#شهید
یادواره شهدا،،،،،،مثنوی؛
دوش آماده شدم تا غزل آغاز کنم.
باب شعری به هوای شهدا باز کنم.
روی دفتر قلمم سُر شد و لرزید که باز.
نام زیبای شهید آمد و ما غرق نیاز.
ناگهان حس عجیبی به دل من افتاد.
دستی از غیب مسیر دگری بر من داد.
گفتم انگار قرار است جوانی بکند.
مثنوی جای غزل واژه پرانی بکند.
با مدد از شهدا مثنوی آغاز شده.
دری از شور و شعف در دل من باز شده.
بسم رب الشهدا گفتم و آغاز سخن.
نشود یاد شهید از دل عشاق،کهن.
شهدا نقطه ی عطفند ز ایثار و وفا.
رسد از ما به شما در همه ایام جفا.
شهدا آینۂ شور و صفایند هنوز.
باعث عزت دین این شهدایند هنوز.
شهدا فاتح میدان نبردند همه.
بر سر محور توحید بگردند همه.
شهدا اسوۂ صبرند در آن دشت جنون.
لب خشکیدۂ شان تر شده در ساحل خون.
میکنم باب سخن از شهدا باز امشب.
ما پر از سوز نیاز او به همه ناز امشب.
ناز کن ناز که تا بی تو شوم غرق نیاز.
باز کن یک دری از باب بهشت امشب باز.
بس کنم، نام شهید آمد و دلها شیدا.
حزن و اندوه ز رخسار شماها پیدا.
روی سنگی بنوشتند بصیر اینجا هست.
دل این قافله بی آب خودش دریا هست.
روی قبر دگری مادر خونین جگری.
با ولع بوسه زند روی مزار پسری.
درد دل میکند انگار خودش می داند.
واژه ها حس غریبیست که در دل ماند.
وصف حال پسرش را من از او پرسیدم.
اشکِ باران شده از چشم ترش را دیدم.
زخمها یک به یک از سینۂ مادر جاری.
گفت، مادر تو هم انگار ز من بیزاری؟
میدهم من قَسَمت بر شه بی غسل و کفن.
با دل سوخته ی مادر خود حرف بزن.
یاد آنروز که از من سند میدان خواست.
اذن دادم ولی آشوب،در این دل برپاست.
عاقبت اذن جهاد از منِ مادر بگرفت.
مددی از شه افتاده و بی سر بگرفت.
رفت و دیدم ز رخش شوق وصال رخ دوست.
گفتم از هر چه که باید سخن دوست نکوست.
تا که نام شهدا از دهنم جاری شد.
واژه ها هر چه گران بود قلم کاری شد.
این شهید است کنون میل پریدن دارد.
رقص خون در نگه یار چه دیدن دارد.
میرود تا که رگ شیعه نمایان سازد.
سربلند از هدفش مصحف قرآن سازد.
میرود تا که دگر صاعقه طوفان نشود.
بر تو این شام،دگر شام غریبان نشود.
میرود تا که جهان شعله به آذر نزند.
"سر سجاده کسی تیغ به حیدر نزند."
میرود تا که تو را باز تماشا نکنند.
و تو را در وسط معرکه حاشا نکنند.
میرود تا که اسیر غم دنیا نشوی.
میرود تا که در این معرکه تنها نشوی.
میرود تا که تنت حیف در عالم نشود.
روح عرشیّ تو یکدم به خدا کم نشود.
جبهه و جنگ نشان از شهدا را دارد.
و بسیجی به دلش سوز دعا را دارد.
اینکه رفته است زند سر به جنون.
در سرش عشق حسین است،کنون.
شوق دیدار رخ دوست کند شیدایی.
خوش به حال تو شهید اینکه چنین پیدایی.
جبهه و جنگ چه گویم تو بگو محشر بود.
تیر و ترکش همه در حول یکی محور بود.
روی مین رفته که تا معبر دیگر بزند.
به هوای خودش از خود به خدا پر بزند.
سنگری کنده در آن دور که تنها باشد.
از کم و بیش جدا گشته که دریا باشد.
فکر تسبیح و دعا در وسط سنگر بود.
از خودش غافل و در فکر غم رهبر بود.
ناگهان ترکش خمپاره غمی بر پا کرد.
دشت خشکیدۂ آن منطقه را دریا کرد.
همه گفتند که از غم شده آزاد انگار.
به گمانم که رسید عاشق دلداده به یار.
رفت اما چه غریبانه ، ز ما دلگیر است.
به خود آیید چو امروز که فردا دیر است.
در دمِ سازِ پر از سوز و ریا دم نزنید.
حرفها پشت سرِ زاده ی آدم نزنید.
عشق،ایثار، وفا در همه جا گم شده است.
هرزگی، این همه سرگرمی مردم شده است.
ما ز رخسار پر از درد شما شرمنده.
رُخِتان تا به ابد در دو جهان تابنده.
به دل سوختۂ مادر خوبان سوگند.
به همان سینۂ سوزان شهیدان سوگند.
دست از راه تو هرگز نکشانیم،شهید.
در غمت تا به ابد اشک فشانیم شهید.
ما گرفتار هواییم خدا رحم کند.
در پی یک نخ کاهیم خدا رحم کند.
عرفا غرق خدایند ولی می ترسند.
ما که افتاده به چاهیم خدا رحم کند.
#دلتنگ_آن_یاران_بی_باک_ونجیبم
#شهید_شهادت #دفاع_مقدس
🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀
دلتنگ آن یـاران بی باک و نجیبم
یاران مست از باده ی اَمّن یُجیبم
یادش بخیرآن ذوق وشوق نینوایی
یادش بخیر آن پاک مردان خدایی
برسرهواي وصل ياران دارم امشب
شوق ديـار سربداران دارم امشب
تا سوي شهر فاطميون بار بستم
رايحهٔ عطر شهیدان كـرده مستم
آنجاكه نام پاك صحرايش شلمچه ست
آنجاکه دلهاهست شیدایش شلمچه ست
آنجاكه ياران عشق راباخون نوشتند
آنجاکه مردانش همه زيبا سرشتند
روزی که آن صحرا پراز رزمندگان بود
هرلحظه اش سرشاربانگ عارفان بود
آنجاشلمچه مشهدخوبان عشق است
آنجا قـدمگاه علمداران عشق است
آنجا زمينش مأمن ارواح پاك است
آنجاهزاران رازِ پنهان زيرخاك است
آنجا اگر پا مي گذاري با وضو باش
بالاله هاي سرخ آن درگفتگو باش
آنجا زمينش در دل خود گنج دارد
گل هاي سرخ «كربلاي پنج» دارد
آنجا شهيدان عقده ی دل باز كردند
پروانه وش تا آسمان پرواز كردند
آنجـا شهیدانش هـمه زهـرا تبارند
پهلوشکسته همچومادر بی مزارند
خاكش اگرازبوي مُشك وعنبرآراست
آنجا قدمگاه امـام هشتم مـاست
آنجاشميم فاطمه پيچيده در دشت
قبرهزاران لاله درآن خاك گم گشت
آنجا زمينش بـوي عـطر ياس دارد
آن كـربــلا هم اكـبر و عباس دارد
آنجارفيع آنجابقيع آنجامدينه است
باباي درخون خفتهٔ صدهاسكينه است
آنجادعا را عاشقان با سوز خواندند
آنجا سمند عشق را تا عرش راندند
وقتي كه سوز ناله سر بر اوج مي زد
در آسمان بال شهيدان موج مي زد
هان ای شلمچه ای شميمت نينوايي
تو قطعه ای از خاک پاک كـربلايی
هان ای شلمچه گر فغان وناله دارم
منعم مكن در سينه داغ لاله دارم
«مداح» در دل حسرت پرواز دارد
این درد را با چه زبان ابراز دارد؟
🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀
#علی_اکبراسفندیار_مداح
🌹#جشن_تکلیف
🌹#سرود
✍شاعر:علی تقی پور
💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫
آخ که دل من شاده شاده
تکلیف شدم به لطف یزدان
از این به بعد با خانواده
روزه می گیرم تو ماه رمضان
به عشق حضرت طاها/اسیرم والله (بگوماشاالله)۲
حجابموتوی هرجا/می گیرم والله (بگوماشاالله)۲
برای یوسف زهرا/می میرم والله (بگوماشاالله)۲
(مبارکه مبارک جشن تکلیفم)
💫💫💫💫💫💫💫💫💫
می چسبه نماز. اول وقت
با عطر توی جا نمازم
سلام که می دم آخرسر
من از خدا سپاسگزارم
نمازمو می خونم من/تویی خوش حالی(بگوماشاالله)۲
نمازمو می خونم من/توی بد حالی(بگو ماشاالله)۲
نمازمو می خونم من/توی هر حالی(بگو ماشاالله)۲
مبارکه مبارک جشن تکلیفم
به عشق دختر عزیزم که به سن تکلیف رسیده دعام اینه که همیشه حافظ حجابی که ارثیه حضرت زهرا سلام الله علیها هستش باشی ❤️
🏴#امام_زمان_عج
🏴#مناجات
🏴#سه_شنبه_های__جمکرانی
🎤مداح :حجت الاسلام استاد میرزا محمدی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
از فراقت چشم هایم غرق باران می شود
عاشق هجران کشیده زود گریان می شود
درد غفلت یک طرف ، درد جدایی یک طرف
مشکلاتم یک به یک دارد فراوان می شود
از خودم ناراضی ام از بس که دنیایی شدم
دل اگر شد جای غیر از یار ، ویران می شود
داروی این درد بی درمان فقط در دست توست
درد من با بوسه بر پای تو درمان می شود
یابن الزهرا چاره ای کن مرگ دارد می رسد
آفتاب روی تو پس کی نمایان می شود؟
خوش به حال نوکری که پاک و بی آلایش است
این چنین شخصی در آغوش تو مهمان می شود
هر که از فعل حرام و شُبهه دوری می کند
مور هم باشد اگر ، روزی سلیمان می شود
سربلند از امتحان عاشقی آید برون
عاشقی که همّت وصلش دو چندان می شود
کوری چشم حسودانی که طعنه می زنند
عاقبت می آیی و دنیا گلستان می شود
جزء بکّائین شدی با گریه بر جدّت حسین
اشک می ریزی و قلبت بیت الاحزان می شود
هر کسی که مُنکِر گریه برای جدّ توست
شک ندارم تغذیه از دست شیطان می شود
تا نفس در سینه ام باقی ست گریه می کنم
گریه ام خرج غم شاه شهیدان می شود
🌼🌸🍃🌼
💐🌺💐
🍃🌼
🍃
━═✿♡﷽♡✿═
انفجار معدن زغال سنگ طبس
به قلم:
رضا غلامپور(دلپاک )
در سینهٔ ما کرده غمی حبس نفس را
سوزانده چو من آتش محنت همه کس را
آری پدری خسته نفس در دل معدن
تسلیم به مامور اجل کرده نفس را
آری پدرانی که چو شاهین سبک بال
بر سخره گرفتند منشهای مگس را
یک عمر چو گلها به زمین ریشه دواندند
اما نکشیدند یکی منت خس را
در کارگه رزق چه سختی که ندیدند
دیدند چو کشتند در آن عرصه هوس را
در شامگه واقعه دیدم به فغانی
در سینهٔ ایران بزرگ آه طبس را
این بانگ زمین است که پیچید به عالم
یا مرغ فغان است که بشکسته قفس را
هنگام فغان است در این غم،که زبون است
از ناقه ی دل آنکه کند باز جرس را
پیش آمدِ این قصه همین است که دیدیم
با فکر نخواند چو کسی قصهٔ پس را
🌸🌾🌼🌿 🌸🌾🌼🌿
15.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 تکنیک #کنترل_هوا و فشار آن بر تارهای صوتی
💎 مدرس: استاد عبدالرحیم ایزدی
🔻 آکادمی صداسازی نفس
#صدا_سازی
#سُلفژ
#آکادمی_نفس
🎙 https://eitaa.com/sedasazi_nafas
28.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 تکنیک گرم کردن #دیافراگم
💎 مدرس: استاد عبدالرحیم ایزدی
🔻 آکادمی صداسازی نفس
#صدا_سازی
#سُلفژ
#آکادمی_نفس
🎙https://eitaa.com/sedasazi_nafas
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
📽 آلبوم شماره 1
📹فايل های تصویری نوحه خوانی
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
https://www.aparat.com/v/fuo7aa8
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
https://www.aparat.com/v/zwnfj6s
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
https://www.aparat.com/v/mwa9073
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
https://www.aparat.com/v/9R3K6
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
https://www.aparat.com/v/r1644km
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
https://www.aparat.com/v/j8828m6
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
https://www.aparat.com/v/7Yeo5
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
https://www.aparat.com/v/u25od29
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
https://www.aparat.com/v/s9342tx
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
https://www.aparat.com/v/p462gm0
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
https://www.aparat.com/v/a87905y
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
https://www.aparat.com/v/e8763vj
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️
🌺 پیشنهاد دانلود 🌺
|⇦•نوشت جات خالی.....
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۱ به نفس مداح :حاج محسن عربخالقی•✾•
ان شاالله دروغ باشه این نقلها
همین حرفهایی که تو تاریخ هست
همین حرفهایی که، هزار مرتبه
برام داغ تر ازروضهٔ میخ هست
از اون حرفها که میشه صد سال هم
از آثار زخمِ عمیقش نوشت
مثالش همون نامه ای بود که
یه قاتل برای رفیقش نوشت
نوشت جات خالی عجب روزی بود
معاویه! مردم با سر اومدن
توی خونه ی هیچکی هیزم نموند
با آتیش همه پشت در اومدن
آتیشی به پا کردم اون روز که
خلیل هم اگه بود حتماً می سوخت
به هیچکی نگو دیدم اون روز چطور
برا فاطمه قلبِ آهن می سوخت
معاویه!
نگفتم که ریحانهٔ مصطفی است
نگفتم ضعیفه، نگفتم زنه
یه جوری زدم که دیگه پا نشه
یه جوری زدم که علی بشکنه
آنها تو را زدن، غرور علی شکست
زن جوان که نباید عصا به دست شود
گرفت جورِ فلک لذّت بهار مرا
زهرا! قرار بود که با هم دوباره حج برویم
به هم زدند حسودان، من و قرار مرا
معاویه!
میدونستم این ضربهٔ آخری
سند میزنه بی گناهیشونو
چشامو ولی رو بهش بستمو
گرفتم از اونها تو راهی شونو
به در می زدم...
هر چی میگفت فاطمه ام بیشتر می زدم ..
به ریشه ی یاس علی تبر می زدم
*ابن عباس میگه سالها گذشته بود از ماجرای کوچه،دیدم امیرالمؤمنین یه گوشه نشسته، مولا حالش بده هی داره پشت دست میزنه. گفتم آقا چی شده ؟ فرمود:ابن عباس! برا پسر ابی طالب خیلی سخت بود..*
چه خوب میزدن
اگه نبودم اونو تا غروب میزدن
علی داره درست میگه، به کوب میزدن!
*اگه اینجا نتونستن تا غروب بزنن کربلا تلافی کردن.. یه عده جمع شدن دور گودال"عِدَّةٌ بِالسُّیوف ..عِدَّةٌ بِالسَّنان..عِدَّةٌ بِالحِجار..."پیره مردها می اومدن با عصا تبرکاً می زدن..
آه زدن .. آقامو قربةً إلی الله زدن ...*
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_محسن_عرب_خالقی
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،،
مدیریت کانال:شعبانپور
@Haram75
─⊱✾♡✾⊰─
https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
@Asheghane_hazrat_zeynab
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼
@kianatv
─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─