#حضرت_زینب_سلاماللهعلیها
#دروازه_کوفه
#راس_روی_نیزه
#مصطفی_قربانعلی
اى وجه ذوالجلال! چه والا نشستهاى؟
بر عرش نى به غارت دلها نشستهاى
از پشت ابر خون، رخ ماهت چه ديدنى است!
اى يکشبه هلال! چه زيبا نشستهاى!
باور مكن فراق تو باور كنم، حسين!
باور نمیكنم كه تو آنجا نشستهاى
گه ماه در محاقى و گه مهر در شفق
بر اوج آسمان به تجلّىٰ نشستهاى
دستم دگر به پاى سرت هم نمیرسد
از بس كه قد كشيدى و بالا نشستهاى
در دست باد، زلف پريشان رها مكن
جانا! به قصد جان من آيا نشستهاى؟
اى سر! به دست نيزۀ اعدا چه میكنى؟
آشوب شهر را به تماشا نشستهاى؟
كنج تنور، ديشب و امروز روى نى
چشمانتظار قصّۀ فردا نشستهاى
اى ايستاده بر سر نى! با تنت بگو
آيا هنوز در دل صحرا نشستهاى؟
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
.