eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.3هزار دنبال‌کننده
21.3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
🎀🍃 🍃 #عشقینه #عقیق♥️ #قسمت_دویست_سی_ونه ♡﷽♡ _این چه حرفیه...حیدر جان من میام الان امیر حیدر میگوید
🎀🍃 🍃 ♥️ ♡﷽♡ خسته لبخندی میزنم و سری تکان میدهم و ازاتاق خارج میشود. در را میبندم و همانطور سمت در نفس حبس شده ام را خالی میکنم. محکم بودن توصیه کرده بود و من خب باید محکم میبودم! _یه عمل ساده ی پیونده! اون حالش از ماهم بهتره ترسیده به سمت راستم نگاه میکنم و آیین را میبینم که تکیه زنان به دیوار نگاهم میکند. دست از قلب ترسیده ام بر میدارم و میگویم:ترسیدم دکتر. با لبخند تکیه از دیوار میگیرد و میگوید:اومدم بخش مراقبتهای ویژه مادرش گفت اومدی اینجا... نگاهم بین او و در بسته ی اتاق در گردش است. میگویم:اومده بودم بابت لطفشون تشکر کنم! اوهومی میگوید و اشاره میکند به همقدم شدن با او. راه می افتیم سمت بخش عمومی. میگوید:خسته نیستی؟ میگویم:خسته نیستم. این شناسه ها را باید درست کند انگاری! میپرسد:خوب بودن حاال؟ یک جوری میپرسد سوالش را!از آن لحن هایی که خودت را باید مجبور کنی به حسن ظن داشتن! _خوب بودن _آشناست؟ _آشناهستند... _اوهوم.کیه اونوقت؟ _دوست ابوذر. _بهش نمیخوره هم سن ابوذر باشه _هم سن ابوذرنیست... یه چهارسالی ازش بزرگتره ابرویی بالا می اندازد و میگوید:جالبه! _بله جالبه.... بہ قلم🖊 " ۲ "✨ ☺️ هرشب از ڪانال😌👇 🍃 @asheghaneh_halal 🎀🍃