1_8719651021.mp3
3.58M
#زبانحال_حضرت_عباس(ع)در مصیبت #حضرت_زهرا(س)
#شب_آخر_دهه_فاطمیه
دیده دریایی چشم اباالفضل-آه چشم اباالفضل
گشته طوفانی خشم اباالفضل-آه خشم اباالفضل
بشکند دستی که زد سیلی به روی تو
آنکه با ضرب لگد آمد به سوی تو
خون دل سقاست-ماتم زهراست
............
از لب ام البنین-من شنیدم اینچنین
پیش چشمان حسن-گشته ای نقش زمین
قصه ی کوچه و سیلی شنیدن-آه سیلی شنیدن
کی شنیدن بود مانند دیدن-آه مانند دیدن
پیش چشمان پسر،مادر ز پا افتاد
وا مصیبت کوثر از قرآن جدا افتاد
خون دل سقاست-ماتم زهراست
.............
مادرم گفتا به من-او مکرر این سخن
سید و سرور بخوان-هم حسین و هم حسن
بوده ام از نخست دربند زهرا-آه در بند زهرا
جان فدای حسین فرزند زهرا-آه فرزند زهرا
تا ابد زهراییم مقبول اگر باشد
دست من بر دامنش تا دست و سر باشد
خون دل سقاست-ماتم زهراست
..............
زینبت دلخسته گفت-از دو دست بسته گفت
گوشه آمد زآتش و-پهلوی بشکسته گفت
یابن ام البنین،زهرا جوان بود-آه زهرا جوان بود
مادرم فاطمه قدش کمان بود-آه قدش کمان بود
زینب کبری اگر بودم در آن غوغا
میشکستم گردن و دستان قنفذ را
خون دل سقاست-ماتم زهراست
..............
مرتضی بوسید و گفت-مجتبی بوسید وگفت
چشم و دستم را حسین-کربلا بوسید و گفت
دست تو دامن زهرا بگیرد-آه زهرا بگیرد
ساقی خیمه ها عطشان بمیرد-آه عطشان بمیرد
از *فرات* خسته دل امشب ندا آید
در مدینه میهمان از کربلا آید
📝سروده مهدی بهشتی (فرات میبدی
#شب_آخر_فاطمیه