eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
27.3هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
986 ویدیو
648 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Noferesti1 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. احساسی ع ویژه بند اول: با لب تشنه لحظه ی افطار یاد توام ابی عبدالله وقتی که میگن اذون و هر بار یاد توام ابی عبدالله توو هر دقیقه با یه دل زار یاد توام ابی عبدالله به یاد لبای ترک ترک تو به یاد غروب عاشورا میخونم میسوزه خیمه تو نقش زمینی فدای تو و اهل و عیال تو جونم لطف تو بارونه رو سرم میباره بی نیازه دنیاست تو رو‌ هر کی داره بند دوم: چه افتخاری نوکری تو مدالمه ابی عبدالله توو قلبمی و دوست دارم من یه عالمه ابی عبدالله پُر از کرم کن دستای خالی پیالمه ابی عبدالله یه عمره که ارباب تو غصه مو خوردی کی مثل تو پایِ منِ آلوده مونده؟ پناهی ندارم به روم در و وا کن می بینی که باز اومده نوکر،درمونده به شب تار من تا ابد مهتابی یا اباعبدالله بهترین اربابی بند سوم: زندگی من چه زیر و رو شد با قدمت ابی عبدالله گرفتم آقا روزی سال و پا علمت ابی عبدالله یادم نمیره خاطره هامو توو حرمت ابی عبدالله چه حس قشنگی چه حال عجیبی خودم رو دارم توو کربلات می بینم زیرِ بارونِ حرم انگاری با چشمای گریونم باز می شینم با دعای خیرت گره هامو وا کن این دلم‌ بی تابه حرم و امضا کن شعروسبک: ✍ 👇👇👇
سرود؛ سفره‌دار مدینه.mp3
994.3K
علیه‌السلام 🔹سفره‌دار مدینه🔹 یک لبخند تو دوای منه باز وقت خدایی شدنه رو لب‌هام ذکر یا حسنه می‌دونم همیشه لب تو خندونه خونۀ تو پُرِ مهمونه با کریما کارا آسونه معروفه سفره‌داریش توی مدینه این خونه تو مدینه مثل نگینه هر سائلی سر این سفره می‌شینه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دل خوش کرده دنیا به کرمت جنّتم سایۀ علمت تو قلبم آباده حرمت این شب‌ها خواب حرمتو می‌بینم پای ضریح تو می‌شینم رؤیای تو شده تسکینم مدیون یک نگاهت عالم و آدم زنده می‌شه دل من وقتی دمادم دور مزار پر نور تو می‌گردم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دل در بند و آزادۀ تو شد این عالم سجادۀ تو شد پیغمبر دلدادۀ تو شد می‌بخشی درست مثه خدا می‌بخشی حتی به دشمنا می‌بخشی بگو منو آقا می‌بخشی؟ من جز خودت به غیری دل نسپردم جز نون سفرۀ تو چیزی نخوردم جز محضرت به جایی شکوه نبردم شاعر: ✍ نغمه‌: 🎼
. علیه السلام مدح و مرثیه ای ز ازل وجود تو، بدون انتها علی آینه ی محمدی ، آیت کبریا علی علم بود کبوتر ، بام (سلونی ) شما یقین ، چو طفل مکتب (لو کشف الغطا) علی تویی که در شبی شگفت ، از سر شام تا سحر در همه جای بوده ای ، با همه کس سوا علی نه در سرای دخترت ، بر سر سفره ی خدا خدا گواست از تو شد ، حق نمک ادا علی پیمبری که پای او ، به قاب قوس می رسد به شانه ی بلند او ، نهاده ای تو پا علی سوره ی توبه شاهدت ، که عصمت تو از خداست شریک اسم اعظمی ، نقطه ی تحت با علی کمال تو جلالت ، سید مرسلین شده جمال تو عبادت ، سیده النسا علی نماز تو نشانه ی ، دیدن آفریدگار رکوع توست شاهد ، زکات بر گدا علی ببار رحمت خدا ، جهان گرسنه مانده است (و یطعمون ) باز کن ، سفره ی هل اتی علی شکافت فرق کعبه و ولادتی دوباره شد فزت و رب کعبه را ، بخوان هماره یا علی مرد که گریه میکند ، یقین دلش شکسته است گریه مکن دلاور ، حدیث لا فتی علی خلوت چاه محرم ، روضه ی نا تمام توست شمع وجود تو پر از ، گریه ی بی صدا علی بگو که بیت وحی را ، چرا ز کینه سوختند؟ بگو که سوخت کوثرت ، میان شعله ها علی قسم به چشمهای تو ، میان کوچه دیده اند که صبر بسته دست تو ...که صبر تا کجا؟ علی ✍ .
. جبرییل از سما میدهد این ندا صبح محشر شده قتل المرتضی یا علی یا علی مسجد کوفه از خون حق شد خضاب شد دعای علی عاقبت مستجاب ....... غم شده استخوان در گلوی علی مرگ در راه حق آرزوی علی ..... حضرت فاطمه از مدینه ببین بار دیگر علی شده نقش زمین ✍ .👇
در شهادت مولی الموحدین امیرالکونین شیر یزدان شاه ولایت حضرت علی ابن ابیطالب ع ●●●●●●●●●●●●●●●●●●● دل دوشوبدورپیچ و تابه غم وئروب یوز بوترابه عالم آغلور آدم آغلور باخ سماده اضطرابه یر گوی آغلور علی قانه باتدی هر گیجه یاتمیان ایندی یاتدی یاعلی یاعلی جان کجایی یاعلی یاعلی جان کجایی ●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●● دوشدی دلدن یار زهرا دلبر و دلدار زهرا دوزمدی زهرا غمینده همدم و غمخوار زهرا عالمین فکرینی باشدان آتدی هر گیجه یاتمیان ایندی یاتدی یاعلی یاعلی جان کجایی یاعلی یا علی جان کجایی ●●●●●●●●●●●●●●●●●●●● غم دوتوبدور ماسوانی یخدیلار شیر خدانی باتدی خورشید عدالت آغلادوب اهل سمانی کوفه ده ماه دین قانه باتدی هر گیجه یاتمیان ایندی یاتدی یاعلی یاعلی جان کجایی یاعلی یاعلی جان کجایی ●●●●●●●●●●●●●●●●●●●● یاندی بوغمدن اورک لر ماتمه باتدی ملک لر یرلر آغلار گویلر آغلار گلدی افغانه فلک لر آتش کینه افلاکه چاتدی هر گیجه یاتمیان ایندی یاتدی یاعلی یاعلی جان کجایی یاعلی یاعلی جان کجایی ●●●●●●●●●●●●●●●●●●●● فاطمه غرق فعاندور عدن ده دل ناگراندور گوزلری یولدا قالوبدور بیر عزیزه میزباندور فرقتی بو گیجه وصله چاتدی هر گیجه یاتمیان ایندی یاتدی یاعلی یاعلی جان کجایی یاعلی یاعلی جان کجایی ●●●●●●●●●●●●●●●●●●●● ای عزیز جان زهرا شیر یزدان روح طاها سن شهنشاه کرم سن "دلجو"یه لطف ایله مولا سوزلری بلکه امضایه چاتدی هر گیجه یاتمیان ایندی یاتدی یاعلی یاعلی جان کجایی یاعلی یاعلی جان کجایی # کانال اشعار اصغر گلمحمدی متخلص به (دلجو )
علی آن شیر خدا شاه عرب الفتی داشته با این دل شب شب ز اسرار علی آگاه است دل شب محرم سر الله است شب شنفته ست مناجات علی جوشش چشمه‌ی عشق ازلی قلعه بانی که به قصر افلاک سر دهد ناله‌ی زندانیِ خاک اشکباری که چو شمع بیدار می‌فشاند زر و می گرید زار دردمندی که چو لب بگشاید در و دیوار به زنهار آید کلماتی چو دُر آویزه‌ی گوش مسجد کوفه هنوزش مدهوش فجر تا سینه‌ی آفاق شکافت چشم بیدار علی خفته نیافت ناشناسی که به تاریکی شب می‌برد شام یتیمان عرب پادشاهی که به شب بُرقَع پوش می‌کشد بار گدایان بر دوش تا نشد پردگی آن سر جَلی نشد افشا که علی بود علی شاهبازی که به بال و پر راز می‌کند در ابدیت پرواز عشقبازی که هم آغوش خطر خُفت در خوابگه پیغمبر آن دم صبح قیامت تاثیر حلقه‌ی در شد از او دامنگیر دست در دامن مولا زد در که علی بگذر و از ما مگذر شال شه وا شد و دامن به گرو زینب‌اش دست به دامان که مرو شال می‌بست و ندایی مبهم که کمربند شهادت محکم پیشوایی که ز شوق دیدار می‌کند قاتل خود را بیدار ماه محراب عبودیت حق سر به محراب عبادت مُنشَق می‌زند پس لب او کاسه‌ی شیر می‌کند چشم اشارت به اسیر چه اسیری که همان قاتل اوست تو خدایی مگر ای دشمن دوست؟ شبروان مست ولای تو علی جان عالم به فدای تو علی در جهانی همه شور و همه شر ها عَلِیٌ بَشَرٌ کَیفَ بَشَر
که به خاکبوست آرم نفس شکسته پا را مدد از خدا گرفتم که بگویم از تو یارا علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ماسوا فکندی همه سایه ی هما را جلوات اولیا را به جمال او جلی بین و بهشت آرزو را به ولایت ولی بین به زلال مهرش آیینه ی قلب ، صیقلی بین دل اگر خدا شناسی همه در رخ علی بین به علی شناختم من به خدا قسم خدا را به مدیح او خدایا قلمم ز پا نماند دل من ز عشق مولا نفسی جدا نماند اگر آستین فشاند به جهان گدا نماند به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند چو علی گرفته باشد سر چشمه ی بقا را به مصاف او کسی که برود رود به مسلخ ز نهاد دشمن او به فلک رسیده آوخ چکنم بدون لطفش دم مرگ و قبر و برزخ مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را به پناه ، لنگر دل ، به کرانه ی علی زن به امید تکیه هر لحظه به شانه ی علی زن نفسی اگر زنی تو ، به بهانه ی علی زن برو ای گدای مسکین در خانه ی علی زن که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را غم عشق جاودانش که سرشته با گل من اگر عاشقی بفهمی که چه کرده با دل من همه جاست مهر رویش به یقین مقابل من به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا علی است آنکه باشد بری از همه معایب به رسول حق مشیر است و وزیر و یار و نایب نشود دل زلالش ز حضور دوست غایب به جز از علی که آرد پسری ابوالعجایب که علم کند به عالم شهدای کربلا را علی است شاه مردان و امیر سرفرازان علی است سر مستی و دلیل دلنوازان علی آنکه دل سپردند به مهرش عشقبازان چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان چو علی که می تواند که به سر برد وفا را؟ نه فقط کلیم ذوقم به کمال مدح او ماند که ملک به عرش هم در حرم علی پر افشاند چو خدا به صبح خلقت علی یا علی به لب راند نه بشر توانمش گفت نه خدا توانمش خواند متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را شده جبرییل از اول به نجف مقیم رحمت ملکوت آرزوهاست در این حریم رحمت به مشام جان رسید از حرمش شمیم رحمت به دو چشم خونفشانم هله ای نسیم رحمت که ز کوی او غباری به من آر توتیا را به خدا در اهتزاز است به بام دل لوایت همه عمر عاشقانه زده ام دم از برایت زده مرغ جان من پر ، شب و روز در هوایت به امید آنکه شاید برسد به خاک پایت چه پیام ها سپردم همه سوز دل صبا را نفس تو خرج می شد به هوای مستمندان که علی علی علی بود ، نوای مستمندان چقدر به دوش بردی تو غذای مستمندان چو تویی قضایگردان ، به دعای مسمندان که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را من و ذکر نام مولا که جلا دهد به قلبم من و یاد او که باشد به دل شکسته مرهم به مسیح می دهد روح و ز نوح می برد غم چه زنم چو نای هر دم ز نوای شوق او دم که لسان غیب خوش تر بنوازد این نوا را من و خلوت تهجد من و سوز و اشک و آهی به امید یک تبسم ، به اشاره ای ، نگاهی که برای من نمانده است به غیر تو پناهی همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی به پیام آشنایی بنوازد آشنا را به ((کمیل))داده از لطف ، به نوکریش منصب شده کوله بار عمرﻡ ز عطای او لبالب ﮐﻪ به دل نهفته دارم ز غمش هزار مطلب ز نوای مرغ یا حق ، بشنو که در دل شب غم دل به دوست گفتن چه خوش است شهریارا