جز خنده ی مرگ ،باغ ما را نگرفت
کَس حرمت درد و داغ ما را نگرفت
ماندیم کسی نگفت حالت چون است
رفتیم کسی سراغ ما را نگرفت
#بیژن_ارژن
افتاده ز پا نشسته در خاکستر
شاخه شاخه شکسته در خاکستر
یکروز برای خود سپیداری بود
آن کُنده ی پیر و خسته در خاکستر
#بیژن_ارژن
در رهگذر باد پریشان بودم
چون قایقکی اسیر توفان بودم
می رفتم و می گریستم تا دم صبح
دیشب تا صبح زیر باران بودم
#بیژن_ارژن
ما شاخه ای از ایل شقایق هستیم
با دردسرِ عشق موافق هستیم
در پرده چرا سخن بگویم حاشا
بگذار بدانند که عاشق هستیم
#بیژن_ارژن
هر لحظه دم از نفاق با هم بزنند
یا حرفی از این سیاق با هم بزنند
یکبار نشد عقربه های ساعت
یک دور به اتفاق با هم بزنند
#بیژن_ارژن
تنهاتر از آن لک لک پیرم امشب
وامانده و زخمی و اسیرم امشب
دیگر بروید راحتم بگذارید
تا سر بگُذارم و بمیرم امشب
#بیژن_ارژن
تنهاتر از آن لک لک پیرم امشب
وامانده و زخمی و اسیرم امشب
دیگر بروید راحتم بگذارید
تا سر بگُذارم و بمیرم امشب
#بیژن_ارژن
تنهاتر از آن لک لک پیرم امشب
وامانده و زخمی و اسیرم امشب
دیگر بروید راحتم بگذارید
تا سر بگُذارم و بمیرم امشب
#بیژن_ارژن
تنهاتر از آن لک لک پیرم امشب
وامانده و زخمی و اسیرم امشب
دیگر بروید راحتم بگذارید
تا سر بگُذارم و بمیرم امشب
#بیژن_ارژن
هر لحظه دم از نفاق با هم بزنند
یا حرفی از این سیاق با هم بزنند
یکبار نشد عقربه های ساعت
یک دور به اتفاق با هم بزنند
#بیژن_ارژن
بیچارهتر از آدم و عالم هستیم
ماتمزدهای مثل محرّم هستیم
نه گندمی و نه یار گندم گونی
ما هم دلِمان خوش است آدم هستیم!
#بیژن_ارژن
@robaiiyat_takbait