💠 تولّی و تبرّی
🔸 اسماعیل جُعفی به #امام_باقر_علیه_السلام عرض کرد: شخصی محبت امیرالمؤمنین (علیه السلام) را در دل دارد، لیکن از دشمن او تبرّی نمی جوید و می گوید: علی (علیه السلام) نزد من محبوب تر است. امام باقر (علیه السلام) فرمود: چنین کسی #پریشان_حال و آشفته خاطر است و دشمن محسوب می شود، پشت سر او نماز نگذار، او کرامت و ارزشی ندارد، مگر این که از او بترسی و مجبور به تقیه باشی؛ قلتُ لأبى جعفر علیه السلام: رجلٌ یحبّ أمیرالمؤمنین علیه السلام و لا یتبرّأ من عدوّه و یقول: هو أحبّ إلىّ ممّن خالفه فقال علیه السلام: «هذا مخلّطٌ و هو عدوٌّ فلا تصلّ خلفه و لا کرامة إلا أن تتّقیه».
کسی که به یکی از دو امر مهم، یعنی #تولی یا #تبری تمسّک می جوید و به دیگری بی اعتناست، همانند کسی است که اقرار به وجود خدا و یگانگی او داشته باشد اما به بت ها و آلهه های دروغین نیز بی میل نباشد یا همانند کسی است که به آیین بت پرستی کفر بورزد اما دل در گرو ایمان به خدا نداشته باشد.
🔸 #تولی_و_تبری، همانند ایمان به خدا و کفر به طاغوت #دو_بال_برای_سلوک به سوی کمال و تعالی و ترقی است که هیچ یک به تنهایی کفایت از دیگری نمی کند و با یکی از آن دو نمی توان صعود کرد. همانند دو چشم است که برای پیمودن راه حق و رسیدن به سرچشمه نور باز بودن و به کار گرفتن هر دوی آن لازم است.
شخصی به امیرمؤمنان (علیه السلام) گفت: من در کنار دوستی شما فلان کس را نام یکی از دشمنان آن حضرت را ذکر کرد نیز دوست دارم. آن حضرت در جواب گفت: اکنون تو اعور و یک چشم هستی که تنها فضایل ما را می نگری و به ما علاقه مندی. باید چشم دیگر تو باز باشد تا به وسیله آن رذایل دشمنان ما را نیز ببینی و به آنان بغض و کینه داشته باشی، لیکن این وضع دوام نمی یابد؛ زیرا حق و باطل و #نور_و_ظلمت_در_یکجا_نمی_گنجد. در آینده یا هر دو چشم خویش را از دست می دهی و کور می گردی یا چشم دیگرت بینا می شود و بغض و کینه دشمنان ما را نیز به دل خواهی گرفت.
#ولادت_امام_محمد_باقر_علیه_السلام
#آیت_الله_جوادی_آملی
#در_محضر_استاد
📚 ادب فنای مقربان، ج1، ص61.
باسلام وعرض ادب خدمت شماعزیزان نجف اشرف نایب الزیاره شهدا و همه دوستان هستم
هدایت شده از حماسه جنوب،خاطرات
ما چند صد هزار رزمنده داشتیم و هر کدام از اینها یک مجموعه خاطرهاند. هر کدام از اینها افرادی دوست و رفیق و خانواده و پدر و مادر و همسر و مانند اینها داشتند که هر کدام از آنها راجع به این رزمنده یک صندوقچه خاطرهاند. بعضی از این صندوقچهها متأسّفانه در این سی سال، سی و چند سال، ناگشوده زیر خاک رفته، از دسترس ما خارج شده؛ حیف! حیف! این کسانی که به فکر میافتند -امروز به فکر میافتند، دیروز به فکر افتادند- که خاطره خودشان را بنویسند یا کسانی به فکر افتادند بروند از پدرها، مادرها، همسرها خاطره بگیرند، اینها دارند در واقع جلوی یک ضایعات مهم و خسارتبار را میگیرند و نمیگذارند ضایع بشود؛ دارند احیا میکنند این گنجینههای پُرارزش را، گنجینههای بیبدیل را. اینها سرمایه ملّتند؛ هم آدمهایشان سرمایه ملّت بودند، همینهایی که ماندهاند -از جانباز و آزاده و رزمنده سابق و مانند اینها- هم خاطراتشان سرمایههای مردم هستند.
#رهبری
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«همه بدهکار خداییم»
🌷گوشه ای از صوت #شهید_حسن_باقری (نابغه جنگ) بمناسبت ٩ بهمن سالگرد شهادت شهید باقری.❤️
« رفقا جهاد تبیین رو از شهدا یاد بگیریم»👌
#لبیک_یا_خامنه_ای
#جهادتبیین
#روشنگری
🍃🌹حدیث روز
💠راه رسیدن به رضوان الهی
💐امام جواد علیه السلام
🔸ثَلاثٌ یَبْلُغْنَ بِالْعَبْدِ رِضْوانَ اللّهِ: کَثْرَةُ الاْسْتِغْفارِ، وَ خَفْضِ الْجْانِبِ، وَ کَثْرَةِ الصَّدَقَةَ.
🔹سه چیز، سبب رسیدن به رضوان خدای متعال است:
١. نسبت به گناهان و خطاها، زیاد استغفار و اظهار ندامت کردن؛
٢. اهل تواضع و فروتن بودن؛
٣. صدقه و کارهای خیر بسیار انجام دادن.
📗بحارالانوار، ج۷۵، ص۸۱
✨🌹💐دو روز مانده تا سالروز ولادت حضرت جواد الائمه علیه السلام(۱۰رجب۱۹۵ق)
هدایت شده از محمد فرازی | مهارت افزایی🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری_طنز
اقای لطیفه گو 🥰😍😍
✾ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✍محمد فرازی👈 عضوشوید
https://eitaa.com/joinchat/785121549C133cb46ca2
هدایت شده از محصولات سلامتی خطیب 💗
🔰سخنی از بزرگان
🔸استاد فاطمی نيا(ره):
《ماه رجب، ماه توبه است.
يكي از اذكاري كه اگر به معناي آن توجه كنيم بسيار موثر است، ذكر [يا مُقيل العَثَرات] است.
اي خدايي كه لغزش ها را اقاله ميكند و ناديده ميگيرد...
🔹گاهي مواقع دراثر گناه، بعضي توفيقات از انسان سلب ميشود؛ اگر اين ذكر را با توجه و حضور قلب در قنوت يا سجده خود بگويد، توفيقات بازميگردد.
@Halva_Khatib
🔶🔸🔶🔸🔶🔸🔶🔸🔶
🔸نماز حاجت امامجواد (علیه السلام)
🔸نماز حاجتی است مخصوص امام جواد(ع) که خیلی زود حاجت می دهد.به کرات اثر استجابت دعا دیده شده با خواندن این نماز
❇️🔸نیت: دو رکعت نماز حاجت و توسل به امام جواد (ع) می خوانیم
🌟🔸در رکعت اول سوره حمد و سوره قدر را می خوانیم.در رکعت دوم سوره حمد و سوره کوثر را میخوانیم.🌟
🤲🏻🔸بعد در قنوت سه مرتبه آیه امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء را می خوانیم.بعد از اینکه سلام نماز را گفتیم به سجده می رویم و با تضرع 9 مرتبه می گوییم (یا جواد الائمه ادرکنی)☘️
🍃شیــخ نخـودکی اصفهانی🍃
#امام_جواد
#ماه_رجب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰روز پنجشنبه روز زیارتی
🌸امام حسن عسکری علیه السلام
#التماس_دعا 🤲
🎤مهدی_صدقی
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع
#عشاق_الحسین_محب_الحسین_ع
https://rubika.ir/oshaghalhosein313
نیایش صبحگاهی
خدای من . . . 🌱
تا تو را دارم و دلی که صدایت میزند ؛
نا امید نخواهم بود.
میدانم همیـن روزها مثل همیشه ،
نگاه مهربانت مرهم خستگی هایم خواهد شد . . .
خدایـا . . .🌱
من صدایت می زنم چرا که
جز خودت هیچکس را
گره گشای مشکلاتم نمیدانم.
من "تو" را دارم و دلی که .
یقین دارد به بودنت . . .
یقینی که آرامم می کند :
یقین دارم خـدایم مرا رهـا نخواهد کرد
@photoB 🦋
بیداد:
داستان جعفر پلنگ
راوی داستان جناب آقای راست نجات ، معاون مهمانسرای حرم مطهر حضرت امام علی بن موسی الرضا علیه السلام ، در شب میلاد فرزند دلبندشان ، حضرت امام محمدالجواد علیه السلام(11/11/1401):
زمانی که معاون امداد حرم امام رضا علیه السلام بودم ، وظیفه داشتیم ، غذاهای باقیمانده مهمانسرا را 🥘 آخر وقت به مناطق ضعیف و حاشیه شهر مشهد برده و بین فقرا توزیع کنیم. شبی با خادم مسجد آخر بلوار توس، تماس گرفته و به او گفتم : امشب قرار است که فلان مقدار غذای مشخص، به منطقه شما آورده و توزیع کنیم و آماده همکاری با ما باش.
نیمه های شب به آن مسجد که رسیدیم ، با جمعیت فراوانی که درب مسجد منتظر بودند مواجه شدیم 🙄 بطوری که امکان توزیع غذا را بخاطر ازدحام شدید و ترس از تلف شدن تعدادی از مردم ، نداشتیم! خادم مسجد را صدا کردیم که چرا اینقدر شلوغ است؟! گفت : حواسم نبود و در بلندگو📣 اعلام کردم : امشب قرار است غذای متبرک از حرم امام رضا علیه السلام بیاورند و اینگونه شلوغ شد و کاری از دستم بر نمی آید🙄
تصمیم به برگشت داشتیم که ناگاه در گوشه ای کنار دیوار ، دختر بچه ای کوچک با کفش های پلاستیکی، نظرم را به خود جلب کرد و از وضعیت حال و روزش ترحمی به دلم افتاد و همانجا در دلم، از خود امام رضا علیه السلام خواستم : آقا جان🤲خودت راه حلی ارائه بده که بتونیم غذاها را بدون مشکل تقسیم کنیم و این مردم که با امید و احتیاج به اینجا آمدند ، دست خالی برنگردند که ناگهان انگار هزار نفر درونم فریاد زدند : از خادم محله بپرسم لات این محله کیه؟!🤔 از خادم مسجد پرسیدم : لات این محله کیه و با تعجب پرسید برای چی؟!!! گفتم کارش دارم. گفت:اسمش جعفر پلنگه
گفتم بگو بیاد و زنگش زد که تا نیم ساعت دیگه میرسم ومنتظرش موندیم.
جعفر با ظاهری خالکوبی شده و پیراهن یقه باز و سوار موتور اومد و سلام کرد که فرمایش: گفتم ما از حرم امام رضا علیه السلام اومدیم و غذای متبرک آوردیم و نمیدونیم چطور تقسیم کنیم که مردم اذیت نشن و از شما میخواهیم در این کار کمکمون کنی😥 جعفر با کمال میل گفت : نوکر خادمهای امام رضا علیه السلام هستم وچشم.
به بقیه خدام گفتم ماشین غذا رو تحویل جعفر بدین و بهش کمک کنید تا غذاهارو تقسیم کنه. جعفر مردم را کنار دیوار به صف کرد و به هر خانواده ای بنا به مصلحت و شناختی که خودش به آنها داشت ، غذاها را تقسیم کرد و گفتم چهارتا غذا هم به خودش و خانواده ش بدهید. بعد از اتمام کار ، به من گفت : آقای راست نجات شماره تلفنت را به من میدهید؟ همکاران با اشاره گفتند اینکارو نکن و برات دردسر درست میکنه و....
اما با کمال میل به او شماره را دادم و رفتیم. ابتدای هفته بود که با من تماس گرفت که جعفر پلنگ هستم و کاری با شما دارم و به دفتر کاری م در حرم آمد!
آنجا به من گفت: من هم خادم زوار امام رضا علیه السلام هستم و بنده با تعجب گفتم : بله؟!!!😲گفت : منم روزهای پنج شنبه میام حرم امام رضا علیه السلام و در صحن ها میچرخم و مهرهای اطراف دیوارها را جمع آوری و سرجاهایشان میذارم و برمیگردم و به همین مقدار خودم را خادم حضرت میدانم و اتفاقا همان روز در راه برگشتم به درب مهمانسرا رسیدم و به امام رضا علیه السلام در دلم گفتم : میشه امروز غذای متبرکی از حرمتون برای خواهر بیمارم ببرم؟! وقتی به خادم درب مهمانسرا گفتم با تندی به من گفت : آقا برو کنار بایست و مزاحم نشو!😔 وقتی نا امید شدم و خواستمبه خانه برگردم،پشت سرم،آن خادم به همکارش گفت مواظبش باشید جیب مردم رو نزند!!!😑 هنگامی که این را شنیدم به او گفتم : خدایا توبه، من جیب بر نیستم و دلم شکست و تا بست نواب گریه میکردم و به امام رضا علیه السلام گفتم دیگه سرکشیکم نمیام و خداحافظ😪
که ناگهان گوشی م زنگ خورد که خادمهای حرم امام رضا علیه السلام در مسجد محله منتظرت هستند وبا ترس و لرز که من جیب بری نکردم و چه زود گزارش دادند و احضارم کردند پیش شما اومدم😕
حالا آمده ام بگویم: امام رضا علیه السلام چقدر مهربونه😪یک غذا میخواستم ولی به من یک ماشین غذا داد و بجای یکی،چهارتا غذا برای خانواده م بردم😇
نکاتی که از این داستان میشه برداشت کرد:
اولا ، خدمت به زوار فقط در قالب کشیک رسمی و اخذ حقوق و ...نیست و حتی نیت خدمت خالصانه و بدون ریا هم باشه، مورد توجه آقای مهربانی هاست
دوم اینکه، حتی کاری اندک که مستمر باشه برای خدا و اهل بیت علهیم السلام ارزشمند است پس آن را کم نپنداریم
سوم اینکه ، هیچ شخصی را بخاطر ظاهر فقیرش خوار و ذلیل و دزد نپنداریم چه بسا که او مورد توجه خدا و اهل بیت علیهم السلام باشه و خودمان خبر نداریم چون خداوند دوستانش رو بین مردم مخفی کرده!
چهارم اینکه ، هر وقت دلمان شکست حتی از دور مثلا از داخل صحن و سرا هم میتونیم با آقا صحبت کنیم و سیممون وصل بشه و نیاز حتمی به چسبیدن ضریح وکارهای غیره نیست که در یمنی ،پیش منی...بعد سفر نبود در سفر
🔷 شهید آوینی: «مردمان مسافر کاروان مرگند، اما خود نمی دانند! مرگ کاروان دار سفر زندگی است و کجاوه ثابت می نماید اما کاروان در سفر است.»
💐 آخرین لحظات حضور شهید آوینی در این دنیا فانی👆