. ✅ مقرم و بخونم... ▶️ #لطمه‌زنی 💢 #شور_امام_حسین علیه_السلام ✴️ کربلایی مجتبی رمضانی 🔸🔹🔸🔹 مقرم و بخونم از ابی مخنف این محرم و بخونم گودال و بخونم دو سه خط منتهی الامال و بخونم یه نفر نگفت آبت دادن یه نفر نگفت خاکت کردن یه نفر نگفت با آرامش بچه های تو رو ساکت کردن "وای اباعبدالله لبه تشنه کشتنت آی ابا عبدالله" عطشان و بخونم از امام رضا بگم ریان و بخونم روضه دیگه بازه روی نیزه ها شدی تشییع جنازه همه روضه‌های تو جانسوزه خوندم این عبارت و چند روزه دست و پا که میزدی می‌گفتی آی زینب، جگرم می‌سوزه "وای اباعبدالله لبه تشنه کشتنت آی اباعبدالله" .👇

#شور_لطمه| مهموم یا سیدنا المظلوم بانوای:#سیب_سرخی ‌۱۴۴۷ #شور_امام_حسین مهموم، یا سیدناالمظلوم از آب فرات محروم حسین حسین عطشان یا سیدنا العریان با گریه نوشت ریان حسین حسین پیر مردا زدنت بی محابا زدنت ای غریب کربلا جلو زهرا زدنت تنها، موندی وسط صحرا زینب میگه واویلا حسین حسین آقا موندی وسط اعداء کاشکی نمیدید زهرا حسین حسین تو رو خیلی زدنت زخم کل بدنت کشته ما رو به خدا غارت پیرهنت غریب، بی یاور و حبیب گودال و عطر سیب حسین حسین جنجال افتادی ته گودال پیکرت شده پا مال حسین حسین چقدر میزدنت با سپر میزدنت چشم تو به خیمه بود بی خبر میزدنت قاری، زخمای تنت کاری خون از لبت جاری حسین حسین خنجر افتاده لب حنجر پیش چشمای مادر حسین حسین درهم پیکر تو پر زخم سر تو پاشو بین هلهله اومده خواهر تو 📜 متن: مهموم یا سیدنا المظلوم 🎤حاج حسین سیب سرخی 🎵 #شور #لطمه‌زنی • #امام_حسین [علیه‌السلام]

#شور_وداع| دیدار به قیامت بانوای:#حاج‌حسین‌سیب‌سرخی عزاداری‌روزعاشورامحرم‌۱۴۴۷ دیدار به قیامت ای عزیزم می‌بینی پشت سرت اشک می‌ریزم دیدار به قیامت کس و کارم دیگه امیدی به دیدنت ندارم وداع آخره، قرار بعدیمون میون قتلگاه با تن بی سره وداع آخره، خودت بگو باید چی کار کنم با این دلی که مضطره فی امان الله (۳) ابی عبدالله دیدار به قیامت برو آروم خواهرت بمیره ای غریب مظلوم دیدار به قیامت برو اما ما رو می‌سپری به کی عزیز زهرا شور میزنه دلم، چجور قبول کنم شمر و سنان بشن بزرگ قافله‌م شور میزنه دلم، تو فکر دختره سه ساله‌ی تو و سیلی حرمله‌م فی امان الله (۳) ابی عبدالله 📜 متن: دیدار به قیامت 🎤 #سیب_سرخی 🎵 #شور #لطمه‌زنی #وداع #امام_حسین [علیه‌السلام] #زبانحال_حضرت_زینب

#شور_لطمه| مهموم یا سیدنا المظلوم بانوای:#سیب_سرخی ‌۱۴۴۷ #شور_امام_حسین مهموم، یا سیدناالمظلوم از آب فرات محروم حسین حسین عطشان یا سیدنا العریان با گریه نوشت ریان حسین حسین پیر مردا زدنت بی محابا زدنت ای غریب کربلا جلو زهرا زدنت تنها، موندی وسط صحرا زینب میگه واویلا حسین حسین آقا موندی وسط اعداء کاشکی نمیدید زهرا حسین حسین تو رو خیلی زدنت زخم کل بدنت کشته ما رو به خدا غارت پیرهنت غریب، بی یاور و حبیب گودال و عطر سیب حسین حسین جنجال افتادی ته گودال پیکرت شده پا مال حسین حسین چقدر میزدنت با سپر میزدنت چشم تو به خیمه بود بی خبر میزدنت قاری، زخمای تنت کاری خون از لبت جاری حسین حسین خنجر افتاده لب حنجر پیش چشمای مادر حسین حسین درهم پیکر تو پر زخم سر تو پاشو بین هلهله اومده خواهر تو 📜 متن: مهموم یا سیدنا المظلوم 🎤حاج حسین سیب سرخی 🎵 #شور #لطمه‌زنی • #امام_حسین [علیه‌السلام]

#شور_وداع| دیدار به قیامت بانوای:#حاج‌حسین‌سیب‌سرخی عزاداری‌روزعاشورامحرم‌۱۴۴۷ دیدار به قیامت ای عزیزم می‌بینی پشت سرت اشک می‌ریزم دیدار به قیامت کس و کارم دیگه امیدی به دیدنت ندارم وداع آخره، قرار بعدیمون میون قتلگاه با تن بی سره وداع آخره، خودت بگو باید چی کار کنم با این دلی که مضطره فی امان الله (۳) ابی عبدالله دیدار به قیامت برو آروم خواهرت بمیره ای غریب مظلوم دیدار به قیامت برو اما ما رو می‌سپری به کی عزیز زهرا شور میزنه دلم، چجور قبول کنم شمر و سنان بشن بزرگ قافله‌م شور میزنه دلم، تو فکر دختره سه ساله‌ی تو و سیلی حرمله‌م فی امان الله (۳) ابی عبدالله ✍ #وحید_محمدی 📜 متن: دیدار به قیامت 🎤 #سیب_سرخی 🎵 #شور #لطمه‌زنی #وداع #امام_حسین [علیه‌السلام] #زبانحال_حضرت_زینب

. #شور_امام_حسین 📜 متن: عصر روز دهم 🎤حاج‌حسین‌ #سیب_سرخی 🎵 #شور #لطمه‌زنی • #امام_حسین [علیهاسلام] عصر روز دهم کربلا قیامته گوشه گوشه ی مقتل پر از مصیبته من و گریه و ناحیه و عبارت الذی سمحت نفسه بمهجته آرومت نذاشتن، تو مقتل یه لحظه شمشیر جای شمشیر، نیزه پشت نیزه ای تشنه ی کرببلا تشنه تو رو کشتن چرا هذا حسین بالعراء زنده بودی و غارت شدن مخدرات زنده بودی و آتیش زدن به خیمه هات زنده بودی و اسب ها رد شدن از تنت السلام علی الاعضاء مقطعات گفتن به عیالت، حرف های زننده می‌سوزن تو خیمه، زن‌ها زنده زنده ای کشته‌ی دور از وطن عریان بدن ای بی کفن مونده تنت بی پیرهن بمیرم نگران رباب و زینبی بمیرم که تو عریان و نا مرتبی بمیرم که یه شب تو تنور خولی و بمیرم که یه شب بین دیر راهبی پای این روایت، اشکای لهوفه می‌بردن سرت رو، با خورجین به کوفه رو نیزه ها رفته سرت خون می‌چکه از حنجرت غارت شده انگشترت .👇