#زمزمه_زمینه_واحد_شور
#شب_دوم_ماه_محرم_الحرام
#سبک_همه_کاره
#اینجاچه_سرزمینیه
🌷🌷🌷
________
اینجا چه سرزمینیه
که دل تو سینه م می تپه
بغض گلو گیرت میخاد
قلبم و از جا بکنه
_______
غاضریه یاکربلا
محل مقتله منه
اون نیزه دارا رو ببین
نیزه هاشون برق میزنه
بیا و برگرد حسین(ع)
________
نکنه راه و اومدیم
داداش جونم به اشتباه
بگو چرا صف کشیدن
این همه لشگر وسپاه
________
اگه میشه حذرکن از
این سفر و برگردبریم
ازون میترسم که یوقت
رقیه مون بشه یتیم
بیا و برگرد حسین(ع)
________
خیمه رو یه جایی بزن
کنار نهر اب باشه
نزدیک به رقیه و
به خیمه ی رباب باشه
________
می ترسم از اون روزی که
جونم دیگه به لب بیاد
بین حرومیا باشم
صدای عباسم نیاد
________
میترسم ازون روزی که
بره رونیزه ها سرت
از روی نیزه ببینی
رفته اسارت دخترت
بیا و برگرد حسین(ع)
💠💠💠⭕️ 15 ❌💠💠💠 ________
نشرواستفاده ازکلیہ آثاراین کانال نه تنها حرام نیست بلکہ ثواب جاریہ دارد. باذڪر(صلوات)
#شب_دوم_محرم
کربلایی مجید مرادزاده
.
.
#واحد
#امام_حسین_واحد
شب اول
یار بی پناها فقط امام حسینه
چاره گناها فقط امام حسینه
اونکه عمری مونده ، فقط برام حسینه
بهترین رفیق عالم امام حسینه
وقتی بی قرارم ، ندارم ، من هم دمی الا حسین
بوده تکیه گاهم ، پناهم ، توو زندگی تنها حسین
بهترین چاره ساز
حضرت دل نواز
شاه کربلا حسین جان
یا حسین یا حسین ...
هیچ غمی توو عالم ، غم حسین نمیشه
کعبه هست سیاه پوش ، ازین عزا همیشه
آسمون پریشون ، از غربت حسینه
اعظم مصیبتات ، مصیبت حسینه
ای غریب مادر، تو بی سر ، موندی روو خاک قتلگاه
ای عزیز حیدر ، یه لشکر، کشتن تو رو از کینه آه
روی نیزه سرت
زیر پا پیکرت
وای حسین غریب مادر
یا حسین یا حسین ...
#محمدحسین_رحیمیان ✍
#امام_حسین
👇
ای دل آرام حسین-واحد.mp3
4.46M
❗#واحد(زیبا و دانشین)
ای دل آرام حسین
💥 #حاج_عباس_طهماسب_پور
ای دلارام حسین،حضرت خوشنام حسین
من مسلمان توام ای همه اسلام حسین
پادوی سینه زناتم بده انعام حسین
غیرِ انعام حرم هیچی نمیخوام حسین
کاشکی زودتر برسه خبرِ کرببلا
عشقه شبهای نجف، سحرِ کرببلا
هرشب جمعه حرم که میشه عرش خدا
ما به معراج میگیم سفر کرببلا
جانِ دلم ۲ حضرتِ سلطانِ دلم
دل شده رّحلِ تو وُ تو نسخهء قرآنِ دلم
پایِ تو پیمانِ دلم دستِ تو فرمانِ دلم
امرنّما هر ضربانم بله قربانِ دلم
حسین حسین ...بده بین الحرمین
شدی ارباب حسین نوکری شد باب حسین
همه مجذوب تو بسکه شدی جذاب حسین
همه در سایهء تو خود تو آفتاب حسین
با دّمت میوفته چشم و دهنم آب حسین
کربلا خلاصه شِه میشه در کل حرمت
تو یه صحرا مثل تو دستهء گل حرمت
دوتا جنّت که زدن بین هم پل حرمت
پلِ بینِ این دوتا چیه بین الحرمین
شاهِ حرم ۲ ابی عبداللهِ حرم
روحِ منی۲ قسم به ارواح حرم
خاطرِ تو عزیزِ که شدم خاطرخواهِ حرم
شیش گوشُ آخر میگیرم از دستِ شیش ماهِ حرم
حسین حسین...بده بین الحرمین
#امام_حسین
👇
#شب_بود_و_دور_افتاده_ام_از...🤞🤞
#حضرت_رقیه_س
#م ام.حاج آرمین غلامی
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
شب بودو دورافتاده ام ازکاروان، زد
مردی کـه دنـبال من آمدبی امان، زد
تـاخواسـتم گـویم بـیاای عمه مُردم
ایـن باریـک سیلی محکم بردهان، زد
گفتم که ای مرد،دستهایت زهر دارد
اینباردستش مشت کردوباهمان، زد
او را قسم دادم نزن که درد دارم
گفتم بجان دخترت بس کن،چنان زد
گفـتم یتـیمان را نـوازش می نمایند
گـوشواره ازگوشم کشیدوناگهان، زد
دندانهای شیری ام هر بارمی ریخت
تا بر رخ من سیلی آن نـا مهربان زد
مهمان به هرجا می رود تکریم گردد
اینجا چرا مهمان خود را مـیزبان زد؟
ازمادرت بـابـا ،ز بس که کیـنه دارند
دیدندهستم شکل زهـرای جوان ،زد
تکـیه کـلام من شده بـابـاکجایی؟
آن بی مروت هم مراتاداشت جان،زد
گفـتم مگر نـام پدر بردن گناه است
گفـتم نمی گـیرم زبـابـایم نشــان، زد
درجمع کوفی ها نباید گفت بابا
چـون هـرکـجااین اسم آمدبرزبان، زد
گفـتم کـه درد نـاقه افتادن مرا بس
دیـگر نـزن مُـردم ز درد اسـتخوان، زد
دیگـر نفهمیدم چه شد ازهوش رفتم
بـس تـازیـانه هـا بـه جسم ناتوان زد
تـا عـمه را دیـدم زبـانم بــند آمـد
من بااشاره گفته ام ای عمه جان، زد
یک صحنه دیدم آرزوی مرگ کردم؟
آنـجاکـه لـب های تـورا بـاخـیزران زد
جـای عـموجـانم چـه خالی بود، بـابا
تـادیـدمـردی نیـست بین کاروان،زد
در طول عمرت کودکی را پیر دیدی؟
هـجران تـو بـر عـمرمـن رنگ خزان زد
آیـا پـدرجان دخترت را می شناسی؟
حـالا که بررخساره ام رنگین کمان زد
بـابـا مـبادا صـبح آیــد زنده بـاشم
می تـرسم آیـدآنـکه مـارا بی اَمان زد
یهو بلند شد.. *
شهرو بیدار کنید که ببینند بابا دارم راست میگفتم
بابا
توی این چند قدم تا سرتو ،هی پامیشم هی میفتم
من خوب بلدم چیکارکنم واکنی اخماتو
انقدر به تو بوسه میزنم خوب کنه زخماتو
بابا چه کنم که وابشه ،پلک های پرخونت😭
افتاده توی تشت طلا.. دندونت
میزدن مارو خوب میزدن
به لبت چرا چوب میزدن
چیزی از راه بازار نگو که
حتی فکرش سخته واسم
خیلی اونروز خجالت کشیدم جلو مردم
ازلباسم
اینها که نمیشه سرشون محرم ونامحرم😭
جای دستای رو صورتم همه چیو میگه
من یه ماهه که گوش چپم نمیشنوه
واای😭😭
ترکی....
*سر انداخت پایین رقیه آروم گرفته
حالا جا داره بابا حرف بزنه*
حالا که پیش توام یکم بخند
حلقه کن دستاتو دورگردنم
بابایی دخترم...عزیزم.
نمیخواستم بیدارت کنم ببخش
بابت خداحافظی نکردنم
*تو خیمه خواب بودی گلم
اومدم صورتت بوسیدم ،نخواستم بیدارت کنم به عمه گفتم مراقبت باشه ،اما عزیزم وقتی بوسیدمت میدونی چی دیدم
چقدر شبیه مادرم بودی😭
چقدر بوسیدمت از راه دور
تو روشعله های تو خیمه سوزوند
منو شعله های گوشه تنور
حرکاتت، راه رفتنت ،نگاهت ،مادر منو به تصویر میکشید
هریه خاری که تو پای تو میرفت
بخدا من جگرم تیر میکشید
برای صورت هرسه ساله ای
ضربه های زجر خیلی سنگینه
چرا دست میکشی روی صورتم
دخترم مگه چشات نمیبینه؟
التماس دعای فرج🤲
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه
صوت روضه حضرت رقیه
#جمعه۱۵ تیر۱۴۰۳/کرمانشاه
#مسجدحسین ابن علی(قربی)
#حاج آرمین غلامی👇👇
شب اول۱.mp3
4.37M
#شب اول محرم🤞🤞
#امام_حسین_(ع)
#مداح..حاج آرمین غلامی
⛔⛔اشعارناب حسینی
#شب اول محرم
#مداح..حاج آرمین غلامی
خوشم کنم مدح و ثنای حسین
تاکندم نظر خدای حسین
اوست شده پاره قلب رسول
جان دوعالم به فدای حسین
سفره او سفره ای گسترده است
چشم همه سوی عطای حسین
جنت رضوان همه عرش و فرش
صفاگرفته ز صفای حسین
زائر عرش است کسی که شود
معتکف صحن وسرای حسین
خوشا ب حال آنکسی که باشد
خادم بی چون و چرای حسین
مظهرالطاف خداوند اوست
حاتم طایی است گدای حسین
ای دل مجنون به هوایش بخوان
هست جهان قدر و بهای حسین
روضه ونوحه
ا#جراشده شب اول محرم۱۴۰۳
#/مسجدمعتمدالدوله
#مداح.حاج آرمین غلامی
متن روضه روز اول محرم🤞🤞
#متن روضه حضرت مسلم ابن عقیل(ع)
#مداح..حاج آرمین غلامی
خدا رو صد هزار مرتبه شکر می کنیم که:سالی دیگه،محرمی دیگه،توفیق دیگه،ذره پروری دیگه،منت به سر ما گذاشتند و تونستیم امسال هم در خیمه سید الشهداء و جمع عزاداران آن حضرت نفس بزنیم،حسین حسین بگیم و اقامه ی عزای اون حضرت بکنیم،یک کلام اقتدای به مادرش فاطمه ی زهرا سلام الله علیها کنیم. امشب نیت کنید بگید که: ان شاءالله به زودیه زود، محرم رو تو کربلا برگزار کنیم، کنار حرم ابی عبدالله،با امام زمانمون ان شاءالله.
اَلْسَّلامُ عَلَیْکَ ی اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّه دیدی می خوای وداع کنی، از حرم ابی عبدالله میآی بیروی، عقب عقب که میآی،این جمله رو میگی،یعنی من رو دوباره کربلا بیآر. وَلاجَعَلَهُ اللَّه آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ. بگو یا صاحب الزمان:آجرک الله آقاجان،قربون شال عزات برم،آقام آقام آقام.خدا رحمت کنه رفتگانمون،علماء،پدر و مادرامون. همشون سر سفره ی ابی عبدالله فیض ببرند،طبق های نور از این جلسه به روحشون عاید و واصل بشه. اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.
🔸کوفه لبریز بلا گشته میا کوفه حسین
🔸قسمتم سنگ جفا گشته میا کوفه حسین
شب اول محرم...
بریم در خانه ی غریب کوفه...
آقامون.. مسلم بن عقیل...
(ببین چطوری با اربابش حسین داره درد دل میکنه...)
🔸کوفه ای که پدرت حاکم آن بود قدیم
🔸عاری از شرم و حیا گشته میا کوفه حسین
غریب و تنها...
توی کوچه های شهر کوفه...
داره با اربابش ابی عبدالله...
درد دل میکنه...
حسین جان ...آقا
🔸نگران گلوی طفل توام چون اینجا
آقای من...
🔸نگران گلوی طفل توام چون اینجا
🔸مملواز حرمله ها گشته میاکوفه حسین
تنها و غریب در کوچه های شهر کوفه...
اومد کنار یک خونه ای ایستاد... تکیه داد به دیوار غریبی...
یه پیره زنی در رو باز کرد.. صدازد.. آقا...چرا اینجا ایستادید؟
مگه خبر ندارید شهر امنیت نداره...
اول آقا مسلم بن عقیل صدا زد... خانوم... میشه برام آبی بیاری...
(قربون لبهای تشنه ات برم اقاجونم)
این پیرزن رفت و برا آقا آب آورد...
وقتی حضرت آب رو نوشیدند...
دوباره این پیر زن صدا زد...
آقا این روزها شهر امنیت نداره...
برای چی هنوز ایستادید...
یه دفعه آقا مسلم بن عقیل فرمودند...
کجا برم...
من تو این شهر خونه ای ندارم...
من توی این شهر غریبم...
پیر زن به سیمای نورانی اقا مسلم بن عقیل نگاهی کرد...
عرضه داشت... آقا جان... مگه شما کی هستید
حضرت فرمودند...
من مسلم بن عقیلم...
سفیر ابی عبد الله ام...
تا پیر زن فهمید این آقا فرستاده ی حسینه...
صدا زد... آقا...
جانم به فدای شما...
این خانه... خانه ی شماست... منم کنیز شمام...
ای کاش مردم کوفه.. به اندازه این پیر زن معرفت میداشتند...
هر طوری بود...
نانجیبها خبردار شدند...
نزدیکی های صبح...
خونه ی پیرزن رو محاصره کردند...
مسلم از خانه بیرون اومد... جنگ نمایانی کرد
خیلی از این نانجیبها رو به درک واصل کرد،اما بلاخره آقا رو با مکر و حیله گرفتار کردند.بردن بالای دار الإماره...
حالا میخواهی گریه کنی بسم الله...
مردم کوفه دارن نگاه میکنند...
هر کسی یه حرفی میزنه...
یکی میگه حتما آقا رو آزاد میکنند...
یکی میگه نه...
دیگه آقا رو به شهادت میرسونند...
همه دارن نگاه میکنند...
یه دفعه دیدن سر از تن آقا جدا کردند...
ای وای... ای وای...
غریبانه... بدن بی جان مسلم را...
از بالای دارالإماره به زمین انداختند...
میخوام بگم اینجا...
سر از تن آقا مسلم بن عقیل جدا کردن...
بدن نازنینش رو غریبانه از بالای بام به زمین انداختند...
روضه ونوحه
ا#جراشده شب اول محرم۱۴۰۳
#/مسجدمعتمدالدوله
#مداح.حاج آرمین غلامی
🤞🤞
🏴شب اول محرم الحرام سال ۱۴۰۳🏴
📚روضہ و توسل به سیدالشهدا
#مداح..حاج آرمین غلامی
ارباب
بوی محرمت رسیده
نمردمو و دمت رسیده
سینه زنه غمت رسیده
ارباب
اشکه توئه دوای دردام
حاله شبای غم و میخوام
ذکر حسینه روی لب هام
اشک چشام _فدای اون _اشک چشای خواهرت
من بمیرم _ برای اون _ درد و غمای دخترت
آقام
کتیبه ی غمت چه زیباس
چشام برات مثله دریاس
گدای تو همیشه آقاس
آقام
این شبا غصه هام همینه
میشه گدات بازم ببینه
زائره روزه اربعینه
عشق و صفا _ ی موکبا _ مگه میره _ ز خاطرم
هرکی داره _ باز هوسه _ کرببلا _ من حاضرم
بازاین چه شورش است که درخلق عالم است
بازاین چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
بازاین چه رستخیز عظیم است کز زمین
بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
گویا طلوع می کند از مغرب،آفتاب
گاه شور در تمامی ذرات عالم است
*حسین ...*
گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست
که این رستخیز آه که نامش محرم است
*فقط من و توایم مگه گریه می کنیم؟*
دربارگاه قدس که جای ملال نیست
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
جن و ملک بر آدمیان نوحه می کنند
گویا عزای اشرف اولاد آدم است
*تو عالم رویا دید،منبری از نور اولیا،انبیا از آدم تا خاتم همه جمع اند،چه خبره؟
گفتند پیغمبر اکرم برا حسینش روضه گرفته(نمی خوام بگم گریه کنیا خودت می دونی)تا نگاه کرد،داره تو عالم رویا می بینه مقبل کاشانی،کسی که جذامی بود؛به نگاه ابی عبدالله شفا گرفت و اول بیتی که گفت تا امروز همه جا می خونن:
شب عاشوراست امشب
کربلا غوغاست امشب
یک مرتبه دید همه اومدن،اولیا و انبیا همه بلند شدن گفتند چه خبر شده؟گفتند علی و زهرا دارن میان،مادر روضه داره میاد؛همه نشستند،مقبل میگه گفتم الان چه خبر می شه؟یه وقت دیدم پیغمبر صدا زد محتشم کاشانی بیا،میگه تا محتشم اومد،پیغمبر فرمود: بخون اون شعری که برای حسین من گفتی شروع کرد به خوندن،پیغمبر فرمود:برو بالا منبر،اول پله ایستاد :
*بازاین چه شورش است که در خلق عالم است*
پیغمبر گریه کرد و فرمود محتشم یه پله بالاتر برو،مقام گرفت،شروع کرد به خوندن :
کشتی شکت خورده طوفان کربلا
*ببخشید شب اولی نمک می خوام به زخمت بزنم*
در خاک و خون ، تپیده ....
می دونی یعنی چی؟
شاید همون غلتیدنه ...
در خاک و خون تپیده به میدان کربلا...
بودند دیو و دد همه سیراب و میمکید
خاتم ز قحط آب،سلیمان کربلا ...
*ناله پیغمبر بلند شد،همه دارن گریه می کنن؛یک مرتبه پیغمبر فرمود:محتشم یه پله بالاتر برو،(مقام بعدی)،شروع کرد خوندن:*
بر خوان غم چو عالمیان را صلا زدند
اول صلا بر سلسله ی انبیا زدند
*همچین شروع کرد به همه اینا خواندن یک مقامی دیگه داد فکر می کنم آخر، بیتش بود دوازده بندشو نتونست بخونه،
رفت بالا شروع کرد یه روضه ای گفتن ...*
این کشته ی فتاده به هامون حسین توست
این صید دست و پا زده در خون حسین توست
*یک مرتبه،این روضه رو خواند،ندا اومد بس کن،گفت خود پیغمبر فرمودند بخوانم گفتند بس کن به خدا فاطمه غش کرد ..."
روضه ونوحه
ا#جراشده شب اول محرم۱۴۰۳
#/مسجدمعتمدالدوله
#مداح.حاج آرمین غلامی
#کانال_متن_روضه_