|⇦•این فرش روضه...
#سینه_زنی و توسل بهحضرت سیدالشهدا علیه السلام ویژهْ شب جمعه اجرا شده سال ۱۴۰۱به نفس کربلایی حسین طاهری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
این فرش روضه که روش نشستی
اینجا، همین جایی که هستی
یه روزی آرزوت میشه
وقتی بری برا همیشه
همین حسین حسین گفتنا
همین شبا روضه رفتنا
یه روزی آرزوت میشه
وقتی بری برا همیشه
یه ثانیه ش بر نمیگرده
خاک تورو اسیر کرده
تا میتونی تا زنده ای
گریه کن برا حسین
زندگیت فدا حسین
«حسین ...حسین»
چایی قبل و بعد هیئت
این گریه ها همین دو سه ساعت
یه روزی آرزوت میشه
وقتی بری برا همیشه
همین کتیبه ها رو میبینی
همین سیاهیها رو میبینی
۱۵ شوال شهادت حضرت حمزه سیدالشهدا ع
🎄🎄🎄🎄🎄🎄🎄🎄
رباعی
ای کشته راه دین و ایمان حمزه
وی مردِ جهاد و مردِ میدان حمزه
در جنگِ احد شهید و مثله گشتی
در یاری خاتمِ رسولان حمزه
🎄🎄🎄🎄🎄🎄🎄🎄
همسفر (مثنوی مرثیه)
حمزه ای عم رسول دو سرا
سید و سرور و شاه شهدا
🎄🎄🎄🎄🎄🎄
ای امید دل احمد حمزه
یاور و یار محمد حمزه
🎄🎄🎄🎄🎄🎄
صف شکن در صف هیجا بودی
راست قامت بر اعدا بودی
🎄🎄🎄🎄🎄🎄
تویی آن شیر ژیان یا حمزه
ز عدو برده امان یا حمزه
🎄🎄🎄🎄🎄🎄
پیش پیغمبر خاتم حمزه
بهترین مردم عالم حمزه
🎄🎄🎄🎄🎄🎄
کشته مکتب توحید شدی
همسفر با مه و خورشید شدی
🎄🎄🎄🎄🎄🎄
ضرب شمشیر تو کولاک نمود
خصم را یکسره غمناک نمود
🎄🎄🎄🎄🎄🎄
هیبتت برده امان از اعدا
خُرَّم از نقش تو شد اهل ولا
🎄🎄🎄🎄🎄🎄
اَسَدُاللهِ دلاور حمزه
حامی و یار پیمبر حمزه
🎄🎄🎄🎄🎄🎄
ای علمدار سپاه اسلام
بودی از جان تو پناه اسلام
🎄🎄🎄🎄🎄🎄
افتخار همه معصومین
بودی ای حمزه سلحشور ترین
🎄🎄🎄🎄🎄🎄
عاقبت هم ز سعادت حمزه
برسیدی به شهادت حمزه
🎄🎄🎄🎄🎄🎄
وحشی و هنده جگرخوار چه کرد
با تنت ای گل بی خار چه کرد
🎄🎄🎄🎄🎄🎄
از ستم مثله شده پیکر تو
آمده در بر تو خواهر تو
🎄🎄🎄🎄🎄🎄
شد صفیه به عزا یا حمزه
در غم و سوز و نوا یا حمزه
🎄🎄🎄🎄🎄🎄
شد تسلای دلش ختم رسل
با دلی سوخته هادی سبل
🎄🎄🎄🎄🎄🎄
لیک در کرب و بلا تا زینب
بی معین گشته و شد جان بر لب
🎄🎄🎄🎄🎄🎄
آمده بر سر بالین حسین
آن که شد کشته ز شمشیر و سنین
🎄🎄🎄🎄🎄🎄
خواهرش خون شده اشک بصرش
غم او زد شرر اندر جگرش
🎄🎄🎄🎄🎄🎄
"ناطق" از حق به طلب وقت ظهور
می شود عالم هستی پر نور
🎄🎄🎄🎄🎄🎄
غلامرضامحمودنژاد(ناطق) قم
◾روضه چهلم ختم پدر◾
#بهمراهِ_جدیدترین_مارضایی
#تایپ_خانم_علیمحمدی✍
#اجرا_توسط_استاد_پرویزی🎧
چهل روزه که بابا زیر خاکه
چهل روزه دل مو چاکِ چاکه
چهل روزه شده کارم بهونه
چرا بابا نمیاید به خونه
چهل روزه گُل کاشانه ام نیست
چهل روزه چراغ خانه ام نیست
چهل روزه غریب این دیارم
بجز بابا کسی را من ندارم
چهل روزه یگانه گوهرم نیست
چه سازم مرگ بابا باورم نیست
مجلس امشب(امروز) ما ب یاد چهلیمن روز درگذشت پدری مهربان و دلسوز بنام.......... بر پا شده است،چهل روزه ک دختران داغ دیده ، پسران داغ دیده روی ماه بابا رو ندیدن( زبانحال بچه هاش)
چهل روزه چراغ خونمون خاموشه بابا، دلمون خیلی برات تنگ شده ،بابا وقتی دلمون میگرفت ، میگفتیم بریم خونه پدر عرض ادب کنیم اما الان باید بیایم کنار قبرت بشینیم واشک بریزیم، بابا جون چطور جای خالیتو ببینم، بابا خونه بی تو عزا خونه شده😭😭😭
عزیزان داغدیده، میدونم دلی غمدیده دارید نمیخوام نمک رو زخمتون بپاشم ولی باید بگم پدر ستون خونه و روشنایی خونه ست، پدر پشت و پناه دختره ، پدر تکیه گاه دختره حالا ک دلتون شکست بریم در خونه آقا ابا عبدالله اشکاتو آمیخته کن با اشکای یتیمان ابا عبدالله
اما من بمیرم برا یتیمان امام حسین ، آخه تو کربلا کسی نبود با عزیزان حسین همدردی کنه بمیرم هر وقت ک میگفتن بابا مونو میخوایم با ضرب تازیانه و سیلی جوابشونو دادن، شما رو فامیل با ناز و نوازش از بدن بابا جدا کردن اما بمیرم برا دختر امام حسین با ضرب سیلی از بدن بابا جدا کردن بخدا داغ بابا آتیش میزنه قلب آدمو اما برا دختر داغ بابا سخت تره ، همۂ وجود یه دختر باباشه، الهی بمیرم برا غربت حسین، بخدا خیلی سخته یه دختر بدن پاره پاره ی بابا شو ببینه، بخدا خیلی سخته یه دختر بدن بی سر باباشو ببینه ، یه جایی هم تو خرابۂ شام سه سالۂ امام حسین هی بهونه ی بابا رو میکرد، هر کاری کردن این دختر آروم نشد اینقدر گریه کرد تا سر بریده ی باباشو براش اُوردن با دستهای کوچیکش این سر و به سینه چسباند و شروع کرد به درد و دل کردن با سرِ بابا... آی تویی که چهل روزه داغ بابا دیدی بزار زبانحالتو بگم
مارضایی شوشتری👇🏻👇🏻👇🏻
عزیزم و چِل روز گذشت ای بووِه مو تونه ندیدُم
وُ روزه رفتنت ای بووِه مو گیسو کشیدُم
عزیزم وُ چِل روزهَ آهِ کَشُم ای مَردُم آهِ سردهِ سینهَ
آی کسی مثل خودُم ای مردم داغی نبینه
عزیزُم وُ جمع بووید ای مردم گِرید زیرِ بالُم
وُ رفته سایه سرُم آ بخدا شو وُ روز بنالُم
عزیزُم اَر حساب اَ غمُم گِری ای بووهِ غمُم بی حسابه
وُ اَر دلمه سفره کُنُم ای مردم بخدا یه کتابه
آخی قاصدی سی یُم فِرِس ای بووهَ گو کجایی
آی چِل روزه دل اَ خونه کَندیه ای بووَم کی بِ میایی
#تایپ_علیمحمدی✍
#امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
به تعلیم بشر مولای مکتب هرزمان برخاست
به تاییدش خدا فرمود برپا پس جهان برخاست
شگفت انگیز توحید مفضل شعله ور می شد
که وقت خواندنش دود از سر افلاکیان برخاست
میان شیعیان با او حکومت فتنه می انداخت
تقیه نشر پیدا کرد و فتنه از میان برخااست
و مفتاح الحقیقه قفل های بسته را وا کرد
و مصباح الشریعه نور شد تا آسمان برخاست
چنان مور و ملخ عرفان کاذب رخنه در دین کرد
که صادق با لوای حق به جنگ غالیان برخاست
کسی که کربلا را در قیام علم او آموخت
در این مکتب همیشه سربلند از امتحان برخاست
زراره حمیری جابر امینی مجلسی طوسی
تبار دوستان در اصل از این دودمان برخاست
غبار قبر حیدر را نخستین بار او بوسید
پس از آن بوسه، در شهر نجف آن آستان برخاست
چو هارون در تنور امتحانش می توان افتاد
ولی از سفره مهرش چگونه می توان برخاست
پسر یک بار دیگر ارث غربت برد از مادر
دوباره در مدینه آتشی از آشیان برخاست
میان کوچه می افتاد و هی مگفت وااُماه
بمیرم من که از جانش نوای الامان برخاست
دل اولاد او خون شد که او در کاخ حمرا رفت
همینجا بود که آه از نهاد روضه خوان برخاست
گمانم روضه ی شیخ الائمه این سخن باشد
کجا در مجلس منصور چوب خیزران برخاست
امان از مجلس شام و امان از خاطرات تلخ
که طفلی بر زمین افتاد هرجا ساربان برخاست
.
.
رقیه گوشه ای زانو بغل کردو به خود می گفت
چرا بابا سرت آمد ولیکن بوی نان برخاست
🔸شاعر:
#مجید_تال
___
#امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
چه شد که در افق چشم خود شقایق داشت
مدینه ای که شب پیش، صبح صادق داشت
اگرچه شمس وجودش به سمت مغرب رفت
هزار قله ی پر نور در مشارق داشت
چه با شکوه، غم خود به دل نهان می کرد
چه شِکوه ها که از ان فرقه ی منافق داشت
به غیر داغ محرم، گلی زباغ نچید
چقدر روضه ی گودال در دقایق داشت
خلیل بود ولی آتشش سلام نشد
همان که در نفسش عطری از حدائق داشت
هزار طائفه آمد هزار مکتب رفت
و ماند شیعه که "قال الامام صادق" داشت
🔸شاعر:
#جواد_محمد_زمانی
___
#امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
می نویسم از مقام صادق آل عبا
آنکه می جوشد ز نامش دم به دم عشق و صفا
اَلسّلام ای نور ! ای دریای تقوا و یقین
حاکم دین خدا ! ای خادِمت روح الامین !
ای رئیس مذهب ما ! مظهر اسلامِ ناب !
ریشه ی نخل تشیع ! معنی حُسن المَآب !
چشم تو آرایه ی وحی است ، بر ما کن نظر
حضرت صادق ! تویی جلوه گهِ شمس و قمر
تا نگاهت را به روی قرصِ ماه انداختی
ماه را در فهمِ خود در اشتباه انداختی ...
ای ستونِ محکم دین ! حضرت صادق ! مدد ...
ای که هستی بر تمام دشمنان فائق ، مدد ...
ای فراتر از تصور ! ناشر آیاتِ حق !
روشنی مشعل دانش ! ولیّ ذاتِ حق !
انقلابِ عِلم با کُرسیِ دَرسَت پا گرفت
بحث و استدلال از عصرِ شما بالا گرفت
جابرت از چهره های ماندگار شیعه است
در حقیقت مکتب تو اعتبار شیعه است
بِینِ خلقُ الله ، بِینِ مردم یکتاپرست
کَفّه ی ایمان تو از هر کسی سنگین تر است
ای صداقت جاری از هر صحبت و گفتارتان
عالمی محو جمال و سیرت و کردارتان !
از مسیحایی دمت هر درد درمان می شود
با نفس های شما آدم مسلمان می شود
اشک چشمم را منِ بیچاره مدیون تواَم
یا امام الصادقین ! همواره ممنون تواَم
بر جبینِ آسمان آثارِ غم شد آشکار
اشک می ریزند نم نم ابر های داغدار
دست هایت بسته شد ، پس بی اراده می روی
بی ردا و بی عبا ، پای پیاده می روی
آنچه پیرت کرده داغ کشته ی کرب و بلاست
آنچه دائم پیش چشم توست ، شرح روضه هاست
یثربی ها جملگی در فکر تو بعد از فراغ
من بمیرم از برای قبرِ بی شمع و چراغ
کاش می شد گنبد و صحن و سرا می ساختیم
کاش می شد در بقیع ایوان طلا می ساختیم
کاش می شد در کنار قبرت آقا سینه زد
عاقبت مهدی به این تقدیر پایان می دهد ...
آخرش می آید و اسلام معنا می شود
با طلوعِ حضرتش " خورشید " پیدا می شود
دولتِ فردا از آنِ بندگانِ عاشق است
صبح نزدیک است آری ! وعده ی حق صادق است ...
🔸شاعر:
#علی_ساعتچی
___
#امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
ای که مدیون تو تا روز جزا ایمان ما
جان ما قربان تو ای نوح کشتیبان ما
از اضافات گلت ما عاشقان را خلق کرد
داد با امضای تو یک عمر آب و نان ما
راست می گویند نام مذهب ما جعفریست
جز احادیث تو نوری نیست در چشمان ما
...
از تو می خواندم که نام آتش آمد بر زبان
صحبت از در شد که آتش زد به جسم و جان ما
ای شهید آتش جهل مدینه پس چرا
جای تو از مادرت می خواند روضه خوان ما؟
...
شعر می خوانَد کمیت و روضه می خوانی به اشک
آه از جدّ غریب و بی کس و عطشان ما...
خانه ات را کربلا کردی و ما آموختیم
هست دنیای بدون کربلا زندان ما
آستان قدس صادق می شود روزی بقیع
بر ضریحت می رسد چندی دگر دستان ما
🔸شاعر:
#سعید_تاج_محمدی
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
پر گرفتم به اشتیاق حسین
آتشم زد غم فراق حسین
روز محشر بهشت خواهند رفت
گریه کن ها به اتفاق حسین
یادم آمد که گفت یابن شبیب
گریه کن روز و شب ز داغ حسین
در غروبی که خیمه ها می سوخت
آتش افتاد بینِ باغ حسین
خواهرش دید، مادرش هم دید
رفت سر نیزه ای سراغ حسین
حنجرِ پاره پاره هم فهمید
داشت بر زینبش علاقه حسین
🔸شاعر:
#رضا_باقریان
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
ای سرو رشید یا اباعبدالله
آقای شهید یا اباعبدالله
ظلمت زده ایم رحم کن بر دل ما
ای نور امید یا اباعبدالله
غیر از تو که رحمت خدایی ما را
یک تن نخرید یا ابا عبدالله
دل خون شد و خون اشک غریبی تو شد
از دیده چکید یا ابا عبدالله
ما روضه شنیدم و چنینیم بگو
زینب چه کشید یا ابا عبدالله
از جانب خیمه با تمامی توان
سوی تو دویید یا ابا عبدالله
هی خورد زمین و پا شد و خورد زمین
فریاد کشید یا ابا عبدالله
وقتی که رسید شمر بود و بدنت
از غصه خمید یا ابا عبدالله
لعنت به کسی که چنگ زد بر مویت
آن موی سپید یا ابا عبدالله
سر تا سر دشت پر شد از آیاتت
قرآن مجید یا ابا عبدالله
بعذ از تو نبودی که ببینی در شام
طفلت چه شنید یا ابا عبدالله
دنبال کنیز بود مردی بی شرم
در بزم یزید یا ابا عبدالله
🔸شاعر:
#حسن_شیرزاد
=========================
◾توسل به حضرت عبدالعظیم (ع)
به بارگاه کریمانه ات پناهم ده
امان ز معصیت و دوری از گناهم ده
ز کربلای حسینی اگر که جا ماندم
مرا به خاطر ارباب تشنه، راهم ده
تو زادهی حسنی من غلام کوی توام
برای بخشش عصیان تو سوز آهم ده
شکسته بال و پرم،خوردهام زمین آقا
تو فرصت دگری بهر یک نگاهم ده
سلام من به تو ای سیدالکریم،سلام
تلولوئی تو بر این چهرهی سیاهم ده
برای امر فرج در حرم دعا کردم
عنایتی بنما ره در این سپاهم ده
#مرتضی_محمودپور
◾شهادت حضرت حمزه
◾سید الشهداء(ع)
◾عمِّ گرامی نبی مکرم اسلام (ص)
به شهیدان تو سروری دادی
قبل آقای کربلا حمزه
تو شهید احد شدی آنروز
بهر آیین مصطفی حمزه
ای سرپا تمام شور و امید
خم شده قامت نبی گرام
بین صحرا که مصلحت کردند
شد مروت در آن میانه تمام
جگرت را ز سینه در آورد
زنه ملعونه در دل صحرا
خواهرت آمده ز جا برخیز
تا نبیند که سرشکسته ترا
مانع دیدن تو و خواهر
گشت پیغمبر و علی آنجا
وای برجسم غرق خون حسین
پاره پاره فتاده در صحرا
خواهرش آمده در این مقتل
دید زودتر رسیده است زهرا
نوحه سر داد بین آن گودال
داد میزد مقطع الاعضا
تن بی سر بروی خاک بلا
دزدها بین چه غارتش کردند
پیراهن کهنه را عدو برده
قبل کشتن شماتتش کردند
#مرتضی_محمودپور
#مدح_و_منقبت_و_مرثیه_سَیدُالکریم_حضرت_عبدُالعظیم_الحسنی_علیه_السلام
یا سیدَالکریم، سلام ای طلایه دار
بر حضرتت درودِ خدا، ای بزرگوار
ای خط و مشیِ شیعه ی اِثنی عشر ترا
ای مَحرمِ چهار امام، ای ولی مَدار
با رشته های حبلِ متین خورده ای گِره
والا اِمامزاده ی در دین زمامدار
عبدالعظیمی و حسنی و حسینی و
زهرائی و محمدی و حیدری تبار
اَحسنت بر مرام و قوام و دوامِ تو
ای زاده ی امام حسن، روحِ باوقار
سجاد و باقرند، عموهای اَطهرت
ای بر دلت ز صادقِ آل عبا قرار
تو نور چشمِ حضرتِ موسیَ بنِ جعفری
یارِ رضا، معینِ جواد، و سفیرِ یار
داده امامِ هشتمِ ما، شیعه را سلام
در نامه ای که داده به دستِ تو، آن نگار
هادیِ دین، ترا ولیِ خود خطاب کرد
ای صاحبِ عقایدِ نابِ تمام عیار
حتی امامِ عسکری از تو کند سخن
آری بتو امامِ زمان، کرده افتخار
بعد از قیامِ حضرتِ معصومه، بی گمان
طرحِ قیامِ توست، که شیعه شد آشکار
بعد از تو نیز، شیعه در ایران بقاء یافت
پرچم رسید دستِ علیِ بنِ مَهزیار
روح خدا، پیامِ قیامِ ترا گرفت
آن شد قیامِ او، که هنوز است ماندگار
ایران ز انقلابِ امام است مفتخر
سیدعلی است، وارثِ این اوجِ افتخار
اقدامِ تو، نشاطِ عجیبی به شیعه داد
دین گشته در سراسرِ دنیا پیامدار
نشرِ معارف از تو شتابی دگر گرفت
شد با تو خطِّ فاطمی، اِحیاء و برقرار
با اینکه بود کارِ تو در اِختفا، ولی
ترویجِ دین به شیوه ی مخفی است، ابتکار
هر چند زیرِ بارِ مصائب، قدَت خمید
شخصیتِ جهادیِ تو ماند باوقار
از بس، حدیثِ آل علی را صَلا زدی
نهج البلاغه شد ز کتابِ تو وامدار
تفسیرِ آیه های تَولّا، شد از تو نشر
هم، شرحِ آیه های تَبرّا به هر دیار
در دوره ای، حدیثِ غدیر از تو جان گرفت
شد منتشر پیامِ نبیِ بزرگوار
در راهِ دین، هرآنچه ز دستت برآمده
کردی تو از وظیفه شناسی، به روزگار
تنها نه با زبان، که در انجامِ کارِ خیر
خود میشتافتی، به قدمهای اُستوار
با دستگیری از ضُعفا، اُنس داشتی
با مردمِ ضعیف، نشستی هزار بار
دستِ اسیر و دستِ فقیر و یتیم را
با روی خوش گرفتی و بودی همیشه یار
با اهلِ درد، همدل و همراه و همزبان
با اهلِ ظلم، سیره ی تو بود اقتدار
سر، هیچگه مقابل کس خَم نکرده ای
اِلّا مقابلِ خَمِ اَبروی تک سوار
با اینکه چند یوسف زهرا، ثناگویَت
بودی غریبِ شهر و غریبِ همه دیار
آواره گشتی از همه جا، تا به کربلا
آوار شد به جسمِ تو، تخریبِ آن مزار
قبل از فدا شدن، شده ای فانیِ حسین
مثلِ حبیب، کشته ی دلبر شدی دوبار
آوار دیدی و اَثرِ نعلِ اسب، نَه
لب تشنه ماندی و نشدی ذبحِ نابِکار
جسمَت نماند روی زمین زیرِ آفتاب
رَاسَت نرفت بر سرِ نِی سوی هر دیار
روزیکه از عراق به مُلکِ ری آمدی
گریان شدی بخاطرِ یک جمله، زار زار
قاتل که از حکومتِ ری، گندمی شنید
تنها به وعده ای سرِ مولای ما برید
محمودژولیده
ای كشته ای كه بود اُحُد كربلای تو
اهلِ مدينه نوحه گران در عزای تو
شير خدا و شير رسولِ خدا تويی
ای نام سيدالشهدايی سزای تو
قبل از حسين و واقعه ی جانگداز او
زهرا گريست بر تو و بر كربلای تو
شد خلعتِ شهادت تو جامه ی رسول
جان ها فدای پيكرِ در خون شنای تو
ای قامتِ بلند رشادت به هر زمان
كوتاه بود عبای پيمبر برای تو
ماتم چرا گياه به پای تو ريختند؟!
می بايد آن كه ريخت سر و جان به پای تو
اعضای تو ز تيغ ستم پاره پاره شد
پايان نشد به كشته شدن ماجرای تو
هر عضوت از نسيم شهادت چو گُل شكفت
در راهِ دين چو مُثله نشد كس سوای تو
#استاد_سيد_رضا_مؤيد
#حضرت_حمزه_ع
گلچین که دید نخل بلندای حمزه را
در خون کشاند قامت رعنای حمزه را
حیدر شکست قامت سروش ز داغ او
احمد گریست ماتم عظمای حمزه را
با غنچه های زخم در آن معرکه رسول
در بر گرفت داغ شکوفای حمزه را
ابلیس گونه ای جگرِ حمزه را درید
نفرین کنید قاتل رسوای حمزه را
گفتا رسول آمده خواهر مدد کنید
تا ننگرد به روی زمین پای حمزه را
ناگه شکست بغض پریشان خواهرش
دیگر نداشت تاب تماشای حمزه را
حتّی گریست فاطمه آن جا که دیده است
چون آفتاب تابشِ سیمای حمزه را
احمد ز درد ناله به ناله نظاره کرد
گلگون به خاک چهره ی زیبای حمزه را
پشت نبی شکست از این داغ جانگداز
بر مصطفی دهید تسلای حمزه را
"یاسر" گذاشت پا به محیط ولایتش
از کف نداد دُرّ تولای حمزه را
#محمود_تاری_یاسر
#حضرت_حمزه_ع
عبا رسید که گرما به پیکرت نرسد
و گرد و خاک به موی مطهرت نرسد
عبا رسید به جسمت قبول حرفی نیست
ولی خدا کند از راه خواهرت نرسد
اگر رسید به مقتل دعا کن آن لحظه
کسی برای جدا کردن سرت نرسد
تلاش کن به روی خاک تشنه هم بودی
صدای وا عطشایت به مادرت نرسد
تنت توسط سر نیزه جا به جا نشود
خدا کند که دگر حرف بوریا نشود
به روی حنجرت از زخم بود اثر یا نه؟
تو نیزه خورده ای اصلا زِ پشت سر یا نه؟
به جای دفن، زمانی که بر زمین بودی
سوار اسب رسیدند ده نفر یا نه؟
تنت به روی زمین مانده است در گودال؟
شدی مقابل خواهر بدون سر یا نه؟
عبور کرده ای از کوچه ی یهودی ها
زدند سنگ به سمتت ز هر گذر یا نه؟
به غیر شام که در آن نبود هم نفسی
سری به نیزه نبوده بلند پیش کسی
به شام قافله را با عذاب آوردند
برای دست یتیمان طناب آوردند
مگر که تشت زر و چوب خیزران کم بود؟
که بعد چند دقیقه شراب آوردند
به روی نیزه سر شیرخواره را عمداً
درست پیش نگاه رباب آوردند
برای این که دلش بیشتر به درد آید
مدام روبرویش ظرف آب آوردند
به روی نیزه ی دشمن تمام هستش رفت
نه شیرخواره که گهواره هم ز دستش رفت
#علی_زمانیان
#حضرت_حمزه_ع
1. دوستت دارم حسین ع.mp3
3.89M
#مدح_امام_حسین
#نوحه_امام_حسین
( علیه السلام )
#کربلایی_حسین_طاهری
من فقیری بی نوایم
دوستت دارم حسین
سائل کرب و بلایم
دوستت دارم حسین
رِند عالم سوزم اما
تا به اسمت می رسم
نوکری بی دست و پایم
دوستت دارم حسین
هرکه هستم خوب یا بد
دوزخی ، اهل بهشت
بی خدایم ، با خدایم
دوستت دارم حسین
من بهشت بی تو را
پس دادم آقا سالهاست
ساکن بزم عزایم
دوستت دارم حسین
تربت تو جای خود دارد
غبار زائرت
بارها داده شفایم
دوستت دارم حسین
اینکه در داغ تو
اشکی دارم و سینه زنم
مادرت کرده دعایم
دوستت دارم حسین
لطف زینب شاملم شد
اکبرت دستم گرفت
با غم تو آشنایم
دوستت دارم حسین
در میان هروله
بر سینه می کوبم اگر
با رقیه هم نوایم
دوستت دارم حسین
لنگ لنگان ، خویش را
تا پای نیزه می رساند
ای پدر بشنو صدایم
دوستت دارم حسین ...
#سینه_زنی_کربلا
1. خیلی گره به کارمه.mp3
2.23M
#مدح_امام_حسین
#نوحه_امام_حسین
( علیه السلام )
#کربلایی_حسین_طاهری
خیلی گِره به کارمه
خیلی گرفتارم
خیلی گِره به کارمه
خیلی بدهکارم
خیلی به تو مدیونم
خیلی بدهکارم
خیلی خیلی خیلی
خیلی دوست دارم
تورو دارم ، یارم
کارم افتاده دست تو ای
دار و ندارم
تورو دارم ، یارم
چارم اینه که
سر رو ضریح تو بذارم
دوست دارم، دوست دارم
حسین جانم....
2. دم غروب.mp3
7.01M
#سینه_زنی_کربلا
#کربلایی_حسین_طاهری
دم غروب ، شده بخوای
با خاطرات ، گریه کنی
یه گوشه ای بشینی توو
تنهایی هات گریه کنی
یا یکی از کربُبلا
بگه برات ، گریه کنی
دلتنگی یعنی
یک سکوت سخت
بغض تلخ بی صدا
یعنی به روت نیاری که
هنوز نرفتی کربلا
یعنی نشد تو زائرا
این دفعه هم حساب بشی
باید که آبروت بره
پیش همه خراب بشی
رفیق همینِ روزگار
نشد بیام حتی یه بار
اگه طلبیدن تو رو
برام ، تربتشُ بیار
حسین آقام آقام آقام
حسین آقام آقام آقام
( تکرار بند اول )
شده دلت ، بگیره تا
که به یه جا ، خیره بشی
توو جا نماز ،
به تربت کرببلا خیره بشی
چند دقیقه ، به عکسای
گُنبد طلا ، خیره بشی
رسوایی یعنی توی نوکرا
منم که بی لیاقتم
بازم شبیه هر دفعه
آقا نکرده دعوتم
چند سالِ که تو نوبتم
اما نمیشه قسمتم
تلخِ عجب حکایتم
توو حسرت زیارتم ...
رفیق ، قسمت ما که نیست
بازم ، واسه ما جا که نیست
حرم ، خوبا رو راه میدن
حرم ، جای بدا که نیست
حسین آقام آقام آقام
حسین آقام آقام آقام
☑️#امام_حسین_علیه_السلام
☑️#شب_جمعه
☑️#سبک_شور
🎤مداح :حاج حسین سیب سرخی
نمیدونم منو بخشیدی یانه
گریه هامو آقاجون دیدی یانه
دیگه رفته شب قدر ازکفمون
بیا مارو به محرم برسون
گریه ی ماه رمضون
شروع گریه ی غمته
همه امیدو آرزوم
رسیدن محرمته
گریه گریه میکنم
اشکامو جاری میکنم
برامحرمت آقا
لحظه شماری میکنم
بزار باشم درخونت همیشه
آقا ازتو که چیزی کم نمیشه
پای روضه گریه هامو شنیدی
توکریمی نگی که رام نمیدی
من ازخودم دل بریدم
امیدمه فقط به شما
یه اربعین منو بطلب
بیام حرم باسینه زنا
گریه گریه میکنم
اشکامو جاری میکنم
برامحرمت آقا
لحظه شماری میکنم
یه نظرکن که گرفتارم حسین
تویی ذکر دم افطارم حسین
منم اونکه به شما کرده بدی
روسیاهم توکه خوبی بلدی
تورو قسم میدم به دل
شکسته سه ساله حسین
نگاتو برنداری ازم
که زندگی محاله حسین
هرجا اسم تو میاد
زنده میشم جون میگیرم
رزق هرسالمو از
رقیه خاتون میگیرم
گریه گریه میکنم
اشکامو جاری میکنم
برا محرمت آقا
لحظه شماری میکنم
☑️#شهادت_امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
☑️#سبک_زمینه
🎤مداح :کربلایی وحید شکری
باز رنگ آسمونا شده تیره و تار
اشک چشام میباره برا این گرد و غبار
دوباره یه عده نامرد درِ همون خونه رو سوزوندن
بدون عبا عمامه آقا رو روی زمین کشوندن
با کینه با دست بسته جون آقارو به لب رسوندن
اینا تو سینه کینه شون از حیدره
انگاری مادری هنوز پشت دره
میاد صدای فاطمه میون دود
میسوزه با آتیشی که شعله وره
مظلوم آقام امام صادق
▪️غرق مناجاته و با خدا راز و نیاز
حرمت شکستن این بار از آقا وقت نماز
کشیدن از زیر پاهای سجاده شو با کینه
با صورت روی زمین خورد حق داره چشماش دیگه نبینه
شده باز دوباره تکرار غمای حیدر توی مدینه
چند نفری یه بی پناه و میزدن
یه پیرمردِ بی گناه و میزدن
اومد به یادش تو همین خونه یه روز
مادری که بود پا به ماه رو میزدن
مظلوم آقام امام صادق
vahidshokri-193.mp3
6.06M
☑️#شهادت_امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
☑️#سبک_زمینه
🎤مداح :کربلایی وحید شکری
#وفات_سیدالکریم_حضرت_عبدالعظیم_علیه_السلام
#چهارپاره
السلام ای فدایی اسلام
بنده ی پاک ومهربان خدا
یاوربی مثال پیغمبر (ص)
ای ملقب به سیدالشهدا ع
مردغیرت مدار شهرحجاز
تو در اعراب پهلوان بودی
بعد پیغمبر و علی، حمزه
درشجاعت یل یلان بودی
در تمامی جنگهای نبی
ای عموی رشید پیغمبر(ص)
هیچ کس جرات نبرد نداشت
تا که بودی امیر آن لشکر
من چه گویم نبی تو راخوانده
ای عموجانِ فاعل الخیرات
ای فدایی راه حق حمزه
اسدالله کاشف الکربات
دشمنانت همه به میدان ها
متواری ز آن رشادت تو
دین احمد اگرکه پا برجاست
شده مرهون آن حمایت تو
بین صحرا چو دوره ات کردند
از روی کینه وجفا زدنت
عده ای گرگ درپس میدان
بی محابا و بی هوازدنت
آن غلام سیاه سفیانی
سینه ات را چه بی هوا بشکافت
جگرت را که شرحه شرحه نمود
بدنت رابه زیر پا انداخت
خوب شد در میان آن مقتل
مادر خویش را صدا نزدی
بدنت غرق تیغ و نیزه نشد
پیش خواهر تو دست و پا نزدی
#مجید_مرادزاده
2_1152921504682015480.mp3
2.92M
.
#زمینه
#وفات_سیدالکریم_حضرت_عبدالعظیم_علیه_السلام
#سبک_بهونه
✅بنداول
قبله ی شهر مایی
توسیدالکریمی
تو خورشید شهرری آقا
شاهم عبدالعظیمی
پور امام مجتبی(ع)
امید کل سائلا
فخر همه تهرونیا
سلاله ی زهرایی
آقای شهرمایی
ابن الکریم ای آقام
عبدالعظیم ای آقام
✅بنددوم
جانم به حرم تو
جانم به مرقد تو
جانم به صحن و سرات آقا
به به به گنبد تو
جانم به اون گلدسته هات
به اون حریم باصفات
جانم به گنبد طلات
بی مِثلُ بی همتایی
کرببلای مایی
ابن الکریم ای آقام
عبدالعظیم ای آقام
✅بند سوم
تو حرمت میشینم
ولی دلم حزینه
که نداره حرم و گنبد
جدت توی مدینه
خیلی دلم رو کرده خون
مزاره بی نام ونشون
نداره حتی سایه بون
میگم با سوز وسازم
حرم براش میسازم
حسن آقام ای آقام
#مجیدمرادزاده
#امام_حسین_ع_مناجات
#شب_جمعه
منی که غرق گناهم، شکسته بال و پرم
چگونه نام بلند تو را به لب ببرم؟!
اگر که دوست نداری "خدا خدای" مرا
اجازه هست صدایت کنم به چشم ترم؟!
خودم نیامدهام نیمهشب به درگاهت
تو خواستی که بیافتد به این حرم گذرم
بیا مرا جلوی دیگران خراب مکن
بگیر دست مرا که به سنگ خورده سرم
مرا ببخش و دوباره بگیر در آغوش
قسم به حرمت خون مدافعان حرم
بنا نبود فقط خوبها حرم بروند
شبی بیا و مرا هم به کربلا ببرم
تمام هستی من هست مادر و پدرم
فدای حضرت ارباب مادر و پدرم
اگر حسین نشد عاقبت کفن بشود
چگونه نوکرم و بهر خود کفن بخرم؟!
**
هنوز نیمهی شبهای جمعه میآید
نوای مادر او: تشنه ذبح شد پسرم
✍ #محمدجواد_شیرازی
425K
#شب_جمعه_دلتنگی_کربلا💔
😭😭 #امام_حسین 😭😭
#کربلایی محسن صفری🎤
🥀🥀
چشمی که دریا می شود شبهای جمعه
محبوب زهرا می شود شبهای جمعه
توبه همان اشک است، با اشکی که دارم
این دیده زیبا می شود شبهای جمعه
گرچه گنهکارم، ولی با دست زهرا
این نامه امضا می شود شبهای جمعه
درد فراق کربلا، درد گناهم
این دو هم آوا می شود شبهای جمعه
خیلی دلم حال و هوای گریه دارد
در سینه غوغا می شود شبهای جمعه
از اول هییت همیشه رسم این است
با روضه معنا می شود شبهای جمعه
عطر حرم تا بر مشام من می آید
دردم مداوا می شود شبهای جمعه
فرقی به فرزندان زهرا نیست اما
باب الحسین وا می شود شبهای جمعه
هرجا که نامی از حسین آید یقیناً
عرش معلا می شود شبهای جمعه
با روضه های شاه بی لشکر همیشه
غم خانه بر پا می شود شبهای جمعه
چون قامت زهرا خمید از زخم حنجر
هر قامتی تا می شود شبهای جمعه
اصلاً نميخواهم دگر روضه بخوانم...
...مادر که تنها می شود شبهای جمعه
شبهای جمعه سوختن را دوست دارم
گریه به شاه بی کفن را دوست دارم
😭😭التماس دعای فرج و عاقبت بخیری
425K
⚘گمنام⚘:
#شب_جمعه_دلتنگی_کربلا💔
😭😭 #امام_حسین 😭😭
#کربلایی محسن صفری🎤
🥀🥀
چشمی که دریا می شود شبهای جمعه
محبوب زهرا می شود شبهای جمعه
توبه همان اشک است، با اشکی که دارم
این دیده زیبا می شود شبهای جمعه
گرچه گنهکارم، ولی با دست زهرا
این نامه امضا می شود شبهای جمعه
درد فراق کربلا، درد گناهم
این دو هم آوا می شود شبهای جمعه
خیلی دلم حال و هوای گریه دارد
در سینه غوغا می شود شبهای جمعه
از اول هییت همیشه رسم این است
با روضه معنا می شود شبهای جمعه
عطر حرم تا بر مشام من می آید
دردم مداوا می شود شبهای جمعه
فرقی به فرزندان زهرا نیست اما
باب الحسین وا می شود شبهای جمعه
هرجا که نامی از حسین آید یقیناً
عرش معلا می شود شبهای جمعه
با روضه های شاه بی لشکر همیشه
غم خانه بر پا می شود شبهای جمعه
چون قامت زهرا خمید از زخم حنجر
هر قامتی تا می شود شبهای جمعه
اصلاً نميخواهم دگر روضه بخوانم...
...مادر که تنها می شود شبهای جمعه
شبهای جمعه سوختن را دوست دارم
گریه به شاه بی کفن را دوست دارم
😭😭التماس دعای فرج و عاقبت بخیری
میباره بارون روی سر مجنون توی خیابون رویایی
میلرزه پاهاش بارونیه چشماش میگه خدایی تو آقایی
من مانوسم با حرمت آقا حرم تو والله برام بهشته
انگار دستی اومده و از غیب روی دلم اینجور برات نوشته
کربلا کربلا کربلا اللهم ارزقنا
میدونم آخر میرسه یه روزی کنار تو آروم بگیرم
با چشمای تر یا که توی هیئت یا وسط روضه بمیرم
یادم میاد که مادرم هرشب منو میاوردش میون هیئت
یادم میاد مادر من با اشک می گفت تو رو کشتن تو اوج غربت
کوچیک بودم که مادرم حرز تو گردنم می گرد
وقتی محرم میومد لباس سیاه تنم می کرد
بزرگترای من منو به مجلس تو برده ان
هوامو داشته باش آقا منو به تو سپرده ان