نوحه امام حسین علیه السلام
بر داغ ماتم حسین مبتلا هستیم
دلدادگان نهضت کربلا هستیم
جان و جانانم، ای حسین جانم...
ای نور چشم حیدر و حضرت زهرا
ای بی سر و لب تشنه ی روز عاشورا
مهر تابانم، ای حسین جانم...
آتش زده بر قلب ما سوز آوایت
هَیهات منّا الذّلة شد ذکر لبهایت
با تو می مانم، ای حسین جانم...
در بین خاک و غرق خون، بی سر افتادی
ای سر بریده از قفا تشنه جان دادی
مرثیه خوانم، ای حسین جانم...
#محرم
#محرم_۴۰۲
نوحه امام حسین علیه السلام
به قربانِ حسین و مرقد زیبای او
به قربان مرام و منطقِ شیوای او
قیامِ او بُوَد؛ به راه دینِ حق
زِ خونش زنده تر؛ شده آیینِ حق
حسین جانم حسین...
لبِ تشنه شده کشته برای زندگی
صراط او بُوَد راهِ خوشِ آزادگی
خوشا آنکه شده؛ مقیمِ کوی او
خوشا قربانیِ؛ مِنای روی او
حسین جانم حسین...
امان از آن دمی که خواهرش زینب رسید
تنِ صد چاکِ او را بین خاک و خون بدید
زِ ماتم ناله زد؛ ببین چشم ترم
چرا بی سر شدی؛ عزیزِ مادرم
حسین جانم حسین...
#سینه زنی امام حسین ع
#سبک منم باید برم
شبای روضه هات،شبای عشق عالمه
هوای مجلسات ،هوای خوبه حالمه
برا غمت حسین،اگه بمیرمم کنه
بجون مادرت, اقامنورهام نکن۲
یه لحظه هم منو،از این خونه جدام نکن
قاطی این خوبام، توروخدا سوام نکن
حسین آقام آقام ، حسین آقام آقام آقام
میام تو روضه هات ،که قلبموجلا بدی
میام که این دل ،سیاهموشفا بدی
برای اربعین بهم یه کربلا بدی۲
بهم نگو برو ،بدون تو کجا برم۲
دلم میخوادباشه، روی ضریح تو سرم
دوای دردمن ، یه شب جمعه یک حرم
حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام
نمیره یاد من،غروب روز کربلا
تو گودی افتادی ،هی میزدی و دست و پا
روی تنت پراز، شمشیر وتیرونیزه ها
یکی باسنگ میزد،به روی زخم پیکرت
یکی نشسته بود، رو سینه ی مطهرت
یکی برید سرت ،جلو چشای مادرت
حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#ورود_به_ماه_محرم
بر سینۀ خود میفشارم زانوی غم را
وقتی که بی تو باز میبینم محرم را
صاحب عزا با دستهای خویش کوبیدی
بر روی دیوار کدامین خانه پرچم را
ای آسمانِ چشمۀ جوشانِ اشک خون
پربارتر کن بارش این اشک نم نم را
هرشب میان کوچهها بر سینه خواهی زد
وقتی که میخوانند شور و نوحه و دم را
بر رشتۀ پرچم دخیل گریه میبندم
آقا مگیر از دست ما این حبل محکم را
با اذن زهرا، اذن مولا، اذن پیغمبر
با اذن تو پوشیدهام این رخت ماتم را
دلشوره دارم اربعینم را همین اول
امضا کن آقاجان برات کربلایم را
✍ #محمدعلی_بیابانی
دارد میان کربلا اندوه اعظم میشود
پیش نگاه فاطمه تعویض پرچم میشود
زهرا لباس مشکی ما را خودش اندازه زد
عشق است نوکر وارد ماه محرم میشود
کوچه خیابانهای شهر ما سیاهش خوشگل است
اینجا بدون تکیههایش شهر ماتم میشود
دیوارهای خانه را عمدا کتیبه میزنند
هر جا حسینیه شود پس کربلا هم میشود
بوی غذای نذریات صد مرده زنده میکند
اینجا گدای بین صف عیسیبنمریم میشود
در زیر دین بانی روضه نمیماند حسن
صدبار برکت میکند هر درهمی کم میشود
ارباب ما سینهزنان کرب و بلایش را خرید
قولی که از ما هم گرفت امروز محکم میشود
مرد است و پای وعدهاش میایستد و سر میدهد
بر قلّهی سر نیزهها اصلا مگر خم میشود
مسلم سر دارالاماره داد میزد یاحسین
کوفه میا که پیکر تو نامنظم میشود
ای که از کوفهی معشوقهی ما میگذری
خون من ریخته در گام به گامش نظری
مسلم از پا شده آویزهی قناره تنش
فطرس امروز ببر سمت نگارم خبری
شاه در کوه و کمر من وسط شهر غریب
آه از این در به دری وای از این در به دری
چند دندان مرا سنگ شکسته آری
عاشق آن است ز معشوق بگیرد اثری
آمد محرم نبض عالم ایستاده
از حركتش حتی زمین هم ایستاده
ما پیرو دستور فبك للحسینیم
بر آستان دیده شبنم ایستاده
وقتی كه پا در این حسینیه نهادم
بر تو سلام از دور دادم، ایستاده
جارو كش فرش عزایت جبرئیل است
فرشی كه رویش عرش اعظم ایستاده
دم یا حسین و بازدم جانم حسین است
نامت میان نوحه و دم ایستاده
پیش خدا روز قیامت سربلند است
هر كس كه پای تو مصمم ایستاده
باید یزیدی های این امّت بدانند
كه شیعه در خط مقدّم ایستاده
والله كه از هر عذابی در امان است
سینه زنی كه زیر پرچم ایستاده
از بس انا العطشان تو خورده به گوشش
از جوشش خود چاه زمزم ایستاده
ده روز دیگر خواهری در بین گودال
پهلوی جسمی نامنظم ایستاده
#ورود_به_ماه_محرم
#ورود_کاروان_به_کربلا
#شب_دوم
دوباره عطر محبت وزید، بسم الله
دوباره ماه محرم رسید، بسم الله
سرآمد عاقبت این انتظارِ یک ساله
به اذن حضرت شاهِ شهید، بسم الله
اگر که آمدهای روسیاه و شرمنده
میان روضه شَوی رو سفید، بسم الله
به اشک، دیدهٔ مهدیندیده را تَر کن
اگر که آمدهای با امید، بسم الله
بیا که روضه مجال دوباره نو شدن است
عزیز فاطمه درهم خرید، بسم الله
**
رسید قافلهی عاشقان به کرب و بلا
پُر از ستاره و سرو رشید، بسم الله
همین که خواند به لب آیههای استرجاع
صدای گریهی گل را شنید، بسم الله
ندیده عالم از این داغ، داغِ سنگینتر
نگفت آنکه سرش را برید، بسم الله
✍ #محمود_یوسفی
🏴
#واحد
#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم عليه السلام
#محمد_فصولی🎤
صلی الله علیک
ای نور هر دو دیده
دست مرا بگیر ای / شاه گلو بریده
ای شهید سر جدا
خامس آل عبا
وعده بعدی ما
اربعین کرب و بلا
من اراد الله، به خیرا
عشق تو برده، دل ما را
بی تو میمیرم، عزیزالله
با تو محشورم انشاءالله
در غربت ماندهای
ای مسلم غریبم
میبینمت سرِ دار / ای یار و ای حبیبم
عید قربان من است
اولین قربان تویی
در قیام تشنگان
اولین عطشان تویی
تشنهلب رفتی، به قربانگاه
میکشد از دل، یتیمت آه
میشوم ملحق، پس از یک ماه
من به تو مسلم، انشاءالله
غرقی در اضطراب
سوی تو کِی میآیم
با سر به خاک پاکت/بر روی نی میآیم
من به کوفه میرسم
با سری بر نیزهها
بی تنی که مانده است
غرق خون در کربلا
تو اگر امروز، شدی تنها
میشوم مثل ِ، تو من فردا
غربت است انگار، نصیب ما
در میان این، بیغیرتها
#محمد_بیابانی ✍
#مسلمیه
.ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#واحد #شب_دوم_محرم #ورودیه
صلی الله علیک
ای نور هر دو دیده
دست مرا بگیر ای / شاه گلو بریده
ای شهید سر جدا
خامس آل عبا
وعده بعدی ما
اربعین کرب و بلا
من اراد الله، به خیرا
عشق تو برده، دل ما را
بی تو میمیرم، عزیزالله
با تو محشورم انشاءالله
آه ای کرب و بلا
مهمان رسیده انگار
جان تو را نسیمی/در خون کشیده انگار
پا به خاک تو نهاد
کاروان حاجیان
میشود اینجا تمام
غرق در خون حجشان
تو منایی و، تویی مشعر
میشود در خا ک تو محشر
روی خاک تو، که میریزد
خون پاک این، باغ بیسر
آه ای آب فرات
یک قافله رسیده
با طفل شیرخوار و / با پیر قد خمیده
روز آخر کافی است
از تو یک پیمانه هم
وای اگر منعت کنند
ای فرات از این حرم
ای فرات آن لحـــظهٔ آخر
میروی از مشـــک آبآور
در پی یک قطـــره از آبت
میرود از دست، آخر اصغر
.....................
#واحد #شب_سوم_محرم، #حضرت_رقیه عليها السلام
امشب دیگر دلم
از این جهان بریده
از دوری تو دیگر / جانم به لب رسیده
دخترت دلتنگ توست
در سپاه جنگ توست
غرق خون مثل سرت
صورتم همرنگ توست
دوریَت آتش، به جانم زد
آنکه سنگت زد، مرا هم زد
آنکه آتش در، حرم انداخت
تا ابد آتش، در عالم زد
کی قرآن مرا
در خاک و خون کشیده
از زخم روی لبهات/ جانم به لب رسیده
ای سر از تن جدا
تو کجا اینجا کجا
ردّ سنگت بر جبین
میکُشد امشب مرا
کی مرا از تو، جدا کرده
کی تو را ذبح از، قفا کرده
با سرت خولی چهها کرده
با تو چه ای سر، دنیا کرده
....................
#واحد #شب_چهارم_محرم #طف_حضرت_زینب عليها السلام و شهدا
خواهر قربان تو
مظلومی و غریبی
تنهایی و میانِ / این قوم نانجیبی
غم مخور امروز اگر
شد سپاهت کم حسین
نوجوانهایم فدات
من مگر مُردم حسین
زینب است و این، دو قربانی
نذر تو هستند، تو میدانی
هدیههایم را، نرنجانی
از نگاهم غمم، را میخوانی
قربان تو شدن
رزقی است بینهایت
هر کس فداییت شد / افتاد روی پایت
نزد تو بیارزش است
جان بیمقدار من
من فقط عار توام
تو همیشه یار من
ای فدای تو، سر و جانم
پای تو والله، که میمانم
من که دلتنگِ، شهیدانم
با دل تنگ از، تو میخوانم
........................
#واحد #شب_پنجم_محرم #حضرت_عبدالله_بن_حسن
آخر در قتلگاه
من هم به تو رسیدم
از بین تیر و شمشیر / دنبال تو دویدم
بشکند دستم اگر
نشکند در راه تو
تا نبینم بیکسی
آمد عبدالله تو
من فداییّ، سرت هستم
من شهید آخرت هستم
پر زدم از خیـــمه تا گودال
زخمی از زخم ِ، پرَت هستم
دیدم که محشر است
دور سرت عموجان
زیر هجوم مانده
بال و پرت عموجان
نیزهها دور سرت
در طواف چندمند
نالههای غربتت
بین این غوغا گمند
یک نفر سنگی، به سویت زد
یک نفر با تیر، به رویت زد
یک نفر با خنـــجری آمد
پنجه در تابِ، گیسویت زد