eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.1هزار دنبال‌کننده
21.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
🎀🍃 🍃 #عشقینه #عقیق♥️ #قسمت_هشتاد_ویک ♡﷽♡ [فصل نهم] [داناےڪل] ابوذر گوشے به دست از کلاس کلافه کننده
🎀🍃 🍃 ♥️ ♡﷽♡ زهرا به یک باره لبخند از لبش میرود و میگوید:چه خبرے میخواد باشه؟ _دیگه حرفے نزدن؟ _چه حرفے میخوان بزنن؟ خواستگارے کردن جوابشون رو هم گرفتن! پروانه حسرت زده میگوید:ولے به نظر من خریت کردے! خدایے تو عقل دارے؟ ارسلان کجا ابوذر کجا؟ زهرا ترش میکند و میگوید: ارسلان ارسلانه ابوذر ابوذر!!! ترانه میفهمد تند رفته دستهایش را به حالت تسلیم بالا مے آورد و میگوید: خب بابا من تسلیم!! هنوز نه به دار نه به بار خانم اینقدر غیرت نشون میدن!! طرف شوهرت بشه میخواے چیکار کنے؟ زهرا میخندد و به آسمان نگاه میکند و میگوید: اونش دیگه به شما ربطے نداره! لحنش آنچنان خنده دار بود که قهقه سمیه و ترانه را بلند کرد!! زهرا سرخ شده از خنده به آن دو تذکرے داد و گفت: کوفت بے حیاها آبرومون رفت آروم تر بخندید! سمیه خنده اش را میخورد و میگوید: ولے من در عجبم زهرا!! خدایے چی باعث شد تو تا این حد عاشق ابوذر بشے؟ بدون کوچکترین حرف حاشیه اے و دور از ارتباطات معمول زهرا میزند روے شانه سمیه و میگوید: گویند چرا تو دل بدیشان دادی؟ والله که من ندادم ایشان بردند!!! _____________________ ابوذر کتاب به دست وارد مغازه شد.شیوا سرگرم سرو کله زدن با یک مشترے دندان گرد بود و ابوذر نمیخواست مزاحم کارش شود به همین خاطر سلامے نکرد پشت پیشخوان رفت و با تلفن مغازه شماره مهران را گرفت. شیوا متوجه حضورش شد... بے اختیار قلبش گرفت و بے اختیار بغض کرد... هنوز هم با خودش کنار نیامده بود . و خوب میدانست که باید واقعیات را بپذیرد ...گفتنش راحت بود اما در عمل... مشترے را راه انداخت و به سمت ابوذر رفت: سلام آقاے سعیدے. ابوذر گوشی را گذاشت و محترمانه جوابش را داد: علیک سلام خانم مبارکے... بہ قلم🖊 " ۲ "✨ ☺️ هرشب از ڪانال😌👇 🍃 @asheghaneh_halal 🎀🍃
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
🎀🍃 🍃 #عشقینه #عقیق♥️ #قسمت_هشتاد_ودو ♡﷽♡ زهرا به یک باره لبخند از لبش میرود و میگوید:چه خبرے میخوا
🎀🍃 🍃 ♥️ ♡﷽♡ شیوا عاشق همین ابوذرانه رفتارهاے ابوذر بود!! همین فاکتور گیرے هاے استادانه و ریزش از کلمات! این که وقتے لزومے نبود حرفے نمیزد. سلام در جواب سلام و احترام در جواب احترام بےهیچ سوال اضافه اے! دلش میخواست بیشتر صداے باصلابت این مرد را بشنود! براے همین بےربط پرسید: میگم آقاے سعیدے بالاخره آیه تونست به فاکتور ها سر و سامون بده؟ ابوذر خیره به کتاب پیش رویش یاد آن شب جمع بندے حساب ها و سرکله زدن با آیه و کمیل افتاد و بے اختیار لبخندے روی لبهایش نقش بست و تنها گفت:بله خدا رو شکر! شیوا با حسرت نگاهش کرد... دلش میخواست آن دختر را ببیند! او که بود که ابوذر... آهے کشید و به زمین خیره شد ابوذر که گویے چیزی یادش آمده باشد پرسید: راستے خانم مبارکے حال مادرتون خوبه؟ مشکلے نیست ان شاءالله؟ شیوا میخواست بگوید او خوب است منم که خرابم!!! درد بے درمانے که هیچ دکترے دارویے برایش ندارد! اما تنها لبخند تصنعے روی لبهایش نقش بست و گفت: بله خوبه خدا رو شکر خدا آیه رو خیر بده دکترے که معرفے کرد کارش حرف نداشت ابوذر سری تکان داد و گفت: خب الحمدالله بازم اگه مشکلے بود حتما بگید شیوا با بغض آب دهانش را قورت داد و گفت: من که همیشه مزاحمم...چشم ابوذر خواست چیزے بگوید که در باز شد و مهران وارد مغازه شد! با تعجب به این چهره بے حال نگاهے انداخت از پشت پیشخوان بیرون آمد و گفت: سلام ... چطورے آقاے کم پیدا؟ مهران بےحال لبخندے زد و سلام کرد شیوا با کنجکاوے به ابوذر و مرد جوانے که هم دیگر را در آغوش گرفته بودند نگاه کرد... ابوذر، مهران را دعوت به نشستن کرد و شیوا با سر سلامےبه او کرد... مهران هم بے حوصله جوابش را داد... بہ قلم🖊 " ۲ "✨ ☺️ هرشب از ڪانال😌👇 🍃 @asheghaneh_halal 🎀🍃
🌙•| #آقامونه |•🌙 •✿• به دور تــ℘ــو💚 مےگـــردمـ💫➙• •✿• تا زيباترينـ گرهـ دنيا👇 شڪـــل بگيـرد😉 ➙• •✿• ڪور شدنَش با آنهايے😎 ڪه چشمـ ديدن ندارند... 👊➙• #سلامتے_امام‌خامنــه‌اے_صلوات #شبنشینے_با_مقام‌معظم_دلبرے #نگاره(291)📸 #ڪپے⛔️🙏 °•🌺•° @Asheghaneh_Halal
..|🌤 #صبحونه بس ڪه خورشیـ☀️ـد بـه روے تو تبسـ😌ـم ڪرده دیدنت اول هرصبـ🍃ـح تمـاشـ😍ـا دارد.... #صبحتــون‌بہ‌عشق😉✋ @ASHEGHANEH_HALAL ..|🌤
°|🌹🍃🌹|° منـْ انقـد دوسِت دارمـ...♥️🍃 ڪھ اگھ تــُ ڪلاس 8 صبحــ⛅️ِ منــْ باشے... هیچوقتــ تاخیر❌نمیڪنم ^_^ 😍💕 ڪلیڪ نڪن عــاشق میشے😉👇 🍃🌤 | @Asheghaneh_halal
🍃🌹 #مجردانه ازدواج در سن پایین باعث میشود توقعات طرفين اعم از دختر و پسر و خانواده ها از يڪديگر بسيار اندڪ شود زیرا غالبا توقعات بيجاے افراد، مانع ازدواج پایدار و عامل افزايش اختلافات است... #بدون‌هشتگ😐 پ.ن: بدون پ.ن @asheghaneh_halal 🍃🌹
°•| 🍹 |•° در یڪ خانـ🏡ـہ و خانواده چهـ4⃣ـار چیز باید باشد ... 💗..|محبــت 💗..|حرمــت 💗..|مشورت 💗..|مدیریت جایی ڪہ محبتــ هست؛ دو چیز وجود ندارد... 1⃣..|قدرت 2⃣..|دشمنــے لحظہ ــهاے ویتامینے در😃👇 °•|🍊|•° @asheghaneh_halal
🌷🍃 🍃 #چفیه تو نیامدے و من هنوز در باران صدا و سایـھ‌بان دود ایستـاده‌امـ با تنـــے از واریس و انتظـار با پیراهنـــے از جنس سلامـ دریغا تو را از خداحافظے آفریده‌اند چھ قدر دلم بھ تنگ آمده از دورے شما #شهدا ... #شهدا‌را‌یاد‌ڪنیم‌با‌ذڪر‌صلوات 🕊 @Asheghaneh_halal 🕊 🍃 🌷🍃
#ریحانه بگذار تمام دنیـ🌍ــا مسخره ات کنند بانو!😏 خودت را🙁 چـآدرتــ❤️ را... سیاه بودنش ⚫️را... چهره بدون آرایشت را...💄 می ارزد به یک لبخند رضایت😍 ❣مهدی فاطمه(عج)❣ #اَللّٰهُمَ_عَجِــلْ_فِي_فَرَجِ_مَوْلٰانٰا🌼🍃 🌸🍃🌸🍃🌸 @asheghaneh_halal 🌸🍃🌸🍃🌸
Shab1Fatemieh2-1393[07].mp3
3.72M
⚫️🏴 🏴 ☑️#ثمینه 🎶 °| دل میتپد این شب ها با یاد تو یا زهرا 💚🍃 °| با آیه تطهیر و با سورهٔ اعطینا 😍❣ °| شد نذر غم تو این اشڪ دمادم 😢💠 °| ریحانۂ حیدر مظلومۂ عالم 😓🏴🏴 #فاطمیه ◾️ #پیشنهاد_دانلود💯 #حاج_میثم_مطیعے🎤 🏴 @asheghaneh_halal ⚫️🏴
#شهید_زنده |سردار غیب‌پـرور| 🌸| هیچ مسئولے حق ندارد پیروزی‌هاے انقلاب را در ڪارنامه خود بنویسـد.. معیشت مردم خط مقدم ما است..👌 🍃| رئیس سازمان بسیج مستضعفین گفت:علے‌رغم همه دشمنی‌ها و مشڪلات داخلے ڪه ذائقه همه ما را تلخ ڪرد شاهد ۴۰ سالگے انقلاب هستیم؛ چون مردم یک حضور مومنانه پشت سر رهبرشان دارند و این یعنی اینکه هیچ مسئولے حق ندارد پیروزی‌های انقلاب اسلامے را در ڪارنامه خودش بنویسد.😊✋ #عمــارداره‌این‌خــاک😍❤️ °||🕊||° @asheghaneh_halal
▪️▫️ ▫️ || خدا زیاد ڪند اشڪِ چشم هاے مــ✋ــرا، چرا ڪه فاطمیّہ روضہ هایش طوفانیست... || ▫️ @asheghaneh_halal ▪️▫️