eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
25.3هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
935 ویدیو
588 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. نوحهء زمینه # فراق از کربلا مولا روانه سویِ کربلا شد با یارُ انصار بسوی بلاشد ( آمد خبر ز مسلمِ بی سر گریان حمیده بر سرش می زد مولا حسین نوازشش میکرد ای وای ارباب)2 اشکِ دو چشمش گشته رَوُنه بر غربتِ او روضه می خونه مظلوم حسین جان4 چون واردِ کربلا شد حسینم حسِّ غریبی گرفته حسینم (اعوذُ بِالله مِنَ الکربِ وَلْماتم و بلای این صحرا ناله زند ز ماتمش زهرا ای وای جانم ) زینب به ناله گوید برادر برگرد مدینه ای جانِ خواهر مظلوم حسین جان بیا حسین جان برگرد مدینه قلبِ عدویت شده پُر ز کینه (ترسم شوی بی علیِ اکبر ترسم فدا شود علی اصغر گردد رقیه بی پدر اینجا ای وای آقا)2 ترسم که گردد بی دستُ عباس از بغض اعدا فرقش شود چاک مظلوم حسین جان زینب عزیزم شوم کشته اینجا میگردد این دشت مطافِ شهیدان (زینب مزن به سینه ام آتش این قدر نگو ز اکبر و داغش این‌قدر نگو ز خیمه و آتش ای وای خواهر)2 اصغر در این دشت ذبحِ عظیم است قاسم برایش بلایی عظیم است مظلوم حسین جان زمینه 🔗 فراغِ از کربلا ببین آقا عمری به عشقت اسیرم آقا آرزومه تو صحنت بمیرم من دیوونه ی صحنو سراتم آقا مجنون ایوونِ طلاتم آقا محتاجِ یه نیمه نگاتم آقا ای وای ارباب من رو دریاب از دوریِ تو اشکم روونه نامِ حسینم رمزِ جنونه مولا حسین جان4 / از این دوری آقا دلم شد پریشون اِنقد گریه کردم چشام باز شده خون آقا میبینی که نوکرِ دربارم ازاین حالو هوای دوریت بیزارم نمیدونی که من چقدِ دوسِتدارم ای وای ارباب من رو دریاب بارونِ چشمام مثلِ بهاره دوریِّ از تو بس گریه داره مولا حسین جان 4 ضریحت چه زیباس ،خدایی بهشته با عشق رو سینم حسین جان نوشته میباره بارون از چشایِ من دعا بکن بازم برای من چی شد آقا کربُبلای من ای وای ارباب من رو دریاب از دوری تو قلبم حزینه امّیدم آخر بر اربعینه مولا حسین جان 4 .
◾نوحه‌ی‌شب اول محرم ◾(سبک همه‌جا کربلا) ◾بنداول شور ماتم به پاست فاطمه در عزاست مقصد ما همه خاک کرببلاست کربلا کربلا کربلا کربلا(۲) ◾بنددوم همره شاه دین دختر حیدر است دختر فاطمه یا خوده کوثر است کربلا کربلا کربلا کربلا(۲) ◾بندسوم ساقی کودکان با علی اکبرست شبه پیغمبر و این یله حیدر است کربلا کربلا کربلا کربلا(۲) ◾بندچهارم در حرم از عطش دم به دم ولوله است طفل ششماهه‌ای بین این قافله است کربلا کربلا کربلا کربلا(۲) .
باز برای حسین بیقراری پاک میشه هر گناهی که داری بازم ‌جاری ‌شد دریای‌ گریه ‌توی ‌روضه‌ها مثل ‌همیشه بازم ‌این ‌اشکا میره ‌کربلا مرهم‌ زخمِ‌ اربابت‌ میشه اشک چشا رو خدا می‌خره سوز صدا رو خدا می‌خره حضرت زهرا فرمود به حسین گریه‌کنا رو خدا می‌خره صلی‌الله‌علی‌الباکین‌علی‌الحسین ..................................................... کاروونی پر از نور تُو راهه کاروون روبروش قتلگاهه اینجا کربلاست ‌داره‌ می‌رسه بوی ‌روضه ‌بر مشام ‌زینب حجِّ‌‌حسینی ‌توی ‌این ‌صحراست روضه‌ست لباسِ احرام زینب کعبه به سعی و صفا می‌رسه اینجا حسین به خدا می‌رسه اینجا با تیر سه‌شعبه ببین شیرخواره هم به منا می‌رسه صلی‌الله‌علی‌الباکین‌علی‌الحسین ..................................................... غم فراوون توی قلب ارباب قافله می‌رسه اما بی‌تاب اونی‌که امروز دلشوره داره برای اصغر خانوم ربابه با گریه زاری میگه به زینب توی این صحرا قحطی آبه دل‌نگرونه برا روزی که حرمله می‌رسه تُو کربلا دل‌نگرونه نیاد روزی که شیرخواره هم بره رو نیزه‌ها صلی‌الله‌علی‌الباکین‌علی‌الحسین
باز برای حسین بیقراری.mp3
7.04M
◾️زمینه "باز برای حسین بیقراری" 🎤 حاج مهدی سلحشور ✍️ حمید رمی
. وقتی دلم پر می زنه ، این در و اون در می زنه یه سر میاد تا کربلا ، به حرمت سر می زنه اصلاً می دونی دل من ، با اسم تو هوایی شد پر زد و رفت به آسمون ، یه باره کربلایی شد اصلاً می دونی اسم تو ، یه عشقه که خدا داده میون قلب عاشقا ، از روز اول افتاده اصلاً می دونی عشق تو خداییه خداییه تو راه عشق و عاشقی، اول آشناییه دیوونگی که هی میگن ، کار منه کار منه اسم حسین که می برن ، یار منه یار منه دیوونگی که من میگم ، اوج تموم بندگیست من می دونم که خود عقل ، عاشق این دیوونگیست من نمی خواستم از ازل، میون این دنیا بیام با تو که آشنا شدم ، گفتم میام گفتم میام تو اومدی که اومدم ، تو خیلی خوبی من بَدَم هر چی باشه اما آقا ، سنگِ تو به سینه زدم اما یه چند وقته آقا ، دور شدم از مرام تو انگاری توفیق ندارم ، برای ذکر نام تو دلی که مثل دل من ، سیاه بمونه همیشه تا وقتی پاک نشه دیگه ، لایق عشقت نمیشه دیگه میخام با رمز عشق ، دلُ به دریا بزنم تو دنیا جز عشق حسین ، از هر چی هست دل بکَنم من پادشاه عالمم ، چون سائل حسین میشم یا کاشف الکرب میگم و ، امیر عالمینم میشم ذکر اباالفضل و حسین ، گره گشایی می کنه خدا نیست اما این حسین، کار خدایی می کنه 🇮🇷
⇦• روضه و توسل به باب الحوائج حضرت علی اصغر سلام الله اجرا شده شبِ هفتم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج میثم مطیعی✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• تو تشنه و من ، با حال خراب عمو نیومده ، تو خیمه سراب خبری از سقا نشد قلبمو آرامش بدم یه ذره آب پیدا نشد شش ماهمُ آبش بدم لالا لا لا .. یکم دیگه دووم بیار یکم دیگه دندون رویِ جیگر بذار مَشکُ یکی برده که برمیگرده زود وقتی میرفت همش به فکر خیمه بود نده با اشک زندگیمُ به باد آب میرسه اگه خدا بخواد عمو رسید کنارِ علقمه صدای تکبیرش میاد لالایی .. عموش رفته آب بیاره .. (مادرش یه لحظه دیگه ناامید شد ، مطمئن شد عمو دیگه نمیاد، لحنش عوض شد!) لالایی .. الهی بارون بباره .. تو تشنه و من ، با حال خراب عمو نیومده ، تو خیمه سراب خبری از سقا نشد قلبمو آرامش بدم یه ذره آب پیدا نشد شش ماهمُ آبش بدم مادر ، لالایی .. گلم ، لالایی .. عمرم ، لالایی .. قاتلِ پدرت ، عطشِ گلوته ماهُ میبینی؟ شبیه عموته عمو به ما قول داده که آخر میاد با دست پُر تا عموتو داری بخواب آروم دیگه غصه نخور مادر ، لالایی .. گلم ، لالایی .. عمرم ، لالایی .. *سبط ابن جوزی نوشته در تذکرة الخواص :‌ فَالتَفَتَ الحُسَينُ ، یه وقت برگشت سمت خیمه هاش .. فَإِذا بِطِفلٍ لَهُ يَبكي عَطَشاً، دید بچه ش داره از تشنگی گریه می کنه .. فأخذه على یده ، بچه رو روی دست بلند کرد صدا زد : يا قَومِ، إن لَم تَرحَموني فَارحَموا هذَا الطِّفلَ .. اگر به من رحم نمی کنید به این بچه رحم کنید! ولی اینها رحم نمی کنند .. بمیرم برای شرمندگیت آقا! کربلا یه نفر شرمنده نشد!! اون یک نفر رو قربونش برم وقتی تیر به مشکش زدند ، شرم و حیا تمام وجودِ مبارکش را در برگرفت .. آخه راوی میگه فَوَقَفَ العَبّاسُ مُتَحَیِراً .. وقتی تیر به مشکش زدند همینجوری ایستاد ، نمی دونست چه کار کنه؟! .. اما یک نفر دیگم کربلا شرمنده شد ، فَبَينَا هُوَ يُخَاطِبُهُم .. هنوز کلامش به آخر نرسیده بود یک وقت بچه شروع کرد به دست و پا زدن .. به علی نگاه کرد ، سیمای علی اصغر برای حسین بن علی بهشت برین بود ، فردوس بود .. یه دفعه دید علی داره دست و پا میزنه .. آیه تفسیر شد جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَار .. شیوۀ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَار داشت دید از باغِ بهشتش رود خون جاری شده* افتاده سرت ، رو دست پدر قامتشُ ببین ، شکسته پدر تازه میخواس واسه اینا از خنده های تو بگه از آرزوهاش برای قدّ و بالای تو بگه *وقتی به بچه ش تیر زدند ، آقا شروع کرد های های گریه کردن .. اینجا به گلوی نازنینِ فرزندش سه شعبه زدند!! (فرق یک شعبه و سه شعبه را که می فهمی؟!) تیر معمولی همان نقطه رو میزنه ، اما تیر سه شعبه مثلِ شمشیر پاره می کنه .. این سه شعبه ها قدیمی ها میگن سه تا بود کربلا!! یکی سهم علی اصغر شد ، یه سه شعبه سهم عباس شد ، یه سه شعبه ای موند ، یک آقایی بود وسط قتلگاه تنها شد ، زخمی شد ، بدن مبارکش مثل خارپشت پر از تیغ و نیزه و تیر بود .. پیراهنُ بالا زد ، خون پیشانی رو پاک کنه .. صلی الله علیک یا مظلوم یا حسین .. این سینه ی مبارک سفیدی ش نمایان شد .. یه تیری آمد ، مسموم بود ، آغشته به سم بود!! این تیر به سینۀ اباعبدالله اصابت کرد .. آه .. آه .. پسر فاطمه چه کرد؟ ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى اَلسَّمَاءِ .. سر به آسمان بلند کرد ، انقدر محکم سه شعبه زده شده بود از راه نزدیک .. سه شعبه از پشت بیرون آمده بود .. پَرِ تیر در سینۀ مبارکش ، دست برد به کمر از پشت گرفت تیر رو بیرون کشید ... مادرت ناله میزد! .. وقتی دست برد این تیر رو کشید ، مثل ناودان خون فواره کرد .. از رویِ اسب به زمین افتاد .. عرش خدا به زمین خورد .. منو با خودت ، کجا میبری؟ داری چه دلی از ، خدا میبری؟ دیدی که با لبهای تشنه ، شد شهادت قسمتت دیدی رسوند آخر تو رو این گریه‌ها به حاجتت زینب چقدر شرمنده شد، ای وای!! بچه رو از دستِ رباب گرفت داد دستِ ابی عبدالله.. بدن خونیِ علی رو گرفت ، رباب، این هم پسرت ..!! شعیب و صالح و یحیی تو را گریستند چقدر گریه کنِ کهنه کار داری حسین نغمه پرداز و شاعر بند 1‌: اکبر شیخی شاعر بند 2و3و4 : امیررضا یزدانی ____________ ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
. امشب شب قتل حسین زهراست واویلا واویلا اندر جنان در غم وجود طاهاست واویلا واویلا اصحاب ثارالله به خیمه جمعند واویلا واویلا پروانه سان همه به دور شمعند واویلا واویلا امشب همه گردشه غریبند واویلا واویلا از بهر فردا جمله بی شکیبند واویلا واویلا امشب همه در ذکر و درسجودند واویلا واویلا باگریه شور عاشقی سرودند واویلا واویلا امشب همه در شور و در نوایند واویلا واویلا فردا همه شهید سر جدایند واویلا واویلا امشب بریزنداشک غم چودریا واویلا واویلا فردا شوند کشته ی ظلم اعدا واویلا واویلا امشب همه در ذکر و در دعایند واویلا واویلا فردا به روی خاک کربلایند واویلا واویلا امشب همه با خالق مجیدند واویلا واویلا فردا همه در راه دین شهیدند واویلا واویلا اهل حرم امشب چه بی قرارند واویلا واویلا درون خیمه ها در انتظارند واویلا واویلا امشب بنی هاشم به شور و شینند واویلا واویلا فردا همه فدایی حسینند واویلا واویلا امشب همه ریزند سرشک دیده واویلا واویلا فردابه نی‌بینند سر بریده واویلا واویلا امشب همه دلهابود پریشان واویلا واویلا فردا بدنها زیر سم اسبان واویلا واویلا امشب بود در خیمه شور دیگر واویلا واویلا فردا بریزد خون پاک اکبر واویلا واویلا امشب علی به دامن رباب است واویلا واویلا فردا به خیمه ها به فکر آب است واویلا واویلا امشب زند لبخند علی اصغر واویلاواویلا فردا شود از کین بریده حنجر واویلا واویلا امشب گل زهرا در التهاب است واویلا واویلا فردا تنش در زیر آفتاب است واویلا واویلا امشب حسین جانش رسیده بر لب واویلا واویلا فردا زند بر سر و سینه زینب واویلا واویلا پیچیده در دشت بلا بوی یاس واویلا واویلا به دور خیمه ها بگردد عباس واویلا واویلا کس همچوزینب رنج و غم ندیده واویلا واویلا فردا شود زینب قدش خمیده واویلا واویلا خدا کند امشب سحر نگردد واویلا واویلا دخت سه ساله بی پدر نگردد واویلا واویلا
. دردانه ی ام البنینم عباس برادر حسین جان جان امیرالمومنینم عباس برادر حسین جان گلی ز گلزار ولایتم من برادر حسین جان سرتا به پا لطف و عنایتم من برادر حسین جان خورشیدعالمتاب ومن چوماهم برادر حسین جان میر علمدار تو در سپاهم برادر حسین جان بر درگهت مولای من غلامم برادر حسین جان سقایی حرم بود مقامم برادر حسین جان آب آور طفلان بی قرارم برادر حسین جان سقایی حرم شدافتخارم برادر حسین جان رسد به گوش جان من نوایت برادر حسین جان من آمدم تا جان کنم فدایت برادر حسین جان جانم شود فدای غربت تو برادر حسین جان دشمن شکسته ازچه حرمت تو برادر حسین جان غربت تو آتش زده به جانم برادر حسین جان بنگر تو بر این اشک دیدگانم برادر حسین جان بهر غریبی ات به شور و شینم برادر حسین جان فخرم بودفدایی حسینم برادر حسین جان ادرک اخایم راتو تا شنیدی برادر حسین جان با گریه تا کنار من رسیدی برادر حسین جان ای که تویی پشت و پناه عباس برادر حسین جان علقمه گشته قتلگاه عباس برادر حسین جان برادرم رنگت چرا پریده برادر حسین جان کنار من قامت تو خمیده برادر حسین جان عباس تو در راه تو فدا شد برادر حسین جان دستان من از پیکرم جدا شد برادر حسین جان کشم خجالت از روی سکینه برادر حسین جان دستان آب آور روی زمینه برادر حسین جان دستان عباست روی زمین است برادر حسین جان خواهر دل خسته ی من غمین است برادر حسین جان عباس تو در موج خون فتاده برادر حسین جان زهرا کنار پیکرم ستاده برادر حسین جان جان داده ام براه عهد و پیمان برادر حسین جان با گریه ات قلب مرا مسوزان برادر حسین جان فرق مرا عمود کین شکسته برادر حسین جان تیر ستم بر چشم من نشسته برادر حسین جان لعنت عالم بر بنی امیه برادر حسین جان سوزانده داغ من دل رقیه برادرحسین جان .
98.03.17_3.mp3
5.86M
♦️روضه و مرثیه ♦️ 📌روضه 📌 🔖گریز به روضه اسارت حضرت زینب سلام الله علیها 🔖 ✍متن شعر 👇👇👇 نامه ای را که نوشتم جگرم را سوزاند…. دست من بشکند این بال و پرم راسوزاند یک نفر نیست که در کوفه پناهم بدهد… غیر از این توئه کسی نیست که راهم بدهد نگرانم, نگرانم ,که پریشان بشوی.. با زن و بچه ات آواره و حیران بشوی کارو بار همه ی نیزه فروشان گرم است طفل شش ماهه نیاور که بیابان گرم است دختران تو عزیز اند نیایی یک وقت کوفیان فکر کنیز اند نیایی یک وقت جگرم سوخت به قربان اباعبدالله. بفدای لب و دندان اباعبدالله. به روی خاک کشیدند تنم را بخدا میکشیدند ز مویم بدنم را بخدا بر سربامم و گودال تو را میبینم… لحظه ی غارت اموال تو را میبینم تا قیامت به تن بی کفنت مدیونم.. نیزه ای گر برود در بدنت.. مدیونم یا که چکمه بخورد بر دهنت مدیونم من به انگشتر و انگشت تنت مدیونم ترسم این است که پیش همه عریان بشوی کاش میشد که نیایی و پشیمان بشوی ترسم این است لباس تو به غارت برود. ترسم این است که زینب به اسارت برود کوفه را شرم و حیا نیست اباعبدالله. جای تو طشت طلا نیست اباعبدالله شاعر: حامد جولازاده 🔺شماره 4⃣ ┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈
YEKNET.IR - zamine 1 - motiee -shabe 4 ramezan 98 (2).mp3
4.17M
🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴 🎤حاج_میثم_مطیعی دل نوای نینوا دارد آرزوی کربلا دارد 🍃🌹
روضه روز دوم ۹۴.mp3
8.66M
🚩 روضه های محرم 🏴 شماره 3⃣ شب دوم محرم ۱۳۹۴ ┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈┈
🎤‍ 🎧 چقدر نام تو زیباست اباعبدالله چشم تو خالق دنیاست اباعبدالله زائر کرببلا حق شفاعت دارد عطر در کوی تو دریاست اباعبدالله دست گیری ز گدا گردن هر ارباب هست کار ما دست تو آقاست اباعبدالله مستجاب است دعا گوشه ی شش گوشه ی تو حرمت عرش معلاست اباعبدالله چشم ما چشم ما روز قیامت به پر قنداق است پسرت مالک فرداست اباعبدالله ما که باشیم که سنگ تو به سینه بزنیم (سینه زن زینب کبری است اباعبدالله) راه بین الحرمین از حرم عباس است همه جا سفره ی سقاست اباعبدالله به ابی انت و امی یا اباعبدالله هر که دارد هوس کرببلا بسم الله خدا را شکر اربابم حسین است منم مسکین دُرِ نابم حسین است ندارم من هَراسی در دل قبر به قبرم مهر و مهتابم حسین است اکر باشد مرا دنیایی از درد خدا داند رگ خوابم حسین است یقینا گریه درمان غم ماست دلیل این تب و تابم حسین است بلا دور از حسینی های عالم دلیل حب احبابم حسین است به یاد آن لب عطشان ارباب دمم وقتی که سیرابم حسین است به جنت می رود دیوانه ی او که نام درگه و بابم حسین است نخواهم جنت بی روی دلبر که جنت روی اربابم حسین است می آید منتقم ، امّید وارم نوای قلب بی تابم حسین است /عبدِ کریم/ عرض ارادت به حضرت سید الشهدا (ع) عالم همه سرگشته زغوغای حسین است یعنی همه هستی به تمنّای حسین است در مُصحف اعصار ، به تحقیق بجویید آیابه جهان کیست که همتای حسین است آزادی و آزادگی و غیرت و مردی مفهوم جوانمردی و معنای حسین است از نام حسین ابن علی روی مگردان چون نامۀاعمال به امضای حسین است فردا که به محشرصف جرم است و مکافات تشخیص تولّی و تبرّای حسین است آنکس که به دل مهر حسین ابن علی داشت مشمول عنایاتِ چو دریای حسین است والله که در مسئله ی دوزخ و جنّت حکم ازلی قهر و مدارای حسین است از شمر مپرسید چه ها دید به مقتل خاموش ، کجا آب، تقاضای حسین است در کرب و بلا بود اگر چشم بصیرت می دید خدا هم به تماشای حسین است هرسر که نشد خم به زر و زور بلند است آزاده،سری هست که درپای حسین است هرکس به طریقی سخن از منطق اوگفت این فلسفه ها اوج تجلّای حسین است پرسید اگر از کربوبلا بود چه حاصل؟ یک جمله سخن پاسخ یکجای حسین است با ظالم خود کامه بجنگید و بمیرید این مرگ، شرف دارد و فتوای حسین است هر جا که یزید است و کُند حُکم خلافت در خاکِ عطش قامت رعنای حسین است این نکته یزید ابن معاویّه نفهمید در خون گلو ، راز فتحنای حسین است با تخت خلافت نشود ذات بشر پاک آنجا که کند تکیه فقط جای حسین است ما درس وفا را ز علمدار گرفتیم عبّاس ، نماینده ی دنیای حسین است با دستِ جدا از تن عبّاس نوشتند شرحی که برازنده ی سقّای حسین است دیدند لب علقمه یک دشت ستاره دردی که روایت گر غم های حسین است در دامن مهری سر ماه است و کَاَنّه افلاک پراکنده به صحرای حسین است فردا شده دیروز و به امروز رسیدیم هر روز ولی شاهد فردای حسین است در محکمۀ حشر امانی ستمی نیست این محکمه در دست توانای حسین است شاعر : حاج علیرضا امانی اردبیلی
اشعار_غزلیات_و_مدایح_اهل_بیت_علیهم_السّلام امام_حسین_علیه_السلام شعر مناجات با امام حسین(ع) -( برتو آنهایی که ابراز ارادت میکنند ) برتو آنهایی که ابراز ارادت میکنند خویش را با این ارادت با سعادت میکنند کارشان در این دوماهه گریه بین روضه هاست با لباس مشکی ات کسب شرافت میکنند بر عبادتهایشان مهر قبولی میزنند در نماز خود فقط سجده به تربت میکنند گرچه در دنیا غم بسیار برخود میخرند روز محشر که بیاید عزم جنت میکنند آبرویی را که دارم از تو دارم یاحسین خلق از عشق شما بر من محبت میکنند باوضو در خانه ای که روضه باشد میرویم روضه هایت خانه هارا با قداست میکنند یادمان باشد که از لطف حسین آقا شدیم ما که چیزی نیستیم آنها عنایت میکنند گر نریزیم اشک در غمهای تو پیش خدا روز محشر چشم ها از ما شکایت میکنند پیرما میگفت اسلام از محرم زنده ماند اشک ها از دین پیغمبر حراست میکنند مانده ام در این روایت که پیمبر گفته است دوستداران تو در محشر شفاعت میکنند ما اگر جامه ز تن کندیم مجنونیم و بس این کبودی ها محبت را روایت میکنند عده ای بی فکر در فکر و خیالی باطل اند دائما از ما به کذب و طعنه صحبت میکنند هرکجا سید علی هل من معینش شد بلند سینه زنهای حسین فورا اجابت میکنند زندگی ساده و بی زرق و برقی بایدش آن کسی را که اطاعت از ولایت میکند حرف وقتی بی عمل باشد ندارد فایده سربلندی میکند هرکس اطاعت میکند ان للقتل الحسین حزن بکاء عالیا پیش چشمش بر خیامش هتک حرمت میکنند عده ای دارند بر نیزه سرش را میبرند مانده روی خاک اما خواهرش را میبرند .
"مادرش آمده گودال نچرخان بدنش" بی حیا نیزه و شمشیر نزن بر دهنش از سر و سینه ی او چکمه ی نحست بردار رحم کن پستِ حرامی تو نبر پیرهنش او حسین است ،عزیز دل زهرا و علی با عصایت تو مزن بر بدنِ بی کفنش شمر ناپاک نزن نعره کنار تن او مادرش مضطرب و قطع شده آن سخنش بر لب فاطمه نجواست:غریب است حسین پسرم بی کس و تنهاست،غریب است حسین موی او را تو مکش ،حرمت او را نشکن او جگر گوشه ی زهراست،غریب است حسین از قفا ضربه مزن جان به لبم آمده است کربلا اوج بلاهاست، غریب است حسین هر نفس گفت (بُنیَّ) ، ز نفس افتاده مادرش دختر طاهاست،غریب است حسین من به بمیرم به لب تشنه حسینش کشتند بی کفن در دل صحراست،غریب است حسین میزند بر سر خود خواهر آواره ی او خیمه در غارت اعداست،غریب است حسین عبدِ کریم بسکه صورت دریده خسته شده درد دوری کشیده خسته شده مانده یادش تن بدون سرت موی خود را کشیده خسته شده زیر لب گفت نامسلمانها استخوانش یکی یکی له شد از تن بی سرش چه میخواهید قتلگاه از لگد زدن مه شد باصدای گرفته ای میگفت تن بی سر لگد نمیخواهد مادرم با حسین جان میداد سر مادر لگد نمیخواهد جگرم تیر میکشید آن دم نیزه را در تن تو خم میکرد بد دهن بود و ناسزا میگفت بدنت را چه قلع و غم میکرد بعد شمر لعین سنان آمد به در خیمه زنان آمد میزد و میدرید و می بردو قاتل جان کودکان آمد غارت خیمه تا محیا شد کربلایی دوباره بر پاشد سر عمامه سرت دیدم بین خولی و شمر دعواشد محمد حبیب زاده سر جدا بود ولی پیکرش افتاد زمین روی تل لطمه زنان خواهرش افتاد زمین آمد و دید که دارد ز قفا می بُرَّد او زِ پرپر زدن یاورش افتاد زمین تا علمدار زمین خورد عدویش میگفت بی پناه است همه لشکرش افتاد زمین دامن طفل حسین ابن علی سوخته و در بیابان بلا دخترش افتاد زمین بسته بر نیزه شده یک سر کوچک ای وای سر اصغر جلوی مادرش افتاد زمین زیر لب عمه ی سادات دمادم گوید وای از آن دم که علی اکبرش افتاد زمین کَند با خنجر خود قبر برای پسرش از غم و داغ علی اصغرش افتاد زمین ای خدا نیست ببیند که میان بازار دخترش با رخ بی معجرش افتاد زمین از غم دوری او دختر خونین بدنش ناله سر داد و کنار سرش افتاد زمین عبدِ کریم حرمتش را، خیمه اش را، لشکرش را...بگذریم کینه ی شمشیر زن ها اکبرش را...بگذریم قاسمش را ضربه ها هم قامت عباس کرد تیر بی رحمی گلوی اصغرش را...بگذریم گوشه گودال بود و سایه ای نزدیک شد روبرویش ایستاد و خنجرش را...بگذریم عرش می لرزید حتی اعتنایی هم نکرد گر چه از هر سو صدای مادرش را... بگذریم چشمشان پیراهن صدپاره ی او را گرفت چشم مردی هم گرفت انگشترش را...بگذریم تا بیامیزند با هم استخوان و خون و خاک اسب ها را تاختند و پیکرش را... بگذریم باز آتش کار خود را کرد و صحرا تار شد ناله های دخترانش خواهرش را...بگذریم کاروان آماده ی فریاد بود و ناگهان روبروی محمل خواهر سرش را...بگذریم بگذریم از کوفه و از شام، اما آنچه شد می سپارم دست قلبم باورش را، بگذریم عاقبت کنج خرابه، نیمه شب، دختر که دید- چشم و ابروی پر از خاکسترش را...بگذریم شاعرت انگشت هایش داغ شد، از تو نوشت این غزل باروت بود و دفترش را...بگذریم حسن اسحاقی رسيد روضه به جايي كه ديدنش سخت است به حنجري كه يقيننا بريدنش سخت است تني كه مثله شود پاكشيدنش سخت است صداي واي بني شنيدنش سخت است اگرچه سخت سرت را ولي جدا كردند چنان كه فاطمه را از علي جدا كردند همين كه تير رها كرد تيغ مي بُرد رفيق مي زند و نارفيق مي برد و بوسه گاهِ نبي را دقيق مي برد عميق بوسه زده پس عميق مي برد چنان پرنده كه هي بال را به هم زده است صداي فاطمه گودال را به هم زده است خدابخير كند لحظه هاي اخر را خدا بخير كند رفتن برادر را يكي بگيرد از ان دور چشم خواهر را كه شمر بين دو دستش گرفته يك سر را به نيزه زلف كمند است ساعتي ديگر سري به نيزه بلند است ساعتي ديگر بلند گفت یکی آن وسط، سرش با من ولی مزاحممان است خواهرش، با من! تو پا گذار به گودال، خنجرش با من شروع کار قتال از تو، آخرش با من! بریدن سر او مثل آب خوردن بود جداشدن ز قفا، ظلم بر سر و تن بود ز قتلگاه، اگر بوی سیب می آید حبیبه ای به مزار حبیب می آید صدای ناله ی زهرا عجیب می آید که آخرین پسرم عنقریب می آید در آن زمان سر خون حسین من جنگ است به هر کجا بروید آسمان همین رنگ است سعید پاشازاده .
بند ۱ شد به میدان روان ، پور لیلا علی ۲ زنده شد شیوه ی ، رزم مولا علی شبه پیغمبر و - ثانی حیدر است قامتش را ببین - علوی منظر است ( در حیرت لشکر است رزمش چون حیدر است ) ۲ ( ای جانم اکبرم - ای جانم اکبرم ۲ ) ۲ بند ۲ شد زمین و زمان ، رنگ احمر علی ۲ گل باغ رسول ، شده پرپر علی شش جهت بسته شد - تنگ آمد جدال اربا اربا شده - تن احمد خصال ( صحرا گلگون شده غرق در خون شده ) ۲ ( ای جانم اکبرم - ای جانم اکبرم ۲ ) ۲ بند ۳ همچو بازی رسید ، بر سر اکبرش ۲ چه پراکنده است ، پیکر اکبرش پاره شد مصحف - احمدی ای خدا تن و دست و سرش - شد خدایا جدا ( پشت مولا شکست اف بر دنیای پست ) ۲ ( ای جانم اکبرم - ای جانم اکبرم ۲ ) ۲ .