خدایمن
درهرثانیهایکهمیگذرد
بیشمارنعمتبرمنارزانیمیکنی
تپشقلب،دموبازدم.
دیدنوشنیدن
لمسکردن،نبضزدنها
پلکزدن،فکرکردن
و … نعماتبیشماریکهازشمردنآنهاناتوانم
خدایاشکرتبرایهرآنچهکهبهمابخشیدی!🙂💚
آقا نخون نخون که اگه خوندی مجبوری باید کپی کنی منم خوندم مجبور شدم کپی کنم😁😁
نخوووون😒
عجب آدمی هستی تو دیگه 😂😂.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
خیلی دلت میخواد بخونی باشه
.
.
.
.
.
.
.
.
.
برو پایین 👇🏻
.
.
.
.
.
.
.
آره برو عزیزم 👇🏻
.
.
.
.
.
.
.
.
👇🏻اینم مطلب 👇🏻
.
.
.
.
.
.
برچهره دل ربای مهدی (عج) صلوات
اگه این پیامو تو گروه دیگه نذاری تا آخر عمر مدیونی:)
واسه گل روی امام زمان بفرست !!!
{عـــاشــــقان ظـــهور}[³¹³]
‹♥️🔗›
میگہکِہ؛
غَلطکَردَمکِہچیزۍتوۍکاسَـمنیست،
تورودارَم..چۍکـَمدارَم؟
حَواسَـمنیستحُسینجـٰانم♥️!'
#یـٰااَباعَبدِاللہ
شهیده.....♥️
دخترها هم شهید می شوند...♥️
یا شهید پرور می شوند...🤱
خواهرم تو مانده ای که دفاع کنی.👊🏻
از آنچه که شهدا برایش خون دادند🩸
دفاع کنی از حجابت...🖐🏻
بهقولحاجقاسم؛
ماباشماعاقبتبخیریمحبیبنا♥️!
چشمبددور،چشمبدکور...
#رهبرانه✨️
یه بنده خدایی دختر کوچیک داشت دخترش مریض بود.....بچه فلج بود💔
همه گفتن نبرش اونجا....
گفت:نه!میبرم اونجا خود حضرت رقیه(س)شفاش میده😔
بردش دمشق حرم بی بی،
خادم های حرم میگن هر روز بچه به بغل میومد زیارت😭
بعد چند روز میبینند اومده اما بچه باهاش نیست😱
باباهه داد میزنه😞میگه:
کی گفته تو جواب میدی...💔):
کی گفته تو شفا میدی....🥀):
من پاشدم اومدم حرمت..
همه گفتن نبرش...):
گفتم نه!😭رقیه(س)دخترمو شفا میده....😔💔):
الان بلیط گرفتم امروز دارم بر می گردم،آخه با چه رویی برگردم؟....💔):
برگشت هتل...
دید دخترش داره دور اتاق میدوه و گریه می کنه...😭
بچه ای که فلج بوده....):
دختره به باباش میگه:چرا منو ول کردی رفتی؟....😞):
باباهه میگه:تو چطور میتونی راه بری؟
دخترش میگه:تو که رفتی تنها شدم
ترسیدم☹️
خیلی گریه کردم😭
یهو یه دخترکوچولو اومد....):
گفت:چیشده؟
گفتم:بابام رفته...💔تنهام😟می ترسم...):
گفت:بابات الان میاد.بیا تا اون موقع باهم بازی کنیم☺️
گفتم:من فلجم....😔):
گفت:عیبی نداره بیا😇
دیدم می تونم راه برم😳باهم بازی کردیم....😍):
قبل اینکه تو بیای
گفت:بابات داره میاد....من دارم میرم
ولی به بابات بگو دیگه سرم داد نزنه...💔):🥺
کسی سر بچه یتیم داد نمیزنه🙂•
-
خـودمراخـوبسـنجیدم
بـدونتــونمیارزیـد . . .✋🏼!
¦𝘿𝙚𝙡𝙙𝙖𝙙𝙚𝙝_𝙨𝙖𝙧𝙙𝙖𝙧
میگه یه جوونی ..
تو کاروان ما بود ..
گفت حاج آقا من هرجا میرم خواستگاری بهم زن نمیدن ..
میخوام برم تو حرم آقا یه ساعته حاجتم رو بگیرم ...
رسیدیم مشهد ..
رفقاش گفتن آی فلانی ..
گفتی یه ساعته حاجت میگیرم ..
خب برو دیگه ..
گفت من یه حرفی زدم ..
خلاصه میگه دلم شکست ..💔..
رفتم تو حرم ..
گفتم حالا آقا ما یه چیزی گفتیم ..
طوری نیست ..
اومد از حرم بیاد بیرون ..
یه پیرزن و پیرمردی گفتن جوون بیا ..
گفتم حتما کمک میخوان ..
گفت به حرف ما گوش کن بعد انتخاب خودت ..
ما بچه دار نمیشدیم ..
اومدیم حرم آقا ..
گفتیم آقا اگه به ما یه دختر دادی
ما بیست سال دیگه همین ساعت میاییم همینجا اولین جوونی رو که دیدیم بهش میگیم ..
پیشنهاد میدیم با دختر ما ازدواج کنه
حالا خواست .. نخواست هم ما نذرمونو ادا کردیم ...
میگن جوون از حال رفت..
وقتی به هوش اومد گفت ..
من میخواستم 1 ساعته حاجت بگیرم ..
آقا 20 سال پیش فکر منو کرده بود🙃💔:))
_ امام رضا هوامونو داره رفقا🖐🏻
فقط کافیه ایمان داشته باشی ....