. #زمینه_مقتل #امام_حسین چه تک و تنها ،، چه غریبونه،، آقامون تکیه،،(زد به نیزه،،) [۲] دیگه شده بدونه، یاور... بدونه اکبر و برادر.. خودش مونده تک و تنها با،، (این همه لشگر) [۲] (اسیر قوم کافر،،شهید تیر و خنجر.. فدای تو آقا یا عزیز حیدر...) [۲] غریب آقا.... خواهرش زینب،، داره میبینه،، ته اون گودال، (غوغاییه) [۲] ببینه دورش و گرفتن،، این همه دشمن و این یک تن،، خدا برس بداد زینب،،(به حق پنج تن) [۲] (ای پادشاهِ بی، لشگر،، برات بمیره این،خواهر،، زهرا برات میناله غریب مادر) [۲] غریب آقا...... #مهدی_حدادی ✍ #شب_دهم_محرم 👇👇

. 🏴 #محرم۱۴۰۲ #زمینه_مقتل #امام_حسین علیه السلام #عاشورا #گودال #مهدی_ستارزاده #حسین_مومنی #روز_دهم_محرم 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ یه لشکر زدنت با سنگ و نیزه پیش چشم مادر زدنت نیزه زاره بدنت میکشه به بوریا آخر کار بدنت ۲ تیکه تیکه پیرهنت رو بردن / دل زینب تو رو آزردن بعد دو شبانه روز بنی اسد / برای تنت حصیر آوردن شاه دین! - از روی زین تا که افتادی روی زمین زینبت - با ناله گفت ملعون دیگه روی سینه اش نشین آه حسین۲ - آه حسین۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ چه نامرتبی زیر چکمه های شمر بی حیا معذبی ای شاه بی سپاه روی خاکا دست و پا نزن میون قتلگاه ۲ قتلگاهت گذر شمر شده / سینه تو منبر شمر شده معجر دختر تو از الان / دیگه واسه دختر شمر شده تا رسید - خنجر کشید خواهرت سمت گودال دوید مادرت - هم داشت میدید با چه وضعی سرت رو برید آه حسین۲ - آه حسین۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ جسارت نکنید بدن عزیز پیغمبرو غارت نکنید بسه غوغا نکنید سر پیراهن کهنه‌اش دیگه دعوا نکنید ۲ هرچی داغ بود واسه من شد تازه / غم و غصه‌ام نداره اندازه اون که گودال چیزی از تنت نبرد / سمت خیمه هات نگاه میندازه خواهرت - بیچاره شد وقتی که خیمه آواره شد نوبت - گهواره شد بند قلب رباب پاره شد آه حسین۲ - آه حسین۳ .👇

#زمینه_مقتل #شب_عاشورا محرم ۱۴٠۳ ناتوون شده اباعبدالله خیلی وقته نیمه جون شده اباعبدالله جگرش دوباره خون شده اباعبدالله واسه خیمه نگرون شده اباعبدالله حال خراب دخترش، یه طرف وَ اضطراب خواهرش، یه طرف غصه ی غربت حرم، یه طرف آتیش و غارت حرم، یه طرف چِقَدَر بی تابه دختر سه ساله شم میون خیمه خوابه این صدای روضه ی فراته که پیچیده پسر فاطمه تشنه ی یه جرعه آبه مظلوم، حسین جانم زیر نیزه ها اباعبدالله راضیه به قسمت و قضا اباعبدالله تو هجومه زیر دست و پا اباعبدالله می زنه مادرشو صدا اباعبدالله حرمله و شمر و سنان، یه طرف خنده ی تلخ ساربان، یه طرف نیزه و شمشیر و عصا، یه طرف خنجرِ کندِ بی حیا، یه طرف نفسش سنگینه شمر بی حیا رو سینه ی حسین میشینه آسمونیا میگن شمر حیا کن بس کن مادرش تو قتلگاهه و داره می بینه مظلوم، حسین جانم #وحید_محمدی ✍ #زمینه #امام_حسین_زمینه #قتلگاه_زمینه #شب_دهم_محرم #شب_یازدهم_محرم