eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
27.3هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
986 ویدیو
648 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Noferesti1 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
شب هشتم ماه محرم🌾 حضرت علی اکبر(ع)🌾 سینه زنی 🌾🍂 (اُمید حیدر رَوَدبه میدان🌾شبه پیمبر ثانی قرآن)۲ ( بارفتن تواکبر🌾جان می رود زپیکرعلی جان.علی جان مظلوم علی علی جان ۳🥀 ( ستون خیمه، جانان لیلا🌾رود به سوی عرش مُعَلا)۲ (گفت اذان آخر 🌾درخون وخسته حنجرعلی جان. علی جان)۲ مظلوم علی علی جان ۳🥀 زینب مدد کرد برحُجَت حق 🌾تازنده ماند ولایت حق (جان داده جان لیلا 🌾ازپافِتاده مولاعلی جان.علی جان )۲ مظلوم علی علی جان ۳🥀 یه روضه ای دست نگه داربگم...🍂 پدروظیفه اش توخانواده با مادر فرق میکنه، یعنی پدریه وظيفه ای داره، مادریه وظیفه ای دیگه🌾 پدرمیخواد ازپسر مرد بسازه لذا جلوه ی جَلالیه وقَهریه دروجودشِ، نباید بچه سُست باربیاد...لذا همه عشقشو رو میتونه نشون بده🌾🌾 چی میخوای بگی به این عاشِقا؟ کم کم بچه به سن بلوغ میرسه، دیگه پدروپسر یکدیگه رودیر میبوسن، وقتی به سن جوانی رسید پدرباخودش میگه ان شاءالله وقتی خواست مسافرت بره می بوسَمِش...وقتی سربازی بره می بوسَمِش...ازسفر برگشت می بوسَمِش...شب عروسی می بوسَمِش...دنبال بهانه میگرده... بعضیا میگن شاید به این دلیل بود وقتی علی اکبر علیه السلام جنگ کردبرگشت سمت اباعبدالله صدازد: بابا تشنگی مرا داره میکُشه...😭🍂🌾چون آقا دلش برا بوسه کردن علی تنگ بود دنبال بهانه می گشت علی روببوسه...🌾🍂 فرمود علی جان دهانتو بازکُن ، زبان دردهان علی گذاشت، شایدم می خواست علی سیراب شِه...🍂 اما علی اکبر علیه السلام دید زبان بابا از اوخُشکتَره...🍂🌾 لذا خجالت کشید رفت طرف میدان...دیگه علی ازآب دم نزد...🍂🍂🌾 یه مسئولیت بزرگ روی دوش جَوانِ...جواب دوست داره اگه مریض شد بابا نفهمه...بابا ناراحت نشه...علی اکبر باخودش میگه بابا منو ببینه طاقت نداره 🍂🍂🍂اگه منو ببینه ناراحت میشه 🌾 امشب علی اکبر بایه دست عَنانِ اَسبو گرفته...غرق خونِ😭😭😭😭🍂 یه دست به سوی مادراز کرده میگه بیایید پدرم غریبه...🍂🌾🍂 شماهم لبیک بگید به حسین...😭😭😭🌾 قربون دل زخمیت برم آقا...😭🍂فدای جگرسوختَت بشم حسین جان...😭🌾 زینب مَدَدکردبَرحاجتِ حَق🥀 تازنده مانَد ولایت حَق 🥀 جان داده جان لیلا 🥀 ازپا فتاده مولاعلی جان.علی جان 🥀 مظلوم علی علی جان ۳🥀 🎧🎤 ⬇️⬇️⬇️
شور حضرت علی اکبر علیه السلام جواد محمدی✍️ به گمونم این همون احمد مختاره که حسین بن علی خیلی دوسش داره قوت بازوی عباس علمداره علی اکبره علی اکبره امون از لحظه که نقابو برداره معنیه واقعیه حیدر کراره با نگاهی دشمنش رو کرده بی چاره علی اکبره علی اکبره خم میشه تا کمر یوسف به محظرش میگرده جبرئیل دور تا دور سرش حاتم نشسته بس پایین منبرش سرو صنوبر علی‌ الاکبر شبه پیغمبر علی الاکبر از رجزهای هل من مبارزت شده گوش دشمن کر علی الاکبر علی اکبر علی علی اکبر .............................. بند دوم از همه یلای شامی بخدا که سره کافیه که دست خالی بره تا میسره انگاری علی میونه قلعه ی خیبره علی اکبره علی اکبره هرچی رقیه بخواد علی براش میخره علت خنده‌ رو لبهای علی اصغره کی به اندازه ی تو از همه دل میبره علی اکبره علی اکبره زیبای دلبربا شیر مرد کربلا منظومه ی کرم ارباب رخ نما خوشحال میشه حسین وقتی میگی بابا غرق در محشر علی الاکبر حیدری دیگر علی الاکبر موذن بگو اذان به وقت کربلا بالای منبر علی الاکبر علی اکبر علی علی اکبر جواد محمدی✍️
Aman az teshnegi-karbalaei hossein eshaghi.mp3
10.15M
امان از تشنگی ای شمر پر جور و جفا ای کافر دور از خدا ظالم امان از تشنگی حسین اسحاقی تیرماه ۱۴۰۲ محرم ۱۴۴۵
Deltange haram-karbalaei mohsen abolhasani.mp3
13.2M
دلتنگ حرم دوباره آقا دلم گرفته دلم برای حرم گرفته کربلایی محسن ابوالحسنی تیرماه ۱۴۰۲ محرم ۱۴۴۵
Mano bebar be karbala-karbalaei mohsen abolhasani.mp3
10.08M
منو ببر به کربلا به اون دیار با صفا کربلایی محسن ابوالحسنی تیرماه ۱۴۰۲ محرم ۱۴۴۵
هر شب می خونم باشور و نوا کربلا می خوام ابوالفضل ذکر سجود نمازم شده کربلا می خوام ابوالفضل جدایی هم حدی داره آقام کربلا می خوام ابوالفضل ابوالفضل کربلاییم کن ابوالفضل نینواییم کن نفس نفسم ذکر کربلاست کربلا می خوام ابوالفضل عشق من فقط گنبد طلاست کربلا می خوام ابوالفضل قسمتم بکن تا بیام حرم کربلا می خوام ابوالفضل جون وزندگیم نذر روضه هات کربلا می خوام ابوالفضل ابوالفضل کربلاییم کن ابوالفضل کربلاییم کن ابوالفضل نینواییم کن ابوالفضل نینواییم کن هر شب می خونم باشور و نوا کربلا می خوام ابوالفضل ذکر سجود نمازم شده کربلا می خوام ابوالفضل جدایی هم حدی داره آقام کربلا می خوام ابوالفضل ابوالفضل کربلاییم کن ابوالفضل نینواییم کن نفس نفسم ذکر کربلاست کربلا می خوام ابوالفضل عشق من فقط گنبد طلاست کربلا می خوام ابوالفضل قسمتم بکن تا بیام حرم کربلا می خوام ابوالفضل جون وزندگیم نذر روضه هات کربلا می خوام ابوالفضل
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ 🔹حسین جان شب علی اکبرِ .. میگن همه کارایِ پدر دست پسر بزرگه .. میدونی چقدر علی اکبر مودب بود مقابل باباش؟ آی جوونایی که امشب گرۀ دلتون باز نشد زود نیت کنید بگید ما امشب میریم دستُ پای باباهامونُ می بوسیم بزار بابات تعجب کنه بگه چرا اینجوری میکنی بگو اخه رفتم فهمیدم اقام علی اکبر دوست داره پسر نوکر باباش باشه منم میخوام نوکرت باشم .. بگو اگه بابا من باهات بلند حرف زدم غلط کردم .. غلط کردم!!!کیه مثل بابای من و تو که نون حلال به بچه اش بده؟ نون حلال و شیر پاکِ که تو میگی صلی الله علیک یا عبدالله دلت میلرزه اونایی هم که مادر ندارن ، بابا ندارن خدا رحمتشون کنه .. 🔸به من گفته پسر اگه میخوای سربلند باشی باید غلام حسین باشی.. ما همه امشب اومدیم بگیم يا علی اکبر! حلقه به‌گوشمون کن در خونت.. روضه بخونمُ از همه التماسِ دعا .. فرمود بهترین لحظه برا یه بابا اون لحظه ای که جوونشُ میبینه داره راه میره جلوش .. بهترین لحظه برا پدر و مادر همین لحظه ست که به همه نشون میده میگه این پسر منه ببینید این نوکر حسینِ .. امام صادق علیه السلام فرمود بهترین لحظه برای بابا اون لحظه ای که میبینه جوونش جلوش راه میره ، قد میکشه .. گفتند آقا بدترین لحظه چه لحظه ایه؟ فرمود اون لحظه ای که بابا خودش بچه شو تو قبر بذاره .. بدترین لحظه برای بابا اون لحظه ای که دست و پا زدن بچه شو ببینه .. اینا همه برات مقدمه بوده روضه زیاد شنیدی میخوام زودی روضه بخونم ای عصایِ پیریِ بابا بلند شو از جا به خاطرِ دل لیلا بلند شو تا در کنار پیکر تو جان نداده ام آرام جانم از دلِ صحرا بلند شو ای با ادب به مویِ سپیدم نگاه کن روی مرا زمین نزن از جا بلند شو یعقوبِ دل شکسته به بالینت آمده ای یوسف مقطع الاعضاء بلند شو از باب امر نیست عزیزِ دلم ببین بابات دارد از تو تمنا میکند بلند شو فکری برای آبرویم کن غیورِ من ای پاسدار زینب کبری بلند شو آیینه داره مادر پهلو شکسته ام چه بر سر تو آمده زهرا...بلند شو ▪️همه پدرایِ شهدا فیض ببرن .. یادتون میاد اون شبی که پسرتون خواست بره جبهه؟ آخرین بار مادرا میگن یادمونه بچمون چی میگفت هی به قد و بالاش نگاه میکردیم چند قدم میرفت برمی گشت میگفت مادر حلالم کن .. همچین که اومد گفت بابا اجازه بده برم میدان ؛ فرمود برو علی جانم اما قبل رفتنت برو تو خیمه با خواهرات وداع کن .. اومد تو خیمۀ زینب (اجازه بدیدزبانِ حال بگم ..) خواهراش دورشُ گرفتند هی میگه عمه قربونت بره مواظب خودت باش عزیز دلم .. خواهراش دورشو گرفتند سکینه میگه مراقب خودت باش داداش جان .. یه دختر سه ساله میگه داداش نکنه ما رو تو این بیابون تنها بزاری .. آماده شد از زیر قرآن ردش کردن .. همچین که سوار شد اومد بره یهو دیدن اباعبدالله صدا زد پسرم صبرکن ؛ فرمود بله بابا گفت حالا که داری میری پیاده شو چند قدم جلو من راه برو خوب قد و بالاتُ ببینم.. بوی دل سوخته ای میاد .. امشب چه خبره؟ کربلایی ها ، علی اکبر رفت میدان .. تا نظر بر قد و بالای رسایت کردم سوختم از دل پر درد دعایت کردم جنگ نمایانی کرد جیگرش داره میسوزه .. برگشت جلو خیمه صدا زد بابا جیگرم داره میسوزه ابی عبدالله زبان رو دهان علی گذاشت یعنی بابا تو تشنه ای من از تو تشنه ترم .. دوباره رفت تو دل میدون زد با همه فرق میکنه علی اکبر... ▪️دیدن دیگه نمیتونن حریفش بشن مثل باباش حسین ، مثل پدر بزرگش علی ، مثل عموش امام حسن ، زد تو دلِ دشمن همونجا کوچه باز کردند.. من امشب آروم میگم ببینم کیه که میتونه جلوی خودشو نگه داره .. همچین که زد تو دل دشمن یه نانجیبی شمشیر به فرقش زد .. یکی نیزه به پهلوش زد .. این اسب جنگ دیده است تعلیم دیده است میدونه وقتی سوار دستشُ دور گردن بندازه یعنی باید برگرده به سمت خیمه ها .. همچین که دستشو انداخت دور گردن عقاب ، خون از سر علی ریخت جلو چشم اسبُ گرفت .. عوض اینکه بره سمت خیمه ها رفت تو دل دشمن .. یه وقت حسین نگاه کرد دید شمشیرا بالا میاد .. هی میگفت وای پسرم .. از خیمه میگن ابی عبدالله چنان دوید هی میخورد زمین بلند میشد .. هی میگفت ولدی .. وقتی اومد کنار علی دید علی داره پاهاشو رو خاکا میکشه .. شد شب هشتمُ بسه صبوری  امشب آخه شکسته شد غروری سوال من اینه علی اکبر قطعه به قطعه شد تنش چجوری؟ سواله من اینه چطور شهید شد؟ که تا حسین رسید نا امید شد؟ مگه چی دید اونجا که تو یه لحظه محاسنِ حسین همه سفید شد؟ می میرم از همین حالت اربابمونُ ببین تا جسم اکبرش با زانوهاش هی میخوره زمین بلنده هق هقش می میرم از همین یه داغ تو دلِ حسین نهفته به هیشکی حتی خواهرش نگفته هر عضوی رو بر میداره میبوسه یه عضو دیگه رویِ زمین میوفته حسین ..