eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
24.9هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
934 ویدیو
584 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
سبک همه جا بروم ‍ آمده زائر مدینه از سفر غربت اهل بیت زدبه جانش شرر غربت از اشک چشم او حاکی است دیده قبرهای اهل بیت خاکی است یا رسول الله یا رسول الله(۲) آمده زائر حضرت فاطمه از غم غربتش دارد این زمزمه دیده ام من غربت آل الله گنبد خضرای رسول الله یا رسول الله یا رسول الله آمده زائر حضرت مصطفی دیده او غربت صادق ومجتبی می کند گریه، می زند فریاد یاد غمهای باقرو سجاد یا رسول الله یا رسول الله آماده زائر فاطمه از سفر او ندارد از آن قبر زهرا خبر هرچه گردیده، نشده پیدا گمشده قبر مخفی زهرا یا رسول الله یا رسول الله .
🔶 نشان مظلومیت 🔶 السَّلَامُ عَلَى عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحُسَيْنِ، الطِّفْلِ الرَّضِيعِ [وَ الْمَرْمِيِّ الصَّرِيعِ، الْمُتَشَحِّطِ دَماً، الْمُصَعَّدِ دَمُهُ فِي السَّمَاءِ، الْمَذْبُوحِ بِالسَّهْمِ فِي حَجْرِ أَبِيهِ‏]، لَعَنَ اللَّهُ رَامِيَهُ حَرْمَلَةَ بْنَ كَاهِلٍ الْأَسَدِيَّ وَ ذَوِيهِ. و قيل إنه لما قتل أصحاب الحسين ع و أقاربه و بقي فريدا ليس معه إلا ابنه علي زين العابدين ع و ابن آخر في الرضاع اسمه عبد الله فتقدم الحسين ع إلى باب الخيمة فقال‏ ناولوني ذلك الطفل حتى أودعه فناولوه الصبي جعل يقبله و هو يقول يا بني ويل لهؤلاء القوم إذا كان خصمهم محمد ص قيل فإذا بسهم قد أقبل حتى وقع في لبة الصبي فقتله فنزل الحسين ع عن فرسه و حفر للصبي بجفن سيفه و رمله بدمه و دفنه ثم وثب قائما و هو يقول‏... و نقل است كه وقتى أصحاب و تمام نزديكانش به رسيدند و جز پسرش علىّ زين العابدين عليه السّلام و فرزند شيرخواره به نام كس ديگرى نزد او باقى نمانده و تنها شد آن حضرت درب خيمه آمده و فرمود: اين طفل را به من دهيد تا با او وداع كنم! پس او را غرق بوسه ساخته در حالى كه مى‏فرمود: اى پسركم واى بر حال اين قوم وقتى محمّد صلّى اللَّه عليه و آله با آنان مخاصمه كند!. گويند: ناگهان تيرى بيامد و بر بالاى سينه آن طفل نشسته و او را كشت، پس امام عليه السّلام از اسب به زير آمده و با غلاف شمشير قبرى كند و او را به خون بياغشت و دفن كرد آنگاه برخاسته و اين اشعار را سرود: همه كافر شدند و در گذشته از ثواب خداوند؛ ربّ جنّ و انس چشم پوشيده بودند. در گذشته و فرزندش كه از طرف مادر و پدر كريم بود را به قتل رساند. همگى از ايشان به خشم آمده و گفتند: الحال بر حسين يورش برده خونش بريزيم. واى بر آن اراذل مردم كه همه را براى أهل دو حرم و گرد آوردند. سپس همه رهسپار شده و سفارش نمودند كه ما نياز به رضاى ملحدين داريم. در ريختن خون من براى كه از نسل كافران است از خدا نترسيدند. و با لشكرى انبوه مرا آماج تيرهاى خود ساختند. و اين بخاطر مسأله‏اى از قبل نبود جز مباهات من بنور دو ستاره قطبى: يكى به علىّ خير و نيكو پس از نبىّ و پيامبرى كه پدر و مادرش از قريش بودند. پدر و مادر من برگزيده خداوند بودند و من فرزند دو برگزيده‏ام. نقره‏اى كه از طلا خالص شده، و من نقره‏اى هستم كه فرزند دو طلا مى‏باشم. چه كسى پدر بزرگ يا پدرى همچو من دارد كه من فرزند آن دو پيشوايم. زهراء مادرم است و پدرم در هم كوبنده كفر در كارزار و است. ريسمان دين، علىّ مرتضى است، او لشكر را فرارى داده و بر دو قبله نماز خوانده. و او در روز احد يورش و حمله‏اى برد كه با قبض دو لشكر حقد و كينه را التيام داد. سپس در كارزار احزاب و فتح مكّه موجب مرگ لشكريان كافر بود. اين امّت بد در راه خدا مرتكب چه كارى در حقّ عترت رسول شدند. عترت نيكوى مصطفى و نسل علىّ دلاور در روز كارزار سپاه. علىّ زمانى كه جوانى تازه بالغ بود بپرستش خدا پرداخت و قريش بت مى‏پرستيد. از ابتدا به بتها كينه مى‏ورزيد و لحظه‏اى با قريش آنها را سجده نكرد. دلاورانشان را در كارزار بدر و تبوك و حنين با شمشير خود آشنا ساخت. 📚 الإحتجاج (طبرسي) ج۲ ص۳۰۱ 🔹الهی بدم المظلوم بکربلا عجل لولیک المظلوم الفرج
4_5920372045396313899.m4a
714.5K
اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم شور میلاد حضرت زهرا سلام اللّه علیها یافاطمه یازهرا  یا اِنسیةُالحورا سایه‌یِ چادرِ تو  رویِ سرِ نوکرها مادرمی اللّه‌اکبر نوکرتم الحمدللّه پشتِ سرم بوده دعاهات سبحان‌َاللّه وَالحمدُلِلّه (اللّه‌اکبر پدرم مولاست الحمدللّه مادرم زهراست سبحان‌اللّه سبحان‌اللّه سبحان‌اللّه ) ۴ یافاطمه یازهرا زیباترین فریاده عیدیِ میلادِ تو با پنجره‌فولاده تاجِ سرم اللّه‌اکبر شد عَلمت الحمدللّه با روضه‌ها می‌شیم مَحرمت سبحان‌اللّه وَالحمدُلِلّٰه (اللّه‌اکبر پدرم مولاست الحمدللّه مادرم زهراست سبحان‌اللّه سبحان‌اللّه سبحان‌اللّه ) ۴ یافاطمه یازهرا یا اَمیرالمؤمنین عیدیِ این نوکرها زیارتِ اربعین ما از نجف اللّه‌ُاکبر تا کربلا الحمدللّه دم می‌گیریم زهرا یازهرا سبحان‌َاللّه وَالحمدُلِلّٰه اللّه‌اکبر پدرم.....    @Asheghane_hazrat_zeynab
4_5920372045396313898.m4a
1.26M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سرود میلاد حضرت زهرا سلام اللّه علیها ستاره‌بارونه مکّه  غزل داره می‌خونه خورشید رو دستایِ امیرِ کعبه مهتابِ اَهلِ بیت درخشید مهتابِ شب‌هایِ اهلِ بیتِ شور یازهرا آوایِ لشکرِ ظهور    نورٌ علیٰ نور فاطمه مادرِ ایثار  فاطمه مادرِ دلدار فاطمه فاطمه فاطمه ذکرِ علمدار فاطمه مادرم زهرا/۲/ فاطمه فاطمه فاطمه مادرم زهرا سایه‌یِ چادرت به رویِ....   سرِ شیعه بوده از اَزل آیه آیه آیه کوثر   حیِّ علیٰ خیرالعمل اِی بانویِ آب و آیِنه سلام یا اُم‌ُّالائمه حُجَّةُالامام دعاکن این غلام فاطمه تو خدائیم کن فاطمه تو وِلائیم کن فاطمه فاطمه فاطمه کربلائیم کن فاطمه... @Asheghane_hazrat_zeynab
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم بحر طویل عید مبعث حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله و سلم رجب و سفره‌یِ انعام رجب و جلوه‌یِ ایّام رجب و ظلمت و اندوه و تباهی همه ناکام غصّه بس آمده مبعث /۲/ چلّه‌ای گریه و زاری چلّه‌ای شب زنده‌داری چلّه‌ای گرمِ عبادت در دلِ کوه به غاری چلّه‌ای دور زِ مال و مِکنت و هر چه که داری چلّه‌ای در طلبِ یک نگهِ حضرتِ باری چلّه‌ای اشک زِ خوفِ داوری از دیده جاری چلّه‌ای سنگ مُتکّا و تُشَک هر خَس و خاری‌ چلّه‌ای از همه جز حضرتِ یزدان مُتواری چلّه‌ای در طلبِ دوست چنان بازِ شکاری چلّه‌ای با حق و از هر چه که جز اوست فراری چلّه‌ای کرد محمّد تجربه بی‌کس و کاری جبرئیل آمد و این‌سان به نبی داد قراری یا محمّد پس از این تو خَلفِ پروردگاری چه قراری چه نگاری چه بهاری چه بهاری إِقرأ اِی احمدِ مختار جهان مستِ ندایت‌ حکمِ حق کرده زِ اَفلاک و سماوات جدایت بعد از این سرورِ لوُلاکی و عرش است گدایت یا رسول‌اللَّه از این پس می‌زند خاک صدایت مُرشدِ وحی شود حاملِ پیغامِ خدایت‌ انبیا در طلبِ گوشهِ نگاهی و دعایت اولیا ریزه‌خورِ خوانِ کرامات و عطایت‌ مروه و سعی و صفا جمله هواخواهِ صفایت‌ کعبه و بیت‌الحرامند غبارِ کفِ پایت یوسف و دلشدگان جمله هواییِ هوایت‌ کاسه در دست سلیمان که فقیرم به سَرایت چه نوایی چه صدایی چه گدایی چه گدایی عرش از صوتِ مناجاتِ تو لرزید محمّد فرش با داشتنت بر همه بالید محمّد نور از رویِ تو تابیده به خورشید محمّد شور داده صلواتِ تو به توحید محمّد خلقتِ تو سببِ خَلَقْتُ الاَفلاک محمّد رحمتت شاملِ آب و آتش و خاک محمّد شدّتِ خشمِ تو بر کفر خطرناک محمّد روزگارِ دشمنت محشر اَسَفناک محمّد عاشقت هستم و ذکرم صلوات است محمّد صلواتت به خدا از حسنات است محمّد گر چه قلبم همِه دَم در عرفات است محمّد کامِ من تشنه‌یِ جامی زِ فرات است محمّد که حسین از تو و از توست‌ هر آنکس که حسینی‌ست زین سبب قلبِ هواییِ تو بین‌الحرمینی‌ست چه هوایی چه صفایی وای عجب کرب‌وبلایی مبعثت آمده و سویِ نگاهم به مدینه‌َست دیدنِ گنبدِ خضرایِ تو سودا و به سینه‌َست حرمت تکّه‌ای از جنّتِ حق رویِ زمین است نِیْ غلط گفتم و اصلاح کنم عرشِ برین است ای مدینه ای مدینه ای مدینه
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پیوسته مبعث حضرت رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلم چهل روز در سجده همراهِ دوست چهل روز زاری به درگاهِ دوست به قصدِ تقرُّب چهل روز و شب به خلوتگهِ عشق دلخواهِ دوست شب و روز مشغولِ راز و نیاز سحر تا شبانگاه با آهِ دوست جدا از زن و مال و دنیا شدن رسیدن به اَللّه اَللّهِ دوست به امّیدِ دیدارِ پروردگار وَ راهِ وصالِ خدا راهِ دوست به دنبالِ یک خانه از نورِ عشق تمنّا و گریه به بنگاهِ دوست چو همراهِ جانانه شد روح و جان ندا آمد از عرش قرآن بخوان ندایِ خداوندِ خود گوش کُن مِیِ وصل را تا گلو نوش کن به فرمانِ حق علمِ مطلق علق بخوان و ندانم فراموش کن برایِ خدا با رضایِ خدا هر آنکس جز او گفت خاموش کن بگو لاٰ اِلٰهُ و بمان رستگار از این نغمه عشّاق مدهوش کن برو خاک تا اوجِ افلاک را به نقشِ خداوند منقوش کن به دلدار بِسپار دل را و باز به دلداده‌یِ عشق آغوش کن چو جبریٖل احمد به ذاتِ اَحد رسانید افلاک لبخند زد خدا عشق را با نبی در حرا به امیدِ توحید پیوند زد طلوعِ نخستینِ این آفتاب دلِ همسرش را به دین بند زد محمّد هم آرام شد تا علی دلش را به دریایِ دلبند زد بِلادِ غم و کفر شد شهرِ نور هوا بر سرِ آرزومند زد به نامِ نبی و علی عرشِ حق دگر هر چه را آفریدند زد فَلک فُلک و مُلک و مَلک آمدند درِ خانه‌یِ این دو زانو زدند اگر دینِ اسلام شد پایدار پیام آوری داشت پرهیزکار رسولی امین و کریم و صبور سزاوارِ توصیفِ پروردگار در اوصافِ او بس همین نکته که شده وقفِ او حیدر و ذوالفقار اَشِدّا به کفّار و با مؤمنین رحیم است و هادی و آئینه‌وار تجلّایِ یکتاپرستیِ ناب تسلّایِ چشمانِ در انتظار محمّد سرآغاز و پایانِ دین همان تکسوارِ محمّد تبار به امیدِ تکمیلِ دین سالهاست دعایِ فرج آخرین بیتِ ماست