ای مرغِ بهشتی! به کدامین لبِ بامی
پر میزند از شوقِ تو آغوشِ نظرها
#حزین_لاهیجی
شراب شوق هر کس جلوه در پیمانه ای دارد
که مجنون محو لیلی بود و من دیوانه چشمی
#حزین_لاهیجی
از بس گذشت بی تو به ما تیره روزگار
روشن نشد که روز و شبِ ما کدام بود!
#حزین_لاهیجی
@robaiiyat_takbait
گِله از تو «آه»! دارم که چه کرده ای تو با من
به فلک تو را رساندم که اثر کنی نکردی...
#حزین_لاهیجی
@robaiiyat_takbait
سراپا ناز من! از تربتم دامن کشان مگذر
مبادا غافل از خاکم برآرد آرزو دستی
#حزین_لاهیجی
@nabestaan
در هیچ شهر و هیچ دیارم قرار نیست
صبحِ وطن چو شامِ غریبان به ما نساخت
#حزین_لاهیجی
@robaiiyat_takbait
در هیچ شهر و هیچ دیارم قرار نیست
صبحِ وطن چو شامِ غریبان به ما نساخت
#حزین_لاهیجی
@robaiiyat_takbait
در هیچ شهر و هیچ دیارم قرار نیست
صبحِ وطن چو شامِ غریبان به ما نساخت
#حزین_لاهیجی
@robaiiyat_takbait
هوسِ بوسه ز لعلِ لبِ او بیشرمیست
گلِ پیغامی از آن غنچه دهان ما را بس...
#حزین_لاهیجی
@nabestaan
گاهی کِشم سری به گریبان خویشتن
از بس دلم ز تنگی دنیا گرفته است
#حزین_لاهیجی
@robaiiyat_takbait