eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
25هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
934 ویدیو
584 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
یلدای عشق جلوه کن ای ماه من در شب یلدای من تا که ببیند فَلک رویش فردای من عشق بیا کن نظر داده دو چشمم ثمر بار دگر می رسد فصل شکوفای من چون شب یلداست این رؤیت فرداست این آمده صبح و سحر بهر تماشای من می گذرد شام دل ، آمده آرام دل تازه مهیّا شده صبر و شکیبای من جان بدهم پای دوست ایده و راهم نکوست هیچ گُهر نَشکند قیمت کالای من کاش فتد بر سرم ، سایه ی آن سرورم چون که بُوَد قامتش سرو دلآرای من یار بهشتی نَسَب تافته گیسو چو شب قامت دلجوی او محشر کبرای من یار اگر جلوه ای در شب یلدا کند دیدن ماه رخش هست تمنّای من شمس و قمر آگهند آینه ها همرهند یوسف کنعان کجا ، یوسف زهرای من بار دگر اشتیاق آمده بعد از فراق چون که وصالش بُوَد روحِ تولّای من منتظرم منتظر ، ماه شود منتشر طالب دیدار او دیده ی بینای من «یاسر» اگر روی گل بنگرد و ، سوی گل می رود از اشتیاق این دلِ جویای من ** ✍محمود تاری «یاسر»
شب جمعه به دل هوا دارم در سرم شور کربلا دارم شب جمعه دوباره پَر بزنم در خیالم به دوست سر بزنم گوشه‌ی قتلگاه می‌آیم با دَمِ آه آه می‌آیم مادرش آمده‌ست می‌دانم روضه‌ی  "یابُنَیَّ" می‌خوانم دو سه خط روضه، هر که هر جا رفت دل من پا به پای زهرا رفت (تا كه او بيشتر نفس مي‌زد بيشتر مي‌زدند زينب را) (تيغشان مانده بود در گودال با سپر مي‌زدند زينب را) شب جمعه‌ست روضه‌خوان  زهراست مجلسی گوشه‌ی حرم بر پاست یکی از گودی زمین می‌خواند یک نفر روضه این‌چنین می‌خواند (لب گودال خواهر افتاده ته گودال مادر افتاده) (آن طرف‌تر برادری تنها بین یک مشت خنجر افتاده) (عزت آب و آبروی حرم زیر یک چکمه بی سر افتاده) شب جمعه‌ست مبتلا شده‌ایم باز مهمان کربلا شده‌ایم رو به سمت حرم بایست به او السلام علی الحسین بگو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
متسیبنمستب.mp3
2.91M
▪️ (س) ▪️موج پرچم به فرمان ام البنینه ▪️ کربلایی موج پرچم به فرمان ام البنینه اشک نم نم به فرمان ام البنینه وقتی عباس به فرمانشه شک نکن پس کل عالم به فرمان ام البنین به فرمان ام البنین ابر بارون میشه به فرمان ام البنین ماه پیدا میشه کسی که فلج هم به دنیا اومد تو حرم به فرمان ام البنین پا میشه نذر سال هیئتو تامین میکنه فردای من و تو رو تضمین میکنه از حالا داره برا اربعین بعد جای موکبا رو هم تعیین میکنه یا ام البنین... یک زن کربلایی جوونش بمیره اعتقادش به ام البنین بی‌نظیره میره اینقدر میمونه تو صحن اباالفضل تا جون بچشو پس نگیره نمیره اراده کنه یک شبه کور بینا میشه اراده کنه یک شبه مرگ منحل میشه اصلا جمع کنن مشکلات همه عالمو اراده کنه یک شبه حل میشه سفره دار شنبه های کرببلا عمرش رو گذاشت برای کرببلا با اینکه نبود ولی با چهار تا شهید غوغا کرد تو ماجرای کرببلا یا ام البنین... .
زمینه.mp3
15.55M
📝شبا تا صبح نمیخوابی... کربلایی ایام ( س ) ٢۵ آذر ماه ١۴٠٢ [بند اول] شبا تا صبح نمیخوابی حواسم هست چقدر زود داری پیر میشی حواست هست هنوز پیراهن غمگین پر از خونِ دیدم باز لکه ی خون رو لباست هست تیشه ی جلاد، خورده تا ریشه بعد سرفه ات رو لباست غنچه باز میشه شمع این خونه، میزنی سوسو میشی با زحمت از این پهلو به اون پهلو آه ای چه دردیِ، نصف شب داری دست و پا میلرزه زهرا بس که تب داری رو میگردونی، خسته ای از من چند شبه عجل وفاتی روی لب داری یوما، یوما 🖤🖤🖤 [بند دوم] من از چشمات خجالت میکشم زهرا میبینی آه حسرت میکشم زهرا اگه میشه نرو من بی تو میمیرم ببین با گریه منت میکشم زهرا کور بشم ای کاش، تو نظر خوردی من خودم دیدم که با صورت به در خوردی با سر افتادی، تا نشستی زد بشکنه دستای سنگینش دو دستی زد آه رد خونِ تو، روی دیواره این که کار دست نبوده کار مسماره من ندیدم که، قتل یک خانم تا چهل تا مرد جنگی متهم داره یوما، یوما .
زمینه2.mp3
19.51M
📝فضه، فضه، خذینی... سلام الله علیها کربلایی ایام ( س ) ٢۵ آذر ماه ١۴٠٢ با لگد انقدر در زدن حرمت این خونه شکست ضربه های تند غلاف دستم و از شونه شکست فضه، فضه، فضه خذینی کار زنونه اس جمع کن هر چی میبینی فضه، فضه، درد من اینه لگد هاشون کارِ سقط جنینِ پشت در سوختم یک طرف نفسم رو دود بند آورد سویِ چشمام در پشت در سره من از بس ضربه خورد سوختم سوختم سوختم و مردم خودم و از زیر در در آوردم سوختم سوختم تا که بریدم من خودم از سینه ام میخ و کشیدم 🖤🖤🖤 کربلا پیدا میشه با رد پا و چنگال گرگ میرسه ارث مادری از نوه به مادربزرگ خونِ خونِ پای رقیه قل و زنجیره دستای رقیه آتیش آتیش موی رقیه مثل من میشه پهلوی رقیه .
🕊﷽🕊 ⚫️ 🔘 2 ‍ 💥برتو ای ام البنین مادر روضه صلوات 💥بر مادر با وفــای ســـــقا صلوات 💥رخسارِ مه و ستاره ها را صلوات 💥آن چهار شهید و مادر پاک سرشت 💥بر گلشــــن و باغبانِ والا صلوات ااحاط‌بهی‌علمک 🔹باغ گل یاس سلام علیک 🔹مادر عباس سلام علیک 🔹سایه نشین حرم آفتاب 🔹غرق شده در کرم آفتاب 🔹فاطمهٔ دوم حیدر شدی 🔹مادر یک ماه و سه اختر شدی 🔹قدر تو گوی شرف و ناس برد 🔹ارث ادب را زتو عباس برد ⬅️نام مادر ادب نام مادر اباالفضله.. آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا.. تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی.. دامن مادر ابالفضل رو بگیر.. دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه.. درسته بی دست کربلاست. اما دست عالمی رو گرفته.. آقا خودش ناامید شد نمیزاره کسی نا امید از در خونش برگرده.. مادرش هم همینطوره.. اینا از خانواده کرمند.. از خانواده لطف و احسانند.. هر کی بیاد در خونشون دست خالی برش نمیگردونند.. ⬅️فقیری هرسال یه شب می اومد مدینه..در خانه ابالفضل..خرجی یک سالش رو از دست ابالفضل میگرفت و میرفت.. یه سال اومد مدینه درِ خانهٔ ام البنینو زد.. کنیز درو بازکرد..پرسید با کی کار داری..فقیر گفت برو به مولا و آقات بگو بیاد.. من با یه آقایی کار دارم اسمش رو نمیدونم.. ولی هرسال میام خرجی یکسالمو میگیرم و میرَم.. (گفت نشونی بده ببینم آقات کیه؟) مرد فقیر گفت:اسمشو نمیدونم ولی آقای رشیدی بود..بلند بالا.. خیلی زیبا..خیلی مهربان.. ⏪کنیز برگشت منزل مادر ابالفضل بی‌بی پرسید کی بود پشت در؟ صدا زد خانم جان فقیری بود که هر سال می اومد خرجی سالشو از آقام عباس میگرفت.. خانم جان حالا که آقام نیست..شروع کرد گریه کردن.. یه وقت ام البنین صدا زد حالا که عباسم نیست.. منه مادرش هستم.. نمیزارم کسی از در خونه ابالفضلم نا امید برگرده.. عباسم ناراحت میشه.. بی بی فرمودند هر چی زیورالات تو خونه است بیارین بدین دست فقیر.. 🔘تا همه رو دست فقیر دادند یه وقت دیدن ناراحت سرشو به دیوار گذاشت.. (چرا ناراحتی بگیرو برو) صدا زد من به بهانه دیدن آقام می اومدم گدایی در این خونه.. من عاشق عباسم.. (من برای پول نیومدم) اومدم دست و بازوی آقام ابالفضل رو ببوسم.. یه لحظه بگین آقام. خودش بیاد.. یه وقت نگاه کرد دید صدای شیون زنها بلند شد.. (چی شده) (چرا گریه میکنید؟) امان امان خانم صدا زد آی مرد دیر اومدی.. کربلا دستای ابالفضلمو از بدن جدا کردند.. آخ عمود آهن به فرقش زدند.. تیر به چشم نازنین پسرم زدند.. آخ تو کربلا شهیدش کردند. داغشو به دل حسین گذاشتند.. ⬅️روز اولی که خانم ام البنین واردِ خانه ی امیرالمومنین شد.. مرحوم ربانی خلخالی تو (ستاره درخشان مدینه) مینویسه میگه اُمُّ البنین رسید مقابل در خانهٔ امیرالمومنین داخل نشد.. به اُمِّ سلمه فرمود: ام سلمه من شرط دارم.. وارد نمیشم.. (همه تعجب کردند، گفتن، این خانمی که روز اول زندگیشه چه شرطی داره) ❇️صدا زد اول بگید خانمم زینب بیاد.. همه تعجب کردند.. میخواد چه کنه این  مادر.. خانم زینب آمد در آستانه ی در.. به نقل تاریخ دختر هفت، هشت  ساله.. تاریخ مینویسه روزی که ام البنین واردخانهٔ امیرالمومنین شد حسنین بیمار بودند.. بودند تب داشتند میگن..خانم ام البنین ایستاددم در.. خانم زینب تو آستانه ی دَره.. میدونی این مادر چه کرد.. از همان روز اول، یکمرتبه دیدن ام البنین خودشو انداخت روی پاهای خانم زینب..خانم جان من نیومدم اینجا برات مادری کنم.. خانم جان من نیومدم جای مادرت زهرا رو بگیرم.. فقط اومدم یه جمله بگم.. اومدم اجازه بدی تا آخرِ عُمر کنیزیوخدمت این خونه رو بکنم.. من اومدم کنیزت باشم خانم جان.. 💔آخ.. بمیرم برا دردای دل ام البنین.. با چه سوزی ناله میکرد گریه میکرد.. دوست و دشمن بحال ام البنین گریه میکردند.. میومد بقیع.. چهار تا صورت قبر درست میکرد.. ناله میکرد گریه میکرد. ولی فقط میگفت حسین.. حسین.. حسین.. 🔆 گفتن ام البنین تو چهار تا پسرت شهید شدن چرا فقط میگی حسین.. می گفت دو تا علت داره.. 🍁اول اینکه پسرای من مادر دارند.. اما حسینم مادر نداره.. 🍁 ثانیا شنیدم اون لحظه آخر حضرت زهرا اومد سر پسرمو به دامن گرفت.. براش مادری کرد.. صداش زد پسرم.. حالا می خوام جبران کنم.. به عوض زهرا برا پسرش مادری کنم.. 💔 حسین جان ای آبروی دو عالم 💔 نگین سلیمان به حلقه ی خاتم 💔 ز زخم تنت روی ریگ بیابان 💔 به اشک دل و سوز و آه یتیمان 💔 تنت بی سر مانده در دل صحرا 💔 سرت هر دم روی نیزه اعدا 💔 کند گریه خواهر تو به هر شب 💔 تو ای سوره ی پاره در بر زینب 🦋الهی به نا امیدی ابالفضل دستتو بیار بالا حاجتت رو مد نظر بگیر.. سه مرتبه ناله بزن یا ابالفضل3 🕊هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها(صلوات)🕊
😢 گفتم به بر من عاشق نظر کن گفتا تو هم از صرف نظر کن گفتم به نام نامیت هر دم بنازم گفتا که از اعمال نیکت سرفرازم گفتم که دیدار تو باشد آرزویم گفتا که در کوی کن جستجویم گفتم بیا جانم پر از شهد صفا کن گفتا به با حق وفا کن گفتم به مهدی بر من دلخسته رو کن گفتا ز کسب عز و آبرو کن گفتم دلم با نور ایمان منجلی کن گفتا تمسک بر کتاب و هم عمل کن گفتم ز حق دارم تمنای سکینه گفتا بشوی از دل غبار گفتم رخت را از من واله مگردان گفتا دلی را با ستم از خود مرنجان گفتم به جان مادرت من را دعا کن گفتا که جانت پاک از بهر خدا کن گفتم ز تو قلبی تنگ دارم گفتا ز قول بی عمل من ننگ دارم گفتم دمی با من ز رافت گفتگو کن گفتا به آب دیده دل را شستشو کن گفتم دلم از بند غم آزاد گردان گفتا که دل با یاد حق آباد گردان گفتم که شام تا دلها را سحر کن گفتا دعا همواره با اشک بصر کن گفتم که از هجران رویت بی قرارم گفتا که روز وصل را در انتظارم اللّهم عجّل لِظُهورِ لولیّنا المهدی
4_5920251489959282350.mp3
2.32M
🌷یا صاحب الزمان(عج)🌷 🍃اباصالح التماس دعا 🍃هر کجا رفتی یاد ما هم باش 💔 ‍‌😔😔😔آقا بیا 🙏😭 🌷لبیک یامهدی🌷
5. نوحه.mp3
5.36M
( سلام الله علیها ) هوایی یِ مدینه ، شده قلب حزینم سیه پوش عزا و غم اُمُّ البنینم ... شده ذکر لب های نوکرها خداحافظ ای مادرِ « سقّا » اگر چه داغ عباس دل او را خزان کرد غم سالار زینب قدِ او را کمان کرد همیشه غمش در سرم باشد چون فاطمه ، بی حرم باشد شده ذکر لب های نوکرها خداحافظ ای مادرِ « سقّا » تمام غُصّه ی او برای قحط آب است همیشه غُصّه دارِ دلِ خونِ رباب است به یاد گلوی علی اصغر زند بر سر و سینه این مادر شده ذکر لب های نوکرها خداحافظ ای مادرِ « سقّا » ( تکرار بند ا ول ) ابوفاضل ، ابوفاضل ... ای علَمدار سپاه منو ای میرِ حرم دیده بگشا و نظرکن که چه آمد به سرم دیده بر هم مَنِه ای سروِ به خون غلطیده تا نگویند حسین داغِ برادر دیده ... سقایِ دشتِ کربلا اباالفضل سالارِ دست از تن جدا اباالفضل یا حُجَتِ ابنِ الحَسَن ( ع ) عَجِل علی ظُهورِک ( 2 ) ۷ بهمن ماه ۱۳۹۹
2. شب های جمعه.mp3
3.75M
( علیه السلام ) شب های جمعه ؛ می گیرم هواتو ... اشکِ غریبی ، می ریزم برا تو بیچاره اون که ، حرم رو ندیده بیچاره تر اون که دید کربلاتو آه ، امون از، غریبی ، صبوری آه ، چه جوری بسازم با دوری ؟ آه ، حسینم ، حسینم ، حسینم شب های جمعه ؛ شب اشک و آهه زهرای مرضیه توو قتلگاهه با ناله میگه : بُنَیَّ ، بُنَیَّ این کُشته ، لب تشنه وبی گناهه آه ، بمیرم ، چرا سر نداری ؟ آه ، بمیرم ، که مادر نداری ؟
1. شب های جمعه.mp3
7.13M
( علیه السلام ) شب های جمعه ؛ می گیرم هواتو ... اشکِ غریبی ، می ریزم برا تو بیچاره اون که ، حرم رو ندیده بیچاره تر اون که دید کربلاتو آه ، امون از، غریبی ، صبوری آه ، چه جوری بسازم با دوری ؟ ( تکرار بند اول ) شاهِ کِرامت ، کجا تو کجا من این کربلایت چه ها کرده با من ؟ اشکای زهرا توو صحرا برا تو شب های جمعه صبوری برا من ... بیچاره اون که ، حرم رو ندیده بیچاره تر اون که دید کربلاتو آه ، حرم باز پُر از بوی سیبه آه ، خدایا ، حسینم غریبه ( یه مادری ناله میزنه میگه : بُنَیَّ ... میخواهی روضه برا حضرت زهرا بخونی یا نه ؟ از آب هم مضايقه کردند کوفيان ، خوش داشتند حُرمتِ مهمان کربلا ... ) بُنَیَّ ، بُنَیَّ قَتَلُوکَ ، ذَبَحُوکَ وَ مِنَ الْمَاءِ مَنَعُوکَ‏ « یَا بُنَیَّ قَتَلُوکَ وَ مَا عَرَفُوکَ وَ مِنْ شُرْبِ الْمَاءِ مَنَعُوک‏ »
مدح امام عصر(عج)،،،،،،.mp3
3.26M
بسم الله الرحمن الرحیم زمزمه ----امام زمان(عج) جمعه های--- انتظار مداح حاج آرمین غلامی ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ سراپا من گرفتارم اباصالح دعا کن برایت عبد سربارم اباصالح دعا کن درخت بی ثمر هستم ، برایت دردسر هستم خزانم من چه بی بارم !! اباصالح دعاکن گنهکارم ، بدم ، بی چاره ام ، آلوده دامانم تمام آلوده رفتارم اباصالح دعا کن یابن الزهرا(س).... ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ به دنبال تو می گردم ، سراپا غصه و دردم فراقت داده آزارم اباصالح دعا کن شدم سرگرم دنیا و تو دستم را رها کردی از این دنیا چه بیزارم اباصالح دعا کن قصاوت در دلم آمد ، دلم را کرد ویرانه گناهان کرده ناکارم اباصالح دعا کن چه بد بوده عملکردم!! خدایی پست و نامردم ببین من را که بیمارم اباصالح دعا کن خجالت می کشم آقا ، ز روی تو گل زهرا شده شرمندگی کارم اباصالح دعا کن مرا بسیار بخشیدی ، ز من اصلا نرنجیدی به تو خیلی بدهکارم اباصالح دعا کن من و پیراهن مشکی دو ماه از سال همراهیم شبیه تو عزادارم اباصالح دعاکن در این ایام بدحالم ، شده تاریک اقبالم به اوضاع اسفبارم اباصالح دعا کن گدایم من گدا هستم ، گدای کربلا هستم حسین را دوستش دارم اباصالح دعا کن نصیبم کن حرم امشب به جان عمه جان زینب هوای کربلا دارم اباصالح دعا کن.... یابن الزهرا(س) ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ زمزمه---امام زمان(عج) جمعه های-- انتظار
مدح امام عصر(عج)....mp3
2.36M
بسم الله الرحمن اارحیم امام زمان(ع) ..حاج آرمین غلامی ➣➣➣➣➣➣➣➣➣➣➣ نمــیدانم چرا مولا نیامد چراآن یوسف زهرانیامد چراغیبت شده طولانی و دور چرارویش شده ازدیده مهجور تو میدانی چرا پایان ندارد ازاین روکه کسی ایمان ندارد ز مردم رفته ایمان حقیقی کجایند جمله یاران حقیقی کجائید منتظران ظهورش کجائیدمنتظران حضورش کجایند ندبه خوانان خدایی کجایند می فروشان ولایی نمی آید مگر ما پاک گردیم زدوری رخش غمناک گردیم نمی آید مگر صادق شویم ما برایش شیعه ای لایق شویم ما نمی آید(غلاما)چون نخواهیم همه دل بستهء دنیا و جاهیم
╰──➤ ⃟༺•💚࿐❥᭄‌ٖٜ                      ﷽ 💚 من ایرانمو تو عراقی چه فراقی چه فراقی بگیر از دلم یه سراغی چه فراقی چه فراقی دوری و دوستی سرم نمیشه و هیچ کجا واسم حرم نمیشه و از تو دورم باورم نمیشه و دارم می میرم کربلا واسم ضروریه حسین اربعین اوضاع چجوریه حسین کار من امسال صبوریه حسین دارم می میرم 💚 \من ایراندایام سن عراقدا// سن عراقدا سن عراقدا \\من اوزاخدا سن اوزاخدا// سن اوزاخدا سن اوزاخدا \\آدین حک اولوب او دوداخدا// اودوداخدا او دوداخدا \ \\آیریلیق ابری یاغیر بو توپراقا// \\دای منه هئچ یئر حرم دییر آقا// \\آند ایچیم قوی من او قانلی قونداقا// \\اؤلؤرم آقا// ✍🎤 🎧🖌 👌      1402/10/1 ╰──➤ ⃟༺•👇࿐❥᭄‌ٖٜ
879K
                    ﷽ 💚 ✍🎤 🎧🖌 ╰──➤ ⃟༺•💚࿐❥᭄‌ٖٜ
953.4K
                    ﷽ 💚 ✍🎤 🎧🖌 ╰──➤ ⃟༺•💚࿐❥᭄‌ٖٜ
دل بیقرارم ‌‌‌یابن زهرا دارو ندارم یابن زهرا هرجمعه ای محبوب داور چشم انتظارم یابن زهرا، یابن الحسن جان یابن زهرا(۲) یابن الحسن مولاکجایی درمکه یادرکربلایی هرجاکه باشی یارمایی شان و وقارم یابن زهرا یابن حسن جان یابن زهرا(۲) ای آیت خلاق رحمان بنددل شاه شهیدان یابن الحسن یابن الحسن جان صبرو قرارم یابن زهرا یابن الحسن جان یابن زهرا(۲) شور ونشاط عالمی تو جان رسول خاتمی تو فخر. جناب حاتمی تو ای شهریارم یابن زهرا یابن الحسن جان یابن زهرا(۲) محبوب ذات کبرایی دل بند شاه لا فتایی روشن تراز شمس الضحایی ای گلعذارم یابن زهرا یابن الحسن جان یابن زهرا(۲) نام ‍و نشان شیعیانی تاب و توان شیعیانی ورد زبان. شیعیانی‌ ای نامدارم یابن زهرا یابن الحسن جان یابن زهرا(۲)
‍ 🌹زمزمه مناجات با امام زمان (عج) 🌹 سه شنبه ها و فراق یار بسبک: دوباره مرغ روحم سه شنبه هاکه میشه دلم خدایی میشه برای جمکرانِ آقا هوایی می شه پرستوی وجودم کشیده پر دوباره شعله ی عشق تو زد قلب منو شراره یابن الحسن کجایی داد از غم جدایی الهی که همیشه نوکر تو بمونم از در خونه ی خود دست خالی نرونم خداکنه فدات شم فدای خاک پات شم تو راه جمکرانت فدای نوکرات شم یابن الحسن کجایی داد از غم جدایی اگه دعاکنی تو برای من همیشه این دل عاشق من از تو جدا نمیشه جامونده ام ز عشقت آقا منو نیگا کن به این غلام سیاهت یه کربلا عطا کن یابن الحسن کجایی داد از غم جدایی عج عج 🔶 مرتضی شاهمندی 🔶
خدایا پس چرا صاحب زمونم نمی آید که من تنها نمونم زده آتش به قلب من جدایی دعایم این شده آقا بیایی غریب و دل غمینم به راهت می نشینم بیایی برسرمن پاگذاری بگوآقاکجای این دیاری اباصالح اباصالح کجایی ۲ بیا تنهاترین مرد زمونه بیا تا در دلم غصّه نمونه دلم تنگه برای توکجایی چی میشه مجلس جدّت بیایی برای تو بمیرم غریبی تو نبینم تو تنها تکیه گاه شیعیانی دعاگوی تمام عاشقانی اباصالح اباصالح کجایی۲ بیا تا من بدور تو بگردم بیا تا دست خالی برنگردم برای مادعا کن جان زهرا ندارم جزتوکس من توی دنیا امون از این زمونه آدم تنها می مونه برای حاجتم امشب دعاکن دعای عاشقانت را رواکن اباصالح اباصالح کجایی
سر می کنم بدون تو شب های تار را هر شب قصیده می شوم این انتظار را در حسرت بقیه ی خوبان روزگار سر می کنم بقیه ی لیل و نهار را هی چنگ می زنم به ِغزل های ناگزیر هی شعر می شوم کلمات دچار را خورجین من پر از غزل انتظار شد هر شب به دوش می کشم این کوله بار را با گریه گشته ام  صد و ده بار بیشتر دنبال رد پای تو هر شب بحار را (باز امشب ای ستاره ی تابان نیامدی) تکرار می کنم غزل شهریار را از بس که بی تو گل به نظر خار می رسد ترجیح می دهم که نبینم بهار را ای آرزوی گم شده باید نگاه کرد بی تو کدام پنجره ی بی بخار را؟ خشکیده زنده رود من آخر کجا برم؟ عصر سه شنبه گریه ی بی اختیار را سرشار غربتم به تو آورده ام پناه دریاب این پرنده ی بی برگ و بار را من بارها بدون تو در خواب دیده ام کابوس بی پرندگی این دیار را سوهان روح من شده قم ای بهار من سرسبز کن طبیعت این شوره زار را تا کی بدون روی تو گل های کاغذی از خود در آورند ادای بهار را هی جمعه های بی خبر از راه می رسند باید چه کرد این خبر ناگوار را؟ سبحان آنکه روز ازل عاشقانه ریخت در چشم مستت این هیجان خمار را سبحان آنکه در شب گیسوی تو کشید زیبایی رها شده در آبشار را ای کاش در مدار خودش زیر و رو شود منظومه ای که با تو ندارد قرار را چل شب کشیده ام به هوای تو مثل ابر تا کوه خضر گریه دنباله دار را در حسرت نگاه تو بیرون کشید اشک از چشم من چهل غزل آبدار را ایاک نعبد دل تسبیح پاره شد ایاک نستعین چه کنم داغ یار را ای آبروی هر دو جهان در قنوت من آبی بریز این جگر داغدار را کو آن‌نسیم جمعه ی موعود تا سحر قد قامت الظهور بخواند بهار را یا ایهاالعزیز مرا کشت این فراق کوته کن این حکایت دنباله دار را بعد از هزار و یکصد و هشتاد و چار سال بر هم بزن معادله ی روزگار را یک روز می رسد که به خونخواهی حسین رو می کنی اراده ی پروردگار را یک روز می رسد که به تاوان مجتبی سیراب می کنی جگر ذوالفقار را دنیا نشسته تا بتکانی فقط خودت از چادر غریبی مادر غبار را دارد غروب می شود و باز هم ندید در امتداد جاده کسی آن سوار را #
❄️❄️❄️ جامانده ز خوبان شده ام! گریه ندارد؟ مجنون و پریشان شده ام! گریه ندارد؟ با بارکجِ روی دلم بین مسیرم وامانده و حیران شده ام! گریه ندارد؟ گفتم که زرنگی کنم اما ته چاهم بازی خور شیطان شده ام! گریه ندارد؟ آن سینه زن اهل نماز شب تو مُرد! بدجور هوسران شده ام ! گریه ندارد؟ دور از علمایم وَ چه نزدیک به مرگم چون قصه ی پایان شده ام! گریه ندارد؟ با زمزم اشک سحرم زمزمه دارم همخانه ی هجران شده ام! گریه ندارد؟ هی غرق شدم در دل دنیای مجازی هی دور ز قرآن شده ام! گریه ندارد؟ دیگر به لبم خاطره ایی از شهدا نیست من ننگ شهیدان شده ام! گریه ندارد؟ با اینکه بدم باز به من روضه چشانید سرمست حسین جان شده ام! گریه ندارد؟ 📣مناجات خوانی حاج منصور أرضی ❄️❄️❄️
زمزمه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ای یوسف زهرا بیا آقا ببین که ما خیلی گرفتاریم در گیر و دار سخت این دنیا یابن الحسن فقط تو را داریم ای دلبر صحرا نشینِ ما بی تو گره بر کار ما خورده بیچاره از فرط گنه هستم لطفی بر این عبد زمین خورده نگاه رحمتی،نما بر حال من به اشک و سوز دل،چنین گویم سخن بیا یابن الحسن... خورشد پشت ابر ما برگرد دلگرمیِ خیرالنسا برگرد ای انتقامِ صورت مادر در قتلگاهِ کوچه ها برگرد مثل تمام سوره های عشق کوثر صدایت میزند مهدی بین در و دیوار آن خانه مادر صدایت میزند مهدی میان شعله ها،بسوزد یاسمن به قدّ خم شده چنین گوید سخن بیا یابن الحسن... #