«از که دورم که به خود ساختنم دشوار است؟» - بیدل دهلوی

کیک‌های خانم حامدی‌فر تو ایتا حسابی سر و صدا به پا کرده🥳 چون کیفیت آموزش‌هاشون درجه یک هست و کارهاشون اصلا اصلا کپی‌ نیست🤝👌 اینم از پکیج‌های رایگانشون👌🏻 ☝️🏻بزن روی متن بالا☝️🏻 ‼️از دیدن کیک‌ها شگفت زده میشی👇 https://eitaa.com/joinchat/988479687Cc786daa80a .

‌👩‍🍳 بزن روی متن پایین و آموزش خوشمزمون رو بردار🥳👇🏻🎊 کیک چایی😍☕️ ☕️☕️☕️☕️☕️☕️☕️ 🥧🥧🥧🥧🥧🥧🥧 جاریتو آتیـ🔥ــش بزن 👀☝️ اگه درستش کردی عکسشو برای من بفرست تا جایزه‌ات رو بگیری🎁🎈 🌱

برادر شوهرم که مرد،زن جونش از بی کسی خونه ی ما آوار شد مادرشوهرم حسابی هواشو داشت و منم به دلم افتاده بود شاید از حسادت بود ،چون جاری بیوه ام زیادی جوونو خوشگل بود تازه بچه ی توی شکمم رو از دست داده بودم و همه اش عصبی بودم یه شب از تشنگی بیدار شدم چشمام پرخواب بود کورمال کورمال رفتم تو آشپزخونه به اتاق جاری #بیوه ام نگاه کردم نور از زیر در بیرون زده بود رفتم جلو ولی با چیزی که دیدم خواستم جیغ بزنم که ..👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/4024959465C63d8da2ec7

داشتم مثل اوایل استرس می‌گرفتم. بعد از این‌که‌ دوش گرفتم، زود یه لباس سفید و شلوار مشکی پوشیدم و موهام رو به یه طرز خاصی که فرق سر گذاشته بودم بالا بافت زدم. دستی به صورتم کشیدم و شالم‌ رو روی سرم انداختم و چادرم رو روش سر کردم. از خونه بیرون زدم و تا رسیدنم قلبم نزدیک بود از سی*ن*ه‌ام کنده بشه! همش اون صفحه لعنتی جلوی چشمم می‌اومد و همراه باهاش حس می‌کردم گوشم داره سوت می‌کشه! آیفون زدم و زن‌دایی بعد از چند ثانیه در رو برام باز کرد و داخل رفتم. با دیدنم محکم بغ*لم کرد و صورتم‌ رو بو*سید. - خوش‌اومدی عزیزدلم. لبخند محوی زدم و روی مبل نشستم. رو به روم نشست و بعد از چند تا حرف رو بهم گفت: - حالا... اومدی پیش ما، یا... علی‌رضا؟ لبم رو از داخل گاز گرفتم و سعی کردم اصلاً‌ حالت خنثی صورتم از بین نره. - رضوان باور کن... توی حرفش پریدم و گفتم: - مامانم بهم گفته زن‌دایی. نفسی کشید و سرش رو پایین انداخت. - علی‌رضا... توی اتاقشه؟ چشمش رو سمتم داد و گفت: - آره همون‌جاست؛ نمی‌دونم هنوز خواب باشه. ادامه👇🏻❌ https://eitaa.com/joinchat/3204841724C4596c31ef4

برادر شوهرم که مرد،زن جونش از بی کسی خونه ی ما آوار شد مادرشوهرم حسابی هواشو داشت و منم به دلم افتاده بود شاید از حسادت بود ،چون جاری بیوه ام زیادی جوونو خوشگل بود تازه بچه ی توی شکمم رو از دست داده بودم و همه اش عصبی بودم یه شب از تشنگی بیدار شدم چشمام پرخواب بود کورمال کورمال رفتم تو آشپزخونه به اتاق جاری #بیوه ام نگاه کردم نور از زیر در بیرون زده بود رفتم جلو ولی با چیزی که دیدم خواستم جیغ بزنم که ..👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/4024959465C63d8da2ec7

این فرش اتاق پسر منه👆 ☺️ تمام وسایلش ۲۰۰ هزار تومن هم نشد 😍 آموزش فرشینه و پادری و همچنین کلی اموزش رایگان خیاطی...رو تو این کانال برای همه #رایگان گذاشتم👇 https://eitaa.com/joinchat/1459552283C012b557734 گروه رفع اشکال رایگانم داریم ✔️زودباش عضو شو که قراره تا عید تمام لباساتو خودت بدوزی👆👆👆😍😍

تنها کانالی که فوت و فن خیاطی رو بهت یاد میده همین کاناله هم کانال رایگان دارن هم کانال خصوصی با کمترین هزینه و هم گروه رفع اشکال دیگه هیچوقت لباس نمیخری حتی لباس زیر👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1459552283C012b557734