•نشستم روی خاکِ ..
#روضه و توسل، ویژۀ وفات حضرت اُم البَنین سلام الله علیها _ سید مهدی حسینی •ೋ
صَل الله عَلَيْكَ يا أَبَا الْفَضْلِ الْعَبّاسَ یا قَمرَالعَشیره ..
نشستم روی خاکِ آرزوهایم
بغل کردم خیالی از مزارت را
اگر چه قابِ این خاک از تنت خالیست
نسیم آورده از مقتل غبارت را
اگر سوسوی چشمان ترم کم شد
اگر تسبیحِ تربت خیسِ اشکم شد
نشستم میشمارم با نفسهایم
شمارِ زخمهای بیشمارت را
شنیدم پَر زدی دستت زمین افتاد
تو بالا رفتی و اُمالبنین افتاد
به عرشِ خیمهها با مشک میرفتی
که تیری آرزوی آبدارت را ...
زد و بیآرزو بر خاک افتادی
تنِ خود را به دستِ نیزهها دادی
صدای نوحۀ ادرک اخایت گفت
زیارت کرده زهرا نیزهزارت را
کنار رود، اما تشنه لب بودی
به جای آب، سقای ادب بودی
تو دریازادهای؛ هر چند بیآبی
نمیسنجند، با مشکت عیارت را
*مادر داره روضه میخونه ها ..*
اگر میشد به جایت آب میبُردم
به جای قلبِ مشکت تیر میخوردم
به پای آرزوهای تو میمردم
نمیدیدم نگاهِ شرمسارت را
اگر میشد به جنگِ تیر میرفتم
به زیر کوهی از شمشیر میرفتم
که حتی نشکند آیینۀ چشمت
نبیند هیچ سنگی انکسارت را
به من پیکِ اجل نزدیک شد رفتی
تمام آسمان تاریک شد رفتی
شده «امُّالقَمر»؛ «امُّالبُکا» بی تو
ببین ای ماه، ابرِ در مدارت را
اگر چه قدّم از داغت خمید آخر
ولی مادر به رویایش رسید آخر
که شد اُمالبنین «اُمالشهید» آخر
ببر حالا کنارت داغدارت را
شاعر: رضا قاسمی
چهار صورت قبر درست کرده بود .. پشتِ بقیع برا همدیگه روضه میخواندن .. (1) یه گوشه از روضه رو خانم زینب میخواند (زبان حال)، یه گوشه از روضه رو اُم البنین .. یه وقت سکینه بلند میشد؛ اُم البنین من شرمندهام .. من بودم مشکُ رو دوشِ عباس گذاشتم «فَسَمَعَ الأَطفَالُ يُنادُونَ العَطَشَ اَلعَطَشَ فَرَكَبَ فَرَسَهُ وَ أَخَذَ رُمحَهُ وَ القُربَةُ وَ قَصَدَ نَحوَ الفُراتِ ..» (2) زینب سلام الله صدا میزد ام البنین شما که نبودی فقط شنیدی چه گذشت کربلا .. انقدر برا عباس و حسین داری ناله میزنی .. ام البنین داغ عباس با دلِ حسین کاری کرد .. روزِ عاشورا هر شهیدی رویِ زمین می افتاد اول حسینم میومد دم خیمۀ زن ها ما رو سر سلامتی میداد .. اما وقتی عباس رو زمین افتاد .. انگار دیگه کاری از حسینم بر نمیومد صدا زد .. «و قال الحسين ع الْآنَ انْكَسَرَ ظَهْرِي وَ قَلَّتْ حِيلَتِي ..» (2) زینب به بچه ها بگو آماده اسارت بشن ..
کربُبَلا نبودم حیف،
داغش تو سینهم مونده
ولی همه روضهها رو
زینب برا من خونده
مادر؛ چشماتُ دوست داشتم
عباس؛ غریبیتُ قربون
دستی نداشتی از چشمت
تیرُ و بکشی بیرون ..
چشمتُ و زدن بمیره مادرت برات
چشمتُ و زدن راحت شن از خشم نگات
چشمتُ و زدن دیگه نگی چَشم به آقات
امیدِ مادرت بودی
رفتی و من آشفتهام
نیستی زیرِ بال و پرم
خیلی زمین می اُفتم
قدِ رشیدُ و زهراییت
نورِ نگاهِ خستهم بود
بازوی حیدری تو
عصایِ دستم بود ..
دستتُ و زدن، بیفته روی خاک علم
دستتُ زدن، راحت برن سمتِ حرم
دستتُ زدن، قامت آقا بشه خم
چشمتُ و زدن بمیره مادرت برات
چشمتُ و زدن راحت شن از خشم نگات
چشمتُ و زدن دیگه نگی چشم به آقات
یاقمرالعشیره ، عباس عباس عباس ..
منابع:
(مربوط به روضه خوانی حضرت ام البنین در رثای امام حسین(ع) و شهدای کربلا:)
1)مقاتل الطالبیین، ۱۳۶۸ق، ص۸۵
ریاحین الشریعه، ۱۳۶۴ش، ج۳، ص۲۹۳
حسون، اعلام النساء، ص۴۹۶-۴۹۷
2)بحارالأنوار مجلسی، ج۴۵، ص۴۱
|⇦•ای روشنای خانه حیدر ..
#روضه و توسل، ویژۀ وفات حضرت اُم البَنین سلام الله علیها _ حاج حسن شالبافان •ೋ
ای روشنای خانه حیدر پس از زهرا
کامل ترین و بهترین همسر پس از زهرا
ایثار از رفتار و الطاف تو می جوشد
مهر و محبت از دل صاف تو می جوشد
هر چند در عالم علی را کفو و همتا نیست
هر چند همتایی برایش غیر زهرا نیست
اما علی گمگشته اش را در تو پیدا کرد
آری خدا پایِ تو را در خانه اش وا کرد
در تو حیا و عفت و بذل و شجاعت دید
در قلبِ تو یک آسمان عزم و شهامت دید
پرواز کرده این دلم تا تربتت امشب
دستِ توسل می زنم بر ساحتت امشب
دست تو لبریز از کرم سرشار از بذل است
هر کس گدایت هست کارش با اباالفضل است
بانو تو را در عالم خلقت شبیهی نیست
هم رتبۀ علمت در این دنیا فقیهی نیست
بانو خدا خیرت دهد خیرآفرین بودی
عمری تسلای امیرالمومنین بودی
روزی که سوی خانۀ مولا سفر کردی
آن روز که رخت عروسی را به بر کردی
برداشتی آرام سوی خانه گامت را
کوچه به کوچه میگرفتند احترامت را
قبل از ورودت لحظهای در پشت در ماندی
با یاد زهرا گریه کردی فاتحه خواندی
بردی به سمت آسمان دست دعایت را
گفتی خدایا من کجا و خانه زهرا؟
گفتی خدا لبریز از عشق و امیدم کن
جان علی در پیش زهرا روسپیدم کن
اول کلامی با حسین و با حسن گفتی
زانو زدی در محضر زینب سخن گفتی
گفتی که اینجا آمدم قصدم عزیزی نیست
باور بفرما، نیتم غیر از کنیزی نیست
من آمدم اینجا برایت خادمه باشم
عمری کنیزِ بچه های فاطمه باشم
بانو همه دیدند بر عهدت وفا کردی
الحق که در بیت علی حق را ادا کردی
در تو خدا ظرفیت بسیار را می دید
فانی شدن در حیدر کرار را می دید
آخر خدا هدیه به تو ماهی منور داد
چون لیلۀ قدر از هزاران ماه بهتر داد
مولا که دید از شوق داری در بغل عباس
فرمود با گریه و ما ادراک ماالعباس
بانو علم در مشت عباس تو می چرخد
عالم سر انگشت عباس تو می چرخد
بانو گره خورده به کار ما گشایش کن
امشب بیا ما را به عباست سفارش کن
شاعر : مجتبی شکریان همدانی
دو سه جمله روضه و از همه التماسِ دعا .. خدا به شما خیر بده روضۀ مادر رو برپا کردید .. ان شالله خانم ام البنین دعاگوتون باشه .. تو مدینه روضه خوان و میاندارِ گریۀ بر ابی عبدالله این خانم بود گریه سلاحِ .. این گریه از ضعف نبوده! من یه گریه کن دیگه ام سراغ دارم که علم گریه رو برداشت ..
نگفتی من دل دارم، رفتی
نگفتی دختر داری، رفتی
بدونِ این که بارِ غم رو
از رو دلم برداری رفتی
حالا من بدونِ تو کجا برم؟!
حالا من بدونِ تو چی کار کنم؟!
انقدر گریه میکنم که نیمه شب
از خوابِ ناز سرتُ بیدار کنم
وای وای وای .. سرم بابا
وای وای وای .. از بس زدنم، کمرم بابا
خدا رحمت کنه همه مدافعانِ حرم زینبی رو .. (هم کاخ یزید ملعون هست هم حرم خانم رقیه همون خرابه ای که این نازدانه همونجا به شهادت رسید)؛ چی جوری این دختر گریه کرد، این صدا از تو خرابه رسید تو کاخ .. طاهر ابن عبدالله دمشقی (1) میگه نیمههای شب بود، سرِ یزید ملعون رو پای من خوابش برده بود. سرِ مبارکِ ابی عبدالله هم تو تشت .. میگه یهو دیدم چشمای سر داره میچرخه هی میگه خواهرم دخترمُ ساکتش کن .. میگه دیدم آروم از گوشه چشم سر، داره اشک میاد .. صدای این دختر رسید یزید از خواب نحسش بیدار شد .. یه نگاه کرد گفت صدا گریه برا کجاست؟! گفتن امیر این حسین یه دختر داره .. نانجیب گفت سرِ باباش رو براش ببرید ..
وای وای وای .. سرم بابا
وای وای وای .. از بس زدنم، کمرم بابا
منابع:
1)منتخب التواريخ، باب پنجم، ص۲۲۹
كامل بهائی، ج 2 ص 179
انوار الشهادة ص 244
ریاض القدس: 2/326
نفس المهموم ص 456
4_198777687823615504.mp3
7.32M
#روضه
#واحد
#وفات_حضرت_ام_البنین_علیه_السلام
بانوای حاج
#محمدرضاطاهری
♣️♣️♣️
مثل تو مادری این چنین نیست
مثل عباس تو در زمین نیست
بعد کرب و بلا نوحه خواندی
نام من دیگر ام البنین نیست
ز قصه ها جان به لبی مادر شیر عربی
خدای لطف و ادبی
مولاتی یا ام البنین
زیر بار مصیبت بریدی
پیش زهرا ولی رو سفیدی
قامتت خم شده بس که بانو
از سکینه خجالت کشیدی
چرا شکسته کمرت مگر چه امد به سرت
چه شد دو دست پسرت
مولاتی یا ام البنین
****
تو خودت بانوی عالمینی
گردن شیعه داری چه دینی
گرچه دیدی تو داغ ابالفضل
تا ابد روضه خوان حسینی
حسین پیروهن نداشت کاش فقط کفن نداشت
لباس بر بدن نداشت
یا حسین غریب مادر
▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒
بسم رب الفاطمه (س)
#هفتمین_روز_عزا
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#گلواژه_هـاے_اهل_بیت_ع
هفتـمین روز عــزاے دختـر پیغمـبر است
موسـم سوز و گـداز قهـرمان خیـبر است
سینه اهل ولا شـد شـرحه شرحه زین الم
یوسف ال محمد(ص)غمگسار مادر است
✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
بگوشم هاتـفے گفتا که عـالم زار مے گرید
ز داغ فاطـمه هر مومن هوشـیار مے گرید
قلم را گفتمـش تفسیر کن شـرح غم زهرا
بگفتا من چه بنـگارم در و دیوار مے گرید
شرارستان کینه پشت درب عثمت الله شد
در این غم اهل دل بادیده اے خونبار مے گرید
درآندم یاس پیغمبر کبود و غنچه پرپر شد
از این ماتـم علے شیر خدا بسیـار مے گرید
فتاده کشـتے پهـلو گــرفته در یـم طـوفان
به اقیانوس جهل افتاد دین و احمد مختار میگرید
علے با اشڪ چشمان شستشو داده شقایق را
نموده یاس خونیـن زیر خاڪ و زار مے گرید
نگاه و گـریه طفـلان به سـوے آن در و دیوار
علے را مے کــند خونین دل و غمبار مے گرید
شبانگاهان کنار مرقد پهلو شکسته مے رود مولا
به نخلـسـتان ز هـجـران رخ دلدار مے گرید
اطاعــت از ولـے عصـر از زهــرا بیـامـوزیـم
برای غربت حیدر چنین غمبار میگرید
رسـیده هفتمــین روز عــزاے دخـت پیغمبر
به یاد غــربـت زهـرا در و مـسـمار مے گرید
هنـوزم نالــه ے زهرا به گـوش اهل دل آید
ز بـے مهـرے امــت حیـدر کــرار مے گــرید
ببخشا جان زهرا مــانده ے غیبت خداوندا
امام عارفان این روزها با دیده ے خونبار مے گرید
کیانے را مـدد کن در مـسـیر عتـرت و قرآن
که مهدے ازحضور جاهـل دیـندار مے گرید
🖊شاعر:استاد کیانی
به مناسبت هفتمین روز یتیمے بچه هاے امیر مومنان علیه السلام روزهاے تلخ تاریخ شیعه بچه هایے که زانوے غم بغل گرفته به در و دیوار نگاه مے کنند و اشڪ میریزند بسوگ مینشینیم و با نو باوه هاے رسول خدا همدلے میکنیم راستے چه کردند براے حفظ دین تا تشیع بماند و ما براے حفظ ان چه کردیم ؟
سه شنبه ۲۱ دیماه ۱۴۰
بخاطر بلاے کرونا در فضاے مجازے محفل عزا بر گزار میکنیم اجرڪ الله یا مهدے عج/ امروز سه شنبه روز زیارتے جمکران و روز توست (یا مهدے تو روح دعایے خودت فرج را بخواه. بنده نوازا، به سوز دل مهدے (عج) وناله هاے یتیمان فاطمه (س) عنایت کن شفاے بیماران و رفع گرفتاریها و بر آورده شدن حاجات و فرج ولے نعمتمان مرحمت کن به برکت صلوات بر محمد وال محمد
1400/10/21
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
📌نشر اشعار بروز از شعراے فرهیخته
▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒
خادم شعبانپور:
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به نام خدا
🎤کانالهای روضه،مداحی، ترحیم خوانی ترکی و فارسی در (ایتا)
♦️«لینک کانال مداحی عاشقان حضرت زینب سلام الله علیها»👇
https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
♦️کانال مداحی ترکی با سبک👇
https://eitaa.com/joinchat/2348744791Cd1e41b0233
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
♦️کانال ختم و ترحیم خوانی👇
https://eitaa.com/joinchat/1758134425Ca7138e05ff
🔹ارتباط با مدریت: شعبانپور👇
@Haram75
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
AUD-20200927-WA0089.mp3
8.81M
🌾#رزق حسینی
#مهدی_حسینی
جَنَتُنا کربلا .. عِزَتنا کربلا
غُربَتُنا کربلا .. کربُبَلا کربلا
من که گدایِ توامُ سر به هوایِ توامُ
جان به فدایِ توامُ جانم حسین جانم
قدیم الاحسانی ، سید العطشانی
کُلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا
خاکِ شفا کربلا ، باب دعا کربلا
نورِ خدا کربلا ، کربُبَلا کربلا
به هر طرف می نگرم ، طائرِ قدسیِ حرم
جلوه کند در نظرم ، جانا جانا
تو روحِ ایمانی ، سید العطشانی
کُلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا
پرچم دل کربلا ، زمزمِ دل کربلا
محرمِ دل کربلا ، کربُبَلا کربلا
منم اُویسِ قرنی ، جانی و جانانِ منی
حب الحسین اجننی ، جانا جانا
تو روحِ قرآنی ، سید العطشانی
کُلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به نام خدا
#شب_جمعه
#فــراغ_کربلا
#گلواژه_هـای_اهل_بیت_ع
✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
شب جمعه دل من کرب وبلا میخواهد
دل دیـــوانهٔ مـن آب بقــا میخــواهد
پرزند مرغ دل امشب به هواے دگرے
مرغڪ دل زخدا لطف وعطامے خواهد
چه کنم درشب آدینه دلم گشته دونیم
دل من از حــرم یــار دوا مے خـواهد
آرزویم شـده امشـب بروم شـهرنجف
دلم امشب حرم شیر خدا مے خواهد
بوسه برخاڪ نجف به چه صفایے دارد
دلم امشب به خدا سعے وصفا مے خواهد
دل من پــر شده ازغصه وآلام ومحن
چــارهٔ درد دل از آل عبـا مے خواهد
شب آدینه عجب حس غــریبے دارم
دلم از حضرت عباس شفا مے خواهد
به سرم زد بــروم برحرم حـر وحبیب
بعد از آن دل صله از دخت وفا مے خواهد
دوست دارم بنهم پاے به بین الحرمین
هرچه خواهد دلم آنجـا بجا مے خواهد
دوسـت دارم که نگـاهے به عقب اندازم
تـا بـبینم دلم آنجا چــه ها مے خواهد
دوسـت دارم که ببیـنم حــرم اکبـر را
دل د.ر آنجا بسے شور ونوا مے خواهد
همچــو نے نالــه کنم داد زنـم یا اصغر
دیده درنیمه شب باز بـکا مے خواهد
واے دیــوانه کند قاسم شهزاده مــرا
دل ز داماد جوان رخت عزا مے خواهد
واے بر من چه کنم گــر نتوانم بروم
دل در آن لحظه یقین مرگ مرا مے خواهد
شب آدینــه سرآیـد بشــود روز دگـــر
دلم هرروز حسین جان تورا مے خواهد
حاجتــم گر ندهے من بخـــدا مے میرم
دلم امشب صله از دست شما مے خواهد
من نخواهم ز شما مال و مناعت درمی
دل شفاعت ز شما روز جــزا مے خواهد
یاحسین جان رقیه قــد من گشته دوتا
دم اخـر دل من از تو رضــا مے خواهد
یا حسـین در دل من شور دگر برپاشد
دل من در دل شب اشفع لنامے خواهد
🖋شاعر: استاد مسلم فرتوت فاخر
✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
نشر اشعار بروز از شعرای فرهیخته
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ