در رهگذر باد پریشان بودم
چون قایقکی اسیر توفان بودم
می رفتم و می گریستم تا دم صبح
دیشب تا صبح زیر باران بودم
#بیژن_ارژن
ای دوست که آشنا پرستم کردی
وز باده ی عارفانه مستم کردی
صد حلقه بدست روزگاران بستم
تا حلقه ی مهر خود به دستم کردی
#صفرعلی_شفایی_اردکانی(فریاد)
از شدت گرما بلال باز شده
ز تقدیرش به تابستان چنان گرما شود غالب
که گردد ماهی اندر آب و مرغ اندر هوا بریان
#قوامی_رازی
این است پندِ من که ز خوب و بد جهان
نه غرّه شو، نه رنجه؛ که هر چیز بگذرد
#ملک_الشعرا_بهار
دستمو گرفـت ، گذاشت رو صورتـش ..
لپشـو نرم کشید کف دستـم و بعدش
چشماشـو بست و خوابیـد و نفهمید ك
چه کرد با دل بدبخـت و فلكزدهی عاشقـم .
چیـه این عشـق آخه ؟! :)
ماه ، آنهم روز ِ روشن ، دیده تا حالا کسی؟
کوچه را هر صبح با خود ، آفتابی میکنی
#شهرام_میدری
منخودمبودمکهگفتمماندنتاجبارنیست
بشکند دستی که یادت داده لا اکراه را
#هادی_معراجی