#امام_زمان_مناجات
#اسارت #شام
گُنجاندَنِ غَمِ تو به گُفتار، مشکل است
فَهمیدَنِ فِراقِ تو، بسیار مشکل است
این چَشم، بی نِگاهِ تو روشَن نمی شَود
با دیده های شَبزَده، دیدار مشکل است
دیدی که نانِ شُبهه سَرِ سُفره می بَریم
هم سُفره بودنِ دِل و دِلدار، مشکل است
چون قَطعِ اِرتِباط نِمودیم با شُما
دیگر عُبور از این هَمه دیوار، مشکل است
از اَهلِ بِیت، دور شُدَنها هَزینه داشت
بَر زِندگی که خورد گِرِه، کار مشکل است
دَر مَحضَرِ تو روضه ی زِینَب که خوانده شُد
دیگر گُریزِ کوچه و بازار، مشکل است
یِک زَن، نَجیب زاده و با عِفَّت و حَیا...
...باشَد میانِ مَجلِسِ اَغیار، مشکل است
☑️#امام_زمان_عج
☑️#سبک_زمینه_احساسی
☑️#غروب_جمعه 😭
🎤مداح :حاج میثم مطیعی
جمعه ها دارند میگذرند
میگذرند با غم های تو
عاشقات کم کم جون میدن
پیر میشن آدم های تو
الهی منم مو سپیدت شم
تو این نا امیدی امیدت شم
یعنی میشه من هم شهیدت شم یا مولا
یا مولا یا مهدی .... یا مولا
جمعه ها دارند میگذرند
میگذرند با غم های تو
خوش به حال دیوونه هات
ما کجا و دنیای تو
شده زندگی بی تو بی سامون
ببخشید که از ما شدی دل خون
تو رو یادمون رفته آقا جون یا مولا
یا مولا یا مهدی ..... یا مولا
جمعه ها دارند میگذرند
میگذرند با غم های تو
منتظر اونه که یه روز
جون بده آخر پای تو
چی میشه پر از عطر رؤیا شم
تو آغوش تو غرق دریاشم
برات مثل بحرالعلوم باشم یا مولا
یا مولا یا مهدی ..... یا مولا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🤲
✍#شاعر_محمد_مبشری
میشه بگی که من هنوز نازم
شونه بزن موی من و بازم
دست توی موهای تو میندازم
شونه بزن موی من و بازم
موم سوخت، شبیه مادر تو پهلوم سوخت
بابا ببین تموم بازوم سوخت
میون شعله چِشم و ابروم سوخت
ای کاش به گوش من نمیرسید حرفاش
جوری زدش رو صورتم موند جاش
به خدا سنگینه بابا دستاش
«مَنِ ألْذَی أیْتَمنی بابا حسین!»
دیگه نگم برات سرم چی شد
میشه نپرسی چادرم چی شد
رفتی نگفتی دخترم چی شد
تاره، چشای من نمیبینه آره
شده لباسای تنم پاره
حتی واسم نمونده گوشواره
فرشه زیر قدمهای تو که فرشه
ولی چرا تن تو بی سر شه
گریه کنم دلم سبکتر شه
نبودنت بهونهگیرم کرد
فکر سر بریده پیرم کرد
تو رفتی و زجر اسیرم کرد
ای داد میزنه روی سر من فریاد
میسوزونه زخمِ تنم رو باد
خبر داری که دندونم افتاد
شمردی بابا چندتا لگد خورده
به پهلوی دخترت
حسین وااای..
#رضاابوالحسنی
|⇦•دل پر آهه...
#سینه_زنی و توسل به حضرت رقیه سلام الله
دل پر آهه، طفل سه سالهی تو نزدیکِ یه ماهه
همدم درده، روزای خوبمون دیگه برنمیگرده
من دیگه اون رقیهای که واسه تو ناز بکنه نمیشم
اونی که با نوازش تو چشماشو باز بکنه نمیشم
من دیگه اون رقیه که بخوابه روی پرِ قو نمیشم
اون که بلند حرف نمیزد حتی یه بار باهاش عمو نمیشم
بابا!
قدیم کجا، الآن کجا، عمو کجا، سنان کجا
«بابا حسین، بابا حسین »
خاطرههامون رد میشه از جلوی چشمام و
غمامون یکی دوتا نیست
دنیا یه چند وقته دیگه به کام ما نیست
من دیگه اون رقیهی روز و شبای مدینه نمیشم
اونی که هیچکی حقی نداشت سایشو حتی ببینه نمیشم
من دیگه اون رقیهی گذشته با موی بلند نمیشم
اونی که لکنت زبون نداشته وقت حرف زدن نمیشم
بابا شبیه تو منم یه دست
دندونامو زد و شکست
اشک چِشامه خیلی دلم تنگه برا عروسکامه
دلم گرفته روزای خوب بچگیم و غم گرفته
من دیگه اون رقیه که مرگش و از خدا نخواد نمیشم
اونی که توی این سه سال به عمه زحمت نمیداد نمیشم
من دیگه اون رقیه که نرفته بود بازار شام نمیشم
من دیگه اون دختری که ندیده بود بزم حرام نمیشم
بابا! بازم میخوای بری سفر
خسته شدم منم ببر
..
#رضاابوالحسنی
#زمینه_حضرت_رقیه
#احسان_نرگسی
حق بده اینجور اگه نامرتبم/اگه پریشونم
اگه یه شب دیگه تو رو نبینمت /زنده نمی مونم
چقد دلم میخواد یه بار دیگه منو /بغل کنی بابا
چقد دلم میخواد دوباره بشینم /رو شونه ی سقا
می زدنش زیر دست و پا می گفت بابا بابا بابا
جونی نداشت اما بی صدا می گفت بابا بابا بابا
..................
نمی تونم راه برم اما بابا جون /می کِشٓنم زوری
مگه یه دختر که پر از زخم پاهاش /هُل میدن اینجوری
روی سر عمه ی من داد نکشین/ما هم خدا داریم
شبا توو کابوس می بینم با عمه هام /میون بازاریم
نیمه شب از خواب که می پرید می گفت بابا بابا بابا
پاشو روی زمین می کشید می گفت بابا بابا بابا
..................
من که خودم گوشوارمو میدم بهت/چی میخوای از جونم
مگه خودت دختر نداری بی حیا /ببین چه حیرونم
هر کاری کردم خاطرات بزم می /نشد فراموشم
چجوریه هر کسی از راه می رسه /میزنه توو گوشم
با دست بسته می خورد زمین می گفت بابا بابا بابا
با چش خیس و دل حزین می گفت بابا بابا بابا
احسان نرگسی
#رضاابوالحسنی
176.8K
شور حضرت رقیه سلام الله
ای نور خدا شمس الهدی اوج حیا رقیه شه بانو
ای بااقتدار والاتبار بردل قرار رقیه شه بانو
باب حاجات دنیارقیه جان
ایت الله العظمی رقیه جان
هرکی به هرکی می نازه تو عالم
مامینازیم به تو یارقیه جان
والا نسبی مهتاب شبی به چه لقبی عزیزالله یارقیه
دل می بری از بابا می پوشی چادرعربی عزیزالله یارقیه
یارقیه شه بانو
ای والا گهر فرخنده فر زهرا اثر رقیه شه بانو
ای که صورتت از فاطمه می ده خبر رقیه شه بانو
می بره از حسین دل نگاه تو
می زنم تکیه بر تکیه گاه تو
این تعجب نداره بگم حتی
عالم وآدمن در پناه تو
ختم کرمی چه محترمی تاج سرمی عزیزالله یارقیه
تو ناامیدی تنها امید و یار دلمی عزیزالله یا رقیه
یارقیه شه بانو
ای گریه ی تو جذبه ی تو رتبه ی تو رقیه شه بانو
ای درس وفا داده به ما خطبه ی تو رقیه شه بانو
دلبر نازنین یا رقیه جان
ماه عشق آفرین یا رقیه جان
واسه کربلا رفتن نوکر
بانی اربعین یار رقیه
صیرت فاطمه صورت فاطمه شوکت فاطمه عزیزالله یارقیه
مثل فاطمه دل رو می کنه وصل فاطمه عزیز الله یارقیه
یارقیه شه بانو
سعید پیغمبری
#رضاابوالحسنی
56017_1398522133716_2707352.mp3
3.15M
حرم سوخت
دلم سوخت
چادره روی سرم سوخت
چشام سوخت
پاهام سوخت
توی خیمه معجرم سوخت
آروم آروم آروم
باقد خمیده
دنبال تو میدوم نفس بریده
پدری رو نیزه
دختری تو صحرا
جز سکینه بابا جون بگو کی دیده
آروم آروم آروم
میگیره نفسهام
چی بگم نمونده سو بابا تو چشمام
هرچی بابا میگم
نمیدی جوابم
میبینی زخمی شده بابایی پاهام
بابا میشنوی صدامو ، سوز گریه هامو ، گوشوارمو بردن
بابا ،چادرو کشیدن ، گوشمو دریدن ، معجرمو بردن
۲
نمیدی
جوابم
اولین باره نمیگیری سراغم
یادت هست
میگفتی
که تویی چشم و چراغم
آروم آروم آروم
میباری رو نی ها
ینفر داره میاد با تازیونه
خوبه بسته چشمات
نمیبینی بابا
روی صورتم گذاشته یک نشونه
بابا ، کاش بشه برگردیم ، مدینه بهتربود ، حرمله ول کن نیست
بردن ، گهواره رو بابا ، زنده نمیمونه رباب نه، ممکن نیست
۳
تو رو نی
من اینجا
نمیدونم نیزه بهتره یا خارا
خوبه اون
بالایی
به موهات نگیره شعله های صحرا
آروم آروم آروم
پیر میشه سکینه
کاش میشد بیای برگردیم مدینه
آروم آروم آروم
میمیرم باباجون
رسم مهمون نوازیه کوفه اینه
غمای دل من
غمای ربابه
میبینی هنوز پی دو قطره آبه
همسفر میشم من
با شما بابا جون
بازار کوفه و شام کنج خرابه
باهم همسفریم اما ، یه فرقایی داره ، این دفعه باباجون
مارو باعزت آوردی ، الان میشیم کنج خرابه ها مهمون
اجرا:کربلایی مصطفی مروانی
شاعر: #خادم_زینب
مصطفی مروانی
#رضاابوالحسنی