•𓆩🪴𓆪•
.
.
•• #همسفرانه ••
به روایت همسر شهید:
خود را در قبال جامعه مسئول میدانست
و دوست داشت به هر نحوی
مردم را ارشاد كند
و میگفت: این تكلیف الهی بر گردن من است
به مسئله #حجاب خیلی حساس بود
حتی در نامههایش كه از جبهه میفرستاد ما را به حجاب سفارش میكرد...
#بهروایت_همسرشهید♥➣
#شهید_محمود_رضا_ساعتیان
#شهدارایادکنیمباذکرصلوات
.
.
𓆩خویشرادرعاشقےرسواےعالمساختم𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩🪴𓆪•
•𓆩♡𓆪•
.
.
•• #دلانه ••
«وارد مراسم میشوم. آنقدر از صبح این ور و آن ور رفتہام که اول از همه دنبال یک تکیهگاه میگردم برای نشستن. چند جای خالی پیدا میکنم. همان که نزدیک تر است برای من بهترین گزینه به حساب میآید.😮💨
می نشینم و تا ڪیفم را از روی شانه بر میدارم نگاهم میافتد به دیوار روبرویم..
درست نشستہام مقابل عکس شهیدی که مدتی است با دخترش دوست شدهام🥺
ضربان قلبـ ـم تند میشود. نگاهش میکنم. با او حرف میزنم. دلم خیلی پُر است . . .
اما چند دقیقه بعد یاد خـاطرات دوستم از روزهای نبودن پدرش میافتم. روز اول مدرسه، تولد های هرساله بدون بابا. روز قبولی دانشگاه، لحظه عقد ازدواج و...»
روضه خود بخود آمده و در مقابلم نشسته..❤️🩹
شهیدمحمدحسینفاضلی
| روایت از #فهیمه_فرشتیان |
.
𓆩اینجـٰاقَدَمقَدَم،هَمِہپیچیدِهبوۍِتو𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩♡𓆪•
•𓆩🪞𓆪•
.
.
•• #ویتامینه ••
سرزنش و سرکوفت آفت زندگی اند❌
👈 یکی از رفتارهای مخربی که اثرات زیانآور و جبرانناپذیری بر روابط بین همسران جوان داره، سرزنش و تحقیر و خرد کردن شخصیت یکدیگراست🤦♀
⚠️مثل 👇
صد بار گفتم این کار رو نکن!"🚫
گوش نکردی حالا بکش!"🚫
تو همینی دیگه!"🚫
میدونستم این جوری میشه..." "بفرما اینم نتیجهی هنر جنابعالی!"😏
.
.
𓆩چشممستیارمنمیخانہمیریزدبهم𓆪
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
•𓆩🪞𓆪•
•𓆩🖤𓆪•
.
.
•• #قرار_عاشقی••
تو میگی رفیقمی
تو ازون رفیق صمیمیا
من میگم غلامتم
من ازون غلام قدیمیا...
.
.
𓆩پنجرهِفولادِرضابراتِکربَلامیدھ𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩🖤𓆪•
عاشقانه های حلال C᭄
•𓆩💞𓆪• . . •• #عشقینه •• #مسیحای_عشق #قسمت_پنجاهوشش - خب عزیزدلم، دیگه این کارو نکن، باشه؟ میدونی
•𓆩💞𓆪•
.
.
•• #عشقینه ••
#مسیحای_عشق
#قسمت_پنجاهوهفت
سه روزی از هم خانه شدنم با عمو میگذرد. قرار است امروز به خانهی آقاسیاوش و به دیدن مادرش برویم، برای نهار.
اذان ظهر را گفتهاند، مانتو و روسری میپوشم
و میخواهم با، تربتی که عمو، روز اول داد، نماز را شروع کنم.
عمو از دستشویی خارج میشود،
قطرات آب وضو، صورت مهربانش را زیبا کرده، نگاهی میاندازد و میگوید:
باید زودتر چادر نماز بخریم نیکی.
در جواب محبتش، لبخند میزنم.
تربت را روی زمین میگذارم و راز و نیاز را با یگانهام آغاز میکنم.
★
مانتو بلند یاسی میپوشم و روسری مشکی. سوار ماشین عمو میشوم، عمو هم مینشیند و راه میافتیم.
عمو میگوید:
یه چیزی میخوام ازت بپرسم نیکی،
از روز اول که دیدمت، راستش دارم سبک و سنگین میکنم که بپرسم یا نه.
+ بپرسید، راحت باشید
- ناراحت نمیشی؟
+ از دست شما، هیچ وقت!
عمو گلویش را با چند سرفه صاف میکند و آرام میگوید:
نیکی جان، تو از..
تو از احکام خانمها چیزی میدونی؟
+ چی؟
- احکام خانمها، یعنی کارهایی که مخصوص خانم هاست..
+ مگه یه همچین چیزیام داریم؟
- معلومه که داریم، یه خانم و آقا فرق زیادی با هم دارن،
طبیعتا تو بعضی احکام هم، کاراشون
فرق کنه.
متوجه نمیشوم:
یعنی مثلا نمازی داریم که فقط خانمها بخونن؟
- نه عزیزدلم، ببین من بیشتر از این نمیتونم بهت توضیح بدم، یعنی بلد نیستم که بگم.
ولی ازت میخوام تو اولویت بذاری این موضوع رو.
میگردم، برات کتاب مناسب پیدا میکنم، باشه؟
ِ سر تکان میدهم، هنوز گیج حرفهایش هستم
مگر میشود حکمی دربارهی مرد و زن متفاوت باشد...
- خب رسیدیم.
✨لینڪ قسمت اول👇
https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012
.
.
•🖌• بہقلم: #فاطمه_نظری
.
.
𓆩مرجعبهروزترینرمانها𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩💞𓆪•
عاشقانه های حلال C᭄
•𓆩💞𓆪• . . •• #عشقینه •• #مسیحای_عشق #قسمت_پنجاهوهفت سه روزی از هم خانه شدنم با عمو میگذرد. قرار
•𓆩💞𓆪•
.
.
•• #عشقینه ••
#مسیحای_عشق
#قسمت_پنجاهوهشت
پیاده میشوم، در برابر ساختمان ویلایی ایستادهایم، با سنگ نمای مشکی.
عمو در را میزند و داخل میشویم. آقاسیاوش به استقبالمان میآید.
- به به آقا وحید،
بلاخره قابل دونستی، حاج خانم حسابی از دستت ناراحته، سلام نیکی خانم
خیلی خوش اومدین.
میگویم:
مرسی ببخشید، زحمتتون دادیم.
- اختیار دارین این حرفا چیه، بفرمایید تو خواهش میکنم.
داخل میشویم، خانهای تلفیقی از سبک اروپایی و چیدمان سنتی ایرانی.
آقاسیاوش، راهنماییمان میکند وخودش به آشپزخانه میرود،
ما روی مبلها مینشینیم.
صدایی از پشت سر میآید.
+ به به، خیلی خوش اومدین.
خانمی جا افتاده به طرفمان میآید،
من و عمو بلند میشویم.
عمو میگوید:
سلام حاج خانم، بهترین ان شاءاللّه؟
+ از احوالپرسی های شما وحیدجان، شما نیکی خانم هستی؟
لبخند میزنم:
بله خودمم
حاج خانم به گرمی بغلم میکند و میگوید:
تعریفت رو از وحید و این اواخر،
از سیاوش زیاد شنیدم.
مشتاق دیدار بودیم
+ شما لطف دارین، ممنون
- بفرمایید، بشینید خواهش میکنم...
حاجخانم روبه رویمان مینشیند.
عمو میگوید:
حاج خانم حق دارین از دست من ناراحت
باشین،
من تسلیم و البته شرمنده حاج خانم میخندد،
چهرهاش دوست داشتنی است و نگاهش گیرا .
+ نه پسرم،
این بار رو عیب نداره...
بلاخره مهمون داری دیگه
آقاسیاوش برایمان چای میآورد،
تعارف میکند و خودش کنار عمو مینشیند.
حاج خانم میگوید:
خب نیکی جان، تا کی اینجایی؟
+ دقیق نمیدونم...
ویزام که شش ماههاس، حالا تا هروقت که مامان و بابام بذارن
و البته تا وقتی که مزاحم عمو نباشم.
عمو اخم ظریفی به ابروهایش میدهد.
✨لینڪ قسمت اول👇
https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012
.
.
•🖌• بہقلم: #فاطمه_نظری
.
.
𓆩مرجعبهروزترینرمانها𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩💞𓆪•
•𓆩🌙𓆪•
.
•• #آقامونه ••
﮼𖡼 یارت،
ای یار خراسانی چه شد❣🕊
﮼𖡼 ای صبا،
دست سلیمانی چه شد❓👋
.
•✋🏻 #لبیک_یا_خامنه_اے
•🧡 #سلامتےامامخامنهاےصلوات
•🚩 #محرم | #امام_حسین
•📲 بازنشر: #صدقهٔجاریه
•🖇 #نگارهٔ «1425»
.
𓆩خوشترازنقشتودرعالمتصویرنبود𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩🌙𓆪•
•𓆩🌤𓆪•
.
.
•• #صبحونه ••
السَّـلامُ عَلَــے الْحُسَـیْنِ✋🏻
وعَلـے عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْن🫀
وعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْن💚
و عَلـے اَصْحابِ الْحُسَیْن ..🌱
.
𓆩صُبْحیعنےحِسِخوبِعاشقے𓆪
http://Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩🌤𓆪•
•𓆩📿𓆪•
.
.
•• #پابوس ••
«عَمِيَتْ عَيْنٌ لاَ تَرَاكَ عَلَيْهَا رَقِيباً»
امام حسين (ع) فرمود: «چشمى كه تو را مراقب خويش نبيند، كور است».
منبع:بحار الانوار، ج 95 ص 226 ح3 ✍
.
.
𓆩خواندهويانَخواندهبهپٰابوسْآمدهام𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩📿𓆪•
•𓆩🪴𓆪•
.
.
•• #همسفرانه ••
و #تـو به تنهایے
جهان منے❤️✨
#جبران_خلیل_جبران
#باتو_کربلا_رفتن_آرزوے_من_است🤲🏻
#حسین_آرام_جان_ما💚
.
.
𓆩خویشرادرعاشقےرسواےعالمساختم𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩🪴𓆪•