#روضه_حضرت_علیاکبر
تو رو خدا پاشو
علی اکبرم
دست منو بگیر
با هم بریم حرم
دیگه توون نداره این پاهام
ببین داره میلرزه این دستام
چه ریختی و پاشیه جلو چشمام
علی...
با این همه علی
چیکارکنم حالا
چیجوری جات کنم
میون این عبا
بلند شو عمه ت اومده از را ه
به احترام زینب کبری
"مدافع حرم" پاشو از جا
علی...
شبیه مرتضی
شکسته شد سرت
ببین ک پیر شدم
کنارِ پیکرت
ای تکه تکه تکیه گاه من
پاره ی ماه من پناه من
شد مقتل تو قتلگاه من
علی...
التماس دعا
هدایت شده از 🏴سرای شعر محتشم🏴
#مناجات_امام_رضا
#روضه_حضرت_علیاکبر
این حریم ذکرم، یارب و یا کریم است
دستم اگرچه خالیست، خرجیم با کریم است
کم میشود مگر از این سفره هر چه بردند؟
وقتی طرف حساب شاه و گدا، کریم است
بیهوده زائرانش دست کرم ندارند
هرکس شد آشنای این آشنا کریم است
تضمین ذکر "یا من یعطی الکثیر" من اوست
گرچه زیاده خواهم، او منتها کریم است
با این لباس پاره، فوراً مرا بغل کرد
من باورم نمیشد، اینقدرها کریم است
نوکر غریب باشد، مولا نمیپسندد
گفته سه جا میآیم ، آقای ما کریم است
اصلا ً بهشت یعنی در این حرم نشستن
امروز با رضاییم، فردا خدا کریم است
باب الجواد بودیم، دیدیم کاظمینیم
باب الرضا نوشته، ابن الرضا کریم است
هر جا که روضه بوده، بالا نشسته زهرا
آنکس که برده من را، تا کربلا کریم است
بردند مثل نذری، هرعضوی از علی را
این جسم قطعه قطعه، روی عبا کریم است