#سلام_امام_زمانم 💞
هر روز، روز ِتوست
هر ثانیه وُ دقیقه، بهِ بهانهی نام وُ یادت
نان بر سفرهمان است و
دلِمان، قُرصِ قرص است
از اینکه امام زمان داریم!
از پدر مهربانتَر... از مادر دلسوزتَر... و رفیقی شَفیق ؛
خوش بحال ما که | تو | را داریم.
#اللهم_عجللولیکالفرج
کمی تا بهجت🌷
@behjat135
1(4).mp3
1.27M
🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸
تجدید عهد روزانه با امام زمان (عج) 🤍
#دعای_عهد ❤️
با صدای استاد : 👤فرهمند
🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤
🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸🍃🌸
کمی تا بهجت🌷
@behjat135
🔹نشر_صدقه _جاریست🔹
#معارف_نماز
🧡 راه های ایجاد #حضور_قلب چیست؟ 🧡
🌸 1. قبل از ورود به نماز، با خودتان بگویید این آخرین نماز عمر من است. (انسان آخرین کارهایش را با حضور قلب بیشتری انجام می دهد)
🌸 2. چیزهایی که باعث می شود حواستان در #نماز پرت شود را از خود دور کنید. مثلاً:
👈 خواندن نماز در محلی که رفت و آمد در آن نباشد.
👈 خاموش بودن از تلویزیون، موبایل و …
👈 احتیاج به رفتن به دست شویی.
🌸 3. ایجاد آمادگی قبل از نماز با:
👈 صحبت نکردن هنگام وضو و گفتن ذکرهای هنگام وضو.
👈 گفتن اذان و اقامه.
👈 همیشه اول وقت نماز خواندن.
👈 تا حد امکان نماز را به جماعت و در مسجد خواندن.
🌸 4. خدا را حاضر و ناظر ببینید که در مقابلش ایستاده اید و مستقیم می خواهید با خودش حرف بزنید و به خودمان بگوییم خدا دارد مرا می بیند.
🌸 5. اگر در بین نماز متوجه شدید حواستان پرت شده است، آن حواس پرتی را ادامه ندهید و به خودتان بگویید من در حضور خداوند ایستاده ام.
📚 اصغر آیتی و حسن محمودی، پر پرواز ؛ ص 73.
کمی تا بهجت🌷
@behjat135
🌸پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله :
هرکس نماز را اول وقت بخواند
* برطرف شدن گرفتاریها
* آسایش به هنگام مردن
* ونجات از جهنم
را برایش ضمانت میکنم.
📗سفینه البحار ج ۲ ص ۴۲
کمی تا بهجت🌷
@behjat135
حکایت : عدالت خداوند
ﺯﻧﯽ ﺧﺪﻣﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺍﻭﺩ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺁﯾﺎ ﺧﺪﺍ ﻋﺎﺩﻝ ﺍﺳﺖ؟
ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﻋﺎﺩﻝ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ،
ﭼﻪ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﻮﺍﻝ ﺭﺍ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﯽ؟
ﺯﻥ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﺑﯿﻮﻩ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ 3ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺩﺍﺭﻡ ، ﺑﻌﺪﺍﺯ ﻣﺪﺗﻬﺎ طناب ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺑﺎﻓﺘﻪ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻣﯿﺒﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺑﺎ ﭘﻮﻟﺶ ﺁﺫﻭﻗﻪ ﺍﯼ ﺑﺮﺍي ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﻡ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﺍﯼ طناب ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﺭﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﻭﺭ ﺷﺪ، ﻭ ﺍﻻﻥ ﻣﺤﺰﻭﻥ ﻭ ﺑﯽ ﭘﻮﻝ ﻭ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﯾﻢ . ﻫﻨﻮﺯ ﺻﺤﺒﺖ ﺯﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩ، درب خانه حضرت داوود را زدند، و ايشان اجازه ورود دادند، ده نفر از تجار وارد شدند و هرکدام کيسه صد ديناري را مقابل حضرت گذاشتند، و گفتند اينها را به مستحق بدهيد.
حضرت پرسيد علت چيست؟
ايشان گفتند در دريا دچار طوفان شديم و دکل کشتي آسیب ديد و خطر غرق شدن بسيار نزديک بود که درکمال تعجب پرنده اي طنابی بزرگ به طرف ما رها کرد. و با آن قسمتهاي آسيب ديده کشتي را بستيم و نذر کرديم اگر نجات يافتيم هر يک صد دينار به مستحق بدهيم حضرت داوود رو به آن زن کرد و فرمود: خداوند براي تو از دريا هديه ميفرستد، و تو او را ظالم مي نامي. اين هزار دينار بگير و معاش کن و بدان خداوند به حال تو بيش از ديگران آگاه هست.
اراده خداوند غالبا از قدرت درک ما خارج است، اما همیشه به سود ماست.
کمی تا بهجت🌷
@behjat135
23.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔆 ۹ توصیه عالی از مرحوم آیتالله کشمیری برای ماه مبارک رمضان
🍃 نماهنگی که ارزش بارها دیدن را دارد
در این ایام التماس دعای خیر...
#ماه_رمضان
#مراقبات_ماه_رمضان
✋ایستــــــــگاهِ تفکــــــــر...
👈رفتارهایي كه شيطان را ضعيف ميكند!!
🔥 روزى شيطان در گوشه مسجد الحرام ايستاده بود.
🍃حضرت رسول(ص) هم مشغول طواف خانه كعبه بودند.
وقتى آن حضرت از طواف فارغ شد، ديد ابليس ضعيف و نزار و رنگ پريده، كنارى ايستاده است،
🍃🌺 فرمود: تو را چه مى شود كه چنين ضعيف و رنجورى ؟!
🔥گفت : از دست امت تو به جان آمده و گداخته شدم ...
🍃🌺پیامبرفرمود: مگر امت من با تو چه كرده اند؟
🔑 گفت : يا رسول الله !
چند خصلت نيكو در ايشان است، من هر چه تلاش مى كنم اين خوى را از ايشان بگیرم نمى توانم.
🍃🌺فرمود: آن خصلت ها كه تو را ناراحت كرده كدام اند؟
🔥 گفت:
💠اول اينكه هرگاه به يكديگر مى رسند سلام مى كنند
و سلام يكى از نامهاى خداوند است. پس هر كه سلام كند حق تعالى او را از هر بلا و رنجى دور مى كند
و هر كه جواب سلام دهد، خداوند متعال رحمت خود را شامل حال او مى گرداند.
💠دوم اين كه وقتى با هم ملاقات كنند به هم دست مى دهند
و آن را چندان ثواب است كه هنوز دست از يكديگر برنداشته حق تعالى هر دو را رحمت مى كند.
💠سوم، وقت غذا خوردن و شروع كارها "بسم الله" مى گويند
و مرا از خوردن آن طعام و شركت در آن دور مى كنند.
💠چهارم، هر وقت سخن مى گويند:
"ان شاءالله" بر زبان مى آورند و به قضاى خداوند راضى مى شوند
و من نمى توانم كار آنها را از هم بپاشم، آنان رنج و رحمت مرا ضايع مى كنند.
💠پنجم، از صبح تا شام تلاش مى كنم تا اينان را به معصيت بكشانم.
باز چون شام مى شود، توبه مى كنند و زحمات مرا از بين مى برند
و خداوند به اين وسيله گناهان آنان را مى آمرزد.
💠ششم، از همه اينها مهمتر اين است كه وقتى نام تو را مى شنوند با صداى بلند "صلوات"مى فرستند
و من چون ثواب صلوات را مى دانم، از ناراحتى فرار مى كنم؛ زيرا طاقت ديدن ثواب آن را ندارم
💠هفتم ؛ ايشان وقتى اهل بيت تو را مى بينند، به ايشان مهر مى ورزند و اين بهترين اعمال است...
📚منبع: انوارالمجالس، ص 4
کمی تا بهجت🌷
@behjat135
📚خدایا شکرت مقدس اردبیلی نشدم....
در حالات مقدس اردبیلی رحمة الله علیه نقل کرده اند که مقدس اردبیلی یک شب سحر بلند شد دلو را داخل چاه می اندازد و بالا می کشد می بیند پر از طلا است.
خداوند می خواست او را امتحان بکند. مقدس طلاها را داخل چاه برمی گرداند و رو به آسمان می کند که خدایا احمد از تو آب می خواهد نه طلا. من آب می خواهم که وضو بگیرم و با تو راز و نیاز بکنم.
دوباره سطل را بالا می کشد می بیند طلاست. می گوید خدایا من طلا نمی خواهم من آب می خواهم. بار چهارم آب در می آید وضو می گیرد و برای مناجات می رود. برای او طلا قیمت نداشت.
در جریان دیگری مقدس اردبیلی آخر شب از کنار حمامی رد می شد دید این حمام دار آتش و هیزم را داغ کرده و نشسته با خدا دارد مناجات و درد دل می کند.
خدایا تو را شکر می کنم که سلطان نشدم اگر سلطان می شدم می دانم مسئولیتم زیاد می شد و ظلم می کردم. خدایا تو را شکر که ریاست به من ندادی.
خدایا تو را شکر که ثروتمند نشدم. چون من گول می خوردم و مال مردم را می خوردم. خدایا شکر که من وزیر نشدم خدایا تو را شکر که من استاندار نشدم. خدایا شکر که مقدس اردبیلی نشدم.
مقدس اردبیلی تا این را شنید تکان خورد. (گفتم ریا و شرک خیلی ریز و دقیق است مثل مورچه ای سیاه که روی سنگ سیاه در شب تاریک ظلمانی راه برود.) مقدس اردبیلی داخل می رود و سلام می کند و گرم می گیرد او هم نمی شناخت که این مقدس اردبیلی است.
مقدس می گوید از چند دقیقه ی قبل اینجا بودم صدای مناجات شما را می شنیدم که دعای می کردی خدایا شکر که سلطان و وزیر و این ها نشدم این دعاهایت خوب بود اما یکی هم گفتی خدا را شکر که مقدس اردبیلی نشدم.
می خواهم ببینم که مقدس اردبیلی چه جنایتی انجام داده که شما گفتی الحمدالله که مقدس اردبیلی نشدم. حمامچی گفت: مقدس اردبیلی هم کارش درست نیست.
مقدس گفت: چطور؟ گفت: این هم یک چیزی قاطی دارد شرک و ریا دارد. گفت: یک داستانی برای مقدس اردبیل نقل می کنند می گویند یک شب نصف شب بلند شد می خواست نماز شب بخواند دلو را داخل چاه انداخت طلا درآمد سه بار طلا در آمد داخل چاه سرازیر کرد گفت خدایا من از تو آب می خواهم من با این چیزها گول نمی خورم.
این طور چیزی می گویند درست است؟ مقدس گفت: درست است. (حمام چی نمی دانست این خود مقدس است.) حمامچی گفت: آن وقتی که این جریان برای او پیش آمد تنها بود یا کسی هم با او بود؟ مقدس گفت: تنها بود. گفت: اگر تنها بود چرا فردای آن روز این داستان در نجف پخش شد. حتما نشسته یک جا خودش تعریف کرده است. یک حمامچی مچ مقدس اردبیلی را می گیرد. حواستان جمع باشد ریا اینقدر ریز است.
کمی تا بهجت🌷
@behjat135
4_5906882867379568967.mp3
4.16M
#تحدیر (تندخوانی) جزء هجدهم
قرآن کریم با صوت استاد معتز آقایی
زمان :34 دقیقه
کمی تا بهجت🌷
@behjat135