#خاطره
|خجالتمیکشم|
باآرمانرفتهبودیمیهمسجدی،وقتیاومدیم
بیرونبهکسیاشارهکردوگفت:اونرفیقمنه.
اومدکهبهسمتشبرهیکدفعهبرگشتگفت؛
گفتم:آرمانچرانرفتیحالواحوالبپرسی؟گفت:متوجهشدمکههمسرشپیشش
هست،همخودمخجالتمیکشمهم
نمیخوامخانوادشمعذببشه.
- بهروایتازپدربزرگوارشهید
╭♥️
╰┈➤@Arman_Aliverdi21
12.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خاطره
|بسیارخوشاخلاقوخندهروبود..|
خب آرمان سر همین دغدغههایی که داشت، رفت حوزه؛ خیلی خوشاخلاق بود. آرمان بسیار خوشاخلاق و بسیار خندهرو بود. اصلاً خنده از صورت آرمان محو نمیشد. همیشه ما حتی عکس هم میخواستیم بگیریم باید ده تا شات میانداختیم تا مثلاً یک دونه آرمان نخندیده باشه.
#آرمانِعزیز🤍
#شهیدآرمانعلیوردے🕊
#خاطره
|عمامهگذاری|
با آرمان گاهی اوقات دربارهی ملبس شدن حرف میزدیم. ایشون میگفت: چقدر حس قشنگیه که به دست حاج آقا میرهاشم عمامهگذاری بشیم و خوش به سعادت کسانی که به دست حضرت آقا (مدظله) معمم میشن. حتی یک بار مراسم عمامهگذاری یه تعداد طلاب حوزه آیتالله مجتهدی(ره) بود، که ما هم در آن مراسم شرکت داشتیم، وقتی بیرون اومدیم، ذوق
و اشتیاق رو در چشمهاش میدیدم... بهشون گفتم: آنقدر خوشحالی که انگار عمامه گذاری شماست! خندید و گفت:
فرق نداره... خوشحالی دوستام خوشحالی خودمه، ولی داشتم به این فکر میکردم، کی میشه برای منم همچین مراسمی بگیرن...
_بهروایتازمادربزرگوارِشهید
#آرمانِعزیز
#شهیدآرمانعلیوردے
🎂 #خاطره
محمدامیـنِ داداش آرمـان
تولدت مبارڪ!
#شهیدآرمانعلیوردے🕊
#آرمانعزیز❤️🩹
╭♥️
╰┈➤@Arman_Aliverdi21
🌙 #خاطره
| خاطــره ماه مبارڪ رمضـان |
یکی از شبهای ماه مبارک رمضان، حجرهدارهای طبقه اول(همپایههای آقا آرمان) مراسم باشکوهی برگزار کردند. مسئولیت آقا آرمان، این بود که افطاری را آماده کند. بخاطر مسئولیتش، اصلا مراسم را نتوانست شرکت کند؛ با این که جمع دوستانه و خوبی بود. معمولا در مراسمها عکاس بود، برای همین خودش در عکسها نبود. خیلی اهل سلفیگرفتن هم نبود. الان عکسهای زیادی داریم که جای آرمان در آن خالیست...
#شهیدآرمانعلیوردے🕊
#آرمانعزیز❤️🩹
╭♥️
╰┈➤@Arman_Aliverdi21
#خاطره
لیالی مبارک ماه رمضان بود. در یکی از این شب ها که طبق معمول در حیاط حجره داری مشغول خوردن افطار بودیم، مجبور شدم برای جواب دادن به تماسی از حجره داری خارج شوم و وارد صحن مسجد شوم. با صحنه هایی مواجه شدم که توجهم را به خود جلب کرد؛ دیدم آرمان بر سر سفره ای کوچک با کودکان کانون تربیت هم سفره شده است و در نهایت خوش اخلاقی و حوصله لا به لای جیغ ها و سروصدا های آنها افطار میکند. حوصله او در سر و کله زدن با آن کودکان در حالی که او تا آن ساعت گرسنه و تشنه بوده برای من عجیب بود.
_به روایت دوست شهید
#شهیدآرمانعلیوردے🕊
#آرمانعزیز❤️🩹
╭♥️
╰┈➤@Arman_Aliverdi21
#خاطره
📱پیام تبریك عید فطر شهید علـیوردی
به استاد خود...
✍🏻 سلام علیکم عید فطر رو خدمت شما استاد محترم تبریک عرض میکنم
انشاءالله طاعات عباداتتون مقبول درگاه حق شده باشه (آرمان علیوردی)
#شهیدآرمانعلیوردے🕊
#آرمانعزیز❤️🩹
╭♥️
╰┈➤@Arman_Aliverdi21
16.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خاطره✨
🎞| گزیـده ای از مستنـد ماجـرای امروز
- توی خونه که بود، کلاً شلوغ بود...
_بهروایتازمادرِبزرگوارِشهید
#شهیدآرمانعلیوردے🕊
#آرمانعزیز❤️🩹
╭♥️
╰┈➤@Arman_Aliverdi21
23.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خاطره
با لبخند به من نگاه کرد!
گفتشکه...
حاجی چیمیشه ماهم شهید شیم؟
_بهروایتازرفیقِشهید
#شهیدآرمانعلیوردے♥️
#آرمانِعزیز🕊
@shahidanbabak_mostafa🕊
24.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خاطره
|عاشقحضرترقیهبود...|
آخرین سفری که باهم رفتیم، سفر قم و جمکران بود. توی اتوبوس وقت رفتن، یه روضه حضرت رقیه(سلام الله علیها) رو کلیپ کرده بودن. دختربچهها شعر "حالا اومدی، حالا که دیگه
رقیه افتاده از پا اومدی..." رو میخوندند.
آرمان از این کلیپ خیلی خوشش اومده بود. میگفت: خیلی گریه کردم! خیلی قشنگه...
عاشق حضرت رقیه بود...
موقع برگشت هم فقط از شهدا میگفت.
همش در مورد کتاب شهدا صحبت میکرد، در مورد سختی کار نیروهای اطلاعاتی صحبت میکرد.
#شهیدآرمانعلیوردے❤️🩹
#آرمانِعزیز🕊
╭♥️
╰┈➤@Arman_Aliverdi21
#خاطره
|آخرینتولد..💔|
سال ۱۴۰۱ براش آخرین تولد رو گرفتیم.
گفتیم: آرمان آرزو کن. آرزو کرد...
گفتیم: آرمان جان چی آرزو کردی؟
گفت: آرزو کردم شهید بشم...
_بهروایتمادرِبزرگوارِشهید
╭♥️
╰┈➤@Arman_Aliverdi21
#خاطره
|خادمیدرایاممحرم|
ایام شباب ، محرم سه سال پیش ، هیئت شبابالمهدی ، بوستانرازی با آرمانعلیوردی ، اون ایام ایامی که روضه ها تعطیل شد ، فقط فضای باز آزاد بود ، هر روز ۴ ساعت برنامه داشتیم و من به شدت خسته میشدم ولی آرمان هم قبل هیئت خودمون ، هم بعد هیئت میرفت روضههای دیگهرو شرکت میکرد
میگفت:خادمی کردیم بریم روضه هم بشنویم ...
_بهروایتازرفیقِشهید
╭♥️
╰┈➤@Arman_Aliverdi21