.
با نامه ای سیاه و وجودی پر از گناه
بر درگـه خدای خود آورده ام پناه
خالی تر از همیشه و عاصی تر از همه
رو کرده ام به سوی تو، هرچند روسیاه
من را بخر که نرخ خودم را شکسته ام
چوب حراج بر تن من خورده با گناه
روزی که هر که با عملی می رسد به تو
من در بساط خویش چه دارم به غیر آه
من خواب ماندم و ثمرم سوخت ای خدا
یک قـرص نان بده، ثمرم را خودت بخواه
#مهـر_علی و #آل_علی توشه ی من است
#حُبُّ_الحسین، روضه ی او، اشک گاه گاه
با یال خون گرفته و با زین واژگون
از قتلگاهِ شاه که برگشت ذوالجناح
پای برهنه عمه ی سادات می دوید
پای برهنه، عمه ی سادات، قتلگاه
ای شمر، خوب دور و برت را نگاه کن
خنجر نکش که مادرمان می کند نگاه
#نـوكــر_نـوشــت:
#حـسـیـن_جـان
سحر روز دهـــم شـد دلم بیتاب است
بیقرار حرم و مست می #ارباب است
ثلث ماه رمضـان رفت و هنوزم دل من
نگـران #عـرفـه در #حـرم_ارباب است
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين
سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... سالروز وفات امالمؤمنین خانم خدیجه کبری (سلام الله علیها) تسلیت باد▪️
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_مصطفی_صدرزاده
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
❣﷽❣
🥀 #روضه_امام_رضا_ع
🍁 #روضه_امام_جواد_ع
🥀 #دفتری_رضا_ع
🍁 #دفتری_جواد_ع
🚩به شاه قبّه طلاحضرت رضا صلوات
🚩به نور چشم پیمبر گل ولا صلوات
🚩به خواهرش که بود فاطمه بوصف و کمال
🚩بگوبلند تو براین دو جدا جدا صلوات
(دعای فرج)
🔆السَّلَامُ علیک یا ابالحسن یا علی ابْنِ موسی ایها الرِّضَا یابن رَسُولَ اللَّه یا حجه الله علی خلقه یا سیدنا و ....
♨️پشتِ درِحرم که میام
♨️خجالتی ام اما
♨️برا واردشدن میخونم
♨️اأَدْخُلُ یازهرا
♨️با یه نگاه ، فاطمه
♨️زائر رضا رو میخره
♨️حس میکنم اباالفضل
♨️دستم و میگیره و میبَره
♨️یا امام رضا..
♨️روضه ها مو ازتو دارم
♨️یاامام رضا..
♨️گریه هامو ازتو دارم
♨️یا امام رضا..
♨️به حسین
♨️کربلامو از تو دارم
(حرف دل همه مون اینه)
🔅یا امام رضا به درد من دوا بده
🔅یا امام رضا مریضمو شفا بده
🔅با امام رضا برات کربلا بده
⬅️از همین جا دلتو پر بده ..کنار پنجره فولادی که ..الان مریضا دخیل بستن..
نمی دونم امروز با چه حاجتی اومدی..
(نمیدونم با چه نیتی اومدی)
اما خود امام رضا فرمود ..هر کسی منه امام رضا رو بجان جوادم قسم بده ،، دست خالی از در خونه منه امام رضا برنمیگرده..
⏺آی جوون دارا... گرفتارا... مریض دارا
🔸پنجره فولادرضا مریضارو شفا میده
🔸پنجره فولاد رضا برات کربلا میده
🔸قربون کبوترای حرمت امام رضا
(یا امام رضا..از هر جا نا امید میشیم ، خسته میشیم ، میاییم کنار حرم شما)
آقا جان
🔸قربون کبوترای حرمت امام رضا
🔸قربون این همه لطف وکرمت امام رضا
⬅️آقا جون خودت از دردای دل همه مون خبر داری...
آقا جان خیلیا نمیتونن سفره دلشونو هر کجایی باز کنند...
اما امروز شما رو قسم میدم بجان جوادت...
به اون لحظه ای که میان حجره در بسته
هی صدا میزد آی ام الفضل ،، بخدا جگرم از تشنگی داره آتش میگیره...
(جوون داری خدا جوونت رو برات نگه داره ان شاالله شادیشو ببینی)
اخ بمیرم چه کرد
گفت کنیزا بیایین دور حجره هلهله کنید
کف بزنید ..نگذارید کسی صدای جوادالائمه رو بشنوه..
آخ بمیرم یکی از کنیزا میگه ،،خیلی دلم بحال امام جواد سوخت،، میگه یه مقدار آب برداشتم رفتم به طرف حجره ،،
اما همین که از روزنه در نگاه کردم.. دیدم جگر گوشه امام رضا رو به قبله خوابیده ،،
◾️آخ من از بیگانگان هرگز ننالم
◾️که هر چه کرد و بامن آشنا کرد
◀️خدا لعنتش کنه به اینم اکتفا نکرد..
گفت بدن رو ببرید بالای پشت بام...سه روز این بدن بالای پشت بام..
◼️آخ ناله داری دلتو ببرم کربلا..
میخوام بگم این بدن یه فرقی با بدن شهید کربلا داره..
اینجا کبوترها اومدن بالهاشونو باز کردن
نگذاشتن آفتاب به بدن امام جواد بتابه..
اما من بمیرم برا جگر گوشه زهرا... بدنش سه روز مقابل آفتاب گرم کربلا..
♦️اما بعد از سه روز شیعه ها اومدن بدن امام جوادو گلباران کردند..
بدن امام جوادو از زیر گلها بیرون آوردند..
اما دل عالمی بسوزه برا اون آقایی که...
خواهرش اومد گودی قتلگاه...
دیدن شمشیر شکسته هارو کنار میزنه..
نیزه شکسته هارو کنار میزنه..
(چی میگه زینب)
آخ
🔺گلی گم کرده ام میجویم او را
اخ
🔺به هر گل میرسم میبویم او را
وای
🔺گل من یک نشانی در بدن داشت
🔺گلم کهنه پیراهن در بدن داشت
🔺ندا امد ز حلقوم بریده
🔺گل گم کرده ات خواهر منم من
🔺سرور سینه ات خواهر منم من
⬅️تا بی بی نگاهش به بدن بی سر برادر افتاد .. از روی تعجب صدا زد: ای کشته آیا تو عزیز مادر منی.. آیا تو برادر زینبی..
دیدن خم شد لبهارو گذاشت به رگهای بریده
🍁الهی خواهرت زینب بمیرد😭
🍁ای برادر😭
🍁نماند بعد تو ماتم بگیرد😭
🍁ای برادر😭
🥀هر کجا نشستی به سوز دل زینب کبری سه مرتبه صدا بزن
🥀#حسین_جان 3
4. من از کودکی.mp3
3.46M
#اسارت_حضرت_زینب
( سلام الله علیها )
#مرحوم_کافی
من از کودکی عاشقت بوده ام
قبولم نما گرچه آلوده ام
مبادا برانی مرا از درت
به بازوی بشکسته ی مادرت
شاعر :
#حاج_علی_انسانی
دستور داد عمر سعد ، یه مشت عرب ها بیان محمل ها را ببندند ، آمدند محمل ها را بستند ، گفت حالا برید این زن و بچه ها رو سوار کنید
آه ، اومدند این بی بی ها رو سوار کنند ، دو تا دخترِ علی و زهرا .... ، زینب و اُمِ کلثوم ، این چادرهای عصمت وعفت را به کمر زدند
آی مردا شماها کنار برید ، ما خودمون ، خودمون رو سوار میکنیم ، آخه ما بچه های فاطمه ایم ، ما ناموس قرآنیم ، ما ناموس دینیم ...
این دو تا خواهر یه مشت زن و بچه رو سوار کردند ، حالا همه نگاه میکنند ببینند این دو تا خواهر چه میکنند
خدا ، یه وقت دیدند ، زینب خواهرش رو سوار کرد
همه نگاه میکنند ببینند زینب چه میکنه ؟
یه وقت دیدند زینب روشو برگردوند طرف گودال قتلگاه ، صدا زد #حسین_جان پاشو داداش
برادرم پاشو ، زینبت رو سوار کن ، خودشو انداخت رو بدن پاره پاره ی برادر ...
آی ، علاقمندان به ابی عبدالله ، بگم ؟ ... خدا ، دیگه زینبِ فاطمه نگفت چه شدو چه کردند ...
اما آی زن و مرد ، یه وقت اون دخترِ امام حسین ، از توی محمل صدا زد : بابا پاشو ببین دارند زینب رو کتک می زنند ...
وَ سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا
أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ
( آیه 227 سوره شعراء )🍂🌾
@Asheghane_hazrat_zeynab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانه ات آباد، از داغ توام خانه خراب
هيچ بودم، پوچ بودم، روی من كردی حساب
از تو ممنونم كه بين اين همه خلق خدا
محض كار نوكری كرديد ما را انتخاب
آنچه را عاشق به بيداری فراوان ديده است
زاهدان آن را نمی بينند حتی بين خواب
آه از اين روضه كه جمعی به ظاهر اهل دين
اصل دين را دوره اش كردند با فكر ثواب
با پيمبرها خدا حرف از عطش زد بارها
عرش را لرزانده قطعأ ناله های آب آب
میگذارد يک مسلمان راس مهمان در تنور
راهبی خاكستر از سر شست آن هم با گلاب
مرد مست وخيزران وبوسه گاه مصطفی
من نميدانم چرا نازل نشد آنجا عذاب
در كنار راس سالار شهيدان راس كيست
لطمه زد بر صورتش با ديدن آن سر رباب
#نــوكـــر_نـوشـــت:
#حسین_جان
وقتی ڪه گدا، شاهِ ڪَرَم داشته باشد
توفیر ندارد ڪه چه ڪم داشته باشد
والله عطشناڪترین واژه سلام اسٺ
وقتی ڪه دلی تنگ حرم داشته باشد
#صلي_الله_عليڪ_ياسيدناالمظلوم_ياابا_عبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_داریوش_درستی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
خدا نوشته مرا از ازل برای حسین
تمام دار و ندارم بُود فدای حسین
به گور هم بروم قبر من حسینیه است
که از زمان تولد شدم گدای حسین
به چاه معصیت افتادم و نجاتم داد
گرفت دست مرا هر زمان دعای حسین
دو چشم دارم و این چشمهای ناقابل
خدا کند که بیفتد به زیر پای حسین
تمام پیرغلامان امیدشان این است
شوند شامل الطاف بچه های حسین
به فکر جنت و این چیزها نباید بود
کجاست جنت ما؟ مجلس عزای حسین
علاج درد من بی علاج یک چیز است
مرا فقط برسانید کـربلای حسین
حسین گفتن ما هم حواله ی زهراست
رسید تا به حرم ناله و نوای حسین
#نـوكــر_نـوشـت:
#حسین_جان💔
تنها دلیل زندگی ام گریه بر شماست
رویای من مسیر نجف تا به کربلاست
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
@Asheghane_hazrat_zeynab
#روضه_اربعین
#حاج_سید_مهدی_میرداماد
رسید قافله ای
از غم ِ سفر ، لبریز
دوباره زنده شد
آن خاطرات حزن انگیز
یکی یکی همه
نیلی و زرد افتادند
شبیه برگ درختان
به موسم پائیز ...
این روایتِ ها ، فکر نکنی شاعر تصویرسازی کرده ، عبارت ، روایت است ... میگه از بالای شترها ، نزاشتند شتر ها زمین بشینند ، تا رسیدن کربلا ، همه زن و بچه ها خودشون رو پرت کردن روی خاک ...
یکی یکی همه
نیلی و زرد افتادند
شبیه برگ درختان
به موسم پائیز ...
به بوی پیروهنی
هر کدام می گیرند
یکی بهانه ی یوسف
یکی سراغِ عزیز
همه دارند ناله می زنند ، همه دارن شیون می کنند ، دیدی یه جایی پنجاه نفر هم گریه کنند ، یه صدای گریه مشخص ِ، حالا بینِ همه ی گریه های فردا :
صدای شیونی آمد
که جانِ عالَم سوخت
صدای شیونِ زینب
برادرم برخیز ...
#حسین
غریب و خسته
به درگاهت آمدم ، رحمی
که جز ولای تو ام
نیست هیچ دست آویز
#حسین
چونان شدم
که تو می خواستی دَم ِرفتن
ندید اشکِ مرا
این جماعتِ خون ریز
زبان حیدری ام
دم به دم قیامت کرد
نگاه فاطمی ام
شعله های رستاخیز
اگر چه دست مرا
بسته بود دشمنِ تو
اسیر ، من شدم و
او نداشت راهِ گریز
هراسِ دشمنت
از مُحکماتِ قرآن بود
نداشت چاره و
برداشت خیزران به ستیز
دیدحریفِ زینب نمیشه ، دید صدای تو ساکت نمیشه ، دید آبروش داره میره ، دیدم چوبِ خیزران رو بلند کرد ، حسین ...
#حسین
تو سنگ خورده ای ،آری
شکسته ای ، من هم
تو شعله ور شده ای ،
داغ دیده ای ، من نیز
#حسین_جان
زندگی بعدِ تو عذابه
رو دست من جای طنابه
تموم گلهات و آوردم
اما یکی موند توو خرابه
جای کبودی ، رو چشامه
سوغاتی ِ کوفه و شامه
چادرِ خاکیه رقیه
ببین داداش شالِ سیامه
هر کاری کردم که بمونه
اما نشد ، اما نشد ، وای
نَمیره زیرِ تازیونه
اما نشد ، اما نشد
خواستم سرِ تو رو نبینه
اما نشد ، اما نشد
همسفرم شِه ، تا مدینه
اما نشد ، اما نشد
فدای اون زینبی که پنجاه سال همه جا حسینش رو دیده ، رسید کربلا دید حسینش زیرِخاک ِ، حسین ... ان شاءالله هیچ وقت جای خالیِ عزیزت رو نبینی ... زینب طاقت نیاورد ، تا رسید کنار قبر ، گریبانش رو پاره کرد ، تو زیر خاک باشی حسین ، ای حسین ...
.
.
#روضه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
حجت الاسلام والمسلمین #میرزا_محمدی
تسليت اي حجت ثاني عشر
يابن الحسن
( كسي تو سامرا به آقامون تسليت نگفتا )
تسليت اي حجت ثاني عشر
يابن الحسن
( ميدوني دل آدم كجا ميره ؟ يه مرتبه ياد گودال افتادم ، اونجاهم به يتيمان ابي عبدالله كسي تسليت نگفت ... )
زود بود از بهر تو داغ پدر
يابن الحسن
معمولا فاميلا جمع ميشن ، عمو ، دايي، عمه و ديگر بستگان ؛ نميزارن بچه يتيم كنار پيكر پدر بي تابي كنه ، اما برا امام زمان ما اين اتفاق نيفتاد ... حتي كربلا هم اينجوري نبود ... اونجا عمه ي امام زمان بچه هاي ابي عبدالله رو سرپرستي كرد ...
قلب بابَ ت
از شرار زهرِ دشمن آب شد
سوخت جسم و جانش
از پاتا به سر ، يابن الحسن
طفل بودي ، پيش چشمت
چشم بابا بسته شد 2
تو نگه كردي و او
زد بال و پر ، يابن الحسن
آخ دلم يه جايي رفت ، نگي امشب چرا داره پريشون خواني ميكنه ؟ به خدا دست من نيست ؛ دلم با اين يه بيت رفت كوچه بني هاشم
#حسين_جان
طفل بودي ، پيش چشمت
دست بابا بسته شد
تو نگه كردي و قنفذ ...
كودك 6 ساله بودي
بر پدر خواندي نماز
ريختي از چشمِ خود
خونِ جگر ، يابن الحسن
قرن ها ، فرياد زهرا مادرت
آيد به گوش
از مدينه بينِ آن ديوار و در
« يابن الحسن ... » 3
مادر؛ كاش بودم
تا علي را يار بودم
من جاي تو
بينِ در و ديوار بودم
مادر شنيدم بارها از پا فتادي
ديدي علي تنها بوَد
باز ايستادي ...
يوسف زهرا بيا
با ما بگو آخر چرا
تُربت زهراست مخفي از نظر
« يابن الحسن ... »
فرمود عقيل ، برو به اون كودكي كه تو حجره هست ، گو بياد ... اومدم ديدم يه ماه شب چهارده ،گوشه ي حجره مشغول عبادته ، آقامون حجت ابن الحسن بود ، تا پيغام رو دادم سراسيمه اومد ؛ سر بابا رو بغل گرفت ، تا امام عسكري اونو ديد ، نفرمود پسرم ، فرمود : يا سيد أَهْلَ الْبَيْتِ اسْقِنَا المَاءٍ .... يعني تشنمه، به من آب بنوشان ... اِسْقِنَا المَاءٍ ... (آخ بميرم ...) هر طوري بود نزاشت بابا لب تشنه از دنيا بره ... امام جواد هم يه كودك 6،7 ساله بود ، نزاشت باباش امام رضا تشنه لب جون بده ... اما لايوم كيومك يااباعبدالله ... حسين ... بميرم ، هر چي صدا زد : جماعت جگرم داره ميسوزه ... جي جوري آبش دادن ؟ فَلَمْ يُجِبْهُ أَحَدٌ إِلَّا بِالسُّيُوفِ ... حسين ...
👇
کاسه ی چــشم مـرا از آب زمـزم پر کنید
کاسه ی خالی من را نیز نـم نـم پـر کنید
من به اینکه روزوشب اینجا بیایم دلخوشم
راضی ام این کاسه را هربار، کم کم پر کنید
کربلایی شد کسی که صبر او لبـریز شد
لـطف کرده، کاسه ی صبر مرا هم پر کنید
این همان شورِ غمِ عشقِ حسین بن علی ست
سینه ی مـارا از این شور دمـادم پـر کنید
شیعیان باید قـیـام دیگری بــر پـا نمود
عـالمی را از دم #جانم_حسینـم پر کنید
بر سر نام #علی این جنگها بـرپا شده
هرکجا را باید از این ذکر و پرچم پر کنید
زیـنبـش با دست بسته تا سر بازار رفت
دفتر اشک مرا این بار زین غم پر کنید
بعد از این دیدید اگر که خانمی خورده زمین
دور او را زودتر با چند مَحرَم پر کنید
#نـوكـر_نـوشــت:
#حـسـیـن_جـان
میشود این روزها درد فراغم بیشتر
صبحها این بغض میآید سراغم بیشتر
السلام ای در کنار آب مقطوع الورید
آه نامت آمد و شد حسِ داغم بیشتر
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_علیرضا_بابایی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
نام مـن را بنویسید، بدهکــار حـــرم
لـقـبم را بنویسید، گــــرفتـار حـــرم
شده مضمون تمامیّ غزلهام، "حسین"
دفترم هم شده مجموعه ی اشعار حرم
خط خطی های مرا نمره ندادید، که هیچ
خط زدید اسم مـرا از صف زوار حــرم
اصلا انگار زیادی تر از این سائل نیست
حسم این است شدم "نوکر سربار" حرم
بارها هم شده گـفتم به خـودم، بیچاره
یک کمی زار بزن ،نوکـر بی عـار حــرم
زائــران تـو همـه مثل گـل و گـلــزارند
این وسط من شدم انگار، فقط خار حرم
برده ای هستم و بی قیمتی ام کشته مرا
کـاش مـن را بفــروشید، به بازار حــرم
حال من سخت وخیم است، دوایی بفرست
یک عیادت بکــن از نوکــرِ بیمـار حــرم
دل من سوخته از دوری شش گوشه ی تو
آتش حسرتش افتاده به نــی زار حــرم
کاشکی خانه ی من کـرب و بلا بود، حسین
بودم، همسایه ی دیـوار به دیـوار حــرم
#نـوكــر_نـوشـت:
#حسین_جان💔
حرم ندیده تر از من میان عالم نیست
برای مثل منی قاب کـربلا کافیست
توقعی کـه ندارم مـرا حـرم ببری
برای منتظران خواب کربلا کافیست
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلای_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_محمود_هاشمی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
می سوزد از غمت جگرم، گریه می کنم
با ناله های شعله ورم گریه می کنم
مانند شمع آب شدم ذره ذره، با
پروانه های دور و برم گریه می کنم
کنج قفس نشسته ام و آه می کِشم
دارم برای بال و پرم گریه می کنم
حتی زمان پخت و پز نذری شما
تا فیض کاملی ببرم گریه می کنم
با یاد موی سوخته ی کودکان تو
تا شانه میزنم به سرم گریه می کنم
یاد سجود آخر تو بین قتلگاه
در سجده های هر سحرم گریه می کنم
آنقَدر کِیف می کنم آن لحظه ای که من
در روضه ی تو با پدرم گریه می کنم
کاری به غیر گریه بلد نیستم حسین
تنها همین شده هنرم، گریه می کنم
از خواهرت مپرس کجا مانده دخترت
از شرم عمه با خبرم، گریه می کنم
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسـیـن_جـان
گفت زینب: من کجا و کوچه و بازار شام
قدکمان شد بعد تو ام المصائب یا حسین
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_محمد_مرادی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.