eitaa logo
گروه راویان سردار شهیدعلیرضا عاصمی
133 دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
5.6هزار ویدیو
26 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ملانصرالدین👳‍♂️
🔻 همنشین حضرت داوود(ع) ✨روزی حضرت داود (ع) در مناجاتش از خداوند متعال خواست همنشین خودش را در بهشت ببیند. ✨خطاب رسید: «ای پیغمبر ما، فردا صبح از در دروازه بیرون برو، اولین کسی را که دیدی و به او برخورد کردی، او همنشین تو در بهشت است.» ✨روز بعد حضرت داود (ع) به اتّفاق پسرش حضرت سلیمان (ع) از شهر خارج شد. پیر مردی را دید که پشته هیزمی از کوه پائین آورده تا بفروشد. ✨پیر مرد که «متی» نام داشت، کنار دروازه ایستاده و فریاد زد: «کیست که هیزمهای مرا بخرد.» ✨یک نفر پیدا شد و هیزمها را خرید. ✨حضرت داود (ع) پیش او رفت و سلام کرد و فرمود: «آیا ممکن است، امروز ما را مهمان کنی؟!» ✨پیرمرد فرمود: «مهمان حبیب خداست، بفرمائید.» سپس پیر مرد، با پولی که از فروش هیزمها بدست آورده بود، مقداری گندم خرید. وقتی آنها به خانه رسیدند، پیر مرد گندم را آرد کرد و سه عدد نان پخت و نان ها را جلویِ مهمانش گذاشت. ✨وقتی شروع به خوردن کردند، پیرمرد، هر لقمه ای راکه به دهان می برد، ابتدا «بسم الله» و در انتها «الحمد للَّه» می فرمود. ✨وقتی که ناهار مختصر آنها به پایان رسید، دستش را به طرف آسمان بلند کرد و فرمود: «خداوندا، هیزمی را که فروختم، درختش را تو کاشتی. آن را تو خشک کردی، نیروی کندن هیزم را تو به من دادی.مشتری را تو فرستادی که هیزم ها را بخرد و گندمی را که خوردیم، بذرش را تو کاشتی. وسایل آرد کردن و نان پختن را نیز به من دادی، در برابر این همه نعمت من چه کرده ام؟! ✨پیر مرد این حرفها را می زد و گریه می کرد. حضرت داود (ع) نگاه معنا داری به پسرش کرد. یعنی: همین است علت این که او با پیامبران محشور می شود. 📚داستان‏های شهید دستغیب ص ۳۰- ۳۱ 👳 @mollanasreddin 👳
هدایت شده از عماد
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷 سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀 ... ✋💔 یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️ به نیابت از اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن 📿 🌱@aasheh
هدایت شده از امیدوار حاجی حسین
هدایت شده از MOjtaba
سلام حاج حسین این عکس رو دقیق یادم نیست اهواز ۹۲ زرهی دفترتخریب بود یا دفتر پشتیبانی تیپ ۲۱ازراست نفراول رو یادم نیست عزیزبعدی شهید هرمزی .خودم هندابادی عزیزبعدی فک‌کنم شهید غرویان اگر اشتباه نکنم عزیزبعدی حاج‌حسین امیدوارعزیز بعدی حسن اقا عبداللهی عزیز بعدی رو هم نمی دونم
هدایت شده از مجتبی سالاری
اولین نفرازراست: آقای محمودعیسایی آخرین نفرآقای رضاخاتمی