دستم به روی سینه برای ارادت است
این بارگاه قدس امام کرامت است
فرقی نمیکند ز کجا میدهی سلام
او میدهد جواب تو را، اصل نیت است....
#السلامعلیکیاعلیابنموسیالرضا
#امام_رضا
بعضی وقتا آدما الماسی تو دست دارن، بعد چشمشون به یه گردو می افته دولا میشن تا گردو رو بردارن، الماسه میافته تو شیب زمین، قِل میخوره و تو عمق چاهی فرو میره، میدونی چی میمونه؟! یه آدم، یه دهن باز، یه گردوی پوک و یه دنیاحسرت🌱
مواظب الماسهای زندگیمون باشیم، شاید به دلیل اینکه صاحبش هستیم وبودنش برامون عادی شده ارزشش رو از یاد بردیم🍂
الماسهای زندگی؛پدر ،مادر،همسر،فرزند،سلامتی،خانواده
دوستان خوب، کار، عشق و..هستند..!
| #پندانه🧡|
6.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شفا دادنِ #امام_رضا اینجوریه!🙂💛
_Hamed Zamani Ft Abdolreza Helali - Emam Reza1 (128).mp3
6.01M
⁽﷽⁾
°•|🌱『🎼🎶』🌱|•°
◉━━━━━━───────
↻ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ⇆
کبوترم هوایی شدم ببینعجب گدایی شدم،دعای مادرم بوده که..💞
°•|🦋|•°حـۆاڷـےظـہـۆࢪ³¹³°•|🦋|•°
از ڪنارِ تو گـدا با دستِ خالـے رد نشد ؛
نیست عاقل هرکسـے دیوانهیِ مشهد نشد !
#السلام_علیک_یا_ضامن_آهو🖐🏻❤️
ˇحَوآلــۍ|ᴀʀᴇᴍᴇsʜˇ
از ڪنارِ تو گـدا با دستِ خالـے رد نشد ؛ نیست عاقل هرکسـے دیوانهیِ مشهد نشد ! #السلام_علیک_یا_ض
« این دلِ سنگ مرا ؛
گریہ عجب بود ؛ عجب!
دَمِ نقّاره زنت گرم ؛ غَریبَ الغُرَبا... :)
هرگز دلت را به روزگار مسپار،
نتیجه اش نا امیدی است
دلت را به خدا بسپار
او دریای بی کران امید هاست(:
| #شبتون_پراز_یاد_خدا🧡🍂|
بزرگترین خواستهی شما برای خدا از یک نقطه هم کوچیکتر هست،هروقت که
احساس کردی خواستت برات بزرگ و دور از دسترس شده سریع خواستت رو مقایسه کن با عظمت کهکشان ها و ستاره ها تا ذهنت متوجه بشه که قراره خواستت رو چه خالق بزرگی اجابت کنه🍂
اگر •به خداوصل بشید شمارو به راحتی به اوج میرسونه،فقط توکل کنید و آرام باشید و بهش اعتماد داشته باشید•..!
| #به_خدا_اعتماد_کن💞|
🗣خانوووووووووم......شماره بدم؟
🚗خانوم خوشگله برسونمت؟؟
#خوشگله چن لحظه از وقتتو به ما میدی؟؟
اینها جملاتی بود که دخترک در طول مسیر خوابگاه تا دانشگاه می شنید!‼️
بیچاره اصلا” اهل این حرفها نبود… این قضیه به شدت آزارش می داد😔
تا جایی که چند بار تصمیم گرفت بی خیال درس و مدرک شود و به محل زندگیش بازگردد...
🌸روزی به امامزاده ی نزدیک #دانشگاه رفت…
شاید می خواست گله کند از وضعیت آن شهر لعنتی….!‼️
🍁دخترک وارد حیاط امامزاده شد
خسته… انگار فقط آمده بود #گریه کند…
دردش گفتنی نبود…!!!
رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد
وارد #حرم شد و کنار ضریح نشست🌸
😔زیر لب چیزی می گفت انگار!!! ‼️
😭خدایا کمکم کن…
چند ساعت بعد،دختر که کنار #ضریح خوابیده بود با صدای زنی بیدار شد…
خانوم! خانوم! پاشو سر راه نشستی! مردم می خوان #زیارت کنن!!!‼️
دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت 8 خود را به خوابگاه برساند…
به سرعت از آنجا خارج شد… وارد #شهر شد…
اما… اما انگار چیزی شده بود… دیگر کسی او را بد نگاه نمی کرد..!
انگار محترم شده بود… #نگاه #هوس_آلودی تعقیبش نمی کرد!‼️
🌼احساس #امنیت کرد…با خود گفت: مگه میشه انقد زود دعام #مستجاب
شده باشه!!!!
فکر کرد شاید اشتباه می کند!!! ‼️اما اینطور نبود!
🌿یک لحظه به خود آمد…
🌸دید #چادر #امامزاده را سر جایش نگذاشته…!☺️
خواهرم یکم تفکر ، یکم تلنگر ، یکم تغییر👌🏻🙂
5.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شیرین ڪارۍ بچہ هاۍ
مدافعاڹ حࢪم♡😂