eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
802 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
کربلایی مجتبی رمضانی1_1623197579.mp3
زمان: حجم: 12.89M
‍ . ✅ سفرهٔ درد دلمو ... ▶️ ✴️  کربلایی مجتبی رمضانی 🔸🔹🔸🔹 سفرهٔ درد دلمو پیش تو باید بیارم پام برسه به کربلا انقده درد دل دارم من از همه دیگه غیر تو دل بریدم به مادرت تو رو این شبا قسم میدم یادش بخیر شبی که حرمت رسیدم یه کاری کن دوباره زائرت شم تو رو به اشکای رقیه خاتون خیلی برات حرف نگفته دارم خیلی دلم تنگه آقا براتون غم عشقت بیابون پرورُم کرد وای هوای وصل و بی بال و پرُم کرد به ما گفتی صبوری کن صبوری وای صبوری طُرفه خاکی بر سرُم کرد " امون ای دل ای دل " آرزومه یه بار دیگه، بیام پیشت با نوکرات کشته منو این انتظار، لک زده این دلم برات تنگه دلم واسه‌ٔ همه‌ خاطره‌هام آرزومه که یه بار دیگه حرم بیام با گریه‌هام پا ضریح تو بدم سلام میبینی روزگار نوکراتو میبینی این گدا چه بی قراره یعنی میشه دوباره زائرت شم؟ یعنی میشه بیام پیشت دوباره؟ نمیدونُم دلُم دیوونه‌ٔ کیست وای کجا می‌گردد و در خونه‌ٔ کیست نمیدونُم دلِ سرگشته‌ٔ ما وای اسیر نرگسِ مستونه‌ٔ کیست " امون ای دل ای دل " اگر کشتن چرا آبت ندادن وای؟ چرا زان دُر نایابت ندادن؟ اگر کشتن چرا خاکت نکردن وای کفن بر جسم صد چاکت نکردن اگر کشتن چرا مویت کشیدن وای چو گرگی پنجه بر رویت کشیدن 🔸 •┄┅══༻○༺══┅┄•
هدایت شده از خادم اهل بیت کمالی
جواد مقدمای تمام آرزویم- جواد مقدم - ذاکر استودیو.mp3
زمان: حجم: 11.69M
ای تمام آرزویم غم تو شد آبرویم- جواد مقدم ای تمام آرزویم غم تو شد آبرویم آقا درد دل زیاده از کجا برات بگویم تویی اوج مهربونی ای همای آسمونی من به دنبال تو هستم که شاید بدی نشونی من با تو ترانه ساختم ندیده دل به تو باختم تو رو بعضی وقتا دیدم اما افسوس نشناختم ای گل باغ و بهارم ای همه دار و ندارم آرزومه وقت مردن سر رو شونه هات بذارم دیگه بسه این جدایی کی میشه آقا بیایی با نوای دل می خونم مهدی زهرا کجایی عاشقی بی کس و کارم غم ندارم تو رو دارم باشه منتظر می مونم بیایی سر مزارم تویی آرزوی زهرا شبنم وضوی زهرا بیا آقا بسه دوری مرهم بازوی زهرا آقاجون تو رو ندیدم فقط از چشات شنیدم اما با این همه دوری ندیده تو رو خریدم آقاجون بذار ببینم چون که من فقط شنیدم دیگه خسته شدم از بس عکس شیش گوشه خریدم
هدایت شده از خادم اهل بیت کمالی
زمان: حجم: 1.32M
کمالی ❀﷽❀ در غـمِ خورشیــدِ  پشتِ ابر ، باران می گریست ماهتاب ، از این هــلالِ رو به پایان می گریست در سیَه چالی که دیگر، روز و شب فرقی نداشت از فــراقِ رویِ او ،خورشیــد تابان می گریست کُـنــجِ زنــدان بود ،امّا  غــرقِ طوفـــانِ   بلا بود موسی در دلِ امواج و طوفان می گریست در مناجاتش نوایِ درد می آمــــد به گـــوش در نمـازش تک تکِ آیات قـــرآن می گریست هر رکوع وسجده اش از بس که سنگین می گذشت  از خجالت،حلقهٔ زنجیــرِ بی جان می گریست جایِ زندانبــان ِبی شــرم ، از سرِ شـرمنــدگی  بر چنین احوال، حتی چشم زندان می گریست روزه داری که  میـــانِ  سفــرهٔ افـــطارِ  او ناله می زد تازیانه ، سفره ، بی نان می گریست روزهای واپسـیـن، رنگ دعــایش فــرق داشت یاد مادر بود و در سوگش فراوان می گریست ذکر "یارَب نَجِّنــی مِنْ سِجْنِ هارونُ الرَّشید" زیرِ لب  می خواند و با حالی پریشان می گریست روز وشـب در انتـظار دیدن معصــومه بود از غمِ دلتنــگیِ شــاه خراسـان می گریست با زبــان روزه ، یاد کــربلا بــود ، از عطـــش  روضه می خواند و به یادِ شاه عطشان می گریست شکر ، دیگر ، دختــرش جـان دادن او را ندید گرچه باحسرت ،چنان ابر بهاران می گریست کــربلا،امّا ســرِ خورشیـــد را بـر نِـیْ زدنــد پای نیــزه دختـری با آه سوزان می گریست در ردیف از بس نوشتم گریه را بغضم شکست "کیمیا"هم در غزل با اشک پنهان، می گریست
. اَلسّلامُ علَیَ صاحِبِ الزّمان! " دلْ نوشته ى مهدوى " من که باشم؟ که ادّعا بکنم: بی قرارِ فراقِ مُنتظَرم چند بیتی، سروده می‌خوانم: از زبانِ رفیق مُنتظِرم اولینْ حرف ِ بعد بیداری: " اَلسّلامُ علیكَ یا مَهدي! " آخرینْ حرف، قبلِ خوابیدن: " کُلُّ قَلبي لَدَیكَ یا مهدي! " نيّتم وقتِ رفتنِ سرِ کار: کسبِ توفیق خدمت مولا همه‌ی فکر و ذهنِ من، شب و روز: جلب حُسنِ رضايتِ مولا ضربانم که می زند دائم... بر سرِ خوانِ صاحِبُ الْاَمرم بر سرِ سفره‌ی معاش و طعام... غرق احسان صاحِبُ الْاَمرم بهر جلب نگاه رحمتِ او... سخت، مشغولِ دست و پا زدنم دست خالی، سر قنوتِ نماز... " رَبّ ِ عجّل... " نیفتد از دهنم طولِ ماه رجب به استغفار صلوات است همدمم، شعبان سر کنم با دعا برای فرج... کلّ ماه مبارک رمضان در دل کهفِ استغاثه به او... وقت لغزش، پناه می‌گیرم نکند گر برایم " استغفار " من به حالِ گناه، می‌میرم! صبح، یاد صباحِ آمدنش ظهر، یاد ظهور جانانم لحظاتم معطّر است به او شام، محزونِ شام هِجرانم اصلِ سرمایه اَم در این عالَم: عزم خدمتگزاری ام باشد قلبم آرام می‌شود وقتی... شاهدِ بی قراری ام باشد در طُمأنينه‌ ام به دامانش! بی امام زمان، حَرَج دارم طبقِ متنِ صریح توقيعش: با دعا بر فرج، فرج دارم
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 (امام موسی ابن جعفر ع) رفته از دار دنیا،هفتمین نور دل ها خون شده زین مصیبت،در جنان قلب زهرا زین مصیبت خون شده دل ها تسلیت علی موسی الرضا زین همه درد و هجران،گرید و سوزد هر شب ذکر او کنج زندان،گشته خلصنی یا رب زین مصیبت خون شده دل ها تسلیت علی موسی الرضا سندی شاهک از کین،خون نموده دل او زد شرر زهر کینه،بر همه حاصل او زین مصیبت خون شده دل ها تسلیت علی موسی الرضا هفتمین نور یزدان،در غریبی و مظلوم کنج زندان سندی،شده از کینه مسموم زین مصیبت خون شده دل ها تسلیت علی موسی الرضا سندی از کین شبانه،از ستم ظالمانه می زد از ظلم و کینه،بر تنش تازیانه زین مصیبت خون شده دل ها تسلیت علی موسی الرضا آن که از لطف حق بر،شیعه حبل المتین است کنج زندان بغداد،کشته ی زهر کین است زین مصیبت خون شده دل ها تسلیت علی موسی الرضا هفتمین نور حق از،بند غم گشته آزاد کنج زندان بغداد،گل فاطمه جان داد زین مصیبت خون شده دل ها تسلیت علی موسی الرضا شده موسی بن جعفر،کشته ی ظلم و بیداد جسم پاکش سه روز است،مانده بر جسر بغداد زین مصیبت خون شده دل ها تسلیت علی موسی الرضا پسرش دیده گریان،از غمش خونجگر شد شیعه ی مرتضی در،ماتمش دیده تر شد زین مصیبت خون شده دل ها تسلیت علی موسی الرضا از غم داغ موسی،شور محشر به پا شد هر دلی سوزد از غم،کاظمین کربلا شد زین مصیبت خون شده دل ها تسلیت علی موسی الرضا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 (امام موسی ابن جعفر ع) ای گلبن باغ پیمبر نجل علی موسی بن جعفر ای نور چشم آل طاها راحت شدی از رنج و غم ها تو می روی در نزد زهرا مولی رضا آجرک الله۳ جان داده ای در کنج زندان ذکرت شده بیا رضاجان در سینه ات غم حجله بسته قاتل کنار تو نشسته قلب تو را از کین شکسته مولی رضا آجرک الله۳ ذکر لب تو گشته هر شب دلخسته ام خلصنی یا رب بر تو چه خصم دون نموده سندی تو را دلخون نموده هر دم تو را محزون نموده مولی رضا آجرک الله۳ ای که تویی ماه مدینه پرپر شدی از ظلم و کینه ظلم و ستم شد شامل تو دشمن نموده خون دل تو آتش زده بر حاصل تو مولی رضا آجرک الله۳ هفتم امام پاک و معصوم با زهر کین گردیده مسموم زهر ستم بر تو اثر کرد گلت رضا را دیده تر کرد معصومه ات را خونجگر کرد مولی رضا آجرک الله۳ کشته شدی چه ظالمانه دشمن تو را زد تازیانه از کینه ها و ظلم عدوان جان داده ای در کنج زندان ذکرت شده بابا رضاجان مولی رضا آجرک الله۳ بر شیعیان حبل المتینی از چه شهید زهر کینی مولای من ای داد و بیداد از بند غم ها شدی آزاد پیکر تو بر جسر بغداد مولی رضا آجرک الله۳ تو نور چشم مصطفایی در راه دین گشتی فدایی در هر کجا ماتم به پا شد از داغ تو ماتمسرا شد برپا ز غم بزم عزا شد مولی رضا آجرک الله۳ مولی رضا آمد کنارت از داغ تو شد بی قرارت شیعه ی تو غرق نیازه داغ پیمبر گشته تازه گشتی تو تشییع جنازه مولی رضا آجرک الله۳
🍀تشکر ویژه از دوستان گلم ♡که گروه خودشونو همراهی میکنند 🍀سپاسگزارم💚 🌼🍀سپاسگزارم💛 🍀🌼🍀سپاسگزارم💚 🌼🍀🌼🍀سپاسگزارم💛 🍀🌼🍀🌼🍀سپاسگزارم 🌼🍀🌼🍀سـپاسگزارم💛 🍀🌼🍀سـپاسگزارم💚 🌼🍀سـپاسگزارم💛 🍀سـپاسگزارم 🍀فول لایـــــــک 👌👌 ♡ عالیییییییے هستید مدیر گروه کمالی
امام کاظم ع ی(1).mp3
زمان: حجم: 261.4K
۱ (امام موسی ابن جعفر ع) موسی بن جعفر رفته از دار دنیا راحت شده از رنج و ظلم و ستم ها تسلیت یا علی بن موسی الرضا۲ شهر بغداد از داغش ماتمسرا شد خونین جگر از داغ بابا رضا شد تسلیت یا علی بن موسی الرضا۲ آن که شد بر همه عالم حبل المتین در کنج زندان شد شهید زهر کین تسلیت یا علی بن موسی الرضا۲ با آن که بود از حق و حقوقش محروم سندی شاهک نموده او را مسموم تسلیت یا علی بن موسی الرضا۲ سندی شاهک نموده خون دل او آتش زده زهر کین بر حاصل او تسلیت یا علی بن موسی الرضا۲ مرغ ستمدیده در قفس افتاده هفتم گل زهرا از نفس افتاده تسلیت یا علی بن موسی الرضا۲ آن که بوده از نسل و تبار حیدر کشته ی ستم گشته موسی بن جعفر تسلیت یا علی بن موسی الرضا۲ موسی بن جعفر کشته شد ظالمانه در کنج زندان سندی غریبانه تسلیت یا علی بن موسی الرضا۲ گل زهرا در گوشه ی زندان جان داد پیکر او ماند سه روز بر جسر بغداد تسلیت یا علی بن موسی الرضا۲ معصومه از داغ پدر دیده تر شد علی بن موسی الرضا خونجگر شد تسلیت یا علی بن موسی الرضا۲
چار گلدسته با دو تا گنبد شش جهت نور کبریا دارد هرکه در آن حرم رسد گوید جلوه ی مشهد الرضا دارد چار گلدسته چار رکن بهشت دو ضریح از دو حجت داور یک ضریح از جواد اهل البیت یک ضریحی ز موسیِ جعفر ای مزارت مدار جود و کرم دست حاجات خلق سوی شماست مهری و چند تا ستاره ی فضل معتکف در کنار کوی شماست مثل فرهاد میرزا شده اند خاکبوس تو بس امیر و وزیر "کلبُهم باسطٌ ذِراعیهِ" حک شده روی قبر خواجه نصیر دلم از درد و غم به تنگ آمد سر و پا رنج و غصه و دردم سمت باب الحوائج آمده ام رو به باب المراد آوردم من جوانی گناه آلوده رو به دیوار می کنم از شرم دست بر روی شانه ام بگذار دعوتم کن به یک نصیحت گرم گرمی دست تو برات خداست با شما توبه ام پذیرفته است سفره ی تو دوای هر دردی است مادر این راز را به من گفته است ای ید الله دست تو باز است گره از کار بسته ام وا کن گوشه ی خانه بستری پهن است درد بیمار من مداوا کن آه ای یوسفی که زندان را بوی پیراهن تو گلشن کرد نور حقی و سجده های شبت ظلمت آن محیط روشن کرد دست زنجیر پایبندت شد گریه ی زخم ها به حال تو بود این شب و روز های آخر هم گوئیا موعد وصال تو بود بدنی در احاطه ی زنجیر روی یک تخته ی در آوردند پدری را چنین غریبانه پیش چشمان دختر آوردند آه، از این وصال درد آمیز آه، از این وداع رنج آور ماجرا را خدا بخیر کند باز هم دختری و جسم پدر
شده شرمنده شمس از روی حضرت کاظم قمر شد مات از چهر نکوی حضرت کاظم بغیر از ذات حق آگه نباشد اندر این عالم کسی از سر اسرار مگوی حضرت کاظم بود او ششمین رهبر ز بعد ساقی کوثر که باشد قبله حاجات کوی حضرت کاظم نه بتوان توصیفش کردکه آسان نیست اوصافش که ینکو هست وصف تار موی حضرت کاظم ببیند یوسف از رویش بگوبد مرحبا بر حق که ینکو خلق کرده حسن روی حضرت کاظم بعالم رنگ و بوی گل بود از نور رخسارش بود خوی محمد خلق و خوی حضرت کاظم ولی از جور هارون دعا لبریز شد آخر ز زهر خانمان سوزی سبوی حضرت کاظم بدی در گوشه زندان چاارده سال آن مولا بدی با حق تعالی گفتگوی حضرت کاظم طلب میکرد او مرگ از خدا با دیده گریان که وصل یار بودی آرزوی حضرت کاظم خدایا دست گیری تو از ژولیده محزون بحق قرب و قدر و آبروی حضرت کاظم
کنج زندان هم که باشی باز شاه عالمی با همین دستان بسته تکیه گاه عالمی این غل و زنجیرها حتما گواهی می دهند گرچه در بندی ولی فکر رفاه عالمی معجزه یعنی همین که در سیه چال بلا هم امام عالمی و هم پناه عالمی کاش می فهمید هارون الرشیدِ بی حیا اینکه یا باب الحوائج ، خیرخواهِ عالمی خود بلا دیدی و ما را دور کردی از بلا ای بلا دیده، گرفتار از گناه عالمی با وجودِ این کبودی ها پر از نوری هنوز در دلِ تاریکِ زندان، مهر و ماه عالمی خرد گشته استخوانت، باز میگیری قنوت مثل مادر بهترین عبد الاه عالمی سال ها در گوشه ی زندان دعا کردی تو هم.. چشم بر راه ظهور دادخواهِ عالمی
شب شام غریبان است امشب که خون قلب محبان است امشب تمام شیعیان در شور و شینند همه در سوگ ماه کاظمینند همه گریند امشب با دل خون شده موسی خلاص از حبس هارون گل زهرا امام بی قرینه شده مسموم کین دور از مدینه زده سندی دون آتش به جانش بسوزانده است مغز استخوانش امام هفتمین راحت شد از غم ز داغ او رضا بگرفته ماتم دگر راحت شد از هر ظلم و بیداد تنش مانده به روی جسر بغداد اگر چه هر دلی در کاظمین است به یاد کاظم و جدش حسین است اگر چه گشته تشییع جنازه دوباره داغ جدش گشته تازه تن او بر زمین خواهر ندیده ندیده روی نی رأس بریده میان موج خون غمدیده دختر ندیده پیکر موسی بن جعفر تن پاکش به روی دوش یاران تن جدش به زیر سم اسبان بمیرم کربلا حرمت دریدند سر فرزند زهرا را بریدند زدند آتش به خیمه وحشیانه یتیمان را زدند با تازیانه به جای تسلیت زخمش نمک خورد کنار قتلگه زینب کتک خورد (رضایم) نوکر موسی بن جعفر دهد مزد مرا زهرای اطهر