رهام:
#روضه #دفتری
#روضه حضرت زینب(س)
#ورود اسرا به شام
#روضه هنده
# مقدمه روضه
بهلول اومد خانهی خدا رو زیارت کرد رو کرد به خدا،خدا جون این خونه ی
تو که الآن اینهمه زائر داره
روزی پر ازبت بود و بتخانه این صفا و عظمت از زحمات محمد (ص)هست
رفت مدینه زیارت مرقد رسول الله(ص) سر گذاشت روی قبر،گفت یا رسول الله رفتم مکه سفارشت رو به خدا کردم اما یا رسول الله این ابهت و این حرم اینها به خاطرعلی است
خیلی شجاعت کرد خیلی شمشیرزداومد رفت نجف دید به به عجب صفائی عجب جاه و جلالی رفت بالا سر مزار صدا زد :
علی جان رفته بودم زیارت رسول الله
سفارشت رو کردم اما علی جان
این جاه و جلال و این همه زائر می دونی مدیون چه کسی هستی؟
اینها همه رو از حسین داری
اومد کربلا زیارت کرد یه نگاهی به گنبد و بارگاه عباس نگاهی به گنبد امام حسین
اومد بین الحرمین ایستاد گفت ای حسین جان ای عباس جان رفته بودم زیارت بابا تون علی سفارشتون رو کردم اما حسین جان عباس جان این همه زائر این همه استقبال می دونی از کیه؟
اینا همه از زینب کبری است
ای پرچم کربلا به دوشت زینب
قربان تو و خشم و خروشت زینب
تا موی سرت سپید شد در ره دوست
شد کعبه دل سیاه پوشت زینب
🎇🌠
معدن عفت امیرزاده ی اعظم
منبع جود و کرم سخاوت زینب
چشم شفاعت چسان به فاطمه دارد
آنکه ندارد به دل محبت زینب
جامه ی رنج و بلا و محنت و اندوه
دخت شعزب فرو مانده از شجاعت زینب
بی بی جان بار شهادت نمی رسید به منزل
گر نبودی حلم وصبرو طاقت زینب
خواند چنان خطبه در مقابل دشمن
گفت ملک احسنت از فصاحت زینب
🌄🌄
روضه ای که امروز می خوام بخونم
یه شرط داره،هر که حاجت داره بنشیند هر کی کار داره
بنشیند ؛ هر کی کار نداره نمی گم بره، بنشیند
برا اونها که که التماس دعا گفتن دامن خانم رو بگیرد
من امروز یه مشت گرفتار میخوام
امروز خانم زینب یه مشت دردمند
میخواد،امروز هر کی گره به کارش خورده ، چادر زینب رو بگیره؛
این روضه خیلی سخته خوندنش
یه روضه حضرت زینب می شنوی
گریه میکنی؛ ما درک نداریم،ما فهم نداریم
فقط کسی که درک داره امام زمانه
که می فرماید:اگه اشک چشمم تموم بشه، خون گریه میکنم.
😭😭
آخه خیلی به عمه جانش علاقه داره ، خیلی به عمه اش ظلم شده،
(میخوام چادر رو سرت بکشی)
میخوام بر ا زینب ناله بزنی
یا صاحب الزمان کجائی آقا
میخوام برا عمه ات روضه بخونم آقا
بیا آقا جان
✨✨
زینب جانم ببینم چکار میکنی !!
امروز زینب می خوادمریض شفا بده،
درد دوا کنه
امروز می خواهدزینب از چه کنم؛ چه کنم نجات بده
یا زهرا!
اول ماه صفر غافله کر بلا رو وارد در خرابه ی شام کردند
یه کرامت از اهل بیت براتون بگم:
قضیه مربوط به شخصی به نام عبد الله عامر است
کسی که یه دختر داره،دخترش نا بینا شده
مریضی داره تمام دکترا جوابش کردند
یه روزسلمان بر خورد کرد با پدر این دختر،پرسید،عبدالله دخترت چطوره
گفت سلمان،دیگه تمام دکترها جوابش کردند
گفت عبدالله من یه طبیب سراغ دارم
مریضت رو شفا میده ،اما شرطی داره
گفت شرطش چیه؟
گفت شرطش اینه که اگه دخترت
شفا گرفت مسلمان بشی،باشه سلمان مسلمان میشوم
کجاست این دکتر،فرمود مدینه،
کدوم مدینه ،مدینه ی پیغمبر
اومد مدینه ی پیغمبر
( خدا قسمت همه ی ما کنه).
کوچه بنی هاشم، خانهی امیرالمومنین
درب رو کوبید،وارد خانه شد
ماجرا روبه امیرالمومنین گفت
صدا زد سلمان خوب کاری کردی
حالا که مریض رو آوردی
برو طبیبش حسین رو هم بیار
(حالا تو هم بگو حسین جان منم مریض دارم،زینب جان شفای مریضم
رو از تومی خوام)
ابی عبدالله اومدن یه مقدار آب آوردن
آقا ابا عبدالله تبرک کرد،گفت سلمان
آب رو بده به عبدالله
یه مقدار رو به دختر بده یه مقدارش رو هم به سر او بریزید
این کار رو کردند
تا آب رو خورد،چشم باز شد
شهادتین رو جاری کرد
گفت بابا من نام حسین رو شنیدم،
بابا من چشم نداشتم ببینم،بابا حسین رو به من معرفی کن، بابا حسین رو معرفی کرد
نه سال این دختر خانه ی امیرالمومنین بود،کنیزی بچه های فاطمه رو میکرد....
حالا فهمیدی کی بوده ها،هنده بوده
موقع ازدواج این دختر شد
عبدالله اومد شهرمدینه، دخترم وقت ازدواج است میخوام برگردی شام
امر امر پدره
با همه خداحافظی کرد هنده،اما آخرین نفر زینبه،هنده و زینب(س)
دست به گردن هم انداختند.
می دونی زینب چی گفت،صدا زد هنده حالا که میخوای بری برو
اما یه روز تو شهر شام،به تو مهمان میرسه
با این مهما نهامدارا کن این مهمان ها
داغدیده هستند
اما هنده متوجه نشد،هنده این مهمانهایی که برات می رسند داغ برادر دیده اند...
هنده رو آورد عبدالله به شهر شام
🕌🌴
⏪داشت عبدالله عامر دختری
به چه دختر آفتاب انوری
در میان خوب رویان طاق بود
از ملاحت شهره آفاق بود
تا یزید بی حیا نامش شنید
صید حسنش خیمه درعالم کشید
یزید شنید هنده وارد شده،هنده زیبا بوده،اومد خواستگاری، عبدالله راضی نیست،هنده راضی نیست اما چه کنند
زن یزید شد،ت
⚘الهی وربی من لی غیرک⚘:
.
#سرود #حضرت_معصومه #ورود به شهرقم
#سبک بال ملائک واشده
💫💐🌹🌿💫💐🌹🌿
دل من امشب پر زده رفته تا سوی قم
همره زائرین تو در حرم شده گم
زلطف و احسان تو گردیده مهمان تو
معصومه امشب بود دستم به دامان تو
فاطمه اخت الرضا (۴)
با ورود تو شهر قم گشته وادی طور
علما و مردم همه غرق شادی و شور
به چشم اهل ولا نور و ضیاء آمده
به شهر قم فاطمه اخت الرضا آمده
فاطمه اخت الرضا (۴)
غوغایی شددرشهر قم تا که تو رسیدی
زمزمه ی خوش آمدی از همه شنیدی
در مقدم تو پر از لاله و سنبل شده
ای شیعه ی مرتضی وقت توسل شده
فاطمه اخت الرضا (۴)
یا فاطمه اخت الرضا کرده دل هوایت
شب ورود تو به قم آمده گدایت
ماه درخشنده ام با مهر تو زنده ام
من زتو معصومه جان همیشه شرمنده ام
فاطمه اخت الرضا (۴)
امشب ز لطف و جود تو بر تو من پناهم
فاطمه ی معصومه کن از کرم نگاهم
فاطمه اخت الرضا ایکه تویی هست من
آمده دست تهی بگیری تو دست من
فاطمه اخت الرضا (۴)
در آسمان دین تویی ماه بی قرینه
باشد حریم با صفات بهر ما مدینه
ای نور چشم همه دارم به لب زمزمه
صحن و سرایت بود مدینة الفاطمه
فاطمه اخت الرضا (۴)
مهر و ولای تو عجین گشته با سرشتم
خدا میدونه که بود صحن تو بهشتم
حریم تو با صفاست بر شیعه دارالشفاست
زائر تو در حرم زائر عرش خداست
فاطمه اخت الرضا (۴)
مهرو ولای تو بود تا ابد مدالم
ای نور چشمان رضا کن نظر به حالم
به حق مولارضا درد مرا کن دوا
امشب گل فاطمه حاجات ما کن روا
فاطمه اخت الرضا (۴)
🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂
PTT-20211028-WA0369.opus
132.8K
.
#سرود #حضرت_معصومه #ورود به شهرقم
#سبک بال ملائک واشده
💫🌿💐🌹🌿💫💐🌹🌿
دل من امشب پر زده رفته تا سوی قم
همره زائرین تو در حرم شده گم
زلطف و احسان تو گردیده مهمان تو
معصومه امشب بود دستم به دامان تو
فاطمه اخت الرضا (۴)🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺
Khabar Ey Del-joyamusic-128.mp3
6.87M
طالع باکویی
#ورود _محرم