eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
27.3هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
989 ویدیو
648 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Noferesti1 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
حمید رمی شاعرِ شعرِ " میگن روضه دلمردگیه " سلام و ادب خدمت همه عزیزان. این مدت سوال‌های زیادی درباره اثر "میگن روضه دلمردگیه" از حقیر شد. قول داده بودم که سرِ فرصت توضیحاتی را عرض کنم. اول اینکه خدا را شکر می‌کنم که این کار با این حجم گسترده در جامعه منتشر شد و تاثیرگذار بود؛ نه بخاطر اینکه بنده صاحب اثر بودم؛ که صاحب اثر، اهل‌بیت(ع) هستند و بس. از این جهت که واقعاً نیاز بود این موج به راه بیفتد و یک کار مشترک از اکثر تریبون‌های مداحیِ کشور به گوش کسانی برسد که دیواری کوتاه‌تر از عزای امام‌حسین پیدا نمی‌کنند. البته انحصارِ این اثر به جوابیه‌ای برای فلان وزیر کار دقیقی نبود که توسط بعضی عزیزان انجام گرفت؛ به جهت اینکه اولاً بنده اندیشه‌ی این کار و حتی بند اول را اواخر ماه رمضان و خیلی قبل‌تر از صحبت‌های آقای وزیر نوشته بودم و برای دوستان نزدیک نیز خواندم. و صد البته که صحبت‌های مطرح‌شده، باعث شد که ترغیب بشوم و حساب ویژه‌ای روی این اثر باز کنم. ثانیاً وقتی نگاه می‌کنیم می‌بینیم در جامعه، از اطرافیان و دوستان و آشنایان گرفته تا شبکه‌های ماهواره‌ای و... همین صحبت‌ها به‌وفور شنیده می‌شود. پس دلیلی ندارد که گفته شود این اثر، صرفاً جوابی به صحبت‌های فلان شخص بوده. بعد از نوشتنِ نوحه، این نکته به ذهنم رسید که این کار، باید توسط اکثر دوستان مداح خوانده شود که جلوه کند و از منظر مخاطب، بشود: پاسخ مشترک مداحان علیه شبهه‌افکنی‌ها؛ این جلوه‌ی وحدت بین مادحین، لازمه‌ی تاثیرگذاری این کار بود. هرچند هیچ‌کدام از دوستانِ مداح نمی‌دانستند غیر از خودشان چه کسی قرار است این نوحه را بخواند اما نتیجه‌ی مطلوبی که مدّ نظر حقیر بود اتفاق می‌افتاد. نکته دیگری که عزیزان سوال کردند و باید اشاره کنم این است که در برخی اجراها، تغییراتی هرچند جزیی در شعر ایجاد شده که برخی از این تغییرات به سلیقه‌ی شخصِ مداح بوده. و البته برخی از این تغییرات هم از جانب بنده بوده که مثلاً برای گوشواره‌ی نوحه(جواب جمعیت)، دو نسخه ارائه داده‌ام و اختیارِ انتخاب را به عهده مداح گذاشته‌ام. نکته پایانی خواهشی بود که از شما مخاطبین عزیز داشتم و آن اینکه عاجزانه تمنّا می‌کنم در مقام مقایسه بین مداحان قرار نگیرید. مهم این بود که این اتفاق مهم و تاثیرگذار شکل بگیرد و یک کار مشترک در جواب شبهه‌افکنی‌ها به دستگاه مقدس سیدالشهدا توسط چندین مداح رسانه‌ای خوانده شود. اصل همین است. پرداختن به حاشیه‌ها و کُری‌خوانی‌هایی که فلانی بهتر از فلانی خواند و این نوع بیان‌ها، اصل را مخدوش می‌کند. ان‌شاءالله همه‌ی ما تا آخرین نفس، پای بیرق اهل‌بیت(ع) نفس بکشیم و نفس تازه کنیم. در پایان از همه عزیزانی که این مدت، به حقیر محبت داشتند، صمیمانه تشکر می‌کنم. محتاج دعای شما خوبانم. .
⚜🕊روضه جانسوز شام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها سال 96 به نفسِ سید مجید بنی فاطمه⚜ دو چشمش بسته اما درد دارد دو چشمش بسته اما درد دارد یقینا بیش از اینها درد دارد بریز آب روان بر سنگ غُسلش ولی آرام اسماء درد دارد نسیم آرامتر خوابیده بانو مزن پروانه پر خوابیده بانو دگر رخصت نیازی نیست جبریل مزن دیگر به در خوابیده بانو دو چشمت را به دست بسته بستم تو را با هق هقی پیوسته بستم مبادا پهلویت خونین شود باز خودم بند کفن آهسته بستم ندارد چاره با آهم بسازم فقط با درد جان اهم بسازم ز چوبی که نشد گهواره باشد دوتا تابوت میخواهم بسازم * خیلی سخته آدم بخواد عزیزش رو خودش غسل بده...از غروب هی میگفت بچه ها آروم گریه کنند...علی امشب خیلی تنهاست...با اسماء دوتایی کارها رو آماده کردن...کفن و آب و بچه ها دارن نگاه میکنن...همه آستینها به دهانشون...علی میخواد غسل بده...میخوام خودت روضه بخونی...* بریز آب روان اسماء به جسم اطهر زهرا ولی آهسته آهسته نگه کن زردی رویش ببین بشکسته بازویش لگد خورده به پهلویش *اسماء میگه من آب میریختم...ولی یه وقت دیدم علی ‌دست‌ از غسل زهرا کشید...‌‌‌‌‌‌هی نگاه میکنه هی صورت به دیوار میذاره بلند بلند گریه میکنه...آقا جان شما به بچه ها گفتی آروم گریه کنن...چی شده داد میزنی...فرمود: همچین که غسل می دادم... دستم رسید به بازوی ورم کرده ی فاطمه... امشب تا میتونی داد بزنی بگو وای مادر... وای مادر وای مادر... شروع کرد زهرا را کفن کردند... یه وقت علی نگاه کرد دید بچه‌ها مات مبهوت... تا معجر زهرا را باز کرد دادش بلند شد... میگفت: یه خانوم هجده ساله موهاش سفید شده... زهرا روش و از علی میگرفت...تا کبودی صورتش رو علی نبینه... انشالله خدا مادراتون رو براتون نگه داره... یه نگاه کرد دید بچه ها نگاه می کنند گفت بیاید... بچه‌های فاطمه برای آخرین بار مادرتون و ببینید... بچه ها آمدند جلو حسنین و زینبین خودشون رو روی بدن مادر انداختند... شیخ عباس قمی میگه: همچین که انداختن خودشونو یه وقت دستای زهرا بیرون اومد بچه ها رو بغل گرفت... منادی بین زمین و آسمان صدا زد: علی... بچه ها رو از مادرشون جدا کن...چرا؟میدونی چرا... چون این بچه ها طاقت ندارن و ملائکه طاقت ندارن گریه بچه های فاطمه رو ببینن... علی با احترام بچه ها رو بغل گرفت... ناز و نوازش میکرد... حسن جان خدا صبرت بده... حسین جان خدا صبرت بده...زینب جان منم بی مادر شدم...به همه عالم خواست یاد بده یادتون باشه هر وقت دیدی بچه خودش رو روی بدن عزیزش انداخت باید با احترام بلندش کنی... یه گودال بود...تو اون گودال یه بابای بی سر بود...یه دختری اومد خودش رو روی بدن انداخت...هی صدا زد بابا بلند شو ببین گوشواره هامو بردن... بابا بلند شو ببین خیمه ها رو آتیش زدن... دیدن دسته حسین بالا آمد این دختر رو بغل گرفت...مگه علی یاد نداده بود چه جور جدا کنند...ریختن تو گودال...آنقدر تازیانه زدن...هر چه بادا باد امشب میگم... یه وقت این دختر بلند شد گفت: بابا دارن منو میزنن.. بابا بلند شو رو دارن عمه رو... حسین* شکسته بال و پری ز آشیانه می بردن تنی ضعیف غریبان به شانه می بردن جنازه ای که همه انبیا به قربانش چه شد که هفت نفر مخفیانه می بردن مدینه فاطمه را روز روشن آزرده چه شد جنازه ی او را شبانه میبردن به جای گل که گذارند به روی قبر رسول برای او اثر از تازیانه می بردن * سلمان میگه وسطای نماز بودم...دیدم یکی داره محکم درو میکوبه... ترسیدم چه خبر شده...زودی نماز رو سلام دادم...در رو باز کردم دیدم حسن ابن علی...سلمان کجایی بیا... گفتم آقا زاده چه خبر شده... گفت سلمان بابام خیلی تنهاست...مادرم و غسل داده...بیا بریم تشییع جنازه... هفت نفر بیشتر نبودند...علی بدن زهرا رو برداشت...میخواد بدن و تو قبر بذاره... سلمان و دیگران محرم نبودند... بچه‌های فاطمه هم که با اون وضعیت، علی تک و تنها بود...باید یکی تو قبر بایسته بدن و دست به دست بدهند، علی تنهاست... یه وقتی دید از تو قبر دوتا دست شبیه دستای پیغمبر...کنایه از اینکه علی جان بده امانت منو... نیمه شب علی با خجالت این پیکرو به دستای مبارک پیغمبر داد...خجالت کشید یا رسول الله... اون روزی که زهرا وارد خونه من شد صورتش کبود نبود... بازوش ورم کرده نبود...من از همین جا یه گریز بزنم...زینب این صحنه ی جا دیگه براش تداعی شد... اونم تو خرابه بود... زن غساله گفت خانوم دست نمیزنم تا به من نگی این بچه چرا بدنش کبود شده... صدا زد زن غساله از کربلا تا شام هرجا گفته بابا تازیانه خورده...ناله بزن:حسین....* .
. 🔹 منبرهای یک دقیقه ای🔹 ✳️ استاد ✅ امام سجاد با گریه بر حسین (ع) شیعه را تقویت کرد به حرف این بی‌سواد‌ها گوش نکنید که به جای گریه بر زخم تن حسین، فکر کنید، عزیز من! خود ارباب عالم فرمود: انا قتیل العبرات یک قطره اشک بر حسین (ع) هم شجاعت دارد، هم غیرت دارد، هم مروت دارد، تمام دین خدا در یک قطره اشک بر سیدالشهداء خلاصه شده است. اگر از این بالاتر چیزی بود، به ما می‌گفتند. امام سجاد (ع) فرمودند: بعد از شهادت پدرم حسین فقط چهار نفر هستند که ما را دوست دارند. چه شد بعد از شهادت امام سجاد (ع)، این چهار نفر شدند چهار هزار نفر و رفتند سر درس امام باقر (ع) نشستند. امام سجاد نه درس داشتند و نه تبلیغ می‌کردند، امام درس و دانشگاه نداشتند، اما چه شد که بعد از ۳۵ سال، چهار نفر شدند چهار هزار نفر؟ امام سجاد با گریه بر حسین (ع) اینها را ساختند و تربیت کردند. 📚 سخنرانی استاد معرفت، ۱۳۹۷/۷/۲ شب شهادت امام سجاد (ع) در حسینیه دلریش 〰〰〰〰〰〰 .
4_6028264282456589962.mp3
14.84M
◾️شور شهدا "با یه سلام به حضرت خورشید" 🎤سیدرضا نریمانی ✍️حمید رمی
@babolharam.ir- Banifateme Shab 2 Fatemie Aval 96-01.mp3
4.39M
⚜🕊روضه جانسوز شام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها سال 96 به نفسِ سید مجید #بنی_فاطمه ⚜
📋 جان به قربان حسین بن علی ⬛️تک / حاج محمدرضا بذری ⬛️ ⬛️ هیئت یافاطمه الزهرا سلام الله علیها بابل خورده ام نان حسین بن علی برسرخوان حسین بن علی همه ی سینه زنان معتقدیم جان به قربانه حسین بن علی ۲ روزیِ ما ازتو موج دریا ازتو دم اعجازیه صدمسیحا ازتو برکت سفره ی زهرا ازتو رحمت واسعه ی ما ازتو ای به قربان تویاثارالله قوت بازوی سقا ازتو عشقه دنیا ابی عبدالله سیدی یاابی عبدالله میشوم یارحسین بن علی من بدهکاره حسین بن علی بخداوندکه مدیونم من به علمداره حسین بن علی ۲ هرکه رفته سویش شده مست ازبویش صبح محشریعنی شام تاره مویش۲ حرزمولاست بربازویش دوالفقارعلوی ابرویش همه مجنون علمدارشدند حلقه ی دارهمه گیسویش عشقه دنیایاابوفاضل ذکرلبها یاابوفاضل عشقه دنیاابی عبدالله سیدی یاابی عبدالله هستی نوکراربابم حسین به فدای سراربابم حسین هرکجاروبزنم رویم هست به علی اکبراربابم‌حسین کربلامیلرزد زیرگام اکبر مستی عالم از ته جام اکبر آهوی دل شده رام اکبر مستم ازذکرسلام اکبر هرکه راهرچه نوشتندمرا بنویسیدغلام اکبر عشق دنیایاعلی اکبر گل لیلایاعلی اکبر
علیها سلام بند1⃣ بغضم گرفت از تنهایی امشب کجایی بابایی دیگه بریدم از دنیا بی تو ندارم دنیایی هرکس میرسید منو می زد نمیدونم گنام چی بوده از کعب نی و تازیونه تموم قامتم کبوده دندونای من میریزه تو سه سالگی با این زوده من تنها یتیمی ام که میگفتم بابایی سیلی میخوردم غیر غصه بعد تو چیزی نخوردم که پای این همه غم طاقت آوردم دل تنگم واست بابا بند2⃣ بعد از تو هرروز و روزه ام اشکه غذای هر روزم سرده خرابه اما من تو آتیش تب می سوزم بابا میدونی چی کشیدم وقتی موهامو میکشیدن رو نیزه دیدم اشک تو رو وسط ناسزا شنیدن پشت سر من تو بیابون با تازیونه میدویدن آه بیا ببین بابا غیر عمه زینبم یاری ندارم غیر ناله روز و شب کاری ندارم کاری غیر گریه و زاری ندارم دل تنگم واست بابا بند3⃣ خون گریه کردن شد کارم چند وقتی میشه بیمارم از سنگ و از خار دلگیرم از کوچه بازار بیزارم مثل سرتو سر منم میون کوچه ها شکسته دندون منم مث تو شد دیگه نگو چرا شکسته ابروی منم شبیه تو میبینی تا کجا شکسته غیر تو نمیخوام که درد دلهامو بگم به کسی بابا تا به داد دل من برسی بابا که نمونده واسه من نفسی بابا شعر و سبک: محسن احمدیان
🔘🔘🔘🔘🔘🔘 بند اول: به تو محتاجم حسین، من به اون حال و هوای حرمت محتاجم به تو محتاجم حسین، دستو بگیر به دست کرمت محتاجم به تو محتاجم حسین، حتی رو چشام به جای قدمت محتاجم خرابم، بیشتر از این دیگه نده عذابم میخوام ببینمت شده تو خوابم، اربابم حرم فقط کربلا، کرم فقط کربلا من از این دنیا میخوام، برم فقط کربلا (جان حسین) 🔘🔘🔘🔘🔘🔘 بند دوم: به تو دلبسته م حسین، من همون نوکر پابسته ی تو هستم حسین به تو دلبسته م حسین، بوی سیب شب جمعه ت میکنه مستم حسین به تو دلبسته م حسین، میرسه یه روزی به ضریح تو دستم حسین امیرم، حاجتمو بگو چه جور بگیرم حرم ندیده نکنه بمیرم، اربابم هوا هوای حسین، سرم فدای حسین الهی محشور بشم، با بچه های حسین (جان حسین) 🔘🔘🔘🔘🔘🔘 بند سوم: به تو مدیونم حسین، منو دست مادرت می سپری ممنونم حسین به تو مدیونم حسین، یه نگاه کن به چشای خیسِ بارونم حسین به تو مدیونم حسین، شور سینه زنی تو بسته به جونم حسین سراغم، رو نمیگیری ای چش و چراغم چرا داری میکنی نقره داغ، اربابم بسمه دربه دری، بده یه بال و پری یه کاری کن مادرت، واسم کنه مادری (جان حسین) 🔘🔘🔘🔘🔘🔘 مظاهر کثیری نژاد
سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ بيا عمه جون - ببين اومده بابايى از سفر بيا عمه جون - رسيده خرابه با چشماى تر مى خوام بش بگم - ديگه منو از اين خرابه ببر چشم مادرش روشن ببينه سر بابام دست كدوم جلاده چشم مادرش روشن ببينه از روى نيزه ها زمين افتاده چشم مادرش روشن ببينه رقيه با عشق باباش جون داده حسين بابا حسين بابا 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ كمك كن عمه - بذارم سرِ ، بابامو ، رو دامن تو گوشش بگم - چه بلايى آوردن بر سر من منم مثل اون - ندارم يه جاى سالم رو بدن چشم مادرش روشن ببینه کنج خرابه تو غل و زنجیرم چشم مادرش روشن ببینه مثل خودش دست به کمر راه می رم چشم مادرش روشن برای بلند شدن دست به دیوار می گیرم حسين بابا حسين بابا 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ کمک کن عمه - یه کم سر و وضعم بشه مرتب کمک کن عمه - بکش شونه رو موهام عمه زینب کمک کن عمه - دیگه راحت می شی از دستم امشب چشم مادرش روشن ببینه چجور داره دست و تنم می لرزه چشم مادرش روشن امون‌ از بزم حرامی و چشای هرزه چشم مادرش روشن مگه یه گوشواره اینجا چقدر می ارزه ؟ حسین بابا حسین بابا