eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
802 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. (س) بیاید بریم باهم ، توو غم بشیم سهیم بریم عیادتِ ، یه دخترِ یتیم -------- کنارِ یه دخترِ تنها توو ، ویرونه دخترِ یتیمی که دلخونه دلش از غصه چه بی سامونه ، گریونه وای حسین حسین جان یه گوشه ای بغل ، گرفته زانوشُ و یه ضربه ی لگد ، شکسته پهلوشُ و ---------- زخمی و کبوده زیرِ چشماش ، دست و پاش خونیه لَبِش شبیه باباش بمیرم برای این خانوم کاش ، از دَرداش وای حسین حسین جان با عمه هاش چشید ، طعمِ اسیریُ و شکسته ضربِ مُشت ، دندونِ شیریُ و ---------- بین راه از بسکه سیلی خورده ، پژمُرده ضربه ها سوی چِشاش و بُرده خودش و به زور تا شام آوُرده ، دلمُرده وای حسین حسین جان شَلّاق رو پیکرش ، نشسته مُستقیم زدن نداره که ، یه بچّه ی یتیم ---------- زدنش میون دشت و صحرا ، نامردا هرکجا که بُرده اسم بابا خمیده قَدِش شبیه زهرا ، واویلا وای حسین حسین جان ....................... بیاید بریم باهم ، یه سر به قتلگاه افتاده روی خاک ، یه شاهِ بی سپاه یه طرف یه خواهری سرگردون ، بی سامون یه طرف حسین و چشم گریون زیر دست و پای شمرِ ملعون ، غرق خون جان حسین ۳ حسین جان پیچیده توی دشت ، صدای مادرش می‌کوبه خنجر و ، به روی حنجرش زنده بودی که تو رو برگردوند ، با پاهاش ذره ذره کُشتنت این اوباش خواهرت میگه بمیرم من کاش ، ای داداش جان حسین ۳ حسین جان به فکر غارته ، هرکی که اومده هر نیزه ای یه زخم ، به پیکرت زده یه نفر نرفته دست خالی ، از گودال تُو رو کُشتنت چه بی استدلال تنِ بی سرت توی اون جنجال ، شد پامال جان حسین ۳ حسین جان بمیره نوکرت ، که حُرمتت شکست غرق به خون سرت ، رو نیزه ها نشست به چه جرمی زدنت یامغموم ، یامَهموم شدی از یه قطره آبم محروم بمیرم برات بُریده حلقوم ، یامظلوم جان حسین ۳ حسین جان ✍ بهمن عظیمی ........... رسیده کاروان ، بازم به کربلا میون دشت غم ، خیمه شده به پا یه طرف حبیب و عون و جعفر ، با اکبر یه طرف نَواده ی پیغمبر توی گهواره خوابیده اصغر ، یاحیدر <><><><><><><><><><> میون خیمه گاه ، با شور و اضطراب برای اصغرش ، دلواپسه رباب وای از اون روزی که میشه غوغا ، واویلا خون به پا میشه میون صحرا الامان از غروبِ عاشورا ، یازهرا <><><><><><><><><><> رقیه خنده رو ، توو آغوش عمو ایشالا که با زجر ، نمیشه  روبرو خواهری می‌سوزه از تاب و تب ، روز و شب ذکرِ یافاطمه داره برلب هی میگه یارَب و یارَب یارَب ، یازینب <><><><><><><><><><> الهی خواهرش ، نَمونه بی پناه خدا بخیر کنه ، گودال قتلگاه الهی که با دو چشمای تر ، بی لشکر نبینه تُو رُو توو مقتل خواهر نَبُرَن سر از قفا با خنجر ، وای مادر بهمن عظیمی ✍ ............... (ع) بیاید بریم باهم - یه سر به کوچه‌ها همونجایی که شد - امام حسن فدا هم نوا با مادری تنها و ، بی یاور که دلش خونه برای حیدر میگه مجتبی با آه و گریه ، وای مادر وای حسن ۳ حسن جان تداعی شد برام - بی کسیِ یه زن جلو چشِ پسر - یه مادر و زدن جلو چشمش سیلی زد با کینه ، اون نامرد غم بی کسی دلش رو خون کرد وای من از غم تنهایی و ، اوج درد وای حسن ۳ حسن جان دیگه از اون به بعد - دلش به خون نشست شکست دل حسن - گوشواره که شکست! بین کوچه ای پر از تنهاییُ ، و غربت شد نگاهش پُره اشک حسرت وقتی که روی زمین خورد مادر ، با صورت وای حسن ۳ حسن جان ✍بهمن عظیمی .👇
. دیدی که عاقبت ، از هم جدا شدیم دیدی آواره ی ، بیابونا شدیم هشتاد و چهار زن و بچه توو ، زنجیرن که دارن به زور ازینجا میرن اسیری سخته براشون داداش ، می‌میرن زینب و یه کاروان که خیلی ، پُر درده زینب و یه محملِ بی پرده زینبی که همسفر با قومی ، نامرده جان حسین ۳ حسین جان تو روی نیزه و ، منم پِیِ سرت عریان توو قتلگاه ، جسم مُطهرت بدن بی کفنت رو خاکِه ، ای بی سر بمیره برات ایشالا خواهر من میرم ولی کنار جسمت ، هست مادر به تنت بی احترامی کردن ، خَصمانه بدنت توو قتلگاه عریانه خواهرت تا به قیامت دیگه ، نالانه جان حسین ۳ حسین جان روزِ نبود تو ، روز زوال من ببین شدم هِلال ، آه ای هِلالِ من روی نیزه ها نشستی دیگه ، خونین لب قاریِ نيزه نشینِ زینب من باید ببینمت رو نیزه ، روز و شب سرت از رو نیزه ها بی اُفته ، می‌میرم ببینم که توو غُل و زنجیرم به زور تازیونه از پیشِ ، تو میرم جان حسین ۳ حسین جان ✍ ........................ بیاید بریم باهم یه سر به علقمه همونجا که پیچید صدای فاطمه افتاده برادری غرق خون ، روی خاک کرده شاه کربلا سینه چاک می‌رسه صدای آه و نالَه ش ، تا افلاک همه دارن به حسین می‌خندن ، توو میدون مگه خنده داره چشمِ گریون از پا افتاده کنارِ جسمی ، غرق خون عباس ۳ یاابالفضل نشسته رو تنش ، چهار هزار تا تیر دستِ بُریده ای ، حسین و کرده پیر شادی کردن تا علمدار افتاد ، نامردا می‌دونن دیگه حسین شد تنها خدا رحم کنه به عمّه زینب ، واویلا دیگه راهِ کُشتنش بعد از این ، همواره شده بی کس و نداره چاره وای بحال خواهری که میشه ، آواره عباس ۳ وای از دل حسین ، وای از دل رُباب عَلَم رو خاکه و ، سقّا نداره آب مادری توو خیمه ها از غصه ، شد مضطر تمومه کارِ علیِّ اصغر چشم به راهه دختری محزون با ، چشمِ تر خیسه چشمای حسین زهرا ، از این غم قامتش رو کرده این غصه خَم خیلی سخته واسه اهل خیمه ، این ماتم عباس ۳ یاابالفضل دل حسین شده ، از غم لبالبُ و خدا به خیر کنه ، فردای زینبُ و (ع) بیاید کنار هم ، یه کم صفا کنیم دل و رَوونه ی ، کرببلا کنیم کاش بیاد یه شب منم توو بارون ، غرق خون زیر قُبّه ی تو باشم مهمون ای به درد بی کسی هام درمون ، آقاجون یه شب جمعه منم کن دعوت ، بی علّت می‌کِشم از تو آقاجون منّت زیر پرچم تو دارم والله ، امنیّت ...............‌‌‌‌..........................‌‌‌‌........... خوش به سعادتش ، اونی که کربلاست میگن که زائره ، تو زائر خداست دستم و بگیر به جان زهرا ، مولانا از دَرِت رَدَم نکن ای آقا اربعین منم ببر با خوبات ، کربلا نزن آتیش به دل محزون و ، بی تابم جان مادرت حسین دریابم عبد درگاه توأم تا زندم ، اربابم ...............‌‌‌‌..........................‌‌‌‌........... فدای تو بشم ، ای بهترین رفیق چی میشه که منم ، بیام توو اون طریق الهی یه روزی قربون تو ، آقاشَم کاش منم یه روزی لایق باشم که شبیه قطره ای راهیِ ، دریاشم این روزا همش با فکر دوری ، درگیرم کاش همیشه باشی توو تقدیرم ای خدا من بی حسین زهرا ، می‌میرم ...............‌‌‌‌..........................‌‌‌‌........... تمام زندگیم ، یه جا فدای تو کی می‌رسم حسین ، به کربلای تو ای تموم هستی و اُمّیدم ، ای آقام نذار آخرش بمیرم ناکام! کاشکه زودتر بگذره تلخیِه ، این ایّام ندارم‌ طاقت این دوری و ، این هجران نظری کن یاقدیم الاحسان دست مو رها کنی می‌میرم ، آقاجان حسین آقاجان ۳ ای آقاجان بهمن عظیمی ✍ ........... . (ع) بیاید بریم باهم یه سر به شهر شام بریم توو کوچه هاش میون ازدحام اسیرِ دستِ یه مُشت نامردُ و ، اَلواته خانومی که عمّه ی ساداته سه روزه که پُشت دروازه ی ، ساعاته غمِ عالَم و میونِ قلبش ، حَل کردن خانومِ ما رو مُعَطَّل کردن پای بچه‌ها رو پُر زخم و تا ، وَل کردن ...............‌‌‌‌..........................‌‌‌‌........... گریه کنید فقط ، به حالِ شاه دین فدای غصه هات ، یا زین العابدین همه ی شهر و که آذین بستن ، رقصیدن دورِ سرهای به نی چرخیدن پیش زینب رقص شادی کردن ، خندیدن بد سوزوندن جگر زینب رو ، هر گونه از غمش دِلا چه بی سامونه غیرت اللهِ حسین رو نیزه ، گریونه ...............‌‌‌‌..........................‌‌‌‌........... به فکر غصه هات ، یک نفرم نبود امان از روضه ی ، محله ی یهود بمیرم برای تنهایی هات ، ای آقام تو رو با سنگ می‌زدن از رو بام بدجوری قلب تُ و سوزوندن توو ، شهر شام ناموس خدا رو دادن آزار ، اون اشرار خواهرِ عبّاس و چشم انظار؟! زن و بچه ی حسین و بُردن ، توو بازار ...............‌‌‌‌..........................‌‌‌‌........... .
. بیاید بریم باهم یه سر به علقمه همونجا که پیچید صدای فاطمه افتاده برادری غرق خون ، روی خاک کرده شاه کربلا سینه چاک می‌رسه صدای آه و نالَه ش ، تا افلاک همه دارن به حسین می‌خندن ، توو میدون مگه خنده داره چشمِ گریون از پا افتاده کنارِ جسمی ، غرق خون عباس ۳ یاابالفضل نشسته رو تنش ، چهار هزار تا تیر دستِ بُریده ای ، حسین و کرده پیر شادی کردن تا علمدار افتاد ، نامردا می‌دونن دیگه حسین شد تنها خدا رحم کنه به عمّه زینب ، واویلا دیگه راهِ کُشتنش بعد از این ، همواره شده بی کس و نداره چاره وای بحال خواهری که میشه ، آواره عباس ۳ یاابالفضل وای از دل حسین ، وای از دل رُباب عَلَم رو خاکه و ، سقّا نداره آب مادری توو خیمه ها از غصه ، شد مضطر تمومه کارِ علیِّ اصغر چشم به راهه دختری محزون با ، چشمِ تر خیسه چشمای حسین زهرا ، از این غم قامتش رو کرده این غصه خَم خیلی سخته واسه اهل خیمه ، این ماتم عباس ۳ یاابالفضل دل حسین شده ، از غم لبالبُ و خدا به خیر کنه ، فردای زینبُ و اهل خیمه بی پناه و تنها ، بی یاور بی عمو میشَن همه تنهاتر مگه می‌گذَره سپاهِ دشمن ، از معجر همه ی اهل حرم گریونن ، واحزناه اسارت سخته براشون والله نداره زینب دیگه بعد از این ، تکیه گاه عباس ۳ یاابالفضل ................... . بیاید بریم باهم ، یه سر به قتلگاه همونجایی که شد ، خون حسین مُباح زنده بود هنوز که قتل و غارت ، شد آغاز پای دشمنا به خیمه شد باز شمر و خولی و سنان و اَخنَس ، هستن باز خواهری تو آتیش تنهایی ، می‌سوزه خواهری که غُربتش جانسوزه خواهری که پیر شده توو گودال ، یک روزه وای حسین ۳ حسین جان .................... بیاید بریم باهم ، یه سر به خیمه گاه بریم کنار یک ، خواهرِ بی پناه نداره نامردیِ این لشکر ، اندازه غارت خیمه شروع شد تازه توی نامردی دارن این لشکر ، آوازه همه شون ارازل و اوباشن ، نامَردا فکرِ پاداشی که دارن فردا کُشتن آقا رو برای مالِ ، این دنیا وای حسین ۳ حسین جان ................... آتیش که کاملا ، به چادُرا نشست میون خیمه ها ، ریختن یه عده مَست یکی فکرِ غارتِ خلخال و ، گوشواره دنبالِ یه دختر آواره که نداره دیگه راهِ چاره ، بی یاره دختری با گوشای زخمی و ، خون آلود تنها گیر کرده توو آتیش و دود هی می‌گه ای کاش عمو عباسم ، اینجا بود وای حسین ۳ حسین جان .................... بدونِ مَحرمی ، باید چیکار کنن میون شعله ها ، کجا فرار کنن شعله ی کینه و نامردی که ، رفت بالا پُر شد از ناله ی زینب صحرا زنده زنده بچه‌ها می‌سوختن ، واویلا دختری که گُم شده تنهایی ، توو صحرا زیر لب میگه همش یازهرا داره تنهایی می‌میره از ترس ، واویلا وای حسین ۳ حسین جان ..................... بیاید بریم باهم ، یه سر به قتلگاه افتاده روی خاک ، یه شاهِ بی سپاه یه طرف یه خواهری سرگردون ، بی سامون یه طرف حسین و چشم گریون زیر دست و پای شمرِ ملعون ، غرق خون داره از رو تل می‌بینه زینب ، آزارش خنجر و رو حنجر دلدارش داره داد می‌زنه ، ظالم پاتو ، بردارش جان حسین ۳ حسین جان پیچیده توی دشت ، صدای مادرش می‌کوبه خنجر و ، به روی حنجرش زنده بودی که تو رو برگردوند ، با پاهاش ذره ذره کُشتنت این اوباش خواهرت میگه بمیرم واست ، ای داداش زنده بودی که بُرید اون ظالم ، از تو سر جلوی چشای خیس مادر دست و پا می زدی روی خاک ای ، بی لشکر جان حسین ۳ حسین جان به فکر غارته ، هرکی که اومده هر نیزه ای یه زخم ، به پیکرت زده یه نفر نرفته دست خالی ، از گودال تُو رو کُشتنت چه بی استدلال تنِ بی سرت رو خاک صحرا ، شد پامال خواهرت با چشم زار و گریون ، بَد احوال روی تل تا تو رو دید رفت از حال وای از اون خیمه های بی صاحب ، توو جنجال جان حسین ۳ حسین جان بمیره نوکرت ، که حُرمتت شکست غرق به خون سرت ، رو نیزه ها نشست به چه جرمی زدنت یامغموم ، یامَهموم شدی از یه قطره آبم محروم بمیرم برات عزیز زهرا ، یامظلوم میشه روضه خونِ تو تنها در ، تاب و تب تازه شد شروع غمای زینب میره شهر به شهر به دنبال سر ، روز و شب جان حسین ۳ حسین جان بهمن عظیمی✍ 👇