در آشیانه می زد با چشم خویش دیدم جان دادن پدر را از ناله ای که مادر در آستانه می زد این روزها که می دید موی مرا پریشان با اشک دیده می شست با دست، شانه می زد هنگام شرح این غم، از قلب زار (میثم) مانند خانه ی ما آتش زبانه می زد استاد حاج ✍ ............. . علیهاالسلام بیمارت ای علی‌جان، جز نیمه‌جان ندارد میلی به زنده ماندن، در این جهان ندارد غم چون نسیم پاییز برگ و بر مرا ریخت این لالۀ بهاران غیر از خزان ندارد... خواهم که اشک غربت از چهره‌ات بگیرم شرمنده‌ام که دیگر دستم توان ندارد بگذار کس نداند در پشتِ در چه بگذشت من لب نمی‌گشایم، محسن زبان ندارد هر کس سراغم آمد با او بگو که زهرا قدرش عیان نگردید، قبرش نشان ندارد شهری که در امان‌اند حتی یهود در آن در بین خانۀ خود، زهرا امان ندارد!... 📝حاج ✍ .
دعا خداوندا ز درگاهت عطا کن دخیلان را همه حاجت روا کن به نیکی هر عزیزی یاد ما کرد نصیبش مهربانی و سخا کن خصومت را ز دلها بر طرف ساز به یکدیگر رفیقان باوفا کن پدر مادر ز ما خشنود گردان سعادت را نصیبِ اقربا کن بیفزا  معرفت را در دل ما ز گمراهی و غفلطها رها کن بده توفیق ترک معصیت را عنایت بر پشیمان از خطا کن گدا کاهل شده در آستانت بخوان ما را خودت اهل دعا کن مده روزی به ما از دست نامرد فقط در آستان خود گدا کن بتابان نورِ ایمان در دلِ ما مطیعِ مکتبِ خیرالورا کن ز استبداد دونان دور گردان غلام قنبر شاه ولا کن ز دست ساقی کوثر کریما شراب معنوی در کام ما کن زمانه بد شده ناموسِ ما را کنیزِ حضرتِ خیرالنسا کن مبر از دارِ دنیا لال و بیمار فدای تارِ مویِ مجتبی کن برای آنکه اهل عشق باشیم سیه پوش شهید کربلا کن خلاصه بهر ما حصن حصینی ز نور عترت و قرآن بنا کن غنی  قلدر شده بیچاره محروم خودت فکری به  حال بینوا کن همه دعوی حق دارند مارا ز لطفت با حقیقت آشنا کن گرفته دامنِ دین را ریاست ریاست را ز دینداری جدا کن مرضها در روانها رخنه کرده علاجِ دردِ تزویر و ریا کن کمی از وحشت  روز قیامت به شام عیش ظالمها روا کن قیامت قامت رعنای مهدیست ز رویش محشر کبری به پا کن ستمکاران عالم را به زودی به خشم ذوالفقارش  مبتلا کن
کسی که بی تو سَرِ صحبتِ جهانش نیست تحمّل غم هجر تو در توانش نیست کسی که سوخته از انتظار می‌داند دل از فراق تو جسمی بُوَد که جانش نیست کسی که روی تو را دید یک نظر چون خضر چگونه آرزوی عمر جاودانش نیست؟! کسی که درک کند دولت حضور تو را نیاز گوشه‌ی چشمی به دیگرانش نیست نه التفات به طوبی کند، نه میل بهشت که بی حضور تو حاجت به این و آنش نیست به خاک پای تو سوگند، ای همیشه بهار! گلی که بوی تو دارد، غمِ خزانش نیست بهارِ زندگی‌ام در خزان نشست؛ بیا! «بهار نیست به باغی که باغبانش نیست» کنارِ تربتِ زهرا تو گریه کن! که کسی، به جز تو با خبر از قبر بی‌نشانش نیست بیا و پرده ز راز شهادتش بردار پسر که بی‌خبر از مادرِ جوانش نیست... ✍استاد
4_5891077898831402101.mp3
4.51M
🎼 📝اومدی سایه ی رو سرم... کربلایی ( س ) ٢۴ آبان ماه ١۴٠٣ [بند اول] اومدی سایه ی رو سرم شدی دیدی بی بال و پرم پرم شدی مهربونی ات با همه فرق میکنه مهربون بودی که مادرم شدی من و صدا بزن به جای گریه هام ترکی صدات کنم آنام آنام آنام ننه زهرا زمین خوردم ننه زهرا کم آوردم ننه زهرا اگه مُردم بیا کنارم سره مزارم من تو رو دارم ننه زهرا ننه زهرا 🖤 [بند دوم] میشه من رو پسرم صدام کنی خوبه هر چی گره هست تو وا کنی با همون دستی که بالا نمیاد میشه واسه پسرت دعا کنی وصله ی چادرت منم منم منم فدات جوونیم و جوان ننم ننم ننه زهرا قرارم باش همه رفتن کنارم باش خوشیِ روزگارم باش دلم غمینه من عهده دارم ام‌البنینه مَامَن کربلا جای خوبیه برا مُردن کربلا .