eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
801 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Noferesti1 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
◼️دو زن قاتل... عَنْ عَبْدِ الصَّمَدِ بْنِ بَشِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: تَدْرُونَ مَاتَ النَّبِیُّ أَوْ قُتِلَ إِنَّ اللَّهَ یَقُولُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلی أَعْقابِکُمْ فَسُمَّ قَبْلَ الْمَوْتِ إِنَّهُمَا سَقَتَاهُ فَقُلْنَا إِنَّهُمَا وَ أَبُوهُمَا شَرُّ مَنْ خَلَقَ اللَّهُ. عبدالصمد بن بشير می گوید : امام صادق عليه‌السلام فرمودند : آيا ميدانيد كه پيامبر اكرم صلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم (به مرگ طبيعى) مرده و يا آن كشته (و شهيد) شده است؟ (به راستى خداوند مي فرمايد: پس اگر بميرد و كشته شود به گذشتگان خود باز مي گرديد) پيش از آن كه حضرت بميرد ، مسمومش كردند و آن دو نفر(عايشه و حفصه) به حضرت زهر خورانيدند، بر همين اساس ما معتقديم كه آن دو و پدرانشان شرورترين خلق خدا ميباشند. تفسير العياشي ج ١ ص ٢٠٠
بکاء و ضجّه رسول الله و اهل عرش بر امام حسن علیه السلام أَقُولُ رُوِیَ فِی بَعْضِ تَأْلِیفَاتِ أَصْحَابِنَا: أَنَّ الْحَسَنَ صلوات اللَّه علیه لَمَّا دَنَتْ وَفَاتُهُ وَ نَفِدَتْ أَیَّامُهُ وَ جَرَی السَّمُّ فِی بَدَنِهِ تَغَیَّرَ لَوْنُهُ وَ اخْضَرَّ فَقَالَ لَهُ الْحُسَیْنُ صلوات اللَّه علیه مَا لِی أَرَی لَوْنَکَ مَائِلًا إِلَی الْخُضْرَةِ فَبَکَی الْحَسَنُ صلوات اللَّه عليه وَ قَالَ یَا أَخِی لَقَدْ صَحَّ حَدِیثُ جَدِّی فِیَّ وَ فِیکَ ثُمَّ اعْتَنَقَهُ طَوِیلًا وَ بَکَیَا کَثِیراً فَسُئِلَ علیه السلام عَنْ ذَلِکَ فَقَالَ أَخْبَرَنِی جَدِّی قَالَ لَمَّا دَخَلْتُ لَیْلَةَ الْمِعْرَاجِ رَوْضَاتِ الْجِنَانِ وَ مَرَرْتُ عَلَی مَنَازِلِ أَهْلِ الْإِیمَانِ رَأَیْتُ قَصْرَیْنِ عَالِیَیْنِ مُتَجَاوِرَیْنِ عَلَی صِفَةٍ وَاحِدَةٍ إِلَّا أَنَّ أَحَدَهُمَا مِنَ الزَّبَرْجَدِ الْأَخْضَرِ وَ الْآخَرَ مِنَ الْیَاقُوتِ الْأَحْمَرِ فَقُلْتُ یَا جَبْرَئِیلُ لِمَنْ هَذَانِ الْقَصْرَانِ فَقَالَ أَحَدُهُمَا لِلْحَسَنِ وَ الْآخَرُ لِلْحُسَیْنِ صلوات اللَّه علیهما فَقُلْتُ یَا جَبْرَئِیلُ فَلِمَ لَمْ یَکُونَا عَلَی لَوْنٍ وَاحِدٍ فَسَکَتَ وَ لَمْ یَرُدَّ جَوَاباً فَقُلْتُ لِمَ لَا تَتَکَلَّمُ قَالَ حَیَاءً مِنْکَ فَقُلْتُ لَهُ سَأَلْتُکَ بِاللَّهِ إِلَّا مَا أَخْبَرْتَنِی فَقَالَ أَمَّا خُضْرَةُ قَصْرِ الْحَسَنِ فَإِنَّهُ یَمُوتُ بِالسَّمِّ وَ یَخْضَرُّ لَوْنُهُ عِنْدَ مَوْتِهِ وَ أَمَّا حُمْرَةُ قَصْرِ الْحُسَیْنِ فَإِنَّهُ یُقْتَلُ وَ یَحْمَرُّ وَجْهُهُ بِالدَّمِ فَعِنْدَ ذَلِکَ بَکَیَا وَ ضَجَّ الْحَاضِرُونَ بِالْبُکَاءِ وَ النَّحِیبِ ... هنگامی که شهادت امام حسن مجتبی صلوات الله علیه نزدیک شد و روزگارش به سر آمد و زهر در بدنشان نفوذ کرد، رنگ مبارک‌شان دگرگون و سبز گردید. امام حسین صلوات اللَّه علیه به وی فرمودند : چرا رنگ تو به سبزی مایل است؟ امام حسن صلوات الله علیه پس از اینکه گریان شدند فرمودند : حدیثی که جدم راجع به من و تو فرموده صحیح است، آنگاه دست به گردن امام حسین انداختند و گریه ای طولانی کردند. سپس امام حسین صلوات الله علیه از آن حدیث جویا شدند . امام حسن مجتبی صلوات الله علیه فرمودند : جد بزرگوارم به من فرمودند : در شب معراج که وارد باغ‌های بهشت شدم و از منزل اهل ایمان عبور کردم، با دو قصر مواجه شدم که بسیار عالی و در کنار یکدیگر و به یک شکل بودند، تنها تفاوتی که داشتند این بود که یکی از آن‌ها از زبرجد سبز و دیگری از یاقوت قرمز بود. من به جبرئیل گفتم: این دو قصر برای کیست؟ گفت: برای امام حسن و امام حسین صلوات اللَّه علیهما می‌باشند. گفتم: ای جبرئیل! پس چرا یک رنگ نیستند؟ دیدم ساکت شد و جوابی نداد. گفتم: چرا سخن نمی گویی؟ گفت: از تو خجالت می‌کشم، گفتم تو را به خدا قسم می‌دهم که مرا از این موضوع آگاه کن. گفت: علت سبز بودن رنگ قصر امام حسن این است که در اثر سم شهید می‌شود و در وقت شهادت رنگش سبز خواهد شد. سبب قرمز بودن قصر حسین این است که آن حضرت شهید می‌شود و صورتش با خون قرمز خواهد شد. در همین موقع بود که گریه کردند و حضار هم ضجه زده و گریه کردند. ابن ابی الحدید از مدائنی نقل می‌کند که گفت: امام حسن چهار مرتبه مسموم شدند. در مرتبه آخر فرمودند : من چند بار مسموم شده ام، ولی هیچ مرتبه ای به اندازه این بار سختی نکشیدم. مدائنی از جویریة بن اسماء روایت می‌کند که گفت: وقتی امام حسن شهید شد و پیکرش را حرکت دادند، مروان بن حکم زیر تابوت آن حضرت آمد. امام حسین صلوات الله علیه به مروان فرمودند : امروز جنازه امام حسن را بلند می‌کنی و دیروز جرعه غیظ و غضب به خورد او دادی؟ مروان گفت: آری من این عمل را با شخصی انجام دادم که بردباری و صبرش هم وزن کوه‌ها است تذکرة خواص الأمة ص ۱۲۲
✍ امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام هله آنکه فاتح هر دلی به جلای جازم کبریا متحیر آمده عقل می ز مقام صبر تو برملا که صبوری تو عیان شده ز مقام صبر هوالعُلا نبود عجب که به نام تو متحیر آمده مجتبی که نماد نامه ی کن فکان تویی آن چکامه ی یسطرون تو جواب کافه ی ابتری به ظهور حضرت مقدمت که سکوت دایم و خاصه ات به صبوری آمده مرحمت که بیان صبر فَصَلِ از تو گرفته رتبه و مرتبت که نگاه طرفه ی کیمیا بگرفته جرعه ز عزتت به حقیقت آمده عشق تو به حضور محضر یحضرون به قعود و سجده کسی نشد که رسد به حد نمای تو که صلات و صوم اثر آن دهد که به جان دمیده صلای تو چه عجب که واهب فیض می به ازل خریده بلای تو عجب از دو دیده ی دیده ای که به دیده وفای تو نرسد به حیطه ی درک خُم که عقول شمه ی یعقلون حسن از تو حُسن حسن شود که حسن تویی به حسن شدن حسن از حسن به حسن رسد که بیان نص سخن شدن به عقیق سبز سخاوتش که قیاس عِقد یمن شود عجبا نفیر نفخت را که جلال دشت و  دمن شدن که حسن اجازه دهد به تین ز خطاب خطبه ی یعلمون به امامت تو قوام دل که تو شبل پیر بلا کشان به وصایت تو قسم که دل ز حدیت تو شده بی نشان به مناعت تو منیع خم بسپرده ره سوی کاروان به عنایت تو که عالمی بنشسته در دل سایبان به نگاه خاص تو زده شررب به غمزه ی یکتبون سر خوان رحمت حضرتت ز یسار دل به سوی یمین نبود کسی که نبودنش نبود به خوان کرم رهین که تو سفره داری و اطعمه به طعام لطف تو شد ثمین به کفایت از کف کاف کن که نخورده نان به جز از جویین به گواه نخله ی نخل غم چه کسی رسیده به یشعرون ز کرامت تو کرم شده متجلی از جلوات هو که جناب دست سخاوتت به تعهد از سکرات هو به مداد رقعه ی اِنما کَرمِ تو شد قطرات هو نفسی شعاع عطای تو غلیانی از اثرات هو به خدا که فضل و سخای تو به اشاره آمده یرملون نمی از سرائر سِر خُم به ظهور قدس تو آسمان دمی از قوائم قدر تو به نفیر کن شده آشیان که تو محتبایی و مجد تو به عطای حق شده تر جمان که تو مجتبایی و حد تو نرسد به نقطه ی هر بیان تو امام عدلِ سخاوتی  که فلک به نزد تو یحضرون به ظهوری نوری حضرتت به سما طواف مقربین که حصول جامد و مشتق از کرم تو مستی ساتکین اگر این نبوده چه بوده در فوحات فتح معذبین که غرور لیله ی قدر از آن شده شرح نشئه ی عابدین چه رسد مقال خیال اگر تویی آنکه جذبه ی یکتبون به فدای طره ی طره ات که تویی شعاع شهاب هو که اسیره طره ی تو قِدَم که تویی عدیل جناب هو که پریش طره می کشان شده ملتهب ز شراب هو که در آن سه آیه ی کوثری شده حضرت تو جواب هو به مدار ظَهر ظهور تو زده باده از خُم یسئلون طره اصفهانی امیر سهرابی (ع) (ع) (ع) 🖤🖤🖤🖤🖤🦋🦋🦋
7.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یه روز میاد بقیع آباد میشه برات سینه زن آزاد میشه ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
4.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دختر بدرالدجی امشب سه جا دارد عزا گاهی می‌گوید پدر گاهی حسن(ع) گاهی رضا(ع) تسلیت یا فاطمه (س) حضرت ﷺ حضرت
emam hasan z.mp3
زمان: حجم: 3.03M
علیه السلام داغ برادر قد آدمو خم می‌کنه دلو خونۀ غم می‌کنه خدا نصیب نکنه داغ برادر چه مصیبت سنگینیه آخه مرهم این غم چیه؟ خدا نصیب نکنه بمیرم، که پیر شد امام حسین، پای همین غم برادر، اونم چه برادری، کریم عالم دنیا با حسن، مثل بهشت دنیا بی حسن، ماتمکده س حسین با حسن، حالش خوشه حسین بی حسن، غارت زده س آجرک الله، ابی‌عبدالله... ### دلا بسوزه تو آغوش حسینه حسن برای هم روضه‌خون می‌شن خدا به داد برسه دلا بسوزه نَشنَوه زینبش الهی می‌گه راهی قتلگاهی خدا به داد برسه به هم ریخت، همه آسمونا از، داد ملائک تا حسن، صدا زد حسین من، لا یوم کَیَوْمِک هی می‌گه حسین، پاره جگر هی می‌گه حسن، پاره بدن نوحه‌ی حسین، ای بی حرم نوحه‌ی حسن‌، ای بی کفن شاعر و نغمه پرداز
. علیه السلام تار و پودم! حاصلم! معیارِ ایمانم حسن أمر أمر توست آقا ! من به فرمانم حسن حیف از عمری که در راهِ گدایی نگذرد دل به هر کس غیرِ تو دادم پشیمانم حسن چارده قرن است پایِ سفره ات نان می خوریم تا ابد از سفره داریِ تو حیرانم حسن هر کجا نامِ تو آمد مادرت لبخند زد پس به اذنِ مادرت می گویم: ای جانم حسن یک نگاهت سر به راهم کرده ، ای بابُ الکرم من به لطفِ نامِ زیبایت مسلمانم حسن رزقِ من افتاده امشب دستِ آقا زاده ات اینچنین در خانه ی لطفِ تو مهمانم حسن رو به هر کس می زنم آخر خرابم می کند آخر سر ، باز دستِ توست درمانم حسن ای که حتی سایبانی هم نداری بر سرت سال ها در حسرتِ قبری چراغانم حسن داغ ها دیدی میانِ کوچه ها آقای من! من برایِ خونِ دل هایِ تو گریانم حسن اینکه با چشمت چه ها دیدی نمی داند کسی هر کجا حرفی است از کوچه پریشانم حسن .👇👇👇👇
‌. علیه السلام 🔸🔸🔸 🚩بند اول: از ازل خورده دلم به نامت من شدم غلامت یاحسن دیوونه وار میخوامت خدا از گِلت منو سِرشتم شدی سرنوشتم تویی برگ تضمین بهشتم به تو گره خورده رشته ی تقدیرم حسن روزیمو فقط از دست تو میگیرم حسن نذر توئه جونم پای تو میمیرم حسن جار میزنم هِی علنی حسن عشق منی من حسنی ام، حسنی حسن عشق منی (جانم حسن ۲) حسن جانم حسن 🚩بند دوم: شبیه خدا تو مهربونی تو آروم جونی کاشکی تا ابد برام بمونی همیشه از کرمت میخونم تو شدی تَرونم نمیفته اسمت از زبونم هر موقع تو اوج سختی صدات کردم حسن شدی پدرونه همدم و همدردم حسن کعبه ی امیدم دور تو میگردم حسن ذکرمه توو سینه زنی حسن عشق منی حب الحسن اجننی حسن عشق منی (جانم حسن ۲) حسن جانم حسن 🚩بند سوم: اولین حیدر مرتضایی سبط مصطفایی نَسَبِت میگه که مجتبایی وصفتو میگم با این عبارت شاه با اصالت حاصل ولایت و رسالت با سِلاح صُلحت جنگیدی با غیرت حسن معاویه رو تو کشوندی به ذلت حسن شدی توی تاریخ صالح با عزت حسن فاتح بی مِثل و مَثَل حسن شیر جمل برق چشات ضرب الاجل حسن شیر جمل (جانم حسن ۲) حسن جانم حسن ✍️به قلم: .👇
Shahadat Emam Hasan 1403 Hosein Taheri [Mohjat_Net] (1).mp3
زمان: حجم: 1.83M
همینجوری که گریه میکنه برای مادرش سفره میندازه برای نوکرش میبینه خیلی گریه میکنیم برای مادرش میگیره دستای ما رو آخرش کریم یعنی همین خودش کوهِ درده ولی درمون دردای مردم نامرده میاد دنبال هرکس حاجت داره میگرده آقای کریم فدای تو کل زندگیم **** همینجوری که پشت دیوارا میره به محضرش زائرش میفته یاد مادرش خودش رو تا میندازه روی تربت مطهرش خاکی میشه پرای کبوترش بقیع یعنی همین خودش عرش اعلاست ولی خاکیه خاکی مثل چادر زهراست غریبیِ این آقا بدترین غم دنیاست آقای کرم خودم برات میسازم حرم 1403 .
شور|حاج‌حسین‌سیب‌سرخی4_5857085861203549712.mp3
زمان: حجم: 11.45M
جمعه۳۱مردادماه۱۴۰۴ حاج_حسین علیه السلام تار و پودم! حاصلم! معیارِ ایمانم حسن أمر أمر توست آقا ! من به فرمانم حسن حیف از عمری که در راهِ گدایی نگذرد دل به هر کس غیرِ تو دادم پشیمانم حسن چارده قرن است پایِ سفره ات نان می خوریم تا ابد از سفره داریِ تو حیرانم حسن هر کجا نامِ تو آمد مادرت لبخند زد پس به اذنِ مادرت می گویم: ای جانم حسن یک نگاهت سر به راهم کرده ، ای بابُ الکرم من به لطفِ نامِ زیبایت مسلمانم حسن رزقِ من افتاده امشب دستِ آقا زاده ات اینچنین در خانه ی لطفِ تو مهمانم حسن رو به هر کس می زنم آخر خرابم می کند آخر سر ، باز دستِ توست درمانم حسن ای که حتی سایبانی هم نداری بر سرت سال ها در حسرتِ قبری چراغانم حسن داغ ها دیدی میانِ کوچه ها آقای من! من برایِ خونِ دل هایِ تو گریانم حسن اینکه با چشمت چه ها دیدی نمی داند کسی هر کجا حرفی است از کوچه پریشانم حسن .