💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_حسن__ع__روضه
الا يا اهل العالم، غم به پا شد
عزاي غم فزاي مجتبي شد
زمين و آسمان ماتم گرفته
دوباره تازه داغ مصطفي شد
ملائک خاک غم بر سر بريزند
عوالم هم نواي مرتضي شد
منادي اين ندا در عرش دارد
چه داغي بر دل خير النسا شد
شده غارت زده گويا حسينش
چرا؟ زيرا حسن از او جدا شد
بنالد حضرت ام المصائب
که زينب باز هم صاحب عزا شد
بني هاشم چرا تشويش دارند؟
چرا اسب بني مروان رها شد؟!
مگر نعش حسن شد تير باران؟
که ابليسِ جمل شاد از جفا شد
چرا بند کفن شد پاره پاره!؟
تن و تابوت از چه جا به جا شد!؟
نشد پيش پيمبر دفن گردد!
اجابت امر آن ملعونه را شد
نشد تشييعِ آقا روز باشد
دوباره شب، دوباره ماجرا شد
چرا تنهاترين سردار شد او
و اين گونه غريب آقاي ما شد
شکم ها از حرام و شبهه پُر بود
که دينداري پر از رنگ و ريا شد
نشد يک يار با آقا بماند
نماز عشق تا محشر قضا شد
همه مرتد شدند اِلّا ثلاثه
و دينداري فقط يک ادّعا شد
حسن اي شيعيان از بس غريب است
ز غربت گفتنش، مدح و ثنا شد
امام مجتبي بس مادري بود
کنار قبر مادر خوب جا شد
کنار قبر مخفي شد مزارش
بقيع آرامگاهِ هل اتا شد
عصاي دست مادر جايش اين جاست
هم اين گونه حسن حاجت روا شد
کجا کشتند اي مردم حسن را؟
همان جايي که قدّش چون عصا شد
کجا خونِ دل از حلقِ حسن ريخت
همان جايي که سيلي بر مَلا شد
کجا تابوت و تن خونين شد؟ آري
همان جايي که زهرا مبتلا شد
کجا خونِ جگر شد بر دلِ او
همان جايي که چادر زير پا شد
همان چادر که اينک پرچم ماست
همان پرچم که رنگ کربلا شد
براي انتقام آماده باشد
هر آن کس که اسير نينوا شد
سراغ از يوسف زهرا نگيرد
هر آن کس که جدا از مجتبي شد
امام حسن (ع)
روضه
#امام_حسن__ع__روضه
هزار حیف که خاموش شد صدای حسن
چه شد قرائت قرآن چه شد دعای حسن؟
بـه غربتش چـه بگویـم، رسـول اکـرم گفت
که ماهیان همه گرینـد در عزای حسن
بـه حشـر بـا گـل لبخنـد می شـود محشور
خوشا کسی که بگرید به غصه های حسن
گمـان نبـود نمـک ناشناس ها بـه ستـم
کنند خنجـر خود را فرو به پای حسن
میان طشت عیان شد ز پاره های جگر
که بود خون جگر سال ها غذای حسن
تمام عمر دلش بود خون، نبود انصاف
که باز زهر هلاهل شود جزای حسن
هنـوز بـر بـدنش زخـم تیرها پیداست
هنوز شهر مدینـه است کربلای حسن
اگر چه از شرر زهر پاره شد جگرش
دگر نگشت بریده، سر از قفای حسن
کسی که فاطمـه را کشت قاتل حسن است
به روز حشر شهادت دهد خدای حسن
غـریبِ شهـر مدینه، غـریب رفت بـه خاک
غریب تر حرم و صحن باصفـای حسن
نه مهلتی که توقف کنند در حرمش
نه جرأتی که بگرید کسی برای حسن
از آن زمان که خـدا خلق کـرد «میثم» را
دل شکستـۀ او بود آشنـای حسـن
استاد حاج غلامرضا سازگار
امام حسن (ع)
روضه